تز سیاسی آیت الله خمینی
بنیانگذار و رهبر پیشین حکومت اسلامی، روح الله خمینی جمله معروفی در میان طرفداران خود داشت. او خطاب به مردم می گفت: “هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید”. خمینی چنین باور داشت که منشاء بسیاری از مشکلات داخلی و بحران های جهانی، به خاطر سیاست های دولت آمریکا است. هم اکنون بایستی جمله وی را به خود او بازگرداند. بنابراین بهتر است گفته شود: در حال حاضر، ریشه بسیاری از بحران های سیاسی و جنگ های داخلی منطقه و حتی برخی نا امنی ها در جهان به خاطر سیاست های پلید حکومت اسلامی است.
خط قرمز قراردادی اوباما
بیشتر از دو سال از آزادی جویی مردم سوریه برای پایان دادن به حکومت دیکتاتوری در کشورشان می گذرد و در این مدت ده ها هزار نفر کشته شده اند. اما شوربختانه جوامع بین المللی و حقوق بشری، سکوت اختیار کرده اند. سکوتی که هر روز که از آن می گذرد، ده ها کودک و مردم عادی را قربانی می کند.
در روزهای گذشته که حکومت بشار اسد برای چندمین بار از سلاح های شیمیایی در از بین بردن مخالفان خود استفاده کرد، عده ای از سیاستمداران و مقامات در جهان، اظهار نظرهایی داشته اند. از جمله رئیس جمهوری آمریکا، حسین باراک اوباما، پس از این واقعه گفت: دولت سوریه در حال عبور از خط قرمز است.
واقعا چه فرق می کند که مردم، چگونه کشته شوند؟ با کارد آشپزخانه سلاخی شوند، به ضرب گلوله مستقیم، طناب دار، یا توسط گازهای سمی از بین بروند؟! یا مثل دهه هشتاد در زندان های ایران که ده ها هزار نفر از دگر اندیشان و معترضینِ حکومت اسلامی به قتل برسند. پس آنچه اهمیت دارد، قتلِ عام آن هاست که این مسئله، خود واضح ترین خط قرمز است. در نتیجه نبایستی فکر کنیم که کشتن بیش از صدهزار نفر از مردم در سوریه تا کنون، خطِ سبز بوده، اما مرگِ حدود چند صد نفر با گاز شیمیایی، یعنی عبور از خط قرمز!
بی کفایتی، یا عدم مشروعیت
دیکتاتور سوریه، بشار اسد نیز مخالفین خود را تروریست خواند و دلیل نا آرامی های سوریه را فعالیت های گروه های تروریستی مطرح کرد. اگر فرض کنیم که توهم وی واقعیت داشته باشد، یعنی تروریست ها عامل ویرانی سوریه بوده و بیش از یکصد هزار نفر را به قتل رسانده و میلیون ها نفر را آواره کرده باشند، در این صورت طبیعیست که بشار اسد به خاطر بی کفایتی و عدم توانایی در برقراری امنیت، می بایستی از قدرت کناره گیری کند تا افراد شایسته ای آنگونه که مردم این کشور می خواهند، در راس قرار گیرند.
اما حقیقت این است که مسئولیت تمامی این جنایات بر عهده رژیم اسد است. در نتیجه انتظار می رود وی به خاطر جنایت علیه بشریت در یک دادگاه جهانی مجازات شود.
استفاده از بمب شیمیایی؛ مخالفین، یا خود رژیم؟
در این میان بدتر از همه برخی از مقامات سیاسی حکومت اسلامی ایران، پا به میان گذاشته و به نفع هم-پیمانِ خود، یعنی حکومت اسد، اقدام به دروغ پردازی کرده اند. آن ها می گویند: “استفاده از بمب های شیمیایی توسط مخالفینِ دولت سوریه صورت گرفته است تا به این ترتیب دولت را به خشونت و جنایت متهم کنند”. در جاییکه حتی تهیه اسلحه معمولی در مقابلِ مزدورانِ دیکتاتوری اسد برای مبارزین، کار سختی است، چگونه می توان تصور کرد که آن ها به سلاح های شیمیایی دسترسی داشته باشند و آن هم، مردم و نیروهای خودی را برای جنایتکار جلوه دادن دولت از بین ببرند!؟ در حالیکه خشونت و کشتار توسط نیروهای اسد، آنقدر گسترده بوده که دیگر نیازی برای وانمود کردن آن نیست!
با وجود عضویت سوریه در کنوانسیون منع استفاده از سلاح های شیمیایی در سال ۱۹۶۸، ولی همچنان دولت این کشور به بهانه موضع گیری در مقابل اسرائیل، حاضر به پذیرفتن پیمان نامه OPCW مبنی بر عدم تولید و نگهداری سلاح های شیمیایی نشده است. این در حالی است که دولت سوریه پیش از این از داشتن زرادخانه سلاح های شیمیایی خبر داده و اعلام کرده بود که هرگز از این سلاح ها در برابر مخالفین داخلی استفاده نخواهد کرد، مگر در مقابل دشمنان خارجی و حمله نظامی کشورهای دیگر.
بی تفاوتی جامعه بین المللی
سوالی که مطرح می شود این است که چرا جامعه جهانی در مقابل نسل کشی در سوریه خاموش است و در واقع هیچ بزخورد کارآمدی نشان نمی دهد؟. این سکوت دو دلیل دارد: دلیل اول، یک مسئله حقوقی است به این ترتیب که تنش در سوریه پس از اعتراضات محدودِ مردمی، تغییر مسیر داده و وارد یک جنگ داخلی میان گروه های مخالف و دولت شده است و متاسفانه طبق برخی از قوانین ناقص و نسنجیده بین المللی، دولت کشوری که دچار جنگ داخلی شده است، حق مقابله با مخالفین خود را دارد. در حالی که اگر از همان نخست توسط مجامع بین المللی به فریاد آزادی خواهی مردم سوریه در مقابله با دیکتاتوری اسد پاسخ داده شده بود، امروز شاهد این فرجامِ تلخ، یعنی مرگ و آوارگی میلیون ها سوری نبودیم.
دلیل دوم که از اهمیت بیشتری برخوردار است، هم پیمانانِ سوریه از جمله ایران، روسیه و چین هستند. به عبارت دیگر روسیه بار دیگر، مقابل آمریکا قرار گرفته است. آن هم با بازیگرانی چون چین و به ویژه حکومت اسلامی ایران.
سودجویی رژیم ایران از فاجعه سوریه
به نظر می رسد در بازی مرگبار سوریه، آنکه بیشتر از همه سود برده و می برد، حکومت اسلامی ایران است. از یک جهت پس از گسترش فاجعه در سوریه، عملا سرکوب اعتراضات مردمی در ایران کمرنگ جلوه داده می شود و دیگر اینکه، موضوع بحران در سوریه، سبب گردیده تا توجهات جوامع بین المللی موقتا از فعالیت های هسته ای حکومت اسلامی کاسته شده و بررسی ها را به تعویق بیاندازد.
حکومت اسلامی ایران به خاطر حفظ منافع خود از هیچ تلاشی فروگذار نیست. از اخبار کذب و تبلیغات دروغین به نفع رژیم اسد گرفته تا ارسال تجهیزات جنگی، نیروی انسانی و جاسوسی. بنابراین می توان گفت حفظ رژیم اسد در مقابل مخالفین، بر عهده حکومت اسلامی ایران است که اجرای آن توسط سپاه پاسداران و سازمان های وابسته به آن، انجام می گیرد.
سودجویی های حکومت اسلامی ایران بیش از صدهزار کشته، هزاران تن زخمی و آوارگی چند میلیون نفر از مردم به ویژه کودکان را در سوریه بر جای گذاشته است.سرمنشاء بسیاری از بحران ها و عملیات های تروریستی در جهان و دامن زدن به جنگ های داخلی به خاطر نفوذ حکومت اسلامی و اهداف شوم آن هاست. به این خاطر باید با تاکید گفت حکومت اسلامی ایران یا بهتر بگوییم؛ حکومت ضد انسانی ایران، خطرناک تر از بمب اتم است و این یک هشدار به همه ملل جهان است.
منع جهانی استفاده از سلاح های شیمیایی
برگردیم به موضوع پروتُکل ۱۹۲۵ مبنی بر منع استفاده از سلاح های شیمیایی که پس از ساخت و استفاده آلمان ها در جنگ جهانی اول صورت گرفت. متاسفانه با گذشت نزدیک به یک قرن، هنوز این پروتکل کاملا به اجرا در نیامده است. بین سال های ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۱ آمریکا در جنگ ویتنام از هزاران تن مواد شیمیایی نارنجی برای مقابله با “ویت کنگها” استفاده کرد که هنوز برخی از نوزادان، با اندام ناقص به دنیا می آیند. یا دولت پیشینِ عراق که به مدت چهار سال از ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ با به کارگیری انواع سلاح های شیمیایی باعث مسمومیت و مرگ بیش از ۱۰۰ هزار نفر ایرانی گردید و در ۱۹۸۸ برای سرکوب مناطق کرد نشینِ شمال عراق، با استفاده از بمب شیمیایی در حلبچه باعث مصدومیت و مرگ بیش از پنج هزار نفر از مردم خود شد. و امروز هم نیز شاهد به کارگیری سلاح های شیمیایی توسط رژیم سوریه هستیم. گرچه در سال ۱۹۹۷ کنوانسیون خلع سلاح های شیمیایی، پروتُکل ۱۹۲۵را تکمیل کرد، اما تا کنون اجرای آن فراگیر نشده است.
نکته پایانی
اساسا طرح منع استفاده از سلاح های شیمیایی به این خاطر مطرح گردید که این نوع سلاح ها می تواند باعث مصدومیت و مرگ افراد بیشماری شود. حال سوال این است که تکلیف دیگر سلاح های کشتار جمعی چه می شود؟ مثل سلاح های اتمی، بمب های خوشه ای، یا سلاح های جدید صوتی و سلاح های رباتیک و هوشمند که قادرند در کوتاه ترین زمان، بیشترین انسان ها را قربانی کنند. پس وقت آن رسیده که سازمان ملل آماده شود تا ده ها طرح خلع سلاح های کشتار جمعی را مطرح و به امضای به ویژه کشورهای سازنده، در آورد و حقیقتا برای اجرایی کردن آن ها بکوشد.