چرا اقتصاد و اعتیاد ؟
شاید دوستان بپرسند که دیگر مشکلات مانند فساد اداری، فحشاء، بیسوادی و کار کودکان ، محیط زیست و بی آبرویی در مجامع بین المللی و بسیاری دیگر هم از مشکلات گران و فرسایشی مردم ایران باشند ولی با کمی پژوهش و بررسی می توان تمامی مشکلات امروز ایران را در این دو واژه ی اقتصاد و اعتیاد دید. آغاز بیشتر مشکلات فرهنگی و اجتماعی از اقتصاد است.
اعتیاد اما امروز مشکلی فراتر از دیگر مشکلات می باشد که ریشه های مختلف فرهنگی و اقتصادی و مخصوصا مذهبی باعث رواج شدید آن در ایران شده است. دسترسی به لذتهای اعتیاد در ایران آسان است و با توجه به فشارهای مذهب بر مردم در جلوگیری از شادی کردن و جلوگیری از روابط انسانی و غریزی جوانان، جوانان را بسوی شادیهای جیبی و پنهان کشانیده است.
مشکل فرهنگی جدیدی هم افزوده شده است آنکه شور بختانه استفاده از قرصهای مختلف و شیشه در میان جوانان ایرانی با عنوان اعتیاد شناخته نمی شود و جوانان آن را لذت بردن می دانند و نه اعتیاد! اما رژیم از این دو مشکل راضی است. چون دیگر از جوانان قشر متوسط که خواسته های آرمانی و تغییر رژیم را دارند خبری نیست!
در این ویدئو بر احتی می توان دید که زنان و مردان ایران چگونه به مرگ زودرس رسیده اند. مرگی که البته مورد تشویق و تایید رژیم اسلامی است.حکومت بر خوابان و مردگان ساده ترین روش برای فروش نفت، از طریق شرکتی که مثلا نامش دولت است و هدفش خواب کردن ملت است.
اهمیت اقتصاد سالم در چیست؟
اقتصاد زیر بنای زندگی هر خانواده است. در گذشته زندگی روستاییان کمابیش مستقل و تولیدی بود، یعنی وابستگی آنها به منابع اقتصادی بیرون از روستا بسیار اندک بود. البته امروز به مدرن شدن کشتزاران و سامانه های کشت، همان نیز از پایه های اقتصاد کشور بهره می برد. بنابر این حتی روستاییان هم از سیاستهای اقتصادی اثر می پذیرند.
روشهای نادرست مدیریت که برگرفته از بی وطنی و ریاکاری خاص اسلام است، در سی و پنج سال ایران نفت خیز و زرخیز را به بن بست رسانیده است. کشاورزی و صنعت ایران در بن بست کامل است و مدیریت نادرست ملایان و سپاه ، بیکاری و فقر را در همه جای ایران رقم زده است. استانهای محروم البته که مشکلات بسیار بیشتری دارند و شاخصهای اقتصادی این استانها در وضع بسیار بدی است.
علم اقتصاد دارای شاخصهای مختلفی است که اگر آنها را برای اقتصاد ایران بدست آوریم بجز فلاکت و بیهودگی یافت نخواهد شد! در ۳۵ سال گذشته شاخصهای اقتصادی ایران روندی بصورت سقوط مکرر داشته است و تمرکز اقتصادی شدید ایران، مردم طبقه متوسط را روز بروز فقیر و فقیر تر کرده است. بیش از ۴۵٪ منابع مالی ایران در تهران متمرکز است که آن هم عمدتا در دست گروههای خاص نزدیک به رژیم است و بخش خصوصی نقش چندانی در تولید و اقتصاد ندارد و نه می تواند که داشته باشد. این تمرکز وحشتناک ثروت به رکود شدید انجامیده است، بطوری که شاخصهایی نظیر GDP را برای ایران باید منطقه به منطقه بدست آورد تا اوضاع ناگوار درون ایران مشخص شود.
ایران در میان ۲۰۰ کشور جهان از نظر آزادی و پویایی اقتصاد مقام ۱۷۳ را بدست آورد که از بسیاری کشورهای افریقایی هم بد تر است! در منطقه از میان ۱۵ کشور خاورمیانه ، ما با افتخار پانزدهم شده ایم!
توسعه اقتصادی و یا سلامت اقصادی کدام؟
در سالهای پس از جنگ از جانب رفسنجانی و دار و دسته اش در بوق و کرنا شعارهایی پر طمطراق و با رنگ و لعاب درباره ” توسعه اقتصادی” شنیدیم. سردار بازندگی ۸ سال همه ی منابع کشور را در اختیار داشت ولی با وارد کردن برادران سپاهی به میدان اقتصاد، بزرگترین ضربه را به اقتصاد ایران زد. بانک مرکزی و وزارت نفت آرام آرام به ابزاری برای چپاول همه گیر منابع ایران و انتقال آن به خارج بدل گشتند.
کشورهایی مانند امارات و ترکیه میلیاردها دلار پول باد آورده نفت را در بانکهای خود دیدند. گروه موسوم به کارگزاران که همگی از اطرافیان و چلشته خوران سفره رفسنجانی بودند میلیاردها دلار به امارات منتقل کردند.همچنین میلیونها دلار تنها توسط خانواده رفسنجانی به کانادا منتقل شد. این بود حاصل توسعه اقتصادی و شعار های دروغین ملاهای دزد!.
در حالیکه مردم هنوز در حسینیه ها مشغول عزاداری برای حسین و عباس و کسک و کیک بودند، میلیاردها دلار به امارات و ترکیه و کانادا منتقل می شد! اقتصاد ایران خصوصی نشد بلکه انحصاری شد. در ادامه با روی کار آمدن خاتمی، در مدتی که روزنامه ها آزادی نسبی یافته بودند فساد اقتصادی اندکی کاهش یافت ولی در پشت پرده هنوز میلیونها دلار ثروت مردم ایران چپاول می شد؛ مشکل از آنجا بود که زیر ساخت اقتصادی رژیم ایران بر اساس رانت و رابطه است و سلامت اقتصادی که مهمترین عامل بهره بری اقتصادی است،عمدتا به فراموشی سپرده شد تا آقایان و آقازاده ها راحت به بخور بخور و لفت و لیس بپردازند.
سلامت یک اقتصاد کوچک بسیار مهم تر از توسعه و پیشرفت کمی آن است. بدون بازرسی و سلامت اقتصادی عملا هیچ اقتصادی امکان توسعه پایدار را نخواهد داشت، چرا که دور ریز و ریخت و پاش فراوان بنگاههای کم بهره و مدیران فاسد آنها امکان هر نوع پیشرفت و بازدهی را از آن بنگاه خواهد گرفت. رشد اقتصادی ایران در آخرین آمار در رتبه ۲۰۸ جهان است!
سیاست فرافکنی مشکلات در رژیم
در دوران احمدی نژاد با حمایت خامنه ای جنایتکار و بسته شدن روزنامه هایی نظیر سلام و امید ،باندهای مافیایی اطراف رهبر و رئیس جمهور حلقه زدند و تا توانستند از این سفره چپاول کرده، خوردند و بردند!
اختلاسهای چند هزار میلیارد تومانی و رانتهای اقتصادی تودر تو ، باندهای مافیای اقتصاد ایران را به قهقرا برد.در ژمانی که ارزش هر بشکه نفت به ۱۰۰ دلار و بیشتر رسید،کسی گمان هم نمی کرد که ایران به چنان فلاکتی بیافتد که همه آرزوی دوران اقتصاد خری خمینی را داشته باشند!.
میر حسین موسوی در سال ۸۸ از دوران طلایی خمینی نام برد که جای بسی شرمساری برای اوست! هر چند که اقتصاد ئوران خمینی از فساد کمتری رنج می برد ولی هرگز نمی توان آن را دوران طلایی نامید!
احمدی نژاد و خامنه ای با دادن آمار دروغین سعی در فریب افکار عمومی و خواب کردن ملت داشتند. این لالایی آمار دروغین تا امروز هم ادامه دارد و شاخصهای اقتصادی ایران هرگز واقعی نیست. حتی جمعیت ایران مشخص نیست و از آن در چپاول کردن منابع ایران سوء استفاده شده است.تورم ایران در میان ۲۲۳ کشور جهان در رتبه ۲۲۱ است و همه جهان حتی افریقا را پشت سر گذاشته ایم! مایه افتخار است که پس از ونزوئلا و سوریه جنگ زده، مائیم که در رتبه ۲۲۱ جهانیم!
امروز شاهدیم که همان رسانه های وابسته به رژیم هم توان پیگیری و دادخواهی جرائم هزاران میلیاردی سران رژیم را ندارند و افرادی چون حمید پور محمدی و کامل تقوی نژاد براحتی چند هزارمیلیارد تومان را با همدستی دیگران در بانک مرکزی منتقل می کنند و آب از آب هم تکان نمی خورد. پرسشی که پیش می آید این است که :” انتقالاتی با این حجم بزرگ ممکن است بدون کار گروهی هماهنگ تعداد زیادی از کارمندان وزارت اقتصاد پدید آید؟. چگونه ممکن است که حمید تقوی نژاد این چنین آلوده رانت و اختلاس باشد و صاف صاف راه برود و حتی در دولت روحانی هم معاون بانک مرکزی باشد؟! آقای رهبر هم که از ترس رو شدن کثافت زیر آب ،عاجزانه خواست که رسانه ها این موضوعات را کش ندهند!
اعتیاد مشکلی عمدی و همه گیر
بی توجهی سران رژیم به اعتیاد در سالهای اخیر پرسش برانگیز است. توجه مراجع تقلید به فیلتر کردن اینترنت و پوشش زنان و روبنده زدن چیز تازه ای نیست! ملایان بیش از ۱۴۰۰ سال است که فکر و آزادی را از مردم ایران گرفته اند؛ولی چرا ناگهان مواد مخدر مانند نقل و نبات در هر کوی و برزن قابل تهیه شده است؟. آیا خواب بودن و گیج بودن ملت ایران مراد سران رژیم نیست؟.
چگونه می توان باور کرد که عمدی در کار نباشد وقتی که روزانه ۴ تن تریاک در تهران مصرف می شود و یک تن دیگر انواع مواد مخدر دیگر ؟!. آیا این رژیمی که ادعا می کند همه چیز و همه کس حتی پوشش و خوراک مردم را کنترل می کند، خبری از چگونگی واردات این حجم بالا از مواد مخدر به تهران را ندارد؟. شکی نیست که خرده فروشان هرگز توان واردات این حجم بالا از مواد مخدر به تهران را ندارند و دستهایی با رانت و توان سیاسی در آلوده کردن جوانان و خواب کردن ملت در کار است.
اما چرا این رژیم دو مشکل اقتصادی و اعتیاد را بوجود آورده است؟
فیلم گوزنها یادتان هست؟. غیرت در زبان فارسی باید دوباره تعریف شود! بی غیرت کسی نیست که خواهرش بی حجاب است، بی غیرت کسی است که در خانه پای منقل نشسته و زنش را به خود فروشی وادار می کند. بی غیرت کسی است که دم از اسلام و مسلمانی می زند و دستش به گرویدن جوانان به مواد مخدر آلوده است.
بی غیرت مردمی هستند که این همه ظلم و فساد و جنایت را می بینند و دم بر نمی زنند. آری ! باشد که بر سنگ قبرمان تاریخ نزنند تا کسی نداند که بی عرضگان این برهه از تاریخ، مائیم! درود بر همه مبارزان و شهدای راه آزادی.