مردم ایران با شرکت در رأی دادن، نشان دادند که از خرد بی بهره اند و لیاقت همین رژیم رادارند ۲۱

مشروعیت رژیم از کجا ناشی می شود؟

رژیم ها یا از سوی کشورهای قلدر و زورمند بر کشوری تحمیل می شوند، مانند رژیم عراق، افغانستان، و مصر، و یا از سوی مردم گزینش می یابند. کشورهایی که دارای رژیم دمکرات و آزادی خواه هستند، می توان به شعور و خردبالای مردم آن باور داشت. ولی کشوری مانند ایران که همیشه زیر نفوذ و قدرت دیکتاتورها و زورگویان بوده، و بر جان و مال و ناموس آنان تسلط و حکمرانی داشتند، باید علت آن را در کم عقلی و بی خردی، و تا اندازه ای در مزدوری و فرصت طلبی مردم آن دانست.

آیا ملت ایران کی به رشد می رسد؟

ملت ایران در این ۱۱ دوره افتضاحات ولایتی، با آن که جور و ستم، غارتگری ها، و جنایات آخوند را با پوست و گوشت خود تجربه کرده، و برایش ثابت گردید که ما در دوران تاریخ سوای یورش تازیان، از هیچگونه گروهی آنچنان سیلی نخورده ایم و مصیبت ندیده ایم، بازهم با بی خردی خود را تسلیم آخوند نمود و باردیگر روضه خوانان ضدایرانی را برجان، مال، و ناموس م مسلط نمود. با آن که سرتاسر کار و عملکرد این رژیم در ۳۵ سال گذشته پر از ظلم و ستم، چپاولگری، کشتار، و بی احترامی به همه گروههای هم میهنانمان به ویژه بانوان، کودکان، کارگران، و قومیت های گوناگون و دیگر باوران بوده است، هرگونه نزدیکی، همکاری، و یا تأیید این رژیم، خیانت بزرگی به انسان های شرافتمندی است که در این سه دهه با این رژیم چالش کرده، به زندان افتادند، شکنجه شدند، مورد تجاوز قرار گرفتند، و به خاک و خون غلتیدند.

خامنه ای بارها گفته است که شرکت در انتخابات و رأی دادن به هر کاندیدا، راخی دادن و تأیید رژیم است. در حقیقت این بار نیز مردم ایران گوسفندوار به صف ایستادند و به مشروعیت رژیم رأی دادند.

خامنه ای بارها گفته است که شرکت در انتخابات و رأی دادن به هر کاندیدا، رای دادن و تأیید رژیم است. در حقیقت این بار نیز مردم ایران گوسفندوار به صف ایستادند و به مشروعیت رژیم رأی دادند.

زنان بی خردی که ستمگری، زن ستیزی، زنبارگی، تجاوز، و بی حرمتی آخوند را نسبت به خود را نادیده گرفته و با رأی دادن باردیگر به آنها پناه بردند، نه تنها به هم جنسان خود، بلکه به فردفرد هم میهنان ما به ویژه جوانان محروم و نسل های آینده ظلم و ستم روا داشته اند و کم خردی و ناآگاهی، و یا فرصت طلبی خود را به اثبات رساندند.
بازماندگان رژیم گذشته دیگر نمی توانند ادعا کنند که رژیم اسلامی را کارتر و دولت های غرب سر کار آورند. بلکه رأی دادن دوره یازدهم ریاست جمهوری، به دنبال رأی دادن های ده دوره گذشته، ثابت کرد و نشان داد، مردم ایران خود مقصر گناهکارند که این رژیم را سر کار آوردند، و هنوز هم بدان مشروعیت می بخشند و از آن پشتیبانی می کنند!.

کدام گروه قابل انتقادند؟

جوانان که نزدیک به ۷۰٪ جمعیت ایران را تشکیل می دهند، بیشتر آنها دانشگاه را نیز طی نموده، و با اینترنت، کتاب و رسانه های جهانی در تماسند، همیشه از پدران و مادران خود طلبکارند که چرا ناشناخته و ندانسته در سال ۵۷ مملکت را به دست آخوند جنایکتار سپردند. با این تفاوت که در گذشته آخوندها سمتی نداشتند و ذات پلید خود را به ملت نشان نداده بودند. رژیم های گذشته هم اگر در زیر عبا و ردای آخوند بزرگ نشده بودند، ولی ندانسته و ناآگانه بدانان احترام می گذاشتند و یا از قدرت سمپاشی و بدگویی آنان در وحشت بودند.

اینها از نمونه رأی دهندگان خارج از کشوررند. جوانان مملکت ما بیش از دیگر مردم از ستم و بی تفاوتی این رژیم رنج برده اند.. بیکاری، بی تفوتی نسبت به سرنوش جوانان،، به اعتیاد کشاندن و نداشتن هرگونه امید و آینده ای در بیشتر جوانان ایرانی دیده می شود و موج می زند. حال، این جوانان در خارج کشور، آی مزدوران رژیم نیستند که کارشان تخریب جوامع ایرانی، و تبلیغ به نفع رژیم استت؟!.

اینها از نمونه رأی دهندگان خارج از کشوررند. جوانان مملکت ما بیش از دیگر مردم از ستم و بی تفاوتی این رژیم رنج برده اند.. بیکاری، بی تفاوتی نسبت به سرنوشت جوانان،، به اعتیاد کشاندن و نداشتن هرگونه امید و آینده ای در بیشتر جوانان ایرانی موج می زند. حال، این جوانان در خارج کشور، آیا مزدوران رژیم نیستند که کارشان تخریب جوامع ایرانی، و تبلیغ به نفع رژیم استت؟!.

حال چگونه شده که جوانان امروزی، با تجربه سی ساله و این که پته آخوند در ۳۵ سال گذشته رو به آب شده و چهره پلید او از زیر پرده بیرون آمده است، و با شناخت گسترده امروز شماها از جهان، بازهم در صف می ایستید، به آخوند رأی می دهید، و برای رژیم مشروعیت می خرید. از این روی، از جوانان امروز که آخوند را تأیید نمودند باید پرسید آیا پدران شما مقصر بودند، و یا شما؟. آیا پدرانتان بی خرد و نادان بودند، و یا شما؟ آیا پدرانتان فرصت طلب بودند، و یا شما که آب به آسیاب آخوند می ریزید؟!.

اینها نا انسان های روانی اند که بر ما حکومت می کنند. بازهم ملت تسلیم و فرمانبردار ما به صف می ایستند و به این بیماران روانی رأی می دهند و در پی آزادی هم هستند.

اینها نا انسان های روانی اند که بر ما حکومت می کنند. بازهم ملت تسلیم و فرمانبردار ما به صف می ایستند و به این بیماران روانی رأی می دهد و در پی آزادی است!.

بهانه هایی که شعور دیگران را زیر پرسش می برد!

هنگامی که از خرباختگان و یا فرصت طلبان پرسش می شود که با وجود عملکرد ضد انسانی رژیم در این ۳۵ ساله چرا رأی دادید، شعور پرسش کننده را نادیه می گیرند و یکی از پاسخ های بی خردانه زیر را می دهند:
۱- برای آن که خواستم وضع بهتر شود!.
۲- خواستم میان بد و بدتر، بد را انتخاب کنم!.
۳- من میان کاندیداها به بهترین آنها رأی دادم!.
۴- این موقعیت بزرگی برای تغییر بود و ما به حکم وظیفه میهنی بایستی شرکت می کردیم!
۵-… و ….

این ها همگی پاسخ های توخالی، بی معنی، و حاکی از بی خردی و یا سودجویی و فرصت طلبی پاسخ دهنده است. وگرنه مثال پرنغز پارسی می گوید: ” دیگی که برای ما نجوشد خواه در آن گوشت بره باشد، و یا دست خر!”.زیرا در هردوحال برای ما نیست.

آیا رأی دادن مردن نادیده گرفتن خون جوانان ما نیست؟ آیا توهین به مادران سوگوار ایران می باشد؟. پس کسانی که رأی دادند، باید از کار نادرست خود شرمنده بااشند و خجالت بکشند.

آیا رأی دادن، نادیده گرفتن خون جوانان ما نیست؟ آیا توهین به مادران سوگوار ایران نمی باشد؟. پس کسانی که رأی دادند، باید از کار نادرست خود شرمنده باشند و خجالت بکشند.

کاندیداهای ملی و مردمی

کشورهای آزاد و دموکرات جهان، هرکدام دارای چند حزب و گروه سیاسی هستند که مردم بنا به نیازو سلیقه های خود بدانها گروش پیدا می کنند، و به کاندیداهای حزب مورد خواست خود رأی می دهند. در کشور ما که در زیر تابش سوزان دیکتاتوری و آنهم فاشیست مذهبی می سوزد و مردم آن جزغاله می شوند، کاندیدهای آزاد و مردمی وجود ندارد. ۸ تن این کاندیداها، همگی برگزیده و نشأت گرفته از خواست آخوند ۵ تومانی است. آنان کمترین ویژگی و نشانه مردمی ندارند، و هرکدام دارای سابقه و گذشته های جنایت، خیانت، دزدی، غارتگری و یا تروریستی می باشند.

آیا لیاقت ما ایرانیان رهبری یک مشت آخوند زنباره و جنایکتار است؟. به راستی آیا ما سزاوار بهتر از اینها هستیم؟. ۳۵ سال است که این گروه از خدا بی خبر همه گونه جنایت کردند، و مملکت را غارت نمودند. آیا بازهم سزاور بود که ما به خیابان آییم و این رژیم کشتارگر را تأیید کنیم؟.

آیا لیاقت ما ایرانیان رهبری یک مشت آخوند زنباره و جنایکتار است؟. به راستی آیا ما سزاوار بهتر از اینها هستیم؟. ۳۵ سال است که این گروه از خدا بی خبر همه گونه جنایت کردند، و مملکت را غارت نمودند. آیا بازهم سزاور بود که ما به خیابان آییم و این رژیم کشتارگر را تأیید کنیم؟.

تفاوت این کاندیداهای منصوب ولی فقیه مانند شیشه پپسی و یا کوکا است. در رنگ با یکدگیر متفاوتند ولی در داشتن اثر نامطلوب بر روی دندان ها، دهان، و معده یکسانند. پس تفاوت نمی کرد که هم میهنان ما به کدام یک از ۸ تن رأی دهند. به ویژه آن که خامنه ای ۲ هفته پیش بارها گفته بود که؛ “رأی دادن به هریک از این کاندیداها، رأی به جمهوری اسلامی است!”.

آیا ما کی میخواهیم از واقعیات درس بگیریم؟

گرچه در تاریخ، بارها و بارها، خیانت ها، دیکتاتوری، کشت و کشتار، جنگ، و غارتگری نسبت به سرزمین و مردم ما یادآوری گردیده و تاریخ گذشته می تواند آینه ای در برابر واقعیت های میهنمان باشد. ولی افسوس که ما ملت اهل مطالعه و تاریخ خوان نیستیم و باید در هردوره مصیبت ها تکرار شود تا بلکه ما از خواب غفلت بیدار شویم.

از تاریخ که بگذریم، این رژیم ضد مردمی در این ۳۵ ساله به خوب به ما نشان داد که تنها دشمن این آب و خاک و دشمن فردفرد هم میهنان ما است. تصور نمی رود که ایرانی باشد، سوای مزدوران وابسته به رژیم، و در این دوره از افراد جمهوری اسلامی سیلی نخورده باشد و مصیبتی تحمل نکرده باشد. حال، چگونه ممکنست که بازهم برای باار چندم ما این اشتباه را بکنیم و به موجودیت رژیم کشتارگر رأی بدهیم.

قیام و رستاخیز ترکها، قابل ستایش است. ولی ما ملت همیشه تسلیم و سازش پذیریم. ما به سرعت با زور و قلدری کنار می آییم، و خم بر ابرو نمی آوریم. ما مشکلات و درد و سوزش دیکتاتوری را تحمل می کنیم و خم به ابرو نمی آوریم. ما ملت مقاوم و چالشگر نیستیم. بلکه شکست پدیر، و تسلیم، و تنها تلاشمان در غرزدن و انتقاد در پشت سر دیکتاتورهاست ولی در حضورشنان به کرنش و تعظیم در می آییم. خلاصه اینکه ما یک فروکش اخلاقی  داریم که نیاز به بازگری آن هستیم.

قیام و رستاخیز ترکها، قابل ستایش است. ولی ما ملت همیشه تسلیم و سازش پذیریم. ما به سرعت با زور و قلدری کنار می آییم، و خم بر ابرو نمی آوریم. ما مشکلات و درد و سوزش دیکتاتوری را تحمل می کنیم و خم به ابرو نمی آوریم. ما ملت مقاوم و چالشگر نیستیم. بلکه شکست پدیر، و تسلیم، و تنها تلاشمان در غرزدن و انتقاد در پشت سر دیکتاتورهاست ولی در حضورشان به کرنش و تعظیم در می آییم. خلاصه اینکه ما یک فروکش اخلاقی داریم که نیاز به بازگری آن هستیم.

از آنچه گذشت:

مردم ایران از بام تا شام، در کوچه و خیابان، درون تاکسی و اتوبوس، در جشن ها، سوگواری ها، و سخنرانی ها، و در همه جا و در هر هنگام به انتقاد و خرده گیری رژیم می پردازند. آنچنان در همه جا بدگویی و نکته پردازی از فرد فرد رژیم می شود که گویا همه مردم در یک اتحاد و همآهنگی کمر به قتل و نابودی رژیم بسته اند. ولی بدبختانه، صف های طولانی دیروز برای رأی دادن در سرتاسر ایران، و حتی کشورهای بیگانه، می توان گفت که مردم ایران مستوجب و سزاوار این رژیم جهل و جنایتند. مردم ایران در این مورد از خود دورویی نشان دادند و همه آزادیخواهان واقعی و تلاش گران در راه دموکراسی را مأیوس و نا امید ساختند.

  • babak

    به قول دایی جان ناپلون ” آنچه که حدیت ندارد خریت است”
    و من هم میگویم ” خلایق هر چه لایق”

  • Matthew

    .فقط می‌تونم بگم برای این ملت متاسفم. خرد در مغز ملت وجود نداره، فقط کاه هست

  • fere

    جناب ارژنگ . شما از ملت ایران انتطار بیش از حد دارید .برای رسیدن به دمکراسی ، بیش از هر چیز به فرهنگ دمکراسی احتیاج است . که متاّسفانه ملت ما از ان بی بهره اند . بنابراین راّی دادن و یا ندادن زیاد اهمیت ندارد.

  • باران

    اینکه مردم ایران منافع کوتاه مدت را به امید تغییری هر چند کوچک ترجیح دادند شکی نیست امیدوارم با تکرار دوم خرداد هیجده تیر در راه نباشد. ضمنا تیتر زدن بی خردی برای یک ملت هرچند صحیح باشد چون خرد امری نسبی است جای سوؤال دارد.

  • امیر

    از ماست که بر ماست… خلایق هرچه لایق

  • sorosh

    سهراب ارژنگ خیلی بی تربیت و بی شعور و بی فرهنگ و گستاخ هستی

    شما هم شکمتان سیر هست و هم جایتان نرم و گرم که به ملت ایران توهین میکنی تو برای ایرانیها تف هم نیستی

  • حامد

    واقعا باید برای این ملت دورو و بی لیاقت ابراز تاسف کرد.

  • Moji

    من روز اتنخابات رای ندادم و توی خیابان رفتم مردم ببینم . مردم توی صف انتخابات می دیدم دخترها و پسرها جوان افسوس می خوردم به خودم گفتم کی بی عقلی جوانان ترسو تمام میشود باید بحال مردم گریه کنیم که چقدر نادان وجاهل هستند
    شب بعد انتخابات بیرون بودم که اعلام شد روحانی رئیس جمهور شد ملت خول انگار رژیم عوض شده بود خوشحال بزن وبرقص بودند خیلی نادان هستند چند ماه دیگه میفهمند چه غلطی کردند
    خدا باعث بانیش نگذرد

  • امیر

    به قول دکتر محمود خودمون، آب رو بریز اونجا که سوخته!!!

  • hassan

    vay cheghadre in mardome iran KISSIFAND !!! bishtar az in liaghat nadarand

    yek irani

  • hassan

    Khone Satar (ha) va Nasine sotoode ! (ha) hanouz khoshk nashode …

    Bad az 35 sal , na faghat be AKHOOND rai midand , baraye oon jashn ham migirand , che mardome kassifi !
    oon “farhange” 4 hezar salatoono berizid tooye toilet .
    yek irani

  • منصور

    واقعا با خوندن این مطالب خندم میگیره……..
    نشستین اون ور اب و عشق و حالتون رو میکنید و بعد به مردم بد و بیرا هم میگید.اصلا نمیدونید تو ایران چه خبره..

  • hassan

    mellat ma yek mellat bimasuliat hast. ta vaghti masuliat paziri va javabguee sarloheh ma nabashad vaz’ az in behtar nakhahad shod. in regimi ke nam bordid az hamin mardom birun amadeh, faghat shoma ta behal in mallat ro nashnakhteh budid. faghat az in mozu begzarid va negaran in mardom nabashid. shoma dar iran zendegi nemikonid ke dark konid baraye zendeh mandan bayad chekar kard. shoma tasmim gereftid ke be onvan yek mosalman ya bemanid va bejangid va ya tark vatan konid va be donbal zendegi salem tar va sadeghaneh tar bashid. mardom iran tasmim be hamrahi va nabudi gereftand, hamin va bas! faghat az in mellat dur bashid ta moshkelatetun kamtar bashe, vassalam!

  • غفّارزاده

    انسان خردمند،بدین راحتی دیگران را بی خرد نمی خواند۰ آنچه بدیهیست اینست که رأی مردم ، منتخبین را مجبور به مسئولیّت پذیری می کند وجای هیچگونه بهانه ای را برای دست اندرکاران حکومتی نمی گذارد۰ ملّت نشان داد که برای مملکت و کسب آزادی حاضرست با رأی ندادن، بی اعتمادی خویش را به حکومت اسلامی نشان دهد ویا با رفتن به پای صندوقها و دادن رأی به آنکسی که آمادگی خویش را برای عوض نمودن جوّ فعلی به میان آمده ست با یاران در بند خود تجدید عهد نماید۰ مردم ساده لوح نیستند و بخوبی می دانند چگونه پراگماتیک وواقعبینانه عمل کنند وقتی که دیکتاتوری برسرکارست۰ دراین انتخابات رئیس جمهوری ،رأی مردم برای یکنفر نیست بلکه برای دستیابی به یک زندگی شرافتمندانه ،محترمانه و با کمترین دغدغهٔ خاطرست۰بعدازین ، چارهٔ دیگری نیست مگر تحقّق خواسته های مردمی وگرنه تا ابد ، اشتیاق ومیل رأی دادن ، باقی نخواهدماند۰
    تنها وقتیکه آقای روحانی برای باردوّم انتخاب شوند ،به ایشان تبریک می توان گفت زیرا که عهده دار صادق امانت رأی مردم خواهندبود۰
    آنهایی که رأی ندادند بخاطر این که، به حق ، دل خونینی ازرژیم جمهوری اسلامی دارندوسایهٔ بی اعتمادی به آن بردلهایشان افتاده؛ وآنهایی که رأی دادند تا ۴ سال بیشتر، حکومتی غیرخلقی و بی تدبیر زمام امور رادردست نگیرد ، دست دردست هم ،به تلاش خویش ادامه خواهندداددرراه بهزیستی وهمگی همواره مدیون وسپاسگذار جانباختگان راه آزادی خواهندبود۰ یادشهیدان همواره با ما وگرامیست۰۰۰

  • Ramin

    من آنقدرها نادان نیستم که شناسنامه ام را کثیف کنم

  • مهسا

    شما دارید خشک وتر رو باهم می سوزونید که
    پس ما که انتصابات(انتخابات فرمایشی)رو تحریم کردیم چی؟؟
    اگه این ۱۴-۱۵ملیونی که رای ندادن سکولار باشن گمون نکنم اون ۳۵ میلیون رای دهنده
    بتونن کاری از پیش ببرن

  • محمد علی

    واااااای که چقدر اونجاتون سوخته
    به کوری چشم دشمنان این ملت و این ایران اسلامی

  • pouya

    شما که به ۳۵ میلیون آدم توهین میکنی که بی خردند گه میخوری براشون به قول خودت دل میسوزونی.

  • دیوانه از قفس پرید !

    کون پارت لاشی که ما به کی رای میدیم یا اصلا رای میدیم یا نه !

    آخه دیوث ! تو چه کاره ای که میای اینجا واسه ما زرت و پرت میکنی ؟

    اگه آزادگی انسان رو قبول داری ، پس گــُه نخور ! چون من و امثال من آزادیم که هر کاری که دوست داریم بکنیم !

  • فریدون فرخزاد

    افسوس به حال ملتی که اگر اهل مطالعه بود و روزانه فقط دوخط از تاریخ خویش را مطالعه میکرد، هیچگاه آزادی را از ملایانی تمنا نمیکرد که همانها آزادیشان را چهل سال پیش گرفتند.

  • فریدون فرخزاد

    تحصیلکردگان ما با مدرک دکترا و فوق لیسانس و لیسانس از تحلیل شرایط و اوضاع عاجزند چرا که یا خود مجبور به اطاعتند و نان روزانه شان در گرو ملایان است و یا با آنکه از نظر علمی صاحب نظرند ولی متاسفانه کوته فکری و عدم مطالعه تاریخ، فرهنگ و مذهب و سیاست و ناتوانی فکری از عدم تحلیل و بازشناخت خود ، آنها را در رده بیسوادان متظاهر قرار داده است. مروری گذرا بر زندگی هنرمند فقید ، فریدون فرخزاد، نشان میدهد که وی الگوی متعالی یه تحصیلکرده صاحب نظر و صاحب تقکر والای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بود. چیزی که تحصیلکردگان ما ، البته منظور آری گویان به رای دیروز، از آن بی نصیبند.