پیش گفتار:
روابط واقعی کشورها بر اساس روابط ملت های آنست و نه دولت ها. دولت ها زود گذرند و اگر هم دوام هم داشته باشند سرانجام روزی برکنار می شوند و رژیم دیگری جایگزین آنها خواهد شد. ملتها رفتار و کردار و پیشینه دولت های دیگر درگذشته را چه خوب و یا بد فراموش نمی کنند.
استثمار ملت ها و استعمار سرزمینشان:
رفتار استثمارگرانه و ضد انسانی دولت های سلطه گر مانند آمریکا و انگلیس همواره در فکر و روان مردم باقی میماند. به عنوان نمونه دولت انگلیس هرچند هم در زمان کنونی و یا در آینده به ملت هندوستان خدمت کند مردم هند خاطره زشت سلطه گری انگلیس بر کشورشان، سوء استفاده و غارتگری ها و قتل عام مردم بیگناه آن کشور را فراموش نخواهند نمود و خاطره بسیار بدی از انگلیس در ذهن و فکر هر هندی به جای مانده است.
دیکتاتوری آمریکا در جهان
آمریکا گذشته تاریک و سیاهی دارد که برگهای تاریخ جهان را تار و کبود ساخته است. از سال ۱۷۷۶، سال استقلال آن کشور، آمریکا جمعاً تا کنون به ۷۰ و از سال ۱۹۴۵ تا کنون به ۵۰ کشورجهان تعرض سیاسی و اشغال نظامی داشته است.(۱)
بی تردید ملت های این ۷۰ کشور خاطره شومی از تجاوز و دخالت های نظامی و سیاسی آمریکا داردند. اشغال نظامی و تعرض سیاسی آمریکا از ۱۹۴۵ تا ۲۰۰۵ در ۵۰ کشورجهان موجب مرگ ۸۲ میلیون انسان گردیده که می توانست اتفاق نیفتد و زندگی مردم ساده و آرام را دگرگون نسازد.
بی گمان چندین قرن باید بگذرد تا زخم نسل های آینده این کشورها از خاطره زشت اشغال آمریکا التیام یابد و به تدریج بتوانند آن کشور سلطه گر را ببخشند و دشمنی و تجاوزهای آن را فراموش کنند. همانگونه که اشغآل شهر بزرگ و عظیم نیشابور به وسیله چنگیزخان و قوم مغول که سوای زنها و کودکان، یک میلیون و هفتصد و چهل و هفت هزار نفر کشته به جای گذاشت (۲) و خاطره شوم قساوت قلب و سبعیت قوم مغول هرگز حتی با گذشت زمان از ذهن و فکر ما ایرانیان بیرون نخواهد رفت.
تجاوز سیاسی آمریکا به ایران
آمریکا پس از انگلیس و روسیه در گذشته چندین بار به حریم سیاسی کشورما تجاوز کرده و هربار موجب شکست، کشتار، و عقب ماندگی این کشور شده است. نخستین یورش نظامی آمریکا را می توان حمله مشترک آمریکا با ارتشهای بریتانیا و شوروی در کشاکش جنگ جهانی دوم،و به زیان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران بود.
پس از پایان جنگ،دوم جهانی نیروهای نظامی ارتش آمریکا و ارتش شوروی، همچنان در ایران باقیماندند، که به تشکیل دو حکومت خودمختار و کوتاهمدت جمهوری مهاباد در کردستان پرداختند. تجاوز بزرگ آمریکا به همراهی دو شیطان بزرگ دیگر انگلیس و روسه موجب برکناری رضا شاه بزرگ فرزند خلف ایران، به هم پاشیدگی سیاسی و عقب ماندن ایران ازچرخه پیشرفت جهانی بود.
کودتای ۲۸ مرداد
بی تردید کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شمسی از شوم ترین و زشت ترین خاطره دخالت آمریکا در سرنوشت مردم و تاریخ کشورمان بود. این کودتای ننگین، مصدق مرد میهن پرست و انسان بزرگ ما را از کار بر کنار کرد و زندگی شخصی و سیاسی او را تباه کرد، رواببط دوستی و همکاری میان شاه و مصدق را تیره و تار نمود، و از شاه فعال و وطن دوست عنصری دنباله رو، مطیع و بی اراده بار آورد.
آن چنانکه شاه در مدت ۲۵ سال دیکتاتوری خود بی اراده و عملن در اختیار سیاست انگلیس و آمریکا بود و کشورمان به سرعت روی انحطاط و عقب رفتن را پیمود و سرانجام در تاریخ ۱۳۵۷ به دست یک مشت آخوند پشمالوی ضد ایرانی و ضد انسان افتاد.
و از آن تاریخ تا کنون (۳۷ سال گذشته) سوای قتل، غارت، گسترش خرافات مذهبی، و تخریب و ویرانی این کشور چیزی در آن دیده نمی شود و به جرأت می توان گفت ایرانی که می توانست در برابر مقام دوم جهانی داشته باشد، به عقب ترین موضع تاریخی یعنی در ردیف کشورهای چهارم جهان نزول کرده است.
در سال های ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ که جهان خواران غرب مانند آمریکا و انگلیس و به ویژه آمریکا روی شاه، خانواده پهلوی، و دولتهای انتصابی شاه نفوذ بیکران داشتند اگر کمترین احساس مودت و دوستی با ملت ایران داشتند شاه را از دیکتاتوری بی رویه و رفتار ضد انسانی و ملی او باز داشته و اندکی او را در راه میهن دوستی و دست او را در راه خدمت به مردم محروم و درمانده کشورمان باز می گذاشتد. ولیکن نه تنها دولت آمریکا از شاه که فردی ملایم، مهربان، و میهن پرست بود دیکتاتوری بی توجه، بی رحم و بی تفاوت به ملت ساخت،
برنامه های بی محتوا و ناقص تحمیلی آمریکا به شاه نه تنها نتجه چندان مثبتی نداد بلکه پیامد های نادرست و بی نتیجه نیز به دنبال داشت. اگر این اصول انقلاب سفید تحمیلی به شاه مفید و ارزنده بود در خود آمریکا و یا یکی از کشورهای دیگر پیشرفته جهان به کار برده می شد. بدون تردید افتادن ایران به دست یک مشت آخوند پشمالوی بی فرهنگ و دور از هر انسانیت پیامد دخالت های انگلیس و به ویژه آمریکا در سیاست ایران بوده، و ملت ایران هرگز آمریکا و انگلیس را که موجب عقب ماندگی ایران شده است نخواهد بخشید.
انقلاب سال ۱۳۵۷
در سال ۱۳۵۷ که ملت ایران به دلیل ۲۵ سال دیکتاتوری شاه که به وسیله دولت آمریکا بر شاه، خاندان سلطنتی و دولت های برگزیده شاه تحمیل شده بود، به پا خاست و به دنبال آزادی و دموکراسی بود. آزادی و دموکراسی که از سال ۱۳۳۲ با کودتای آمریکا و انگلیس به نیمه دموکراسی ایران پایان داده شده، و دیکتاتوری شاه بر ایران سایه افکنده بود. دولت آمریکا به جای آن که شاه را تا اندازه ای از دیکتاتوری دور ساخته و او را به طرف ملت و خواسته های او سوق دهد،
برعکس آمریکا زیر پای شاه را خالی کرد و با شکیل کنفرانس گوآلوپ او را ناچار به ترک کشور نموده و به جای آن با توطئه بنی صدر، دکتر یزدی و قطب زاده سه فرد ضد ملی و ضد مردمی و از وابستگان به آمریکا و کشورهای اروپایی، راه را برای اشغال ایران به وسیله آخوندهای بی شرافت و بی فرهنگ باز کرد. دشمنی دیگری که دولت آمریکا در باره ملت ایران نمود.
قیام مردم در سال ۱۳۸۸
در سال ۱۳۸۸ ملت ایران پس از چند دوره دیکتاتوری شاه، و دیکتاتوری مذهبی فرصتی یافتند تا باا ابعاد میلیونی به خیابان های تهران و شهرهای بزرگ دیگر آیند و علیه دیکتاتوری رژیم تظاهرات کنند و برکناری رژیم و یا پیش گرفتن روش دموکراسی در کشور را خواستار شدند.
در اینجا یک لحظه تاریخی بود که می توانست دولت آمریکا با پشتیبانی ملت ایران و طی چند سخنرانی رژیم دیکتاتور و ضد انسان ولایت فقیه را وادار به عقب نشینی کند ولیکن چنین اتفاقی نیفتاد و آمریکا ترجیح داد همچنان مانند گذشته ملت ایران زیر چکمه زورگویی و زیر نعلین دیکتاتوری آخوند بی شرافت باقی بماند. اینهم لکه سیاه دیگری بود که بر تاریخ آمریکا به جای ماند.
گفتار کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا
سناتور تد کروز از نامزدهای جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در سخنانی حمایت نکردن دولت اوباما از اعتراضات سال ۸۸ ایران را بزرگترین اشتباه وی دانست و از مواضع او در عرصه سیاست خارجی بشدت انتقاد کرد. او گفت:
” این ماجرا به سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) مربوط است. در آن زمان، انقلاب سبز در ایران ظاهر شد اما رئیس جمهور اوباما به آن بی توجهی کرد و درنتیجه، فرصتی از دست رفت که براساس آن ممکن بود بجای رژیم حامی تروریسم و اسلامگرا و افراطی در تهران که شعار مرگ بر آمریکا سر می دهد، جریان دیگری به قدرت برسد.”
سناتور تد کروز افزود: ” آمریکا می توانست با مردم قیام کننده مسالمت جو (در سال ۱۳۸۸)، همراهی کند که برخورداری از حمایت های آمریکا را فریاد می کردند. در آن زمان، تغییر رژیم با نیازهای شدید ما همطراز شده بود. اما رئیس جمهور اوباما، بجای ایستادن در کنار مردم ایران که می توانست وضعیتی شبیه خراب کردن دیوار باشد (اشاره به جمله معروف ریگان که به سران شوروی گفت این دیوار استبدادی را خراب کنید)، سکوت اختیار کرد و تصمیم گرفت بجای این کار، مذاکرات با ملاهای ایران را شروع کند.”
قانون جدید ویزا برای ایرانی تبارها
زشت ترین و کریه ترین جنبه سیاسی آمریکا علیه ملت ایران، پیشنهاد تصویت قانون ضد انسانی ویزای ورود به آن کشور علیه شهروندان ایرانی و ایرانی تبارها می باشد. ملت ایران به گواه تاریخ هرگز و در هیچ اقدام تروریستی در جهان دست نداشته است. اگر کارهای تروریستی مانند بمب گذاری مرکز یهودیان و یا چند کشور دیگر دیده شده، تنها کار و اثر رژیم ضد انسانی ولایت فقیه، دست پرورده و همانگونه که در بالا گفته شد حمایت شده غرب، به ویژه آمریکا است.
بمب گذاری سال ۲۰۱۱ در نیویورک و هرنوع بمب گذاری دیگر در مقر و جایگاههای منافع آمریکا و دو ماه پیش در پاریس همانطور که می دایم بیشتر از ناحیه مزدوران عربستان، پاکستان و گروههای اسلامی بزرگ شده و پرورش یافته در اروپا و یا گهگاگی احتمالن رژیم ضد انسان ایران بوده و دست مردم ایران در هیچ کدام آنان دخالت نداشته است.
حالا با پیشنهاد تصویب نامه ویزای جدید، دولت آمریکا باردیگر بزرگترین دشمنی و خصومت خود را نسبت به مردم ایران نشان داده و زخم آن بر دل و جان هر ایرانی باقی خواهد ماند. هم اکنون شاید نزدیک به دومیلون ایرانی در آمریکا سکونت دارند و آنان در سمت مشاغل بزرگ مدیریت، سرمایه داری، آموزش، صنعت، طراحی، اکتشاف، هنر، و … بالاترین نبوغ و استعداد را از خود نشان داده و سهم بزرگی در آبادانی و پیشرفت آمریکا داشته اند.
از آنجا که این ایرانیان به کشور مادری و یا اجدادی خود ایران نیز عشق می ورزند و نمی توانند تاریخافتخار آمیز و با شکوه آن با خدمات درخشانش به بشریت را فراموش کنند. آمریکا با چه بی توجهی و کم خردی توانست همچنان پیسنهاد غیر انسانی ویزا را به پارلمان دهد و درخواست تصویب آن کند؟؟!!
هشدار سفرای اروپایی به آمریکا
سفیر اتحادیه اروپا و سفرای ۲۹ کشور اروپایی گزارش داده اند که مصوبه جدید مجلس نمایندگان آمریکا «غیر سازنده» است و میتواند اقدامات قانونی متقابل در مورد شهروندان آمریکایی را درپی داشته باشد.
سفرای اروپایی همچنین گفتهاند، مصوبه تازه مجلس نمایندگان، برای شهروندانی اروپایی که تابعیت مضاعف کشورهایی مانند ایران، عراق، سوریه و سودان دارند، محدودیتهایی را به طور «غیرعادلانه» و نامتناسب اعمال میکند.
در همین حال گزارشها حاکیست جان کربی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است که واشینگتن از نگرانی های رهبران اروپایی آگاه است و با آنها در این زمینه در حال رایزنی است.
از آنچه گذشت:
سیاست آمریکا در قبال مردم ایران همواره دیکتاتوری و دیکتاتور پروری وضدیت بوده است:
۱-نخستین یورش نظامی آمریکا را می توان حمله مشترک آمریکا با ارتشهای بریتانیا و شوروی در کشاکش جنگ جهانی دوم،و به زیان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران بود.
۲-در طی سال های ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ دولت آمریکا از شاه که فردی ملایم، مهربان، و میهن پرست بود دیکتاتوری بی توجه، بی رحم و بی تفاوت به ملت ساخت و روز به روزفاصله او را از مردم دور نمود.
۳- پیامد ۲۵ سال دیکتاتوری تحمیل شده آمریکا به شما و در نتیجه اثر شوم آنبر ملت ایران، قیام مردم در سال ۱۳۵۷ علیه شاه ایران دوست بود.
۴- دولت آمریکا بازهم به جای آن که شاه را متوجه اشتباهات و دیکتاتوری خود کند، در سال ۱۳۵۷ زیر پای او را خالی نموده و وسیله انتقال قدرت را به آخوندهای ضد انسان، ضد میهن و بی فرهنگ و شارلاتان را فراهم کرد. بیگمان هردودی که به چشم مردم ایران می رود نتیجه آتشی است که آمریکا و انگلیس برای کشورمان روشن کرده اند.
نکته پایانی:
طرح پیشنهادی ویزا برای ایرانیان و ایران تبارها که بسیاری از آنان در پیشرفت صنعت و تکنولوژی و چرخش چرخ اقتصاد آمریکا شرکت دارند یک تبعیض نژادی و دشمنی آشکار دیگر با ایرانیان است. مردم ایران ثابت کرده اند که از نجیب ترین و ملایم ترین مردم در طول تاریخ بوده اند و سوای بعضی دولت های ضد مردمی خود هرگز علیه شهروندان دیگر خصومت و دشمنی نداشته اند.
کارهای تروریستی در سطح جهان نیز تاکنون از جانب دست پروردگان دولت عربستان سعودی و مدارس مذهبی پاکستان تغذیه شده به وسیله عربستان، و شماری افراد خرد باخته مذهبی مساجد اروپا و یا رژیم ایران بوده، و کمترین ارتباطی با مردم ایران نداشته است.
بنا به شعر فارسی: “گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مشتری”. این نتیجه دموکراسی آمریکا و ارتباط دولت آن با مردم جهان است .از این روی، از آنچه گفته شد تصویب این قانون ضد انسانی علیه شهروندان ایرانی، چهره آمریکا را هرچه بیشتر زشت و کریه تر نشان خواهد داد.
(۱)- The US Has Invaded 70 Nations Since 1776
(۲) تحقیقات دانشمندان شناخته شدهای از قبیل و. و. بارتولد، عباس اقبال، ای. ب. پطروشفسکی، را میتوان به عنوان مهمترین مأخذ مطالعه یورش چنگیزخان به نیشابوردانست.