دکتر مصطفی بادکوبه ای چکامه سرای میهنی از بند دیوان آزاد شد ۱

نقش رژیم اسلامی در سرکوبی نویسندگان

نویسندگان، چکاه سرایان، و گویندگان، وبلاگ نویسان، و سازمان های مردمی همیشه خاری در چشم رژیم غیر انسانی حاکم بر ایران بوده اند. بنابراین، رژیم همواره در بند کشیدن، شکنجه و آزار، و نابودی آنان از هیچ کوششی فرو گذار نکرده است. کشتار وحشیانه بیش از هشتاد نویسنده، مترجم، شاعر، و فعال سیاسی در دوران ریاست خاتمی نمونه جنایت های بیکران رژیم علیه روشنفکران است.
به عنوان نمونه قتل محمد مختاری شاعر و نویسنده، سعید سلطان پور از این گونه است. کشتار وحشیانه امید رضا میر صیافی و ستار بهشتی از وبلاگ نویسان، نمونه ای از جنایت های ضد روشنگری این رژیم است. همچنین در بند کشیدن و شکنجه دادن  آقای محمد رضا عالی پیام نیز از کینه توزی و دشمنی رژیم با نویسندگان و چکامه سرایان است.

آقای دکتر مصطفی بادکوبه ای حماسه آفرین و فردوسی زمان ما که با شجاعت و دلاوری، شرایط زمان، و نادرستی ها را با چکامه های ملی و میهنی خود به نقد کشیده است.

آقای دکتر مصطفی بادکوبه ای حماسه آفرین و فردوسی زمان ما که با شجاعت و دلاوری، شرایط زمان، و نادرستی ها را با چکامه های ملی و میهنی خود به نقد کشیده است.

رهایی آقای مصطفی بادکوبه ای

با مسرت و شادمانی آگاهی یافتیم که آقای مصطفی بادکوبه ای چکامه سرای میهنی در چند روز گذشته از بند دیوان و جنایتکاران رهایی یافته است. بی تردید این خبر برای همگان و به ویژه نویسندگان و پژوهشگران میهنمان خبر مسرت بخش و شادی افروز است. از آنجا که رژیم کنونی یک رژیم بی فرهنگ و بیگانه پرست است، تاکنون فرزندان نیک سرست و اندیشمند کشورمان در آرامش نبوده و امنیت نداشته اند. آقای بادکوبه ای در فروردین ۱۳۹۰ با یورش وحشیان رژیم دستگیر و مورد شکنجه و آزار جسمی و روانی قرار گرفت.

در این ویدیو صدای آمریکا به شرح سرگذشت مصطفی بادکوبه ای  می پردازد.

گذری کوتاه از گذشته آقای بادکوبه ای

دکتر مصطفی بادکوبه ای  در سال ۱۳۲۸ در شهرستان اراک چشم به جهان گشود. پس از دریافت دیپلم در رشته ادبی، به دانشگاه فردوسی مشهد  رفت،  و در رشته زبان و ادبیات فارسی لیسانس گرفت. همزمان در روزنامه خراسان و آستان قدس رضوی  نیز به کار پرداخت.
دکتر مصطفی بادکوبه ای، در آغاز “انقلاب اسلامِی” از کار برکنار، و به زندان افتاد.  پس از تحمل شکنجه های روانی و جسمی،  از زندان آزاد شده، به تهران آمد. سپس به  تحصیلات دانشگاهی  خود ادامه داد، تا در سال ۱۳۸۴ دکترا ی خود را از دانشگاه ایلینوی در راشویل دریافت نمود. آقای بادکوبه ای پس از انتخابات ۱۳۸۸ به سرودن اشعاری در انتقاد از نظام جمهوری اسلامی و دولت احمدی‌نژاد و حمایت از کسانی که او در شعرهایش از آنان به عنوان «فتنه گران» یاد کرده‌است پرداخت. او گویا در اردیبهشت ۱۳۹۰ بازداشت شد و مورد شکنجه و آرار فراوان رژیم قرار گرفت.

چکامه بسیار زیبایی بنام “بهاران می رسد از راه”. گویا هم میهنان ما مفهوم این چکامه زیبا را درست متوجه نشده اند که چندان استقبالی از آن نشده است.

چکامه زیبا و انقلابی “فتنه گران” آقای بادکوبه ای که در سال ۱۳۹۰ موجب دستگیری و زندانی شدن وی گردید.

چندیست دلم یکدله با فتنه‌گران است / این هم به یقین معجزه دور زمان است

‎چون فتنه گری بانگ عدالت طلبی شد / دل‌ بهر خدا یکدله با فتنه گران است

‎بیداد چو شد میوه آزادی و قانون / بی‌چاره دلم عاشق ظلم و خفقان است

‎جائی‌ که چکد خون دل‌ از ابر بهاری / والله که بهاران خجل از فصل خزان است

‎روزی که شب قدر بود شام جهالت / قرآن متنفر ز حلول رمضان است

‎زاهد که وضویش همه از خون دل‌ ماست / تکبیر نمازش به یقین ننگ اذان است

‎دیروز چو حلقوم ندا غرقه خون شد / فردا به خدا روز ندای همگان است

‎با مرگ دو صد آرش و سهراب و سیاوش / این مام وطن دل‌ نگران دل‌ نگران است

‎دیدیم به دنبال هوا و هوس شیخ / هر لحظه فرامین خدا در نوسان است

‎چون با تو جهنم شده این ملک اهورا / بی‌ تو به یقین غرفه‌ای از باد جنان است

‎ما را چه به بدبختی لبنان و فلسطین / جائی‌ که وطن یکسره در آه و فغان است

‎ای غره به همدردی با غزه و اعراب / آن کرد و بلوچ است که در حسرت نان است

‎هر چند نبینی تو  ولی‌ ملت ایران / شیریست که بر پرچم خورشید نشان است

‎بر ملت ما تکیه کن ای شیخ که بینی‌ / هر گوشه یکی آرش با تیر و کمان است

‎سوگند خدا را به قلم نیز نخواندی / در کیش‌ تو از هاب قلم مدیحه خوان است

‎از بس که شکستید قلمهای مخالف / هر نشریه ماتم کده اهل بیان است

‎بر دوش من بر ستم را هله ای شیخ / این بار گران بار گران بار گران است

‎این بانگ نه بانگیست که از یاس بر آید / حلقوم امید است که با جامه دران است

وقتی تو میگویی وطن، چکامه بسیار  زیبا و پر نغز آقای بادکوبه ای. شنیدن این حماسه ملی بر هر ایرانی شرافتمند لازم و ضروری است.

نکته پایانی

رژیم ضد ایرانی ولایت فقیه با ترس و وحشتی که از نویسندگان، چکامه سرایان، گویندگان، و وبلاگ نویسان دارد از ۳۵ سال پیش تا کنون در سرکوبی این بخش بزرگ روشنفکر جامعه پرداخته و روز و شب می شنویم که نویسنده و یا چکامه سرایی به بند کشیده شده و یا اعدام شده است. نمونه بزرگ این روشنفکر ستیزی و ایران ستیزی، قتل های زنجیره ای دوران خاتمی است که بیش از ۸۰ نویسنده، شاعر، و سخنور را سر به نیست کردند. کشتار نویسنده و شاعرانی چون سعید سلطان پور، و محمد مختاری و یا وبلاگ نویسانی چون امید رضا میرصیافی و یا ستار بهشتی نمونه دیگر این جنایت های رژیم به شمار می رود.

به بند کشیدن افرادی چون آقای مصطفی بادکوبه ای، آقای هالو نمونه های دیگر این فرهنگ ستیزی رژیم است. خوشبختانه ملت زنده و بیدار دل ایران از پای ننشسته و اعتراضات خود را به گوش جهانی می رساند و از سوی سازمان های حقوق بشر و رسانه های ضد رژیم همواره از این جنایت ها پرده برداری می شود و رژیم در برابر زور و قدرت کشورهای جهان ناچار است دست از جنایت های گسترده و وسیع خود بر دارد و تحریم ها نیز رژیم را در تنگنا قرار داده تا عده ای از افراد روشنفکر میهن دوست و در بند را آزاد سازد.

  • رامین

    درود بر این راد مرد بزرگ ایرانی