از شایعه حکومتی تا اسید پاشی
شایعهای در هفتههای اخیر در قالب پیام های کوتاه در شبکههای مجازی منتشر شده بود. این پیام ها حاکی از آن بودند که گروهی ناشناس در اصفهان بر روی دختران و زنان به بهانهی بدحجابی اسید میپاشند. متاسفانه در کمال بهت و تاثر هم میهنان، اخبار اسیدپاشی در اصفهان از سوی خبرگزاری ایسنا و مقامات انتظامی و امنیتی این شهر، تایید شد!.
به گزارش ایران وایر از دو هفته ی پیش تا کنون اخبار اسید پاشی به صورت زنان بدحجاب بوسیله گروهی موتور سوار در میان مردم اصفهان پخش شده بود. متاسفانه در آخرین گزارش از فریده غائب در کانون زنان ایرانی، شمار قربانیان اسید پاشی در اصفهان به ۱۵ نفر رسیده است و یکی از قربانیان نیز به خاطر پاشیدن اسید بر قفسه سینه در دم، جان باخته است!.
تهدیدهای اصول گرایان چراغ سبز به جنایت علیه بشریت
پیش از این امام جمعه اصفهان، یوسف طباطبایینژاد در سخنانش اعلام کرده بود: «مسئله حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بدحجابی باید چوب تر را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد.»
همچنین در ویدیویی که زنان چادری انصار حزب الله در راهپیمایی خود در اصفهان بر ضد زنان بی حجاب منتشر کردند. پلاکاردی به چشم می خورد که روی آن نوشته شده بود:«مرگ بر بی حجاب.»
در بسیاری از مساجد این شهر نیز به صورت غیر رسمی امام جماعت مساجد هشدار داده بودند که خانمها حجابهایشان را رعایت کنند تا عدهای ناراحت نشوند.
اعتراضات بسیاری نیز نسبت به رعایت نکردن حجاب اجباری در سال جاری از طرف نمایندگان مجلس انجام گرفته است. به طور مثال فرزند آیت الله مطهری، نماینده تهران که یکی از بزرگترین درخواستهایش از مجلس آزاد شدن اجازه چند همسری تنها به درخواست مردان می باشد. به طور متناوب به نقد برخورد نیروهای انتظامی و گشت های ارشاد و دولت، نسبت به برخورد با بدحجابی زنان پرداخته است. وی حتا برای انتقاد از سبک پوشش در جامعه کنونی ایران، به تهیه فیلمی از عکس های زنان و دختران با شلوارهای تنگ پرداخت و آنرا در سطح مجلس به نمایش درآورد و….
طراحی دقیق یک توطئه
ظواهر امر حاکی از آن است که آیت الله سید احمد خاتمی عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری با مشورت و اجازه خبرگان و رهبری، اقدام به ایجاد سناریویی برای بازگرداندن نیروهای انصار و حزب الله به خیابان کرده است. چرا که وی در اردیبهشت ۱۳۹۰ با بیان سخنان جنجالی بسیار گنگ و مشکوکی در دیدار با طلاب چنین بیان داشت:
« دیگر با کار فرهنگی نمیتوان جلوی بدحجابی در جامعه را گرفت و فکر میکنم برای حل این مسأله باید خون های پاکی ریخته شود تا این معضل از جامعه ما ریشه کن شود.»
وی توضیح نداده بود چرا وقتی بیشتر مردم مملکت خواستار قانون اجباری حجاب نیستند هنوز این امر باید به آنان تحمیل شود. یا اینکه چرا حق انتخاب و پوشش زنان که نیمی از ٧۵ میلیون نفر جامعه ایران را تشکیل می دهند، نباید محترم شمرده شود. اینکه خون های پاکی ریخته شود به چه معناست؟. چرا خون افراد پاک ریخته شود و اصولن چرا باید خون انسان یا انسان هایی ریخته شود؟.
چرا حق انتخاب پوشش و آزادی میلیون ها نفر را باید از آنان سلب کرد و حتا به خاطر این حق کشی دست به کشتار زد؟. مشخص است که منظور وی از ریختن خون های پاک افراد گوش به فرمان و منکراتی حکومت اسلامی بوده است. پر واضح است که جواب تمام این سوال ها به این جواب ختم می شود که؛ شقاوت و جهل مذهبی حکمرانان حکومت اسلامی خرد، شعور، آینده نگری و انسانیت را از آنان سلب کرده است و توطئه ی شوم برای زنان ایران در حال شکل گرفتن است.
سواستفاده از مرگ یک هموطن خیر
دو ماه پس از سخنان محمد خاتمی در ۲۵ تیر ماه سال ۱۳۹۰ خبر درگیری و جراحات وارد آمده به علی خلیلی از مربیان موسسه بهشت تهران به واسطه امر به معروف و نهی از منکر منتشر شد. چانچه در گزارش های منتشر شده در رسانه های جمهوری اسلامی منتشر شده بود. وی در حین بازگشت از هیئت به همراه چند نفر از طلاب خود به دلیل تذکر برای امر به معروف و نهی از منکر مورد ضرب و شتم قرار گرفت. اینکه چرا طلاب همراه وی نتوانسته بودند از وقوع این درگیری و جراحت وارده جلوگیری کنند و این تذکر یا ایجاد مزاحمت برای مردم در چه حدی بوده که به خشم و ضرب شتم بوسیله مردم انجامیده و ….
اخبار ضد و نقیضی در بین مردم درباره این زد و خورد گفته می شود. عده ای می گویند قضیه اصلن ربطی به امر به معروف نداشته است. بلکه چند نفر از سوار شدن دو دختر به خودرو شان جلوگیری کرده و قصد داشتند آنها را به زور سوار خودرو دیگری کنند. دو دختر مقاومت کرده و تلاش در نجات خود داشتند. در همین حال علی خلیلی به طرف آدم رباها رفته و در حال حرف زدن با یکی از آنها بوده که دیگری وی را از ناحیه گلو مضروب کرده است. عده ی بسیاری از مردم هم چنین بیان می کنند که وی در حال مزاحمت ناموسی برای زن و دختر مردم با چند نفر درگیر شده است. حقیقت ماجرا هر آنچه که بوده، رژیم اسلامی سناریوی شهید سازی برای ارشاد اسلامی را به آن پیوند زد. بهترین تحقیق و بررسی در مورد واقعیت درگیری و فوت علی خلیلی و صحنه سازی ها و قصه پردازی های رژیم اسلامی، در مقاله “شهید سازی با امراض سیاسی” وبلاگ گفتنی ها بیان شده است.
دختر کوچک افغان از دردها و رنج هایی می گوید که بوسیله مذهبیون افراطی کشورش را ویران کرده اند و سرنوشت زنان و دختران را در آینده ای مبهم فرو برده است.
بازگشت انصار حزب الله به خیابانها
آخوند علی خلیلی در فروردین ۱۳۹۳ درگذشت. علت درگذشت وی بدون توضیحات کافی و درست به دلیل جراحت وارده در نزاع خیابانی امر به معروف و نهی از منکر ذکر شد. در همین رابطه طرح حمایت از آمران معروف و ناهیان از منکر در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. جمعی از انصار حزب الله نیز در منزل پدر وی حضور یافتند. نمازجماعت اقامه کردند و دبیرکل «انصار حزب الله» از تصمیم این تشکل برای آغاز یک حرکت منسجم و آغاز به کار گروههای سیار امر به معروف و نهی از منکر به شکل گسترده بویژه در تهران خبر داد.
مغلطه و سفسطه دولت روحانی در مورد حجاب اجباری
رفتار دولتمردان حکومت اسلامی با مسئله به زعم آنان بدحجابی کاملن ضد نقیض می باشد. اوج این تناقض و سردرگمی در اظهارات چندی قبل حسن روحانی در مشهد مشاهده شد. رییس جمهور وقت در سخنرانی خود در کمتر از چند ساعت، دو موضع کاملا متناقض در خصوص حجاب اتخاذ کرد.وی ابتدا در جمع ایثارگران استان خراسان رضوی گفت: “این سرزمین برای حجاب و عفت جنگید و مبارزه کرد و پیکرهای بی جان روی سنگ های مسجد گوهرشاد به زمین افتاد اما از عفافش دفاع کرد و دفاع می کند و نخواهد گذاشت آن میراث شوم خاندان جنایتکار پهلوی در این سرزمین خودنمایی کند.
اما ساعتی بعد در گردهمایی دیگری در همین استان، تأکید کرد: “آیا راه ترویج عفاف در جامعه، این است؟. راه دیگری نداریم؟. بانوان ما که خودشان فرهیخته و دانشگاهی و استاد و محقق هستند آیا برای گسترش عفاف و حجاب راهی ندارند؟. آخر اگر آدم چیزی را تجربه کرد و نشد، فردا دیگر عین آن را نباید انجام دهد بلکه باید به اصلاح راه قبلی اقدام کند.”
به گزارش خبرگزاری مهر محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در جمع خبرنگاران «بدحجابی» را «بیماری» خواند و برخورد با آن را مورد «تایید کامل» دولت دانست. سپس در سخنرانی دیگری عقب نشینی کرد و متذکر شد: “بدحجابی یک پدیده فرهنگی است که باید ابتدا با خودمان برخورد کرده و رفتار خودمان را بازنگری کنیم. باید ببینیم که طی سه دهه گذشته چرا نتوانستهایم از روشهای بهتری استفاده کنیم و یا به دنبال روشهای اثربخش برویم. باید به آقای نوبخت یادآور شد که بی حجابی بیماری نیست. اما نداشتن شعور و فهم انسانی نسبت به زنان بیماری بسیار مضر و خطرناکیست که سبب رواج خشونت و تجاوز به حقوق زنان در جامعه می شود.
سر منشا بسیاری از جنایت ها گذشته از جهل مذهبی مشکلات روانی, حسادت و عقده های روحی می باشد. در این ویدیو دختر جوان و زیبای مدل راز ویکتوریا, بوسیله دوست حسود خود که حجاب و روبنده پوشیده. مورد حمله اسید پاشی قرار می گیرد.
مخالفت دولت با هجوم انصار حزب الله به خیابان ها
در پایان دولت با طرح بازگشت انصار حزب الله و یا لباس شخصی ها به خیابان ها به بهانه بودجه مخالفت کرد. چون تجربه تقلب در آرای دوره دوم انتخابات احمدی نژاد به سردمداران حکومتی آموخته است که سیل خروشان مردم خشمگین در خیابان به آسانی قابل کنترل نخواهد بود. و پافشاری مردم در اعتراضات همانند مردم مصر شیرازه رژیم را از هم خواهد پاشید.
متهمین اصلی در اسید پاشی های اخیر اصفهان
گرچه نمی توان نقش پررنگ اصولگرایان شرور سپاه و بسیج، نیروی انتظامی و گشت ارشاد را در فجایع اسید پاشی نادیده گرفت. ولی اسیدپاشی به زنان در سابقه تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی همواره به دست تبهکاران روان پریش انصار حزب الله انجام گرفته است. یکی از اسناد مهم این ادعا به نقل از فیسبوک امیر فرشاد ابراهیمی؛ اظهارات پیشین حجت السلام پروازیان می باشد. وی اولین فردیست که شجاعانه اعلام کرد: «انصار حزب الله به روی ملت اسید می پاشند.» وی پس از این اظهارات در سال ۱۳۷۴ تا کنون خانه نشین و ممنوع المنبر شده است. پروازیان در مورد انصار حزب الله و عبدالحمید محتشم که با نام مستعار عبدالهی مشهور است گفته بود :« من مدتها با اینها بودم. چندسال قبل مسائل امر به معروف و نهی از منکر را مطرح میکردند. “عبداللهی” که یک چشمش را در جنگ از دست داده اصرار میکرد مرا هم به دنبال خودشان بکشاند، اما من وقتی فهمیدم او به زن ها اسید پاشیده، بسیار ناراحت شدم و او خودش موضوع را فهمید و دررفت….»
بنابراین و بنا به اظهارات بسیاری از مطلعین، متهمین اصلی در اسید پاشی های اخیر گروه انصار حزب الله اصفهان یا گروه کاوه هستند. سردسته این گروه کمیل کاوه یکی از مخوف ترین نام ها در سرکوب های پس از تظاهرات مردم در اعتراض به انتصاب احمدی نژاد می باشد. گرچه کمیل کاوه در مصاحبه با خبرگزاری ایران وایر در مورد جنایت اسیدپاشی چنین اظهار نظر کرده: «”متاسفانه یا خوشبختانه” اصلا از این موضوع خبر ندارم.» او در ادامه میگوید:
« یک انسان مسلمان اگر یک ذره دین هم داشته باشد اصلا فکر این کار به سرش نمیزند.» کمیل کاوه در پاسخ به این سوال که آیا انصار حزب الله اصفهان مبارزه با بدحجابی را از سر گرفته میگوید: «مبارزه که ما الان توفیقش را فعلا نداریم که بخواهیم نهی از منکر بکنیم.» او درباره چرایی این موضوع پاسخ نمیدهد و میگوید: “الان من در نماز جمعه هستم و بیشتر از این نمیتوانم صحبت کنم.» اما همین طرز بیان بی خبری اش بسیار غیر عادی و شک برانگیز است. چه شقاوتی در این لحن وقیح به چشم می خورد. چگونه یک فرد با شرافت و با انسانیت می تواند در مورد اسید پاشی از اصطلاح “متاسفانه یا خوشبختانه” استفاده کند. به قول معروف تا مرد سخن نگفته باشد علم و هنرش نهفته باشد.
این ویدیو توضیحات یک پسر جوان داعشی است که بدون میل باطنی و با اجبار و ترس به کشتار مردم پرداخته است. گرچه این فرد جنایتکاری به تمام معناست اما وی نیز قربانی همین گروه اسلامی بنیادگرا بوده و مورد تجاوز و شکنجه جنسی پی در پی قرار داشته است
وی همچنین سابقه بسیار وحشتناک و بدنامی در به اصطلاح ارشاد زنان و دختران استان اصفهان دارد. به گزارش منابع موثق او همچنین نه تنها در زمینه هتک حرمت به زنان که تجاوز به مردان نیز بسیار بد نام می باشد. گردآوری پسران جوان زیباروی که یابوسیله سربازان حکومتی مورد تجاوز قرار گرفته اند و یا در گروه انصار حزب الله اصفهان مورد دست درازی قرا گرفته اند. یکی از کارهای اصلی وی می باشد. بسیاری از این پسران همجنسگرا هستند یا به صورت بچه بازی که در افغانستان رایج است در دوران سربازی و خدمت مورد تجاوز پی در پی کارکنان حکومتی قرار گرفتند. این جوانان بی گناه به صورت برده جنسی اعضاء این گروه درآمده و مجبور به ازدواج با زنان و دختران خانواده گروه انصار حزب الله می شوند تا برای همیشه در خدمت و اسیر سران این گروه باشند. درک وضعیت وحشتناک این گروه و همه گروه های بنیادگرای اسلامی مخالف آزادی زنان, کاملن در مصاحبه اعترافات جوان داعشی دستگیر شده در ویدیو ذیل تشریح شده است.
اسیدپاشان منفور و شکست خورده اند
به پا خواستن بانوان افغانی چون پارادیس سروری اولین رپر زن افغانستان که از اتفاق، متولد اصفهان نیز می باشد. شجاعت و بی پروایی ملاله یوسف زی دختر جوان پاکستانی که چند روز پیش جایزه نوبل را ازآن خود کرد. ایستادگی زنان ایرانی چون بانو مریم میرزاخانی که در یکی از مخوف ترین حکومت های تاریخ پرورش یافته اند و به بالاترین مقام ها و مدال های علمی جهان دست یافته اند. یا زنانی آزاده ای که همچنان در زادگاهشان مانده اند و باوجود تمام مشکلات به آوازخوانی، خودرایی و ترویج زیبایی در جامعه پرداخته اند. بانوان هندی که مورد اسید پاشی قرار گرفته اند و به طراحی لباس و حتی مدلین برای این لباس ها روی آوردند. همه و همه نشان از دنیایی زیبا و نشان از فردایی زیباتر برای جهان آینده دارد. جهانی که زیبایی تفکر و فضائل انسانی بر جهل و جنایات مذهبی برتری خواهد داشت.
گاندی به چگواره تبدیل خواهد شد
با این جنایات حکومت اسلامی ایران حتاآدم خوران داعش و طالبان را روسفید کرده. حکومت هایی چنین پلید و شیطانی افرادی را که چون گاندی به مبارزه بدون اسلحه اعتقاد دارند، به چریک هایی خشن و بی پروا چون چگوارا تبدیل خواهند کرد. این حجت السلام ها و آیت الله ها هستند که با فتواها ی ضد انسانی و جنایت کارانه خود، افراد مذهبی و جانی را به جان مردم می اندازند و جامعه را به خشونت و نا آرامی می کشند.
اما همواره مردم ستمدیده به پا خواهند خواست و بنیان حکومت های ستمگر را از ریشه خواهند کند. اسید پاشان در زیر بار سنگین جنایت خود مدفون خواهند شد. قربانیان برای همیشه قربانی نخواهند ماند. همانطور که آمنه بهرامی قربانی اسیدپاشی نماند. وی قانون تقاص برای اسیدپاشی را گرچه به تصویب رساند. اما زیر پا گذاشت و لگد کوب کرد. زنانی چون بانوان شجاع و دلاور کرد و ایزدی که به جنگ گروه خونخوار مسلمانان داعشی پرداختند، نهراسیدند و نگاه تحسین گر جهانیان را به خود دوخته اند مثال بارز زنان جنگاور امروزیست. مردم و به بویژه بانوان ایرانی نیز با این اعمال ضد بشری بیش از پیش از این حکومت مذهبی متنفر شده و در زمان مناسب به پاسخگویی به داعش و طالبان وطنی برخواهند خواست.
روز انتقام ملی نزدیک است
تصور کنید تک تک این دختران، خانواده هایشان، اقوامشان، دوستانشان از حکومت اسلامی و مزدورانش متنفر خواهند بود. این افراد به خون خواهی و انتقام برخواهند خواست. هر انسان با شرافتی که در طول زندگیش قصه این دختران بی پناه را بشنود یا با آنها در تماس باشد. لحظه ای از فکر ضربه زدن به این حکومت جهنمی و گشت ارشاد و انصار و لباس شخصی هایش غافل نخواهند بود. به زودی اخبار درگیری ها و قتل نیروهای امر به معروف و …رسانه ها را پر خواهد کرد. زیرا خشونت مروج خشونت است. بهترین و دموکرات ترین حکومت ها و دولت ها با قوانین مدنی پیشرفته و انسانی سعی در شاد و راضی نگه داشتن مردم خود دارند. تا شالوده حکومت شان به هم نریزد و کشورشان به دام تجزیه نیفتد. اما حکومت های مروج خشونت و جنایت خود قربانی دستاورد خود خواهند شد.
آیا گروه های ارشاد و انصار و… نگران نیستند که مردم به ستوه آمده به تلافی بر آیند. آیا این افراد مزدور می توانند از این پس امنیت خود و زنان و دختران خود را تامین کنند؟. آیا زنان مشغول به کار در ارگان های امر به معروف از این پس امنیت بیرون رفتن و در خیابان ها مزاحم مردم شدن را خواهند داشت؟. آیا قتل خواهر اسدالله لاجوردی ٧٠ ساله در بهمن ۱۳۹۲ به دست یکی زنان جوان فامیلش به علت مزاحمت و مخالفت با ازدواجش را فراموش کرده اند؟. آیا وی از زنان گروه ارشاد و منکرات نبود؟. آیا هیچ سهمی در جنایت و ظلم ارگان های دولتی در حق زنان نداشت؟. در حکومتی که حتا خانواده معروفترین و خطرناک ترین جانیان تاریخ، آنان را به خاطر مزاحمت در زندگی خصوصیشان به قتل می رسانند. مزدوران اسید پاش هیچ راه نجاتی نخواهند داشت.
فراخوان مردم اصفهان به تظاهرات علیه اسید پاشی
مردم اصفهان در اعتراض به اسیدپاشی به صورت زنان و دختران جوان به پا خواسته اند. جنایتهای اسیدپاشی به صورت دختران جوان در طول هفته ی اخیر در شهر اصفهان امنیت و آرامش را از زنان و دختران سلب کرده است. بنا به گزارشهای متعدد، خانواده های اصفهانی و جمعی از مردم این شهر برای جلوگیری از حوادث بیشتر دراین رابطه و بازگرداندن امنیت دختران و زنانشان درمحیط جامعه و همچنین همدردی با خانواده های قربانیان، در روز چهارشنبه ۱۳۹۳/۷/۳۰ ساعت ۱۰ صبح مقابل دادگستری اصفهان واقع درخیابان نیکبخت تجمع اعتراضی برگزار خواهند کرد. حضور چشمگیر هموطنان در این گردهمایی اعتراضی هشداری به اسیدپاشان و رهبرانشان خواهد بود.
کلام آخر
این نگاره پر از درد و حرف و حدیث را با پاره ای از شعر، تقدیمی به آمنه بهرامی عزیز و همه بانوان قربانی اسید پاشی به پایان می برم. به امید اینکه در آینده روشن فردای ایران تمامی جانیان شناسایی و محاکمه شوند و قربانیان امروز قاضیان و قانونگذاران ایرانی دموکرات و سکولار باشند. «زمانی که اسید در تمامی گذرگاه های تهران وزیدن گرفت، من، زنی زیبا شدم!.» و من زنی زیبا شدم!.. زمانی که کیسه های سیاه را با جبر حکومت بر زنان می پوشاندند و مردان چهار برده برای تجاوز و تحقیر به کنیزی می گرفتند و روزمرگی خون شلاق و سنگسار توام با توهین جانوران گشت ارشاد در خیابان ها و کوچه ها در جریان بود و صدای ضجه دردآلود دخترکان باکره از تمای زندان ها در فغان!…