ترانه « آی نقی»، به خوانندگی شاهین نجفی به تندی و با شتابی هرچه بیشتر چون باد، در سراسر جهان پخش شد و ایرانیان را از هر گروه و با هر اندیشه، از خرد و کلان، پیر وجوان، بر آن داشت تا آن را زمزمه کنند و به خاطر بسپارند. این ترانه ساده ولی آتشین و شورانگیز، باردیگر جان ها را به آتش کشید و در دلهای سرد و نا امید هم میهنانمان شادمانی، و امید به وجود آورد. ایرانیان به ویژه جوانان که از آخوند و گدای مدینه و تازی متجاوز نفرت دارند، آن را با همه وجود خود تکرار کردند، و به خاطر سپردند.
نیاکان فلکزده و بخت برگشته ما از ۱۴ سده پیش در طلسم دین خودکامه و اسلام سیاسی اسیر شدند. اکنون این نکبت و بدبختی به ما و به جوانانمان رسیده، و گویا قرار است ما نیز آن را دودستی تقیم فرزندان و آیندگان خود کنیم. در دوران صفوی، نکبت کم بود بر نکبت ما نیز افزون شد. زیرا گله گله آخوند های تن لش و مفتخور از عراق و لبنان و کشورهای های مجاور دیگر به ایران سرازیر شدند، ورفته رفته در میان مردم و حتی دربار شاهان خردباخته صفوی جایگزین شدند. آنان مانند که موریانه در و دیوار و ساختمان ها را می خورد و نابود می سازد، اساس اندیشه و تفکر اجتماع را به فساد و نابودی کشاندند.
به اندیکی میهن دوستی و شرافت انسانی نیاز است تا ما به وجود مخرب آخوند در اجتماع خود پی ببریم و بدانیم که آنان چه کسان و چه هدفی را نمایندگی می کنند؟. گدایان مدینه ای که این آخوند های جنایتکار به عنوان امام و امام زاده در مغز و اندیشه ناتوان ما ایرانیان فرو کرده اند، همگی مفتخور و سربار جامعه زمان خود بودند. کار و عملکرد آنان ضد مردمی، ضد انسانی و دور از هر خرد، منطق، و اندیشه است. مطالعه زندگی تک تک این گدایان و یا امام و امام زاده ها نشان می دهد که هرکدام در کینه توزی و دشمنی با ایرانی و فرهنگ ایرانی سهم و شرکت داشته اند.
وقتی امام حسین می گوید: « ما از تبار قریش هستیم و هوا خواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانیها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد٫ زنانشان را بفروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت»(۱).
آیا مایه ننگ و خجالت ما ایرانیان نیست که به دنبال این جنایتکاران تازی و یا مزدورانی به نام آخوند راه افتاده ایم و هستی و نیستی و شرافت انسانی خود را در راه آنان به فساد و نابودی کشاندیم؟!.
از آن جا که کرامت دادن و بزرگ داشت این تازیان، دکان و آبشخوری برای آخوند شده که توانسته اند خرد و اندیشیدن را از گروهی از هم میهنان ما برگیرند و امت نادان و بی سوادی به نام امت شیعه اسلامی به دور خود جمع کنند، حال اگر به هر روشی هم میهنان ما بخواهند جنایت این تازیان، و مفتخوری گدایان عرب و آخوندها را بر ملا نمایند، با غضب و کینه آخوند روبرو هستند. اینجاست که آخوند با هزار حیله و ترفند می خود آب ریخته شده و اسرار فاش شده از جنایت های خود را سرپوش گذاشته، و همچنان گذشته بدان کرامت و قداست بخشد. واژه های مشمئز کننده و آزاردهنده ای چون مقدس، معصوم، الهام غیبی، اجر و صواب، خیرات، صدقه، زکات، برکت، جزا، معصیت، فتوا، جهاد، و دهها مانند دیگر از حقه بازی ها و شیادی این دکانداران دین است که در منطق و خرد انسانی بها و ارزشی ندارد.
به دنبال به سیخ کشیدن امام نقی، گدای عرب از سوی جوان میهن دوست و مبتکر به نام شاهین نجفی، و سیل پشتیبانی و حمایت از وی از سوی همه گروههای ملی و میهنی، شپش به جان آخوند افتاد و لانه او دچار سیلاب گشت. اینجاست که آخوند با تمام قدرت و پستلی و پلشتی اش، به دفاع از منافع در حال خطرخود می پردازد. نخست به کشتار این جوان پاکزاد ایرانی دستور می دهد. حکم فتوا، یعنی دستور آدم کشی صادر می کند. آنگاه چند گله آخوند از بام تا شام در هر محفل و در هرجا به ذکر مصیبت و بزرگواری عالم اسلام امام علی نقی می پردازد، و برای هرچه بیشتر بزرگ جلوه دادن این گدای مدینه که یکی دیگر از ننگ های تاریخ شیعه است می پردازند در این جا چند نمونه آن برای آگاهی هم میهنان بازگو می شود:
۱- روزنامه رسالت دوشنبه اول خرداد ۱۳۹۱ به پخش آگهی زیر می پردازد:
بخش خصوصی به آثاربرجسته در مورد شخصیت امام هادی (ع) جایزه می دهد-
فعالان اقتصادی به سه اثر برجسته هنری که شخصیت امام هادی (ع ) را هنرمندانه توصیف کند ، معادل یک میلیارد ریال جایزه `ادب و هدایت `اعطا می کند.
به گزارش ایرنا رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اتاق ایران در دوازدهمین نشست هیئت نمایندگان اتاق ایران تاکید کرد: بخش خصوصی با تعهد یک میلیارد ریالی حمایت خود را از این مسابقه هنری اعلام می کند تا نمادی دیگر از تعامل اهل فرهنگ و اقتصاد برای حراست از سرمایه های عزت و افتخار ایران اسلامی باشد.محمدنهاوندیان با بیان اینکه ایام شهادت امام هادی (ع ) در پیش است، گفت: آن حضرت مشعل فروزان اخلاق و هدایت است و تاریک اندیشان در طول حیات آن
حضرت (ع ) برای جلوگیری از نورافشانی و هدایت، ایشان را در پادگان نظامی محصور کردند.
وی گفت: در سال های اخیر هم تروریست ها با تلاش برای بدنام کردن نام اسلام و مسلمین و انفجار حرم عسکریین تلاش کردند این نور الهی را خاموش کنند.رئیس اتاق ایران افزود: به تازگی نیز بی خبرانی که بازی خورده جهل یا دسیسه هستند خواسته اند خاک بر آفتاب بپاشند اما بی شک جامعه فرهنگی وهنری ایران بهترین صلاحیت را در معرفی چهره درخشان امام هادی (ع )دارد.
در این آگهی امام نقی را مشعل فروزان اخلاق و هدایت می داند- شاید هم میهنان ما با زندگی آلوده و ننگ بار این گدایان عرب آشنایی نداشته باشند. ولی حقیقت اینست که آنها نیز مانند آخوندهای خودمان دوره گردهای مفتخوره و زنباره ای بودند که در محیط خود هیچگونه کار تولیدی سوای سربار اجتماع بودن نداشتند. کارشان عموماً تن پروری، زنبارگی و گزافه گویی بوده است. آنان از دانش و خرد بهره ای نبرده اند. در کتاب های فقه شیعه آثار خجالت آور و بی خردانه این مشت دجال تازی دیده می شود. در این آگهی این تازی نژاد را نور الهی می داند. البته اللهی که عرب خلق کرده شایستگی بیشتر ندارد که یک تازی مفتخور نور آن باشد. این آگهی مسخره و تهوع آور، ترانه سرایی و روشنگری شاهین نجفی، جوان ایرانی را پاشیدن خاک بر آفتاب می داند.
۲- مزدوران انجمن اسلامی دانشگاههای مشهد- مزدور ان وابسته به رژیم که دانشگاهها را بدون کمترین صلاحیتی اشغال کرده اند، با تشکیل انجمن های اسلامی که بازهم فرصت طلبی و نوکری آنان به آخوندهای جنایتکار است، کاری جز به کار بردن دستمال یزدی، چاپلوسی و مزدوری رژیم و ستایش از اسلام اهریمنی ندارند. آنان نیز طبق نوشته رسانه فرهنگ آشتی ۲ خرداد ۱۳۹۱ خواستار بیرون کردن دانشجویان طرفدار شاهین نجفی و به نقد در آوردن امام نقی می باشند.
۳- هراس دستگاه خلافت عباسی از جایگاه والای امام هادی(ع) میان مردم- خانمی به نام صدیقه رضوانی نیا که ضعیفه و بی ارزش بودن زن را در اسلام زن ستیز پدیرفته در روزنامه خراسان ۳ خرداد ۱۳۹۱ از ظلم و ستم متوکل عباسی نسبت به امام هادی سخن می گوید. حقیقت آنست که این بانوی خردباخته و متعصب بدون داشتن مطالعه درست نمی داند که امام هادی نیز آخوندی فرصت طلب و آشوبگر نمونه خمینی بود.
دخالت او در سیاست و مفتخوری و سوء استفاده او از جامعه آنچنان زیاد و قابل تحمل بود که متوکل عباسی برخلاف رژیم گذشته بی خبر و نا آگاه ایران، بادرایت و شعور خاص خود او را که عامل فساد و برهم زدن اوضاع مملکت و جمع کردن گدایان به دور خود، و زیاده روی در زنبارگی بود، دستگیر و در زندان انداخت. تنها دوران زندانی او بود که با هیچ زنی مقاربت و تماس نزدیک نداشت.
امام حسن عسگری نیز با مشکلی مشابه مواجه گشت و به دلیل زندانی بودن و عدم امکان حضور زنان در رختخواب شان و همچنین بیماری جنسی که داشتند، هیچگاه فرزندی به نام مهدی را از خود بر جای نگذاشته و تاریخ عرب، این حقیقت را به روشنی آشکار می سازد.
خوانندگان ما با بررسی جریانات کنونی ایران به خوبی در می یابند که رژیم کشتارگر با صرف بیت المال، همه لات ها، بیکاره ها، چاقوکش و مفتخورها را در همه ارکان کشور از بسیجی، پاسدار، سربازان امام زمان دانشجویان دانشگاه، گرفته تا سازمان های دولتی و ملی جای داده که در ازای دریافت حقوق و مزایای بادآورده وظیفه نوکری و سرسپردگی خود را نسبت به رژیم انجام دهند.
(۱)- (سفینه البحار و مدینه الاحکام و الآثار صفحه ۱۶۴ ٫ حاج شیخ عباس قوم