وضع اندوهبار کنونی کشورمان
بر کسی پوشیده نیست که هرماه و هرروز مملکتمان بیشتر و تندتر به سوی ویرانی و سراشیبی سقوط پیش می رود. مردم در بند ایران نیز با نبودن تغدیه درست، هوای کشنده، ترافیک روزافزون، گرانی بی حد و حصر، و بالاتر از همه برنامه های تبلیغاتی و کشنده رژیم، از دیدگاه تن و روان، در حال فرسایش و زمین گیر شدند. امنیت اجتماعی از میان مردم رخت بر بسته، کلک، دروغ گویی، بی تفاوتی، و کینه توزی جای آن را گرفته است.
اتحاد و همبستگی درمان دردها
در چنین شرایطی، به یک هم بستگی فوری میان گروههای فعال سیاسی، مردم درون کشور، و اقوام ایرانی لازم و ضروری است. هرچند ماه و سالی که این یک رنگی و یک کاسگی دیر تر انجام پذیرد، زیان و پیامد های ناگوار آن برای میهنمان به شدت افزاده گشته، و به جایی می رسد که جبران اشتباهات غیر ممکن خواهد بود.
نقش کنونی فعالان سیاسی
اگر شاهزاده و گروههای فعال سیاسی دیگر به روش کنونی یعنی به حالت تک گروهی و تک حزبی عمل کنند، هیچکدام هرگز به تنهایی به جایی نخواهند رسید. گروههای کنونی تاکنون عمومن تک رو بوده، و سوای سخنرانی برای شمار کمی از دوستان خود، کاری به جایی نبردند. چنانکه منشور شورای ملی نیز جلسات خود را بی سر و صدا و بدون اطلاع و آگاهی افراد خود تشکیل دادند، و در پشت درهای بسته، تصمیم گرفتند، و اساسنامه ای تصویب کردند.
نقش شاهزاده چه خواهد بود؟
شاهزاده می تواند نقش هم آهنگی و گره زدن به گروههای پراکنده، و مردم سرگردان و بی برنامه کشورمان را داشته باشد. برای کاربرد سریع، و جلب حمایت دیگران، نکات زیادی است که ضروری است ایشان در رفتار و گفتار خود به کار برد. در این جا به چند نکته اشاره می شود، و چنانچه شاهزاده علاقمند به همه نظریات و پیشنهاد های ما بود، یک نفر از گروه فضول محله با تعیین وقت قبلی به واشنگتن می رود تا در یک و یا دو جلسه نشست با نامبرده، به ارزیابی همه مسائل و پیش بینی ها پرداخته شود.
چند نکته پیشنهادی گروه ما
گروه ما کمترین توقع و انتظاری از شاهزاده و یا فرد و گروه دیگری ندارد، و این را یک پیشنهاد ملی و مردمی می داند که با شاهزاده در میان می گذارد. چند نکته مهم و ضروری از این گونه است:
۱- گرچه شاهزاده تا کنون نشان داده که فردی بی آلایش و مردمی است، ولی بازهم نیاز بر آن است که به خود اجازه دهد با کسانی که از او انتقاد می کنند، به گفتگو نشیند و افکار و اندیشه آنان را نیز مورد مطالعه و بررسی قرار دهد.
۲- شاهزاده باید خود را از گذشته سیاسی خانواده اش کنار بکشد. هرگونه جانبداری از رفتار سیاسی پدرشان، نامبرده را نیز در اشتباهات و دیکتاتوری گذشته شریک می سازد.
۳- شاهزاده باید از هرگونه ادعایی برای رسیدن به تاج و تخت خودداری کند. بلکه باید به عنوان پیک آزادی بخش میهنمان، همگان را به گرد هم آورد. چنانچه در فردای آزاد ایران، مردم جمهوری سکولار دموکراتیک را برگزیدند، شاهزاده می تواند داوطلب آن باشد. و اگر مردم به رژیم مشروطه سلطنتی رأی دادند، بازهم می تواند داوطلب باشد و نه این که آن را حق قانونی خود بداند. راه و روش های رسیدن به این هدف ملی، موضوع بحث و گفتگو در نشست آینده ما خواهد بود.
گرچه شاهزاده تاکنون در فرصت هایی عنوان کرده که به دنبال پادشاهی نبوده، و تنها تلاشش برای آزادی و دموکراسی ایران است، ولی چند گفتار ضد و نقیص نامبرده به ویژه گفتگو با مجله آلمانی فوکوس در ماه ژوئن سال پیش که خود را وارث نظام پادشاهی می داند، شک و تردید را در میان مردم به وجود آورده، و مردم با بدبینی و سوء ظن به گفته های ایشان می نگرند.