پیش گفتار:
دیدار از سرزمین های گوناگون و معاشرت با مردم دارای آداب و رسوم های متفاوت می تواند تجربه های گرانبهایی به دست ما دهد که هرگز از خواندن کتاب و شنیدن داستان های آن امکان پذیر نیست. کنجکاوی و فرو رفتن در آئین و رسوم و روش زندگی ملت های دیگر درس های بزرگی است که به آسانی و خود به خود به ما آموخته می شود.
موقعیت کشور فنلاند
فنلاند از کشورهای اسکاندیناوی شمال اروپاست که ۵/۴ میلیون جمعیت دارد و کم جمعیت ترین کشور اروپا می باشد. فنلاند در همسایگی سوئد، نروژ، و روسیه جای گرفته و با خلیج فنلاند با استونیا نیز مرز مشترک دارد. فنلاند در گذشته جزئی از کشور سوئد بوده و آنگاه به روسیه پیوسته و با انقلاب کبیر روسیه از آن کشور جدا شد.
ساختمان های سیمانی بزرگ شهر هلسینکی و شهرهای دیگر این کشور، یاد آور کشور روسیه و کشورهای کمونیستی اروپای شرقی است که از آن دوران به یادگار مانده است. از ویژگی های فنلاند به ویژه هلسینکی پایتخت آن، خیابان های سنگ فرش آنست که یادگار چند دهه و یا یک سده گذشته است. این سنگ فرشها نه تنها از باران و برف مداوم و فراوان در سال در امان می ماند، بلکه به شهر و محیط خود یک زیبایی نیز می دهد.
زندگی مردم فنلاند
فنلاند را می توان سرمین جنگل و آب نامید. با وجود بارندگی های فراوان و ریزش برف در طول سال، این سرزمین را آب فراگرفته و در هرگوشه و کنار آن رودخانه، دریاچه، و یا برکه بزرگی دیده می شود. سر تا سر این کشور رانیز جنگلی وسیع با درختانی بزرگ فرا گرفته است.
وجود آب فراوان و جنگل انبوه زندگی آرام و بی دغدغه ای را برای مردم این کشور فراهم نموده و آنان را راستگو و درستکار و میهن پرست بار آورده است. این امکانات طبیعی کم نظیر گرچه آرامش و سکوت را برای مردم فراهم نموده، در عین حال آنان را تنبل و بی خیال و بی برنامه ساخته است. به طوری که هیچگونه جهش و تلاشی برای زندگی بهتر و رسیدن به موقعیت بالاتر و هیچ انگیزه ای در مردم دیده نمی شود. فنلاند در گذشته بزرگترین صنایع چوب و صادرات آن را به ویژه در صنعت کاغذ سازی داشته که هم اکنون به دلیل وجود اینترنت و تماس با برنامه های کامپیوتر و نیاز کمتری به کاغذ، این صنایع و صدور آنان نیز به رکود گرائیده است.
وضع اقتصادی کشور فنلاند
تولید ناخالص داخلی فنلاند ۱۸۵٫۹ میلیارد دلار است که ۲٫۵ درصد آن در بخش کشاورزی، ۳۱٫۷ درصد آن در بخش صنعت و ۶۵٫۹ درصد آن در بخش خدمات تولید میشود. صادرات این کشور شامل ماشینآلات و تجهیزات، مواد شیمیایی، آهنآلات، الوار، کاغذ و خمیر کاغذ است که به کشورهای آلمان (۱۱٫۳ درصد)، سوئد (۱۰٫۵ درصد)، روسیه (۱۰٫۱ درصد)، انگلیس (۵٫۶ درصد)، آمریکا (۶٫۵ درصد) و هلند (۵٫۱ درصد) صادر میشود. واردات این کشور شامل مواد غذایی، نفت و فراوردههای آن، مواد شیمیایی، تجهیزات حمل و نقل، آهن و فولاد، ماشینآلات، منسوجات و الیاف پارچه و پشم است که از کشورهای آلمان (۱۵٫۶ درصد)، روسیه (۱۴ درصد)، سوئد (۱۳٫۷ درصد)، هلند (۶٫۶ درصد)، چین (۵٫۴ درصد)، انگلیس (۴٫۷ درصد) و دانمارک (۴٫۵ درصد) است.
فنلاند، کشوری توریستی
فنلاند کشوری است که امکانات صادراتی آن بسیار محدود شده و بخش بزرگی از درآمد آن از راه جذب توریست و رفت و آمد میان هلسینکی، سن پیترز بورک (روسیه)، کشور استونیا، کشور سوئد، نروژ، و دیدار از سرزمین گسترده فنلاند است. میان هلسینکی و سن پیترزبورگ کشتی های بزرگ اقیانوس پیما با همه امکانات امروزی در رفت و آمد است. توریست هایی از سراسر اروپا و آسیا، به ویژه سیل پولدارانی از چین، شبی را با آرامش و باوجود برنامه های متنوع و سرگرم کننده فاصله میان هلسینکی و سینت پیترزبورگ و یا بر عکس آن را با خاطره ای دل انگیز و فراموش نشدنی طی می کنند.
در هر رفت و آمد، درآمد هنگفتی بن نفع دو کشور روسیه و فنلاند تولید می شود. درآمدهایی که می توانست با وجود کشتیهای بزرگ مسافربری میان ایران و کشورهای کناره خلیج فارس و یا در دریای خزر میان ایران و کشورهای آسیای میانه برای ایران به وجود آورد و سیل توریست های عرب و اروپایی و آسیایی را به سوی کشورمان روانه سازد.
ایران، کشوری بر روی نفت و گاز
کشور ایران همانگونه که می دانید بر روی منابع سرشار نفت و گاز جای گرفته. گاز آن نبست به وسعت ایران در جهان در رتبه نخست قرار دارد. کان های معدنی فراوانی نیز در دل خاک و کوههای آن نهفته است. سرمایه های عظیمی که می تواند در ظرف ده سال کشور ما را به یکی از پیش رفته ترین کشورهای جهان در آورده، و مردم ما را به سرافرازی و شادمانی، و دارای زندگی با شکوه می رساند. ولی شوربختانه از برکت ظلم و ستم بیکران رژیم ضد مردمی ولایت فقیه و وطن فروشی و بیگانه پرستی آخوند و سپاهی، ملت ما خاکستر نشین شده، کاسه گدائی به دست گرفته، و در فقر و تهیدستی عمری را به پایان می رساند.
نکته پایانی؛
از آن چه گفته شد، ایکاش ما هم همانند فنلاند به جای نفت و گاز که چیزی نصیبمان نمی شود، سبزه و آب و جنگل داشتیم تا از آن منابع طبیعی خدادادی بدون سر خر و مزاحمی چون آخوند، و از آن همه امکانات بهره می بردیم و این چنین ملتی آواره و سرگردان و تهی دست نبودیم. ایکاش کشور بی آب و خشکی چون ایران که کمترین امکانات طبیعی زندگی در آن نیست مانند فنلاند و یا شمار دیگری از کشورهای اروپایی دارای جمعیت کم و حساب شده بود تا از سیل گدایان مکتب آخوند و گور تازیان در امان بوده و به وضع اسف باز زندگی مردم ما سامان می بخشید و آنان را از دریوزگی، گدائی، و دربدری نجات می داد.
ایکاش شر آخوند بی غیرت، خیانتکار و جنایت پیشه و پاسدار طمع کار و تاجر پیشه از سر مردم ایران کم و کوتاه می شد تا به دنبال افزایش جمعیت تا ۱۵۰ میلیون گدای مستحق درگاه مردگان عرب نباشند و آرامشی مانند مردم فنلاند و کشورهای دیگر اروپایی بدست آورند. ایکاش و ایکاش…..