شما بگویید : خود سوزی مبارزه است، و یا زندگی ؟ ۰

کاوه آهنگر

ضحاک فرزندان مردم را به زور می گرفت و مغز آنان را به جای غدا به مارهای روی دوشش می داد تا بتواند آرامش داشته باشد و بخسبد. مردم، جوانان خود را یکی یکی از دست می دادند، بی آن که به این ستم ضحاک اعتراضی کنند. اما وقتی هر دو فرزند کاوه آهنگر را ضحاک کشته و به مارها دادند، او بر آشفت و به داد خواهی بپا خاست. پدری داغ دار که همه هستیش را ظلم ضحاک بباد داده بود.او چیزی برای از دست دادن نداشت و همین کافی بود تا آتش خشم او مردم را بیدار کند… سپاهی از پدران داغ دار گرد آمدند و به رهبری کاوه آهنگر، ضحاک را پایین کشیدند….

داستان کاوه آهنگر و ضحاک مار دوش به ما می آموزد که با جنایتکار و متجاوز نمی توان از در صلح و دوستی درآمد. بلکه باید از جای برخاست، و به مبارزه و چالش پرداخت.

داستان کاوه آهنگر و ضحاک مار دوش به ما می آموزد که با جنایتکار و متجاوز نمی توان از در صلح و دوستی درآمد. بلکه باید از جای برخاست، و به مبارزه و چالش پرداخت.

داستان را برای چه گفته اند

براستی شاهنامه فردوسی را ایرانیان باستان برای چه ساخته اند؟. آیا این داستان ها بی اندیشه و بی هدفند؟. درس گرفتن از داستانها شوخی است ، و یا چیزی در آن نهفته است؟. شکی نیست که این مائیم که باید شنوندگان خردمندی باشیم.
اگر دل و جان در این داستانها بگذاریم ، شاید تجربه دیگری که با داستانش خواسته بوده ما را آگاه کند، کمکی به ما باشد. در برابر آن بی توجهی به  درسهای آموزنده ما را به تکرار اشتباه دیگران می کشاند.بی خبری و بی خردی مردم همیشه بهترین راه برای حکومت ستمکاران  بر آنهاست. مردم آگاه و خردمند از حق خود آگاهند و رژیمهای خودکامه نمی توانند آنها را تسلیم کنند

هم میهنان گرامی می دانند که مدت ۳۵ سال است عزرائیل به مرخصی رفته، و ما اکنون دارای عزرائیل جدیدی به نام «عزرائیل خامنه ای» هستیم که بایک دست خود شبانه روز، همراه با اکر و مکر، و نوکرانش به گرفتن جان جوانان، زنان، و مردم می پردازند. خامنه ای در حقیقت ضحاک ماردوش و خونخواری است که تا کنون  بسیاری از جوانان ما را سر به نیست کرده است.

هم میهنان گرامی می دانند که مدت ۳۵ سال است عزرائیل به مرخصی رفته، و ما اکنون دارای عزرائیل جدیدی به نام «عزرائیل خامنه ای» هستیم که بایک دست خود شبانه روز، همراه با اکر و مکر، و نوکرانش به گرفتن جان جوانان، زنان، و مردم می پردازند. خامنه ای در حقیقت ضحاک ماردوش و خونخواری است که تا کنون بسیاری از جوانان ما را سر به نیست کرده است.

امروز ما

امروز ما بسان روزگار کاوه  آهنگر است و مردم ما هر یک دردی و زخمی از رژیم خونخوار به دل دارند.اما بنا به آنچه افیون دین نامیدندش سالها در خواب بوده اند و بسیاری تا اکنون هم در خواب هستند! چیزی که در “سکوت بره ها ” سراغ داریم. چوپان هر روز بره ای را سر می برد و می فروشد ،بی آن که از بره ها تو گویی دادی درآید.

گروهی آن چنان در خوابند که مرگ نداها و رشوه ها و دزدی ها و زیر گرفتن مردم با خودروی پلیس را سناریو و یا سند سازی می دانند، اینها کسانی هستند که تا خود درگیر ستم رژیم نشوند وتا دروغ ایشان را از نزدیک نبینند هرگز باور نمی کنند که دین و جمهوری اسلامی نمی توانند و نمی خواهند مردم را خوشبخت و خندان ببینند.آن چه قرآن از ما خواسته آن است که بی سوؤال و بی اعتراض احکامش را قبول کنیم و نپرسیم چرا ! رژیم خلافت فقیه هم از  اسلام بویی نبرده مگر تحکّم زوری اش.

مبارزه مدنی خود کشی نیست

مبارزه مدنی آن است که بدون خشونت ، از راههای خردمندانه  رژیم خود کامه را شکست دهیم ، اما این روش نشان داد که  در ایران کارایی لازم و کافی را ندارد. رژیم ایران می تواند از منابع نفتی و اهرم تنگه هرمز در راه ترساندن دنیا از کمک به مخالفان کمک کند، روزنامه ها را ببندد و منتقدان را دانه دانه سر به نیست کند. پس اگر همه ۴۰ میلیون مخالف فرضی  هم خود را آتش بزنند، دنیای امروز که در آن اقتصاد سخن اول و آخر است در برابر رژیم ایران احساس خطر نمی کند و شاید بیانیه ای صادر کند.

دو شهروند کُرد یارسان در اعتراض به توهین مقامات قضایی و امنیتی همدان به آیین یارسان و همچنین هتک حرمت یک شهروند پیرو این آیین در مقابل فرمانداری این شهر اقدام به خود سوزی کردند.

دو شهروند کُرد یارسان در اعتراض به توهین مقامات قضایی و امنیتی همدان به آیین یارسان و همچنین هتک حرمت یک شهروند پیرو این آیین در مقابل فرمانداری این شهر اقدام به خود سوزی کردند.

دو شهروند کُرد یارسان در اعتراض به توهین مقامات قضایی و امنیتی همدان به آیین یارسان و همچنین هتک حرمت یک شهروند پیرو این آیین در مقابل فرمانداری این شهر اقدام به خود سوزی کردند.

البته این که خودسوزی  یک منتقد ، مبارزه است یا تسلیم جای پرسش دارد! از آغاز انقلاب بسیارند کسانی که با اهداف متفاوت در جهت انتقاد از رژیم خود را چه در داخل و چه در خارج کشور سوزانده اند.اما نتیجه این خودسوزی جز داغ مادر چه بوده است؟. اعتصاب غذای اکبر محمدی و مرگش دل همه را سوزانید اما رژیم شاد شد که یکی از دشمنانش را مرده یافت. البته که رژیم اگر می توانست او را اعدام می کرد.

اکبر محمدی، یکی از صدها چهره تابناک تاریخ کنونی کشورمان است که با رژیم جهل و جنایت ولایت وقیح به چالش و مبارزه پرداخت، و پس از ماهها شکنجه و آزار مزدوران رژیم، در زیر دست این خونخواران جان داد. یاد ایشان، و دیگر عزیزان، همیشه گرامی باذ.

اکبر محمدی، یکی از صدها چهره تابناک تاریخ کنونی کشورمان است که با رژیم جهل و جنایت ولایت وقیح به چالش و مبارزه پرداخت، و پس از ماهها شکنجه و آزار مزدوران رژیم، در زیر دست این خونخواران جان داد. یاد ایشان، و دیگر عزیزان، همیشه گرامی باذ.

امروز حتی جنّتی زنده است

امروز که جنتی زنده است ، خامنه ای و رفسنجانی و دور و بری هایشان  برنامه تفرج و تفریحشان سر موقع است. پس چرا باید مخالفان از روی ضعف و نومیدی به خود کشی روی بیاورند؟.  آیا خودسوزی یک جوان از اقلیت ” اهل حق ” چیزی جز شادی برای جنتی و امثال او دارد؟.  اگر آن قدر از جان گذشته شده اید که خود را به آتش کشیدید چرا یک مزدور بسیجی را نسوزاندی؟.
ما دست کم روزی یک قربانی داریم که بسان فرزند کاوه در میان ستم ضحاک ژمان قربانی می شود؛ کاوه هایی از جان گذشته تاریخ سازند . ترس جنتی از زنده هاست ، نه از مرده ها.

ماجرای ستّار بهشنی

ستار بیکار بود. از طبقه کارگر بود؛فقیر بود؛ سلاحش وبلاگش در اینترنت بود؛ اما او دستگیر شد. در  بازداشتگاه باز زبان به مسخره کردن مزدوران گشود ؛ او براستی از جان گذشته بود و بزودی فهمید که کشتن او برای سربازان امام زمان راحت تر از چیزی است که گمان می کرد. فهمید خامنه ای و رژیم اسلامی بسیار خونخوارتر از تصوّر اویند.
او که جوانی سر حال و قوی بود پس از مدت کوتاهی درگذشت.”۵۰ روز پس از مرگ ستار، در گزارش محرمانه پزشکی قانون فاش شد:ستار بهشتی براثر ضربه و شوک فیزیکی و متلاشی شدن٬ بیضه‌اش کشته شده است. همچنین آثار سوختگی نیز در ناحیه بیضه‌های وی نیز ثبت شده است.” این براحتی دلیل استفاده از شوک الکتریکی در شکنجه خواهد بود.

ستار بهشتی جوان پاکباخته و نیک سرشتی که با دست رژیم کشتارگر اسلامی چهره به درون خاک کشید. یادش گرامی، و راهش ادامه باد.

ستار بهشتی جوان پاکباخته و نیک سرشتی که با دست رژیم کشتارگر اسلامی چهره به درون خاک کشید. یادش گرامی، و راهش ادامه باد.

از آن زمان بارها مادرش مورد آزار و اذیت قرار گرفته تا از بدگویی از رژیم دست بردارد و مرگ جوانش را اتفاق و خواست الله محمّد بداند. اما مادر ستّار همه هستی اش جوانش بود که از دست رفت و براحتی کوتاه نمی آید. او در آخرین مصاحبه اش از تهدید وکیلش و احتمال بی نتیجه شدن دادگاه سخن گفت:

“فشار‌ها و تهدید‌ها  همچنان ادامه دارد اما باز می‌گویم حتی دخترم را هم در راه ستار از من بگیرند اصلا باکی ندارم. من تمام تلاشم این است که نمی‌خواهم ستار دیگری کشته شود. ما می‌گوییم حقی از ما ضایع شده و مورد ظلم واقع شده‌ایم. کسی که این ظلم را مرتکب شده باید مورد مجازات قرار بگیرد. خونی ریخته شده مسبب آن باید مجازات شود…

اگر ستار با فشار روانی کشته شده چرا کفنش خونی بود؟. چرا جنازه را به خودمان تحویل ندادند؟. چرا وقتی دامادمان می‌خواست روی جنازه را ببیند دستش را می‌گیرند؟. چرا تهدیدمان می‌کردند؟. چرا من را بردند و به زور و تهدید رضایت اجباری گرفتند؟. چرا من را تهدید می‌کردند و می‌گفتند سحر دخترت را هم نمی‌بینی؟. باز تاکید می‌کنم ستار زیر شکنجه کشته شده است و چقدر خوب است در راه ستار رفتن.”

با چهره تنی چند از قربانیان آخوند در قصابخانه کهریزک آشنا شوید. کوتاه آمدن و نادیده گرفتن ما از کشتارهای رژیم، مانند کشتن این چند جوان در زندان کهریزک، رژیم را گستاخ تر و بیباک تر می سازد که دست به جنایت های بیشتر و بزرگتری بزند.

با چهره تنی چند از قربانیان آخوند در قصابخانه کهریزک آشنا شوید. کوتاه آمدن و نادیده گرفتن ما از کشتارهای رژیم، مانند کشتن این چند جوان در زندان کهریزک، رژیم را گستاخ تر و بیباک تر می سازد که دست به جنایت های بیشتر و بزرگتری بزند.

چقدر خوب است در راه ستار رفتن

این سخن زیبای مادر ستار است.درود به مادری که امروز پرچمش کفن خونین پسرش است. کاوه آهنگر برای ما اوست.اگر او برود کاوه دیگری با  درفش کاویانی دیگری می آید. تنها راه نجات از ضحاک جنگ با او بود.بیشترین خطر برای این رژیم کسانی هستند که چیزی برای از دست دادن ندارند.