کشته شدن یک فرد در درگیری، قتل غیر عمد ولی قصاص قتل عمد و جنایت است ۸

پیش گفتار:

از دوران پیشین تا کنون بشر به دنبال آن بوده که از کشته شدن و قربانی یکی از نزدیکان خود انتقام بگیرد. در میان قبایل وحشی و قبایل سرخ پوست آمریکا چنانچه فردی از قبیله در تیر رس سربازی و یا مورد حمله قبیله دیگر قرار می گرفت و کشته می شد، قبیله آسیب دیده و قربانی داده از جای نمی ایستاد و آرام نمی گرفت تا یک یا چند نفر از قبیله غاصب و یا قاتلین را از پای در می آورد.

پس از گذشت زمان قبیله ها بر آن شدند که چنانچه فردی از آنان به نحوی و یا روشی از سوی قبیله دیگر در آمد، قبیله کشنده موظف می شد یک نفر قربانی رادر اختیار قبیله دیگر می گذاشت که به اختیار خود او را به قتل برسانند. این رسم کاملن غیر انسانی و دور از هرگونه انصاف و حقیقت همان واژه جهنمی و سرتاپا جنایت بار قصاص است که همواره میان قبایل وحشی رواج داشت و دین بدوی و بیابان گرد اسلام نیز که در آن کوچکترین شعور، خرد، و منطقی نیست و یک مشت جنایات را بنام کلام الله بر زندگی روزمره مردم تحمیل می کنند و زندگی خانواده ها را به باد می دهند.

داستان هوسبازی مرتضی سربندی

زشت ترین اتهام زن ستیزی که رژیم جهنمی اسلامی به زنده یاد ریحانه جباری وارد کرده از اینگونه است:
۱- ریحانه به قصد کشتن وارد خانه مقتول شده- این اتهام بسیار شرم آگین است زیرا شماحتی در تاریخ نیز کمتر جایی را دیده و شنیده اید که زنی به قصد انتقام وارد خانه دیگری شود.

۲- گفتن این که ریحانه با خود کارد آورده و هرگونه ادعای دیگر سرپوش گذاشتن بر روی جنایت مقتول است که می خواسته با زور و عنف به دختر بینوا و ناتوان تجاوز کند
بدیهی است روزی که وجود نحس این آخوندهای جنایتکار زن ستیز، مظلوم آزار، و ضد مردمی در کشورمان از بین برود که به زودی اتفاق خواهد افتادو پرونده ریحانه با عدالت و دادگستری گشایش پیدا کند خواهیم دید که ریحانه گرفتار مرد هرزه و دغل زنباره شده بود که به ناچار از ناموس و حیثیت خود دفاع نمود وگرنه ریحانه یک دخترک ضعیف و ناتوان هرگز نمی توانست قاتل آن مرد گردن کلفت اطلاعاتی باشد.

در هرجامعه متمدن و انسانی جهان سوای مملکت بلاگرفته و آخوند زده ایران، اگر زنی مورد حمله یک دیوانه شهوتران قرار گیرد و از خود دفاع کند،،چنانچه آسیبی به آن حیوان درنده رسد، زن در هرحال، بیگناه است.

در هرجامعه متمدن و انسانی جهان سوای مملکت بلاگرفته و آخوند زده ایران، اگر زنی مورد حمله یک دیوانه شهوتران قرار گیرد و از خود دفاع کند،،چنانچه آسیبی به آن حیوان درنده رسد، زن در هرحال، بیگناه است.

ریحانه جباری دختری که به دفاع و شرافت خود در برابر ناانسانی ایستادگی کرد ولی غافل از آن که شرف و ناموس در قاموس رژیم اسلامی سکوت محض و تسلیم بلاشرط زنان است.

قتل غیر عمد و قتل عمد

بنا بر انچه گفته شد کشته شدن مرتضی سربندی مأمور خود کامه رژیم جهنمی اسلامی یک اتفاق غیر پیش بینی شده و یک قتل سهو و غیر عمد به شمار می آید ولیکن دستگیری ریحانه و مدت ۷ سال زجر و شکنجه دادن و با هزاران حقه و تزویر به دنبال اقرار دروغین گرفتن از او، و آنهم با هلیکوپتر دختر بینوا و زجر کشیده را به کشتارگاه بردن و به طرز فجیع و زننده ای به وسیله جلاد رژیم جلال سربندی او را به قتل رساندن، یک جنایت است و قتل عمد به شمار می آید. جلادی که مأمور آطلاعات رژیم است و به تازگی در مأموریت خرید داروهای تقلبی  در آلمان بازداشت شده است.

در فردای آزاد ایران جلاد جلال سربندی جوان لات و هرزه و اوباش رژیم، که نقش جلاد را در سر به نیست کردن این دختر بینوا اجراء نمود همراه با تلاش های محسنی اژه ای و وزارت اطلاعات رژیم که آن مردک عیاش مأمور آن بوده که موجبات تشویق و ترغیب هرچه زودتر این جنایت بوده اند با آن قاضی بی شرف و بی وجدانی که رأی این جنایت صادر کرده حتی آن بی وجدان و پست فطرت هایی که زمینه و وسیله اعدام را آماده کردند، همگی جنایتکارند و هرگونه قصاصی نیز ا ۳۵ سال پیش تا کنون صورت گرفته هرکدام به نوع خود جنایتی بزرگ از عملکرد رژیم بوده است که باید در دادگاههای مردمی محاکمه و مجازات شوند.

جلاد و قاتل بالافطره ای که آزادانه در اجتماع ما می گردد و جوانان ایران با این قاتل کاری ندارند.

جلاد و قاتل بالافطره ای که آزادانه در اجتماع ما می گردد و جوانان ایران با این قاتل کاری ندارند.

ریحانه، فرزند هرخانواده ایرانی

خانم شعله پاکروان مادر مصیبت دیده ریحانه بیگناه، فرزند خود را دختر ایران و فرزند تک تک خانواده های ایرانی نامید. این کار موجب گردید که خانواده های بیشماری از ایرانیان در سرتاسر جهان جریان ریحانه را با آب و تاب دنبال کنند و همگی در قتل عمد این دختر بینوا به دست جلاد جلال سربندی در سوگ غم و ماتم فرو رفتند. این جنایت آنچنان وقیحانه، بی اساس، و ظالمانه بود که دولت کانادا رژیم فاشیستی ولایت فقیه را “دولتی جنایکتار” نامید. البته دادن عنوان “دولت جنایتکار” به این رژیم ضد بشر از سوی بسیاری از کشورهای جهان حقیقت دارد ولیکن شماری از آنان به خاطر مصالح سیاسی و ارتباط اقتصادی که با ایران دارند علنن چنین اتهام درستی را وارد نمی سازند.

جلاد و قاتل بالافطره ای که آزادانه در اجتماع ما می گردد و جوانان ایران با این قاتل کاری ندارند.

جلاد و قاتل بالافطره ای که آزادانه در اجتماع ما می گردد و جوانان ایران با این قاتل کاری ندارند.

کوتاهی و سستی مردم

شوربختانه، مردم بی اعتناء و مسئولیت ناشناس چنین جنایت های روزمره را از رژیم می بینند ولی بازهم با کمال بی تفاوتی و در نهایت رضایت و تمکین سر خود را در برف فرو برده اند و سکوت اختیار می کنند. کاری که نهایت آرزوی آخوند جنایتکار است که با امتی گوسفند و بی زبان و بی اعتراض روبرو باشد.

جلادی از وزارت اطلاعات بنام جلال سربندی دختری معصوم، بی دفاع که هیچگونه وابستگی با رژیم را ندارد به راحتی سر به نیست می کند. شماری از مردم نیز مدت یک یا دو روز با اینترنت کلانجار می روند، سپس خون پایمال شده فراموش می گردد و رژیم فاسد آدمکش به توخالی بودن ملتی بی محتوا و بی فرهنگ می خندند و شادی می کنند. بازهم فردا قربانی دیگری به سلاخه می کشند.

همچنین ما به خوبی دیدیم که رژیم ضد انسان با برنامه ریزی وسیعی بر روی دختران و زنان معصوم اصفهان اسید پاشید  چند تن از مفسدین رژیم  که عادت کرده اند روی کثافتکاری او خاک بپاشند و رژیم آلوده به جنایت را تبرئه کنند هرکدام بیشرمانه و با کمال گستاخی  اسید پاشی را از ناحیه فرد خاص و با دشمنیم خاص عنوان نموده، چهره خون آشآم و جنایت بار رژیم آدم کش و بسیجی های مزدور اسید پاش را در زیر سرپوشی پاک و مطهر نشآن دادند.

نتیجه چه شد و آن این که شمار محدودی شهرستان با جمعیت اندکی به اعتراض برخاستند که این اعتراض در یکی دو روز بیشتر ادامه نیافت. اکثریت مردم این کشور نیز مانند آن که در اصفهان اتفاقی نیافتاده و هیچ بانویی آسیب ندیده،  لب از لب تکان ندادند و بر کلیه جنایات رژیم در اصفهان صحه گذاشتند آیا تا کنون ملتی این چنین بی بند و بارتر، بی تفاوت تر، بی توجه تر، خدشه و آسیب پذیرتر از ملت ما دیده اید؟!.من نگارنده که در تاریخ همچون ملت بی خاصیت و بی بخاری را ندیده ام!.

سه مزدور رژیم، ۱- اسماعیل احمدی مقدم، ۲- حسین ذولفقاری، و ۳- الهام امین زاده که با پاشیدن خاک روی جنایات و کثافتکاری رژیم در اصفهان، ذهن مردم را از جنایت برنامه ریزی شده سپاه و بسیج با همکاری امام جمعه قاتل اصفهان دور ساختند. چنانکه دیدیم مسئاله به این حیاتی و بزرگ جهانی به سرعت در پس ابرها و پرده ها باقی ماند و ملت ناآگاه ایران بازهم گول خورد و با سکوت و بی تفاوتی اش بر جنایات رژیم صحه گذاشت.

سه مزدور رژیم، ۱- اسماعیل احمدی مقدم، ۲- حسین ذولفقاری، و ۳- الهام امین زاده که با پاشیدن خاک روی جنایات و کثافتکاری رژیم در اصفهان، ذهن مردم را از جنایت برنامه ریزی شده سپاه و بسیج با همکاری امام جمعه قاتل اصفهان دور ساختند. چنانکه دیدیم مسئاله به این حیاتی و بزرگ جهانی به سرعت در پس ابرها و پرده ها باقی ماند و ملت ناآگاه ایران بازهم گول خورد و با سکوت و بی تفاوتی اش بر جنایات رژیم صحه گذاشت.

گفتار عمو ی ریحانه

فریبرز جباری عموی ریحانه در یک نشست خبری در برلین مطالب مهمی از جنایت رژیم در باره ریحانه ابراز داشته و تصریح کرد که ریحانه در زندان مورد شکنجه جسمی و روحی قرار گرفته و اعدام او را “قتلی دولتی” خواند. نکات دیگری که بیان داشته این چنین است:
۱- ریحانه همواره تحت شکنجه جسمی و روحی بوده که به دروغ به خواسته مأمورین اطلاعات اقرار کند.
۲- از او خواسته بودند که به دروغ بگوید آن مردک هوسباز قصد تجاوز بدو را نداشته در آنصورت او را اعدام نمی کردند. ولی ریحانه به ترفند آنان آگاه بوده و زیر بار نرفته است.
۳- به زور او را وادار می کردند که بگوید کارد را از پیش تهیه کرده بود که کاملن دروغ بوده.
۴- از او خواسته بودند که اعتراف کند به قصد کشتن آن جانور به آن خانه سربندی رفته بوده..
۵- محسنی اژه ای جنایتکار و وزارت اطلاعات که آن مرد هوسباز در آن سابقه خدمت داشته دنباله گیر قضیه بودند تا هرچه زودتر ریحانه را سر به نیست کنند.

محسنی اژه ای یکی از جنایتکاران معروف رژیم است که تا کنون دستش به خون بسیاری آغشته شده از جمله در اعدام ریحانه بیگناه با همکاری وزارت منحوس اطلاعات تلاش و سعی فراوان داشته است. تا سرپوشی روی هوسبازی مرتضی سربندی گذاشته شود.

محسنی اژه ای یکی از جنایتکاران معروف رژیم است که تا کنون دستش به خون بسیاری آغشته شده از جمله در اعدام ریحانه بیگناه با همکاری وزارت منحوس اطلاعات تلاش و سعی فراوان داشته است. تا سرپوشی روی هوسبازی مرتضی سربندی گذاشته شود.

نکته پایانی:

جنایات بیکران رژیم به عنوان قصاص، یا اعدام های پراکنده، و همچنین اسید پاشی روی زنان و دختران هر روز و هردم ادامه دارد. اینها نهایت آرزو و آمال آخوند است که بر ملتی گرسنه، بی رمق، ساکت، و بی حال تسلط داشته باشد. آیا غیرت وشرف انسانی هر فرد ایرانی ایجاب نمی کند که به روش های گوناگون جلو این همه جنایت و افسارگسیختتگی گرفته شود؟. آیا جوانان ایران زمین آنچنان عاجز و لاابالی و بی خاصیت شده اند که نمی توانند خانه این جنایتکاران را به آتش کشند و افراد قاتل و جلادی چون جلال سربندی را به سزای خاینتشان برسانند؟!.آیا منتظر چه نشسته اند؟ یک معجزه؟. حمله هوایی آمریکا؟، و یا تسلیم و نوکر و برده بودن در برابر آخوند جنایکتار؟!.

  • سرفراز پارسی‌

    تقدیم به دولتمردان خود پسند و خود خواه و ظالم جمهوری اسلامی

    هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان

    ایوان مدائن را آیینهٔ عبرت دان

    یک ره ز ره دجله منزل به مدائن کن

    وز دیده دوم دجله بر خاک مدائن ران

    خود دجله چنان گرید صد دجلهٔ خون گویی

    کز گرمی خونابش آتش چکد از مژگان

    بینی که لب دجله کف چون به دهان آرد

    گوئی ز تف آهش لب آبله زد چندان

    از آتش حسرت بین بریان جگر دجله

    خود آب شنیدستی کاتش کندش بریان

    بر دجله‌گری نونو وز دیده زکاتش ده

    گرچه لب دریا هست از دجله زکات استان

    گر دجله درآموزد باد لب و سوز دل

    نیمی شود افسرده، نیمی شود آتش‌دان

    تا سلسلهٔ ایوان بگسست مدائن را

    در سلسله شد دجله، چون سلسله شد پیچان

    گه‌گه به زبان اشک آواز ده ایوان را

    تا بو که به گوش دل پاسخ شنوی ز ایوان

    دندانهٔ هر قصری پندی دهدت نو نو

    پند سر دندانه بشنو ز بن دندان

    گوید که تو از خاکی، ما خاک توایم اکنون

    گامی دو سه بر مانه و اشکی دو سه هم بفشان

    از نوحهٔ جغد الحق مائیم به درد سر

    از دیده گلابی کن، درد سر ما بنشان

    آری چه عجب داری کاندر چمن گیتی

    جغد است پی بلبل، نوحه است پی الحان

    ما بارگه دادیم، این رفت ستم بر ما

    بر قصر ستم‌کاران تا خود چه رسد خذلان

    گوئی که نگون کرده است ایوان فلک‌وش را

    حکم فلک گردان یا حکم فلک گردان

    بر دیدهٔ من خندی کاینجا ز چه می‌گرید

    گریند بر آن دیده کاینجا نشود گریان

    نی زال مدائن کم از پیرزن کوفه

    نه حجرهٔ تنگ این کمتر ز تنور آن

    دانی چه مدائن را با کوفه برابر نه

    از سینه تنوری کن وز دیده طلب طوفان

    این است همان ایوان کز نقش رخ مردم

    خاک در او بودی دیوار نگارستان

    این است همان درگه کورا ز شهان بودی

    دیلم ملک بابل، هندو شه ترکستان

    این است همان صفه کز هیبت او بردی

    بر شیر فلک حمله، شیر تن شادروان

    پندار همان عهد است از دیدهٔ فکرت بین

    در سلسلهٔ درگه، در کوکبهٔ میدان

    از اسب پیاده شو، بر نطع زمین رخ نه

    زیر پی پیلش بین شه مات شده نعمان

    نی نی که چو نعمان بین پیل افکن شاهان را

    پیلان شب و روزش گشته به پی دوران

    ای بس پشه پیل افکن کافکند به شه پیلی

    شطرنجی تقدیرش در ماتگه حرمان

    مست است زمین زیرا خورده است بجای می

    در کاس سر هرمز خون دل نوشروان

    بس پند که بود آنگه بر تاج سرش پیدا

    صد پند نوست اکنون در مغز سرش پنهان

    کسری و ترنج زر، پرویز و به زرین

    بر باد شده یکسر، با خاک شده یکسان

    پرویز به هر بزمی زرین تره گستردی

    کردی ز بساط زر زرین تره را بستان

    پرویز کنون گم شد، زان گمشده کمتر گو

    زرین تره کو برخوان؟ روکم ترکوا برخوان

    گفتی که کجار رفتند آن تاجوران اینک

    ز ایشان شکم خاک است آبستن جاویدان

    بس دیر همی زاید آبستن خاک آری

    دشوار بود زادن، نطفه ستدن آسان

    خون دل شیرین است آن می که دهد رزبن

    ز آب و گل پرویز است آن خم که نهد دهقان

    چندین تن جباران کاین خاک فرو خورده است

    این گرسنه چشم آخر هم سیر نشد ز ایشان

    از خون دل طفلان سرخاب رخ آمیزد

    این زال سپید ابرو وین مام سیه پستان

    خاقانی ازین درگه دریوزهٔ عبرت کن

    تا از در تو زین پس دریوزه کند خاقان

    امروز گر از سلطان رندی طلبد توشه

    فردا ز در رندی توشه طلبد سلطان

    گر زاده ره مکه تحقه است به هر شهری

    تو زاد مدائن بر سبحه ز گل سلمان

    این بحر بصیرت بین بی‌شربت ازو مگذر

    کز شط چنین بحری لب تشنه شدن نتوان

    اخوان که ز راه آیند آرند ره‌آوردی

    این قطعه ره‌آورد است از بهر دل اخوان

    بنگر که در این قطعه چه سحر همی راند

    مهتوک مسیحا دل، دیوانهٔ عاقل جان

  • garshasp

    عاشورای ما نه هزار و اندی سال پیش بلکه
    عاشورای ما همین عاشورای ۸۸ بود که آزادی خواهان برای ایستادگی

    در برابر سرکوبگران و تروریست های ریشو به خیابان ها آمدند .
    من برای هیچ امام و پیغمبری اشک نخواهم ریخت چرا که آنان برای
    به بندگی کشانیدن آدمیان خود را نماینده چیز موهومی به نام خدا می دانستند.
    ما آن مبارز دیرین در برابر سوگ و آه و ناله و شیون و مرده پرستی هستیم.

  • ایسپا

    شایدم ملت را جادو کرده اند! از دست آخوندها هرچی بگی بر میاد!

  • عبدالهادی

    بستن اتهام بر ایده ای ساده است . من می گویم یا رب العزت به تو ایمان دارم . تو خالق من استی و من هم به فرمانت تسلیم استم . ای نویسنده مقاله گفتن چرندیات ساده است . ایا انچه می گوئی هستی؟

  • ایزدی

    میخواستم سوال کنم که ایشان بزور بمنزل سربندی رفته بوده؟فکر نمیکنید ایشان قبلا هم باون محل رفت و آمد داشته؟ چون معمولا کسی درب را بروی هرکسی براحتی باز نمیکنه. من اصلا موافق اعدام بهر شکلی نیستم و امیدوار روزی انسانها به مرحله ای از تکامل برسه که اعدام را در تاریخ دنبال کنه.امکان نداره بر سر مسئله ای بتوافق نرسیدن وبا یک درگیری این اتفاق افتاده؟ بهر امید وارم روحش در آرامش باشد و خداوند بخانواده اس صبر عطا کند. آمین

  • garshasp

    چرا مردم خرافه گرای ایران نمی خواهند باور کنند که زن در دین اسلام(البته در همه ی ادیان)
    موجودیت ندارد و موجودی پست شمرده می شود ، همه ی این کسانی که در زیر دیدگاه هایی
    در تایید کشتار و سرکوبگری جمهوری اسلامی نوشته اند همانانی اند که از بام تا شام در کوچه
    خیابان به دنبال آنند تا زنی و یا دختری را گول بزنند و از سادگی اش سو استفاده بکنند و در
    اندیشه شان به جز سکس دیگر هیچ نیست .
    نمونه اش این که مردان در سیستم های دینی می توانند هر کار ناشایستی انجام بدهند ولی
    اگر زنی تنها یکی از آن کار ها را بکند سزاوار مرگ است.
    دین ،خدا،مابعدالطبیعه چه شوخی های کودکانه ای اند برای یک آدم اندیشه گر.

  • درمانده

    آخه احمق جون کی میتونه جلوی یه مرد مست شهوت و متجاوز رو بگیره و از دستش فرار کنه ؟ تو خودت یرو جلوی یه همجنس باز مست و شهوتی قرار بگیر بعد اگه از دستش جون سالم بدر بردی بیا نظر بده!!

  • garshasp

    یادم میاد تو دانشگاه دو سه تا همکلاسی داشتم که دو تاشون پلیس بود و یکیشون سپاهی
    بارو بفرمایید درمیان سخنانشان به جز دشنام و سخنان زشت پایین تنه ای چیز دیگری
    نبود ، حال اگر اینان امنیت دهندگان به کشورند باید برویم و به حال کشورمان زار زار بگرییم.