حماسه سیاسی!!!
پیدا شدن یک آدم با ضریب هوشی نرمال در رژیم ملایان براستی حماسه است. این که یک نفر از فیلتر شورای معلولان ذهنی نگهبان رد شود و ضریب هوشی اش بالای سد باشد معجزه و حماسه ای برای رژیم است. در این شرایط که گروهی نادان چون جنتی و گروهی سوداگر و کاسب چون خامنه ای و پسرش بر مسند کار و در رأس همه تصمیمات هستند گروه زیادی از مردم به ماهیت دروغین رژیم پی برده اند و در انتخابات یا شرکت نمی کنند و یا سعی می کنند از همان نوکران فیلتر شده یکی را انتخاب کنند که حداقل خواسته های مردم را برآورده کند.
زندانیان و دموکراسی
آیا در زندانی که زندانیان از بسیاری از آزادیهای زندگی محرومند با یک انتخابات می توان به دموکراسی رسید؟ این که یکی از زندانبانان را به نمایندگی خود انتخاب کنند آیا به آزادی می رسند؟ زندان زندان است و شاید با کمی تلاش بتوان آن را زیبا کرد یا جیره را زیاد کرد، اما باز زندان است و مردم ایران سالهاست که از ساده ترین حقوق فردی محرومند. این مردم زندانی ایرانند و آزادیهایشان در محدوده ای است که اسلام عزیز که ستونش با بادی فرو می ریزد آسیبی نبیند.
ما موش آزمایشگاهی این رژیم شدیم
آزمایش و خطای رژیم اسلامی بارها زندگی مردم ایران را به باد داده است. براستی ما همچون موش آزمایشگاهی در سیاستهای احمقانه و غرور آمیز آخوند بی هنر هستیم…
(در این ویدئو خمینی می گوید که چرا صلح با صدام را نمی پذیرد و جان چهارصد هزار ایرانی را از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷بباد می دهد…. براستی کسی منطق این مردک را در نپذیرفتن صلح متوجه شد؟)
خانواده های داغ دار و کشور ویران و کودکان افسرده و روانی حاصل این زیاده خواهی خمینی بود.هنوز هزاران دیوانه و معلول شیمیایی در خانه و نواخانه بستری هستند که بعضی نام خود را نیز بخاطر نمی آورند. شرم بر خمینی که جوانان را با خیال خام فتح کربلا به جهنم فرستاد…
اما خلیفه پس از او، خامنه ای یک پراگماتیست بود که به آرامی کل قدرت را بدست گرفت و سعی کرد آرام آرام مردم ایران را خام خود کند، البته بی لیاقتی و بی سیاستیهای او در مسائلی چون پرونده هسته ای ، دهه گذشته ایران را که می توانست پر بار ترین دهه پس از جنگ باشد به دهه ای پر تنش و بی حاصل بدل کرد. تنها در چهار سال آخر دهه هشتاد بیش از یک میلیون بیکار به چهار میلیون بیکار در ایران اضافه شد و متاسفانه روستاهای ایران بیشترین بیکاران را در خود به ثبت رساندند.
(در این ویدئو آقای جنایتکار که تعداد ویلاهای داخل کشور و حسابهای بانکی میلیارد دلاری پسرش نا مشخص است مردم بیچاره و بیکار ایران را به صرفه جویی دعوت می کند)
براستی زندگی مردم ایران ارزشی در حد موش آزمایشگاهی ندارد و ما چه هستیم جز این که چون موش دست آموز آقایان مورد انواع آزمایشهای : “راه قدس از کربلا می گذرد ” و “انرژی هسته ای حق مسلم ماست ” و دیگر آزمایشهای کوچک و بزرگ قرار بگیریم؟.
دنیا با ما کاری ندارد
امروز ایران در حاشیه است و بسیاری از دنیا به برکت انزوا و تحریم حتی نام ایران را نمی دانند. خبری از پسته و رعفران ایران نیست و فرش ایرانی را هم پاکستان و چین تولید می کنند. به برکت سیاستهای رهبر سدها میلیارد دلار پول نفت ایران به دبی و کانادا و انگلیس منتقل شد و فرزندان حضرات آیات را می توان در ماکائو در حال قمار زیارت کرد.آیا براستی ملت ایران می تواند امید داسته باشد این شیادان و دزدان سر گردنه خود بخود این منابع نفتی را رها کنند و بدون مبارزه ایران به دموکراسی و آزادی برسد؟.
(در این ویدئو آخوند خندان رسیدن به دموکراسی را برای مردم ایران ناممکن می داند. او براحتی کل فلسفه سیاسی غرب را که از چهار قرن بحث و تحقیق بزرگان و متفکرانی چون ژان ژاک روسو، مونتسکیو و جان لاک پدید آمد
را با ملا بازی و پا منبرخر کنی نا ممکن می داند)
از قدیم گفته اند “آدم را از روی دوستانش می توان شناخت”
رهبر با تدبیر ایران را می توان از روی شورای نگهبانی که انتخاب نموده و آن معلولین ذهنی که دور و بر خود جمع کرده شناخت. احمد جنتی هم برای خودش تز و نظرات زیبایی دارد. ایشان در آخرین نظر کارشناسی برای حل مشکل حجاب فرمودند:
“چرا یک دختر دانشجو باید بدحجاب باشد؟. چرا دختران دانشجو که با حجابی مناسب و چادر وارد دانشگاهها میشوند، چادر را بر میدارند؟.”
جنتی با تاکید بر لزوم اجرای قانون عفاف و حجاب دردانشگاهها، گفت: “دانشجویان در دانشگاه نمره میخواهند و برای کسب این نمره هر صحبتی را گوش میدهند، لذا میتوان به آنها این تذکر را داد که چنانچه حجابشان را رعایت کردند این اجرای قانون در نمره و انضباط آنها تاثیرگذار است. بااین شرایط مسلما آنها این قانون را رعایت میکنند؛ چرا که زحمتی برای آنها ندارد.”
یکی نیست بگوید جناب جنتی شما در ایران جوک زنده اید… بیایید و شما لا اقل کارشناسی نکنید.ما از ضریب هوشی و عقل شما آگاهیم. شما یکی در ایران کاری به موشهای آزمایشگاه رژیم نداشته باشید….
نرمش قهرمانانه یا …؟
براستی مفهوم واژه ها چیست؟ نرمش می تواند قهرمانانه باشد؟ قهرمان کیست؟ خمینی با آن همه جنایت و یا این آقای رهبر گداصفت و زیاده خواه قهرمانند؟ قهرمان کیست؟ ملت هم نیست. ملتی که برود به این آقایان رأی بدهد هم نمی تواند قهرمان باشد. آقایان سر کارید… نرمش قهرمانانه همان “شکست پروژه بمب هسته ای ” است اما مشخص نیست که “آقا” از خیر بمب گذشته اند یا فقط می خواهند وقت بخرند، آنچه مشخص است و واضح این است که سرنوشت مردم ایران برای اینها مهم نیست…