سپاس از شما، و درخواست همکاری بیشتر
با شادمانی به آگاهی شما گرامیان می رساند که هم اکنون شمار هم میهنانی که به گروه ما گرویدند، به ۴۰۰ هزار رسید. این موجب نهایت خرسندی و بالیدن یکایک افراد فضول محله بوده، ضمن سپاسگزاری، از شما نازنینان در نوشتن مقاله ها، فرستادن عکس، فیلم، داستان، پیشنهاد، انتقادهای سازنده، درخواست کمک و همکاری دارد. بدیهی است دیدگاههای این همکاران گرانقدر در نوشتار و پخش روزانه به کار خواهد رفت.
آشنایی بادیدگاههای گروه ما
آنچنان که در اساسنامه فضول محله نوشته شده، هدف گروه ما دادن آگاهی های فرهنگی و سیاسی به هم میهنانی است که در زیر سرپوش خفقان آور حکومت آخوندها، از واقعیت و درستی تاریخ و گذشته خود به دور مانده اند. اکنون بیش از سه دهه است که رژیم ضد ایرانی اسلامی با پرده پوشی، پنهان کاری، و دگرگونه جلوه دادن تاریخ، فرهنگ، آیین، رسوم، و زبان ما، نسل های جوان و کودکان ما را به گمراهی کشانده است.
تاریخ زرین، و شکوفای چندهزار سال تمدن درخشان ایران تا زمان یورش تازیان، همگی به فراموشی سپرده شد و به جای آن ۱۴۰۰ سال تحمیل زور و ستم بیابانگردان تازی را به عنوان تاریخ و تمدن به مغز ما فرو نمودند. آخوندهای ضد ایرانی و تازی پرست، حماسه های بزرگ ایرانی چون بابک خرم دین، یعقوب لیث، و یا افسانه های دلپذیری چون شیرین و فرهاد، رستم و سهراب، هزار و یک شب، جای خود را به اصغر و سکینه و رقیه داد. زبان زیبای پارسی با زبان ناقص و الکن عربی جایگزین شد، جشن های زیبا و با شکوهمان چون جشن نوروز، جشن سیزده، جشن مهرگان، و جشن سده فراموش گردید، و جشن افسانه ای غدیر خم تازیان، جشن سورچرانی عید فطر، و یا جشن کشتار حیوانات دربند بنام عید قربان جای آن را گرفت.
اسلام ستیزی، ویا روشنگری؟
انتقاد گروه فضول محله از اسلام، در حقیقت انتقاد و خرده گیری از اسلام سیاسی است که هم اکنون از آستین آخوند بیرون آمده، گلوی جوانانمان را می فشارد، دست و پاهایشان را می برد، آنان را شکنجه می دهد، و به چوبه دار می بندد. این ستمگری، و جنایت ها از هیچ گروه، طبقه، و باور دینی دیگر هرگز به ما نرسیده و نمی رسد. بنابراین، چالش و برخورد ما با اسلام سیاسی است که از سوی آخوند ضد انسان، و ضد ایرانی در این سه دهه اجراء شده است. از این که بگذریم، گروه ما کمترین مخالفت و کینه توزی با اسلام و پیروان آن ندارد. هم میهنان مسلمان ما نیز مانند هم میهنان باورهای دیگر، برایمان عزیز و گرامی اند.
انتقاد، یا توهین به مقدسات؟
گهگاه دیده شده، خواننده ای به ما می تازد که:” به مقدسات ما توهین نکنید”. این گفته و این اعتراض خود یک توهین است. زیرا هم میهن اعتراض کننده ما یا از جریان تاریخ و آنچه بر ماگذشته ناآگاه و بی خبر است، و یا آن که دانسته و ندانسته در خط رژیم تازی پرست اسلامی کار می کند و آب به آسیاب آنان می ریزد.
آیا در این ۱۴ سده از سوی اسلامی واپسگرا که از دل بیابان های عربستان برخاسته است، به درک و شعور ملت بزرگوار ایران توهین نشده است؟. آیا زیر پاگذاشتن و خط بطلان کشیدن بر تاریخ و فرهنگ ایرانی، و ما را مجوس و عجم (گنگ و لال) خواندن، عوعو سگها را “پارس نمودن” گفتن، توهین و بی احترامی به یک ملت نیست؟.
پاره ای دیگر از توهین و جسارت ها به مقدسات ما
آیا رونوشت برداری از هنر، تکنیک، خط، راه، روش، مدنیت ایرانی و بنام اسلام و تازیان ثبت نمودن، خود توهین به فرزندان این سرزمین نیست؟. آیا از میان بردن نام ها و واژه های ایرانی، و گذاشتن نامهای تازی بر روی نوزادان، خیابان ها، ساختمان ها، مؤسساتی چون آموزشگاه، دانشگاه، بیمارستان، بازهم توهین و جسارت به فرهنگ و آیین این کشور نیست؟.
آیا کم رنگ نمودن جشن های شکوهمند ایرانی و ارج نهادن به جشن های بی معنا و بی مسمای تازیان، جسارت و توهینی دیگر به بیش از ۷۰ میلیون مردم ایران نیست؟!. و آیا از میان بردن یادگارها و آثار تاریخی کشورمان از پل، ساختمان، تندیس، غارت و چپاول موزه ها، و هر بنیاد دیگر، توهین و جسارت به یک قوم و ملت نمی باشد؟…
برنامه های در پیش گروه فضول محله
از آنچه گفته شد، با آن که در این ۱۴ سده هرلحظه از سوی اسلام و دکانداران دین به ما همه گونه توهین و جسارت شده است، ولی ما به دنبال تلافی و انتقام جویی نیستیم. ما به دنبال آن نخواهیم بود که کسی را مانند این آخوندهای ستمکار در فردای آزاد ایران شکنجه نموده، با آنان بی حرمتی کنیم، و یا به چوبه دار آویزان کنیم. هدف ما روشنگری و جداکردن عده ای از مردم خردباخته ایران است که ملیت و فرهنگ اجدادی خود را فراموش کرده، و در جرگه خردباختگان اسلام زده در آمده اند.
ما براین باوریم که هم میهنان ایرانی مسلمان ما باید نخست پایبند آداب، رسوم، فرهنگ، زبان، و تاریخ کشورمان باشند، آنگاه به اسلام گرایش پیداکنند. هرایرانی که مانند آخوندهای ضد ایرانی، بر این باور باشد که مردم ایران پیش از اسلام در گمراهی بودند، و این اسلام بود که آنان را به راه راست آورد، و مردم ایران با میل و علاقه و دلبستگی اسلام را پذیرا شدند، از دید ما بیگانه و دشمن این سرزمین، و مردم ما است. همانگونه که یک ارمنی و آسوری ایرانی باید فرهنگ ایرانی بودن خود را در پیش و در جلو باورهای دینی خود داشته باشد. و یا یک کلیمی ایرانی نمی تواند اسرائیل و اعتقادات مذهبی خود را در جلو و مقدم بر ایرانی بودنش به حساب آورد.
اولویت برنامه های ما
گرچه برنامه دراز مدت ما روشنگری سیاسی و فرهنگی در همه زمینه ها است، اهم برنامه های ما از اینگونه اند:
۱- حمایت و پشتیبانی پیوسته، همه جانبه و بیدریغ ما از حقوق از دست رفته بانوان گرانمایه ایران که برای آنان ارزش بسیار زیادی قائلیم. زنان ایران که نیمی ااز جمعیت کشور را تشکیل می دهند و در سایه زندگی می کنند. گرفتار، رفتار، و عملکرد آنان به شکلی و در جایی به شمارش و حساب نمی آید.
۲- دفاع از حقوق کودکان بی دفاع، اعم از کودکان خیابانی، کودکان بی سرپرست، کودکان مهاجران افغان، و آموزش کودکان، و جلوگیری از شستشوی مغزی آنان به وسیله رژیم ضد انسان اسلامی.
۳- دفاع از حقوق پایمال شده دگر اندیشان مانند بهایی، یهودی، زردشتی، مسیحی.
۴- دفاع و روشنگری در باره زندانیان، و کارگران محروم.
۵- دفاع و پشتیبانی از حقوق از دست رفته و پایمال شده قوم های مختلف ایران مانند؛ آذری، کرد، بلوچ، عرب زنان، لر، گیلکی، و مانند آن.
نیم نگاهی به آن چه گفته شد:
به خوبی دیده می شود که به مقدسات و خواسته های نیاکان ما از ۱۴ سده پیش تا کنون همه گونه توهین و جسارت شده است. میزان این توهین و جسارت ها را در این سه دهه با ضدیت و دشمنی آخوند دیده ایم و جای هیچگونه کتمان و پرده پوشی نیست. بنابراین، ما به حکم وظیفه ملی و میهنی، از هرگونه پرده پوشی و سرپوش گذاشتن بر روی تاریخ، فرهنگ، زبان، و آداب و رسوم ایرانی به چالش و مبارزه می پردازیم.
از آن جا که بیشتر آخوندها گروه ضد فرهنگ ایرانی، مفتخور، و سربار جامعه ایرانی اند، ما با همه وجودمان با این گروه دشمن تاریخ و فرهنگمان به مبارزه می پردازیم، ولی هرگز هدف اسلام ستیزی نخواهیم داشت، و هرگونه اعتراضی در این مورد را غرض ورزی، برنامه داشتن، و در حقیقت توهین به خود به شمار می آوریم.