بدبختانه مردمان کشورهای جهان سوم مانند ایران، از گذشته تاکنون از خود اراده و جنبشی نداشته اند تا گرفتار رژیم های خودکامه و غارتگر نشوند. مردم ایران در درازای ۱۴۰۰ سال گرفتار جور و ستم دکان داران دین و همکاری آنان با شاهان متجاوز و بی خبر بوده اند. از ۳۲ سال پیش کوتاهی و ندانم کاری مردم موجب گردید که این دو قطب یکی شده، سرنوشت مردم و کشور در دست نا خدایان دین جای گیرد.
نکته اندوهبار دیگر این که ما مردم ایران پس ازیورش و شکست از تازیان، و یورش های دیگر، به توی سری خوردن عادت کرده ایم. گویا این خفت پذیری و نوکرصفتی، با سلول و بافت های تنمان پیوند خورده، و جدایی از آن آسان پذیر نیست. اکنون هم که تازی ای در کار نیست، به تفاله های تازی و بازماندگان خودکامه کشورمان همچنان باج می دهیم. به عبارت ساده تر، ما ملت ظالم پروری هستیم.
نخستین روش رو در رویی و مبارزه با هرفرد و یا هر سیستمی که بسیار کارآمد و مؤثر خواهد بود، نفی آن سیستم و دوری جستن از آن است. اگر ما به رستورانی برویم و از خوراک و سرویس آن خشنود نباشیم، نخست گلایه و شکایت خود را به آگاهی سرپرست آن رستوران می رسانیم. چنانچه او نادیده گرفت و نپذیرفت، دیگربار بدان رستوران نخواهیم رفت و دوستان خود را نیز درجریان می گذاریم.
حال، ۳۲ سال می گذرد که ما مردم ایران از دست این رژیم شرف، آبرو، حیثیت، دارایی، هستی، ناموس، اعتبار جهانی، و مملکت خود را به کلی از دست داده ایم. بازهم با وقاحت، بی خردی و سبکسری به دنبال آخوند راه می افتیم، و با بی توجهی در مجالس سوگواری و شادی ساختگی و دروغین آنان شرکت می کنیم. آیا ما ملت ذلیل و ناتوانی نیستیم؟.
ما نه تنها باید خودمان از رفتن به هرمجلس و محفلی که در آن آخوند و یا شبه آخوند است جداً پرهیز کنیم، بلکه ضرورت دارد و ایجاب می کند با آنان که در محفل آخوند شرکت می کنند، به تندی و ترشرویی برخورد کنیم.چنانچه آن ها بازهم به این رویه ناپسند و ضد میهنی خود ادامه دهند، باید از آنان دوری گزینیم و رفت و آمدی نداشته باشیم.
به عنوان نمونه، نگارنده خود در یک خانواده دبش بسیار مذهبی و خرافاتی پرورش یافتم. ولی از نوجوانی خانواده را ترک کردم و بندهای اسارت دینی را از خود گسستم. آنگاه موقعیتی به دست آمد که برای همیشه کلیه خانواده و بستگان کوته فکر دینی را کنار گذاشتم و هرگونه وابستگی و ارتباط خود را با آنان قطع نمودم.
سالیانی پیش، در یکی از شب ها، تماشاگران یک فیلم در بغداد با تضاد های گوناگونی در نمایش فیلم و کیفیت آن روبرو شدند. آنان چنان دست به اعتراض زدند و به داد و فریاد پرداختند که سرپرست سینما به ناچار پول همگان را پرداخت نمود، و شبی دیگر فیلم را با کیفیت بالا برای آنان نشان داد. ولی ما ملت کتک خورده، ضعیف النفس و نا توان ایران، در برابر هرگونه تجاوز، چپاول، زورگویی، توهین، و بی احترامی، کمترین راه دفاعی از خود نمی شناسیم، و به هر ناکس و بی کسی مجال و اجازه تجاوز و دست درازی به حرمت و آبروی ملی و خانوادگی خود می دهیم.
اینجاست که ما ملت ناتوان و کتک خورده تاریخ، در برابر هرسختی و نادرستی، کمر خم می کنیم، و یارای ایستادن نداریم. پس چه باید کرد، و چه راهی را باید در پیش گرفت؟. آیا باید در انتظار معجزه و امام زمان بود؟. ما می دانیم که این ها همه دکانداری و خرد زدایی آخوند است. آیا راه دیگر، کمک گرفتن از کشورهای دیگر است؟.
بدبختانه در شرایط کنونی و با ضعف و ناتوانی امان، ما به کمک و همراهی کشورهای دیگر نیازمندیم. اگر ما احساس کنیم که کشورهای باختری آماده اند بدون آن که در پی استثمار ما باشند و در آن قصد و نیت بدی در کار نباشد به ما کمک کنند، ما باید آن دست دوستی آنان را بفشاریم و از کمک های آن ها برخوردار شویم.
آزادی خواهان آمریکا برای مبارزه با انگلیس اشغالگر و بیرون راندن آن ها از خاک خود، از کمک های بیدریغ دولت فرانسه برخوردار بودند. مبارزان فرانسه نیز برای بیرون راندن نیروهای هیتلراز خاکشان، از کمک های دولت انگلیس بهره گرفتند. اینجاست که اگر بتوان از کشورهای دیگر کمک گرفت، باید آن را پذیرفت.
بدبختانه اوباما که تصور می رفت مردمی است، و می خواهد قدرتی از خود نشان دهد تا این رژیم ضد بشری در تنگنا قرار گیرد، آنچنان از خود سستی و ضعف نشان داد که هر ناکس و بی کسی از آخوند گرفته تا پاسدار و بسیجی برای از پای در آوردن آمریکا کرکری می خواند و به تحریک و شستشوی مغزی بی سوادها و نادانان می پردازد.
از آنجا که شوربختانه سیاست کشور ما همان گونه که به گفتار رفت زیر نفوذ و قدرت کشورهای باختری است، چنانچه مک کئین در مصدر قدرت بود، این روباه صفتان نمی توانستند این چنین سراسر جهان را به آتش و خون کشند.
زمانی که ریگان بر سرکار بود، در برابر کرکری قذافی ساکت نماند، و جایگاه زندگی او را بمباران کرد، و قذافی را بر سرجای خود نشاند. البته ما باهر حمله نظامی مخالفیم ولی گوش مالی دادن این رژیم دهن پاره و روسپی صفت را کاری پسندیده می دانیم.