ما با هیچ یک از باورهای دینی مخالفتی نداریم و به هم میهنان خود حق می دهیم که به دلخواه خود به آنچه می خواهند اعتقاد و باور داشته باشند. ولی نمی توانیم بپذیریم که اینگونه باورها که هیچکدام جنبه عقلی و علمی ندارند، بخواهد بر افکار و اندیشه مردم اثر داشته، و هزینه ای بر بودجه مملکت تحمیل گردد. ما بنا به یادواره فارسی؛ « به سنگ هم احترام می گذاریم تا زمانی که آن سنگ به سوی ما نشانه نرود». ان چنان که مملکت ما از دیگر ادیان چون زردشتی، کلیمی، مسیحی، و بهایی تا کنون کمترین زیانی ندیده، و از بیت المال در راه تبلیغ و برگزاری آنان هزینه ای نشده، ما رفتاری جز احترام گذاشتن نسبت بدانان نداشته ایم.
از آنچه گفته شد، آنان که به دنبال اعتقاد و باور خاصی هستند، نمی توانند و اجازه ندارند نخست از بودجه ملت و بیت المال در راه هدف های تبلیغاتی خود هزینه نمایند. دیگر این که اجازه تبلیغ در اجتماع و بیرون از خانه را نخواهند داشت. رژیم اسلامی از سه دهه پیش تا کنون با صرف بیت المال و درآمدهایی که به همه ملت تعلق دارد، به گسترش و پخش خرافات پرداخته، و نه تنها ملتی را از خدمات اجتماعی و فرهنگی محروم کرده، بلکه سرپوشی بر روی اندیشه و خرد مردم گذاشته است.
دوران قاجاریه پس از دوران صفویه از دوران تاریک و غم انگیز تاریخ ایران بوده است. زیرا شاهان خردباخته و بی سواد این دو دودمان، سیاست و اقتصاد مملکت را در پای آخوند بی وجدان و ضد ایرانی به نابودی کشاندند. نه تنها کشورمان بخش بسیار بزرگ خود را به دلیل دخالت آخوند در دوران قاجاریه از دست داد. بلکه از دید سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی، در پایین ترین وضعیت موجودی خود قرار گرفت.
گو این که دوران شاهان پهلوی دوره بازنگری به تاریخ، و شاید بتوان گفت دوران نیمه رنسانس ایران بود، ولی بازهم خیانت آخوند و آخوندنماهایی چون جلال آل احمد، و علی شریعتی، باردیگر خاکستر سیاهی را بر قامت ایران و ایرانی پوشاند، و چندین دهه و شاید هم نزدیک به صد سال کشورمان را به عقب راند.
اکنون، آخوند بی وجدان، بی شرافت، و دشمن ایران و ایرانی، نه تنها تاریخ، فرهنگ، آیین، و افتخارات گذشته ما را به بازی گرفته و بر آن سرپوش گذاشته است، بلکه با هزینه کردن بودجه و در آمد مملکت، هزاران بسیجی لات و هرزه و بیکاره، چاقوکشان و آدم کشان میدان های جنوب شهر، و مزدوران عرب ضد ایرانی را به خدمت گرفته و در برابر هرگونه اعتراض و انتقاد ملت دربند قرار داده است.
آخوندها، این جانوران درنده و بی فرهنگ، یک مشت مزخرفات و خرافات مذهبی مانند امامان و امامزاده ها، و برگزاری سوگواری مرگ آنان را در رأس سیاست و عملکرد خود قرار داده اند، و از بام تا شام با بهره گیری از رسانه های کشور، گوشها و مغزها را انباشته با این خرافات می کنند.
به عنوان نمونه موضوع به درک واصل شدن امام نقی که به عنوان گدای سامره در تاریخ ها از او یاد شده، چه هزینه های میلیون دلاری بابت بزرگ جلوه دادن این تازی دشمن ایران و ایرانی از جیب ملت خارج شده است. اینجاست که ما با هرگونه هزینه کردن رژیم مخالفیم و تا می توانیم با آن می جنگیم. مردم می توانند از مال و اندوخته خود، آنهم در خانه هایشان هرگونه مراسمی بخواهند برای این جانوران تازی برگزار کنند، ولی نه از بودجه و مال ملت.
ما به علی خامنه ای جنایتکار هوشدار می دهیم که روز انتقام نزدیک است. هر سربالایی سرپایینی و سرنگونی هم خواهد داشت. بهتر است خامنه ای و همکاران جنایتکارش اعم از آخوند، بسیجی و سپاهی، پیامد و عاقبت کار قذافی و صدام را در پیش چشم خود داشته باشند. سر نوشت آنان و بشارالاسد هم جنایتکار سوریه ای اشان نیز بهتر نخواهد بود.
نهایت این که در آینده ای نه چندان دور، جوانان ایران که بیشترین جمعیت کشور را تشکیل می دهند، یکباره و با هم بلند شده، دمار از هرآخوند و آخوند مرام است در می آورند. نگارنده یقین دارد که در آینده ای بسیار نزدیک، یک آخوند، طلبه، و حتی زنان و فرزندان آنان جان سالم به در نخواهند برد.
بی تردید در آن روز ملت ایران وجود نحس آخوند، آخوند نژاد، و فرزند و خانواده آخوند را از روی زمین پاک خواهد کرد. ما آن روز را روبروی خود می بینم. اگر آخوند کور و مست قدرت و مقام شده، ولی بداند که تا کنون با دست خود گورخود و خانواده اش را کنده، و هیچ قدرتی نخواهد توانست او را نجات دهد.