گوش کردن به آهنگهای موزارت موجب افزایش و گستردگی حافظه می شود ۱

پیش گفتار:

از این که گفته شده آهنگ و موزیک موجب ایجاد شادمانی ونشاط انسان در پیشرفت کارها و ایجاد خستگی ناپذیری و دوام و ایستادگی در برابر مشکلات می شود، موضوع تازه ای نیست و به چند هزار سال تاریخ گذشته خودمان بر می گردد. از مهمترین مُهرنگاره‌های خنیاگری (موسیقی) در جهان؛ باید از آنچه که در «تپه چغامیش» دزفول برجای مانده، یاد کرد که در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۶۶ میلادی، یافت شده است.
این مهرنگاره ۳۴۰۰ ساله؛ سیمایی از بزم رامشگران را نشان می‌دهد. در این بزم باستانی، دسته‌ای خنیاگر(:نوازنده) دیده می‌شوند که هر کدام، به نواختن سازی سرگرم هستند. چگونگی نواختن و نشستن این رامشگران، نشان می‌دهد که آنها، نخستین دسته خنیاگران(:ارکستر) جهان هستند. در این گروه رامشگران، می‌بینیم که نوازنده‌ای «چنگ» و دیگری «شیپور» و آن دیگر «تنبک» می‌نوازد. چهارمین رامشگر در این میان، خواننده‌ای است که «آواز» می‌خواند.

گوش کردن به آهنگهای موزارت  Wolfgang Amadeus Mozart موجب افزایش حافظه می شود.

گوش کردن به آهنگهای موزارت Wolfgang Amadeus Mozart موجب افزایش حافظه می شود.

نگهداری و حفظ موسیقی سنتی ایرانی
موسیقی سنتی ایرانی،شامل دستگاه‌ها، نغمه‌ها، و آوازها، از هزاران سال پیش از میلاد مسیح تا به امروز سینه به سینه در متن مردم ایران جریان داشته، و آنچه دل‌نشین‌تر، ساده‌تر و قابل‌فهم تر بوده‌است امروز در دسترس است، بخش بزرگی از آسیای میانه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه، و یونان متأثر از این موسیقی است و هرکدام به سهم خود تأثیراتی در شکل گیری این موسیقی داشته‌اند، از موسیقی‌ دانها یا به عبارتی نوازندگان موسیقی در ایران باستان می‌توان به «باربد» و «نکیسا» و «رامتین» اشاره کرد. بریدگی های ایجاد شده در کاخ چهل ستون اصفهان برای ایجاد اکو، انعکاس و بازتاب موزیک نیز بر اساس اثر شگفت انگیز موزیک بر جسم و روان است.

یکی از ادوات موسیقی در ایران باستان

یکی از ادوات موسیقی در ایران باستان

اثر سرودهای ملی بر مردم

سرودهای ملی هرکشور آزاداندیش نیز آنچنان تهیه و نوشته شده که بر جان و روان شنوندگان و مردمان در مسیرحرکت گروههای سیاسی و یا همچنین در جشن های ملی اثری شکوفا و خاطره انگیز داشته باشد. آهنگهای بسیار زیبای رادیو تلویزیون ملی ایران پیش از انقلاب ننگین سال ۵۷ جاودانی و همگی سراپامالامال از شور و شعف و خاطره انگیز است. برنامه گلها، و آهنگ های شیوای ساخته زنده یاد مهندس همایون خرم و نواخته های گرم زنده یاد پرویز یاحقی و شماری دیگر از هنرمندان همیشه به یادگار، ما را همواره دلگرم وامیدوار، و  زندگی امان را گرم و با نشاطه می سازد.

گروهی از زنان ایرانی در حال اجرای موسقی، نقاشی از آثار دوره صفوی در اصفهان

گروهی از زنان ایرانی در حال اجرای موسقی، نقاشی از آثار دوره صفوی در اصفهان

اثر آهنگ موزارت بر مغز

روزنامه دیلی میل Daily Mail On Line در تاریخ شنبه ۶ ژوئن ۲۰۱۵ برابر ۱۶ خرداد ۹۴، گزارشی دارد از یک بررسی علمی اثر آهنگ های موزارت بر روی مغز. این گزارش نشان می دهد شنیدن آهنگ لالگو کن اسپیریتو L’allegro con spirito موجب افزایش فعالیت مغز می شود. این آزمایش بر روی شماری از جوانان انجام شده که فعالیت مغز را بالا برده و جوانان را بهتر و آسان تر در حل معضلات و مسائل کمک و یاری می کند. پژوهشگران دانشگاه ساپینزا Sapienza در رم نشان داد که گوش کردن به آهنگ های موزارت سیستم اعصاب مغز را به فعالیت وا می دارد.

درمان با موزیک برای کودکانی که  در درمانگاه  اسلواکیا   eastern Slovakia مشکلات حافظه دارند

درمان با موزیک برای کودکانی که در درمانگاه اسلواکیا eastern Slovakia مشکلات حافظه دارند

پژوهشگران آزمایش های خود را بر روی افراد زیر انجام دادند:
۱۰ نفر افرادی به سن میانگین ۳۳ سال، ۱۰ فرد پیر ولی تندرست ۸۵ ساله، و ۱۰ فرد  با بیماری  mild cognitive impairment انجام دادند.
آنان نتایج بررسی خود را پیش و پس از شنیندن آهنگ لالگو کن اسپیریتو L’allegro con spirito نواخته شده از دو پیانو در مایه D Major K448 بررسی کرده و دریافتند که گوش کردن به شماری از آهنگها نیز دلنشین و مورد پسند بوده، و آهنگهای راک rock، رگایی reggae و پاپ pop نیز مورد علاقه بسیاری از شنوندگان است. با مقایسه می توان گفت که افراد رده های پایین اجتماع  به شنیدن آهنگ های سرگرم کننده ای مانند دیسکو disco، رپ rap، متال  heavy metal، چندان علاقه ای ندارند.

این VDU اجرای آهنگ موزارت برای گروهی  که مورد آزمایش قرار می گیرند نواخته می شود و واکنش مغز آنان مورد بررسی  قرار می گیرد.
مجید درخشانی و اعضای «ماه‌بانو» هنرمندان بزرگ ملی و مردمی کشورمان که موجب افتخار ه احترام هر ایرانی شرافتمند می باشند از سوی رژیم ضد انسانی ولایت فقیه در تاریخ  ۲۵ خرداد ۹۴ به دادگاه کشانده شدند تا دست از هنر میهنی و میهن دوستی خود بردارند و تازی پرست شوند.

مجید درخشانی و اعضای «ماه‌بانو» هنرمندان بزرگ ملی و مردمی کشورمان که موجب افتخار ه احترام هر ایرانی شرافتمند می باشند از سوی رژیم ضد انسانی ولایت فقیه در تاریخ  ۲۵ خرداد ۹۴ به دادگاه کشانده شدند تا دست از هنر میهنی و میهن دوستی خود بردارند و تازی پرست شوند.

  • dad

    حکایت مار و کرم مَقـعَــد

    شب جمعـــــه شدم به مهمانی
    جمــــــعِ یاران، چنان‌که می‌دانی

    بود ملایی آن میـــــــــــــان، فَربه
    دُنبه بسیــــــــــار بود او گــُــــربه

    چشم‌ها چون دو گوی سـرگردان
    به میــــــان جمــــــاعت نِســوان

    در پی کســـــب مال آمـــــده بود
    که بسازند مسجـــــــــدی را زود

    گفتم ای دوستــــــــان نو و قدیم
    صاحبان شعور و عقــــــل سلیـم

    بهتــــر آن نیست تا که این اموال
    صرف مـــردم شود تمام و کمال؟

    ای بسا مـــــــردم شریف و فقیر
    بیوه زن با یکی دو طفـــــل صغیر

    که نباشد به سفره‌شـــــان نانی
    حال با این‌همــــــــه پریشــــانی

    سر خـــــــود را نهیــــــــد بر قبله
    که کنـد واعظـــــی شکم طبله؟!

    تف به دینــــی که مسجدش آباد
    گــــــردد و امّتــــش به دل ناشاد

    زمزمه در میــــــــان یاران شـــــد
    پلــــک مردک ز غیظ لــــرزان شد

    پس بپرسیــد کیست این ملحد؟
    که خدا را مُعـــــــانِد است به جِدّ

    چون ز یاران شنیـــــــــــد نام مرا
    خشمگیــــــــــن آمدی میان سرا

    گفت ای دین ستیـــــزِ چون انگل
    ای تو کــم از بَهــــــــــــائِم جنگل

    نیش خود را مــــــزن به پیکر دین
    نیک و بد را خــــــــــدا کند تعیین

    کار الله را بــــــــه ما بسپــــــــــار
    که نیاید ز کافــــــــری چو تو، کار

    چون فضا گشت ساکت وسنگین
    گفتمش این حکـــــــایت شیـرین

    حکایت مار و کرم مقعد

    کـــــِـرمِ مقعد بگفـــــت با مــاری
    کـه تو انگل، چه مــــــردم آزاری!

    به رگ مــــــــــردمان شرنگ زنی
    نیش خود را چـــه بی درنگ زنی

    خلق را بی‌جــــــهت برَنجـــــانی
    دشمن کینـــــــه‌توز انســـــــانی

    در جوابش بگفــــــت، من مـــارم
    مردمــــــــــان بی‌جــــهت نیازارم

    سر خود را به کار خـــــــــود دارم
    روزی‌ام از شکـــــــــــــــار می‌آرم

    خُنَکای زمیـــــــــــن مرا بستـــــر
    بر دلِ خـــــــاک می‌گـــــذارم سر

    هرکه از ناکِســــــی سرآرد پیش
    بی مروّت، زنم به جــــانش نیش

    حال، لَختـی تو بی غرض بنشین
    جای خواب و خــوراک خود را بین

    گشته ســـــــــوراخِ مقعدت خانه
    سنده‌ات شـــــــد غذای شاهانه

    خون خــوری از جــــــداره‌ی روده
    کار جَــــدَ و اَبّاَت همیــــــن بوده

    تا بریننـــــــــد خلــق، تو، سیـری
    سهم‌ات از خــون خلق می‌گیری

    پس مـــن این پرسش آورم با تو!
    کرم مقعــــد! من انگلــــــم یا تو؟