نگاهی کوتاه بر زندگی مردم هند
براستی هندوستان سرزمین شگفتی ها است. بیش از یک میلیارد و صد میلیون نفر تنگاتنگ، و بایکدیگر زندگی می کنند، بدون آن که بیکدیگر چندان اذیت و آزاری برسانند. در این سرزمین گسترده و پهناور، صدها دین و آیین, و صدها امامزاده و معبد و مسجد دیده می شود. در بسیاری از شهرها، در گوشه هایی از کوچه و خیابان ها، معبد های دینی به صورت پراکنده به چشم می خورند و هرکدام دارای پیروان ویژه خود هستند.
میزان آزادی و دموکراسی در هند
هندوستان با جمعیت بسیار و در هم آن که اندکی کمتر از ۲۰٪ جمعیت همه گیتی را در بر می گیرد، از بزرگترین کشور آزاد و دموکراسی جهان به شمار می آید. در این کشور بزرگ، حتا جانورانی چون سگ و گاو نیز در امانند. به هر سوی که بنگری آنان در رفت و آمدند و یا می خوابند و در آرامشند.
زنان در این کشور به آرامی و بدون مزاحمت و یا هرگونه خرده گیری از سوی مقامی در رفت و آمدند، و راه پیشرفت و ترقی در هرزمینه برایشان آماده است. برخلاف کشورما که نه تنها انسان ها، بلکه جانوران نیز از آزار و شر حاکمان خودکامه در امان نیستند. بنابراین، مردم هند، از دیدگاه گزینش دین و آیین، انجام مراسم ملی و مذهبی، آزادی بیان، دخالت در کارهای سیاسی، و فعالیت های فردی و اجتماعی از آزادی نسبی بالایی برخوردارند.
چگونه این جمعیت کلان با هم برخوردی خشمانه و ناپسند ندارند؟
شاید بتوان این برخوردهای ملایم و دور از هر خشونت را زاییده فرهنگ آنان دانست. زیرا تا آن جاکه بیان می شود، مردم هندوستان بیشتر رفتارشان مانند کودکان در نهایت سادگی ولی همراه باشیطنت و دور از منطق و قانون کشوری است. مردم هند به گذشته کمتر نگاه می کنند، و چندان هم دورنگر نیستند. بنابراین، اهل کینه و دشمنی هم نمی توانند باشند، و به فکر انتقام نیز نیستند.
رفتار ادیان و گروههای گوناگون که برای پیروان خود مقدس می باشند، بایکدیگر با احترام متقابل و درک همدیگر بوده، و هیچگاه مانند اسلام مردم را به خشونت و کشت و کشتار دعوت نمی کنند. البته این نکته نیز باید افزود که مسلمانان هند به دلیل در اقلیت بودن و دمخوار بودن با طیف های گسترده دینی و یا گروههای دیگر مورد ستایش مردم، رفتار و سازش بهتری دارند، تا مسلمانان یکه تاز و متجاوز در کشورهای اسلامی و یا بیشتر اسلامی.
رفتار مسلمانان هند بادیگر ادیان این کشور متفاوت است
ولی همان گونه که می دانیم، در مورد مسلمانها وضع دگرگونه است. زیرا اسلام، پیروان خود را برتر و بالاتر از دیگر باورمندان دانسته، و دین و مرام های دیگر را گمراه، کافر، و پست به شمار می آورد. بنابراین، الفت و دوستی کمتری میان مسلمان و غیر مسلمان به وجود آمده، حالت سرکشی و تجاوز و وحشیگری آنان نسبت به دیگر باورمندان به خوبی و آشکار دیده می شود. با این حال، از آنجا که مسلمانان جمعیت کمی، در حدود ۱۷۷ میلیون را تشکیل می دهند، با بودن در اقلیت، توانایی شمشیر کشیدن و رجز خوانی را نخواهند داشت. به ویژه آن که کم و بیش با گروههای اندک فناتیک هندو نیز روبرو هستند.
هند را باید مانند ایران، سرزمین خردجال ها نامید
فقر و درماندگی بیشترین مردم هند، آنان را آسیب پذیر ساخته است. تا آنجا که در هرگوشه و کناری، یک رهبر، مرشد، و پیشوایی برای خود دکانی باز و بساطی در راه تحمیر و خرد زدایی مردم درمانده پهن کرده، و با پذیرایی های اولیه مانند دادن خوراک، نوشیدنی، و در پاره ای، جای و مکان، گروه گروه مردم سرگردان و نا آگاه را به دور خود گرد آورده، و به “وعده فروشی” می پردازند.
بدیهی است عملکرد اینگونه افراد که تعدادشان هم زیاد است، مانند آخوندهای ایرانی است که مردم بینوا و فلک زده را بدور قبر مردگان تازی بنام امام و امام زاده جمع می کنند و هر ستمدیده و درمانده، تنها پول و درآمد خود را به گور آن مرده که در حقیقت جیب آخوند است می پردازد و خود آس و پاس در انتظار خیر و برکت و معجزه های بعدی میماند.
خردجال های خودمان را بهتر بشناسیم
آیا به راستی هرکدام از این منادیان معجزه و خیر و برکت که “دکان وعده فروشی” باز کرده اند، یک خر دجال نیستند که در اسلام بدان اشاره شده است؟. بدون شک آخوندهای شیعه از روضه خوان مشهدی گرفته تا آخوندک بی مقدار و کم ارزش هزاران ده و دهکده ایران را می توان هرکدام “خردجالی” نامید که مردم سرگردان و توخالی را به دنبال خود می کشند، و ته مانده جیب آنان را سرازیر جیب گشاد و بی انتهای خود می کنند.
دایر کردن مجالس روضه خوانی، دادن خوراک و نوشیدنی، از سوی رژیم در ایران و کشورهای دیگر، و به دنبال آن شستشوی مغزی موجب گردیده که هزاران خردباخته خرد اندیشی را بکنار گذاشته، و جذب قدرت های شیطانی اینگونه خردجال ها، و یا وعده فروشان بی انصاف شوند.
بهره برداری ثروتمندان و دولت مردان از رفتار مهرجویانه مردم هند
روش و برخورد ملایم، کوتاه آمدن، و قناعت پیشگی مردم هند موجب گردیده که دولتمردان و سرمایه داران آنان رابه راههای گوناگون از جمله آزاد گذاشتن دامنه فعالیت “وعده فروشان”، و “خردجال های شیاد”، مردم را در فقر و تنگدستی، و ضعف و ناتوانی همیشگی نگاه دارند. همین گذشت و قانع بودن است که هرگز در میان مردم هند تظاهرات و مخالفت آن چنانی با رژیم، و یا سرکشی در برابر مهاراجه ها و دیگر ثروتمندان دیده نمی شود. اینجاست که استثمار صد میلیون بر یک میلیارد به خوبی دیده می شود. دولت ها نیز خود را در برابر مردم عادی کمترین احساس مسئولیتی نمی کنند، و به چاپیدن و بهره برداری خود مشغولند.
با وعده فروشان، ویا خردجال های هند آشنا شویم
شمار اینگونه خرد زدایان، در هند فراوان است. در این جا تنها چندگروه بسیار بزرگ که سوپر مارکت وعده و وعید باز کرده، و انبوه زیادی از مردم هند و کشورهای دیگر جهان را به دنبال خود مانند آخوندها، به لب آب برده، و تشنه باز می گردانند، از این گونه اند: سای بابا Sai Baba, بئاس رادها سوآمی Beas Radha Soami، راجنیش و یا اوسهو Rajneesh or Osho, و دیوان لایت میشن Divan Light mission.
زیان و مزیت این گروههای وعده فروش
زیان این گروههای بیشمار، و خران دجال مردم فریب، سرگرم نمودن جمعیت فراوان هند، آنان را در پوست و جلد خود نگاه داشتن، و سرپوش نهادن بر استعدادهای ذاتی و نبوغ فردی جامعه است. هنگامی که ما می بینیم انبوه هزاران مردم ساده دل و نا آگاه، کورکورانه شماری پیر هندی را دنبال می کنند، و حتی کودکان خردسال را به دنبال خود بدین صحرای برهوت و بی حاصل می کشند، از همین جا آینده این کودکان به سرگردانی و بی خبری در جهان برایشان رقم می خورد و آنان را دست و پا بسته در اختیار مشتی شیاد قرار می دهد. این همان روشی است که آخوندهای ضد ایرانی بر روی نوجوانان میهنمان پیاده کرده اند.
مزیت و فایده اصلی این گروههای وعده فروش ، نخست تغذیه و جا و مسکن رایگان دادن به انبوهی از مردم محروم از همه چیز و همه جا است. و دیگر هجوم و روانه شدن سیل مردمان توخالی و دارای مشکلات روانی و یا افراد کنجکاو از سراسر جهان به هند، و سرانجام پیوستن به این گروهها است. این سیل فروزان بازدید کننده از هند، هرساله در آمدهای سرشاری برای دولت، پیشه وران، و مردم این کشور است. به طوری که هزینه هتل، غذای سالم و مناسب و دیگر خدمات در این کشور اگر از اروپا و آمریکا بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.