دوران بی خبری رو به پایان
عصر اطلاعات است. دیگر لازم نیست در کتابخانه ها ساعتها بدنبال فیش کتاب مورد نظر باشیم. دیگر لازم نیست به دستفروشها سفارش کتاب افست شده ی ممنوعه ای را بدهیم. عصر اطلاعات است و با کمی کوشش می توانیم کتابهای مورد نیاز خود را بیابیم. بسادگی و با کمترین هزینه از اینترنت. دیگر لازم نیست برای نوار و سی دی موسیقی هزینه بالایی بدهیم و مراقب گم نشدنش باشیم، بهترین بایگانی موسیقی در اینترنت یافت می شود. اگر دلتان برای شوی رنگارنگ پیش از انقلاب تنگ شده است با یک اینترنت مناسب می توانید شوی رنگارنگ را هم بینید.
اگر می خواهید درباره قرآن و آیه ای خاص پژوهش کنید کافیست که به سایتهای جستجو در قرآن سری بزنید. اگر می خواهید تاریخ ایران را بخوانید می توانید به سایتهای مختلف تاریخی مراجعه فرمایید.
یکی از بهترین و در دسترس ترین مراجع برای کسب اطلاعات اولیه سایت ویکی پدیا می باشد. گفتارهای این سایت وسیله خود کاربران تولید و ویرایش می شود و بنابراین ممکن است اشتباهات هم در آن باشد ولی با توجه به حضور کاربران فعال که مرتب مقالات آنرا پیرایش می نمایند، امروزه و آرام آرام ، گرانی مقالات و مطالب ویکی پدیا باندازه ی کافی هست که بتوان آنرا بعنوان یک مرجع مهم و موفق برای عموم مردم نام برد.
مسایل بظاهر پیش پا افتاده ای که بسیاری از هموطنان نمی دانند
آزادی انتقاد یعنی چه؟ حق کپی رایت چیست؟ علامت ثبت شده چه معنایی دارد ؟ حق مالکیت و احترام به آن یعنی چه؟ حریم خصوصی کجاست ؟ اختیارات و وظایف زن و شوهر چیست ؟ والدین در برابر فرزند چه وظایف اجباری و قانونیی دارند ؟ پرسشهایی مانند این برای بیشتر مردم ما چالش آفرین است و باید ساعتها و بلکه روزها درباره ی این مسایل ساده و اولیه که پیش نیاز تشکیل و توسعه ی یک جامعه ی پیشرفته و موفق می باشد به هدر داد. ساعتها باید با دوستان هموطن بحث کنیم که ایشان شاید متوجه شوند چرا نباید فیلم و موسیقی را کپی کرد. ساعتها باید بحث کنیم که متوجه شوند فوتبال باید از طریق فروش تصویر به تلویزیونها درآمد کسب کند.
ساعتها باید مجادله نمود برای حق زن و شوهری ، فرزندی ! ساعتها باید بحث نمود که چرا نباید کتابها را کپی نمود! اینها از مقدمات زندگی در جامعه هستند و بسیار متعجبیم که فرزندان ایران زمین عاری از اطلاعات درباره ی ساده ترین حقوق فردی و اجتماعی خود می باشند!
بارها بخاطر انتشار یک کاریکاتور و خبر دچار حملات اقشار موضوع کاریکاتور شده ایم. بارها بخاطر انتقاد از صنفی با حملات افراد مختلف مواجه شده ایم. اما این طبیعی است که ما به اصناف و اشخاص انتقاد کنیم و حتی به مسخره بگیریمشان. همانطور که از مسخره شدن ملا و آخوند لذت می برید باید تحمل کاریکاتور خودتان را هم داشته باشید. حقوق بشر و آزادی بیان انتخابی نیست که بساز شما برقصد!
ریشه این نا آگاهی کجاست؟
ریشه ی این نا آگاهی در نبود آموزش است. ۱۲ سال آموزش در مدارس و تلویزیون شبانه روزی جمهوری اسلامی پر است از مطالب مذهبی که به خورد ما داده می شود. ما را بزور مذهبی می کنند بی آنکه خدایی داشته باشیم. اما آیا افراد دزد و جنایتکار مذهبی نیستند؟ آیا کلاهبرداران نماز نمی خوانند و روزه نمی گیرند. البته که آموزش مذهب دردی را از مشکلات جامعه ی پیچیده و بزرگ امروز ایران حل نکرده و نخواهد کرد. برعکس حواس و توجه مردم را بجای انسانیت بسوی جمود و خرافات می کشاند. حافظ قرآن می شویم بی آنکه بدانیم حق زن و شوهری چیست! علامه تفسیر دینی می شویم بی آنکه بدانیم حقوق شهروندی یعنی چه! مورخ و محقق کربلا و عاشورا می شویم بی آنکه بدانیم مثلاً چرا باید به حریم خصوصی و مالکیت افراد احترام گذاشت! ریشه این نادانی ها در عدم آموزش به مردم است. مردمی که بالغ شده اند ولی از لحاظ اطلاع از مبانی حقوق انسانی در کودکی مانده اند.
نقش حکومت چیست ؟
حکومت بعنوان سرپرست و مدیر جامعه چه در بخش آموزش انسانی و چه در بخش هدایت و مجازات بطور شگفت انگیزی بی خاصیت و بلکه مضر عمل کرده است! خلاصه اگر بگوییم ، ملایّان رژیم اسلامی از نا آگاهی ملت ایران درباره ی حقوق انسانی خود بهره می برند و نیازی نمی بینند که مردم ایران آگاه شوند. چرا که با آگاه شدن مردم ایران دیگر نیازی به مرجع تقلید و محلّل نیست! کسب و کار آخوندان بهم خواهد خورد.
حکومت ایران خود همواره نقض کنند ه حقوق انسانهاست. الگوی مردم ایران حکومت است و مردم می بینند که رفتار حکومت مخلّ آسایش و آرامش آنهاست و ایشان هم به همین روند و روش خو گرفته اند.
وقتی خانه و اموال اشخاص توسط حکومت بعلت مذهب و یا عقیده شان مصادره می شود ، این یعنی حق مالکیت ارزشی ندارد و می توان حریم آنرا شکست.
وقتی بسیج و سربازان به خانه ها سرک می کشند که نکند شما در پستو مشروب بنوشید و یا با دوستانتان در حال رقص و شادی باشید ، همین رفتا برای مردم ایران الگو خواهد شد.
زمانی که قرآن مجوز کتک زدن را به شوهر می دهد و او را ولی زن می داند ، چه انتظاری از برخورد جامعه مرد سالار ایران با زنان و دختران خواهیم داشت؟
زمانی که خود حکومت حاضر نیست به حقوق سازندگان سینما و موسیقی احترام بگذارد و آثارشان را بارها بطور بدون اجازه پخش کند ، زمانی که یک ریال بابت پخش تصاویر فوتبال نپردازد ، چه انتظاری از مردم داریم که بدانند کپی رایت یعنی چه و به آنها بگوییم : کپی نکنید! خود حکومت که کپی رایت را رعایت نمی کند!
برای دوام یک جامعه نیاز به آموزش حقوق افراد است
بگذریم که مذهب و حکومت ایران نقض کننده ی انواع حقوق انسانی هستند! بگذریم! چه می توانیم کردن؟ راهی نیست بجز تغییر حکومت و فرستادن مذهب به خانه ها. انتظاری از قوانین مذهبی نمی توان داشت. قوانین مذهبی همواره بشر ستیز بوده اند…چرا که محور مذهب خداست و بشر باید برای او زندگی کند. ولی محور حرکت یک جامعه ی مدنی باید « انسان » باشد و احترام به انسانیت. این همان جایگاهی است که مردم مذهبی خاور میانه را به فلاکت و بیچارگی برده است. محورّیت مذهب چیزی جز ناراستی و پرتگاه ناآگاهی نخواهد داشت. احترام به هر انسانی با هر مذهب و عقیده ای دقیقاً همان چیزی است که مردم ایران با آن مشکل دارند.
در اولین برخود از شما می پرسند : بخدا اعتقاد داری؟ نماز می خوانی؟ روزه می گیری؟ و بعد هم ادامه می دهند : « من مذهبی نیستم ولی ابوالفضل عشقمه براش می میرم ! » . یکی نیست بگوید برو برای پدر و مادرت بمیر ابوالفضل طلبت!
« من مذهبی نیستم ولی نماز و روزه رمضان بمن آرامش می ده ! » . بعد می بینیم که این آقا و یا خانم « آرامش » در یک تصادف رانندگی ساده با مشت و یا لنگه کفش به دیگری حمله ور شده است! کاش نماز و روزه نمی گرفتی ولی انسانیت بلد بودی!
« من هر چه دارم از امام حسین و فاطمه زهراست! » . بعد می بینیم این آقا که تمام محرم در حال خودکشی است ولی هر چه دارد از امام حسین نیست؛ از کلاهبرداری و دروغ در بازار است!
دور از اندیشه نیست اگر با این وضع امیدی به پیشرفت جامعه ی نا آگاه ایران نباشد. مدنیت بر اساس محوریت انسان است و نه محورّیت امام حسین و اباالفضل!