سرانجام وقتی خامنه ای دریافت که با پرسش از احمدی نژاد در مجلس ولایتی (نه مجلس مردمی) بسیاری از گند کاری هایشان در می آید، به نوکران خود دستور داد از انجام آن خود داری کنند.
لبیک به رهنمود حکیمانه مقام معظم رهبری عیار مجلس و دولت را بالا برد
این عنوان روزنامه رسالت دوم آذرماه ۱۳۹۱ است. سرانجام کفگیر به ته دیگ خورد، باد لاستیک رهبر خردمند حاکم بر ایران خالی شد، و دستور فرمود تا مزدورانش در مجلس ولایی (نه مجلس مردم)، از رجز خوانی پیشین خود از به زیر پرسش بردن و سؤال در آوردن رئیس جمهور برگزیده مقام ولایت دست بردارند، و مزدور دیروز، یا یاغی و سرکش امروز را به حال خود گذارند.
نوکران مجلس ولایت نیز که کمترین بدهی به ملت ۶۰ میلیونی در بند دیوان ندارند، بر اساس فرمان ارباب بزرگ عمامه دار خود، شمشیر ها را غلاف کردند، و به رهنمود حکیمانه و دستور مقام معظم رهبری زانو بر زمین نهادند، و بدین روش نوکری و بردگی خود را باردیگر به اثبات رساندند.
بدیهی است مقام معظم، نوکری و دریوزگی غلامان حلقه به گوش مجلس ولایت را فراموش نفرموده، و از خوان نعمت و سفره گسترده ملت دربند، آنان را بی بهره و بی نصیب نخواهد گذاشت.
گزارش روزنامه رسالت:
” لبیک نمایندگان مجلس شورای اسلامی به رهنمود و توصیه دیروز مقام معظم رهبری در خصوص توقف روند سئوال از رئیس جمهور و شجاعت دولت در پاسخگویی به سئوال ها و انتظارات نمایندگان عیار مجلس ولایی نهم را بالا تر از گذشته برد. رهبر معظم انقلاب روز گذشته در دیدار صدها نفر از فعالان طرح شجره طیبه صالحین بسیج ضمن تحسین اقدام نمایندگان مجلس در سئوال از رئیس جمهور فرمودند: سئوال از رئیس جمهور و سایر مسئولان اجرایی نشان دهنده احساس مسئولیت نمایندگان ملت در قبال مسائل کشور است. ایشان همچنین در تبیین بعد مثبت دیگر این اقدام افزودند: مسئولان اجرایی نیز با اعتماد به نفس و شجاعت برای توضیح و پاسخ اعلام آمادگی کرده اند.”
رهبر معظم انقلاب تاکید کردند:
“اقدام قوه مقننه در عمل به وظیفه و نیز اعتقاد قوه مجریه به صحت و صداقت اقدامات خود، امتحان خوبی برای دو قوه بود اما معتقدم این حرکت تا همین جا کافی است و دیگر ادامه نیابد. بلافاصله پس از فرمایشات رهبر معظم انقلاب رئیس مجلس شورای اسلامی در نامه‌ای به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کرد: نظرهای حکیمانه جنابعالی برای امت اسلامی راهگشاست، ازجمله در مورد سئوال از رئیس‌جمهور که عده‌ای از نمایندگان مجلس پیگیر آن بودند، ضمن درستی اقدام سئوال‌کنندگان، امر فرمودید که این اقدام همین جا متوقف گردد.”
از این گفتار و عملکرد روضه خوان ها چه نتیجه می گیریم؟
این بخشی از دستور خامنه ای، واکنش اشغالگران مجلس مردمی بود که متن افتضاح آور آن در یک روزنامه رسمی ایران در قرن ۲۱ به چاپ رسیده و نشانگر نهایت عقب افتادگی و بردگی ما ایرانیان است. هنگامی که کشوری کهنسال در بست در اختیار یک مشت روضه خوان بی فرهنگ و ضد ایرانی قرار می گیرد، همه چیز، همه جا جامه سیاه بر تن می کند و سوگوار و عزادار می شود و ملتی این چنین خفت و خواری را می پذیرد و بر خود هموار می کند!، آیا نباید جای بسی اندوه و تأسف باشد که ملتی بتواند چنین کارکردهای غیر انسانی را تحمل نموده، و از خود کمترین عکس العملی نشان ندهد؟!.
اینها مفت خوران و پاچه خواران جامعه یعنی مداحان دربار خلافتند. کسانی که به خواسته خامنه ای و با همکاری تاجر های گردن کلفت بازار، نان را به نرخ روز می خورند. یکی را یک روز بالا می برند، و دیگری را با سر به زمین می کوبند. اکنون بیش از ۴۸ هزار از این گروه دهان گشاد و هرزه گو در خدمت رژیم ایرانند. برنامه ای در کار است که در سراسر ایران دانشکده علوم و فنون مداحی باز کنند!. این ها علوم و فنون و دانشکده را هم به بازی و مسخره گرفته اند!
تصمیم به پرسش از احمدی نژاد بر چه اساسی بود؟
گویا احمدی نژاد از سال پیش رفت رفته پای از گلیم خود دراز کرده، و وظیفه نوکری و بندگی را نسبت به ولینعمت خود انجام نداده است. احمدی نژاد فراموش کرده که بت اعظم خامنه ای در سال ۱۳۸۸ تتمه آبروی نداشته خود را به گروگان گذاشت و او را از سطل خاکروبه آنهم پس از شکست در انتصابات فرمایشی بیرون آورده و به حلق ملت همیشه قانع و تسلیم فرو کرد. از این روی، جفتک پراکنی وی در یکسال گذشته برای مقام معظم رهبری، پسندیده نبود و کفر مبارکشان را در آورد.
در این دو سال، هربار که مقام معظم اراده فرمودند تا یکی از مزدوران خود را در رأس وزارتخانه و یا اداره ای گذارند، ناگهان با غرش و طغیان رئیس جمهور برگزیده خود روبرو شدند که می خواست یکی از هم پالکی های خود را مانند اسفندیار رحیم مشایی سوار بر خر مراد کند. این جا بود که کفر ملای مشهدی در آمد و بر آن شدتا کار به جاهای باریک کشیده نشده، نوکر پیشین و سرکش امروز را به سر جای خود نشاند. از این روی، روش های زیر را در تنبیه و سر جای نشاندن رئیس جمهور پر مدعای خود به اجراء در آورد:
۱- مداحانی چند مانند منصور ارضی که گروه ضربتی و تخریبی ولایت فقیه به شمار می آیند، به جان احمدی نژاد انداخت تا با بدگویی زیر پای او را خالی کرده، و او را سکه یک پول کنند.
۲- به وسیله رئیس قوه قضاییه نوکر دیگر خود، از بازدید وی از زندان اوین جلوگیری کرد.
۳- و چون باز هم احمدی نژاد بیشتر گرد و خاک نمود، به مزدوران خود در مجلس ولایی دستور داد تا برای ترساندن هم که شده، او را دراز کش کنند.
در این ویدیو تلفنی با علی مطهری گفتگو شده است. این آقا رل منیژک دربار خلافت خامنه ای را دارد. خامنه ای هر برنامه ای در پیش می گیرد، این شخص به عنوان نماینده تهران در مجلس پشت بلند گو رفته، و از طرف خود آن را اعلام می کند. یک روز از احمدی نژاد تعریف می شود ولی روز دیگر که خامنه ای از احمدی نژاد دوری جسته، مطهری به عنوان نماینده خواستار پرسش و محاکمه او در مجلس است.
حال، چرا مقام معظم رهبری عقب نشینی کرده است؟!
بر خلاف تصور مقام ولایت، احمدی نژاد از آن بیدهایی نیست که با یک باد آخوند بلرزد. او تا کنون باربندی خود را کامل کرده، و می داند نمی تواند امیدی به آینده سیاسی خود داشته باشد. از این روی، چیزی ندارد که ببازد. در حالی که آخوندها همگی در لب پرتگاه به شاخه باریکی آویزانند و کمترین امیدی برای آینده اشان وجود ندارد. پس نیاز آن دارند که در هر مرحله کوتاه بیایند و در هر مورد جام زهری را سر کشند.
احمدی نژاد از چند سال پیش تا کنون، در حالی که خود را مطیع و همراه روضه خوان مشهدی نشان می داد، ولی گویا پنهانی مدارک زیادی از بند و بست ها، روابط نا مشروع و غیر انسانی آخوندهای رژیم، دزدی و غارتگری، و رشوه خواری آنان آماده کرده است که می تواند هرآن، از آنها پرده برداری کند و چهره نازیبای رژیم را برای امت خردباخته ای که هنوز هم محو عبا و عمامه آخوند هستند، روشن و آشکار سازد. بی تردید، اگر تحریک و ترساندن خامنه ای عملی می شد و احمدی نژاد مورد پرسش و کنجکاوی اشغالگران مجلس ملی قرار می گرفت، شاید پرده های زیادی بالا می رفت، و حرف های زیادی زده می شد!..
