اقتصادی که مُرد.
در دوران خاتمی یعنی حدود پانزده سال پیش ، شیخ خندان می گفت که اقتصاد ایران بیمار است و باید جراحی شود. جراحی مورد نظر شیخ خندان بدست وی انجام نشد و مردم مفلوک ایران بیمار خود را به احمدی نژاد سپردند. احمدی نژاد هم که کارشناس همه چیز بود با رهنمودهای رهبر فرزانه آنچنان جراحی بزرگی روی اقتصاد ایران انجام داد که با رشد منفی هفت درصدی آنرا به پایان رسانیده است.
اقتصادی بیمار که مُرد! رهبر مدیر و مدبر به همراه “دکتر ” بلایی بسر اقتصاد ایران آوردند که از اقتصاد خرکی خمینی هم انقلابی تر و بی بدیل بود. امیدواریم دکتر احمدی نژاد زحمت بکشند و این تجربه بی بدیل خود را که با صادرات ۸۰۰ میلیارد دلار نفت و ۱۰۰ میلیارد دلار مس و دیگر اقلام خام بدست آورده اند در کتابی ، مقاله ای بازگو کنند تا اقتصاد دانان جهان این جراحی بی بدیل خامنه ای و “دکتر ” را بعنوان یک واحد درسی آموزش دهند!
واقعیتهای پشت پرده
فساد و تباهی رژیم آخوندی بجایی رسیده است که حتی یکی از تندرو ترین مریدان خامنه ای هم اعلام نموده است که با این اوضاع اقتصادی و فساد همه جانبه ، امیدی به پایداری جمهوری اسلامی نیست و این رژیم نه بدست انقلابیون که بدست فساد خودش ساقط خواهد شد. احمد توکلی علناً حکومت اسلامی را متهم نموده است که بیشترین فساد اقتصادی را مرتکب شده است و با این روال سقوط خواهد نمود.
در پشت پرده اما جنگ میان سران فاسد سپاه و بیت رهبری از یک سوی با دولت روحانی و طرفداران رفسنجانی از سوی دیگر در جریان است. جنگی که میان دزدان است و گویی شغالان بر سر ته مانده دعوا دارند! دولت روحانی سعی دارد اوضاع را بهتر نشان دهد تا بتوانند ۴ سال بیشتر قدرت را در دست داشته باشند و خامنه ای و جناح او هم سعی دارند روحانی را از سفره بیرون بیاندازند و خود بتنهایی لاشه باقیمانده را سگ خور نمایند! این در حالیست که احمد توکلی هشدار داده است که این سفره انقلاب که ارث پدری برخی هم ظاهراً شده است بزودی برچیده خواهد شد و کارد به استخوان رسیده است!
دروغ پردازی روحانی درباره رشد اقتصادی
بیشتر کارخانه ها ورشکسته و بسته شده اند. زمانی که ذوب آهن اصفهان ، پلی اکریل ، ارج ، آزمایش و کل صنعت نساجی ایران ورشکسته شده و ایران برای یک آفتابه پلاستیکی هم وابسته به واردات برادران سپاهی شده است ،عجیب نیست اگر طبق آمار غیر رسمی بیکاری در ایران بیش از ۴۰ درصد باشد. اگر مشاغل واقعی را بخواهیم شمارش کنیم این آمار حتی به ۵۰ درصد می رسد. یعنی نیمی از نیروی کار ایران عملاً یا بیکارند و یا کاری در حد شغل ندارند و فقط سرگرم هستند. به این آمار می توان دلیل تجرد قطعی بیش از ۱۱ میلیون ایرانی را هم اضافه نمود تا اندکی از افق فلاکت و سقوط ایران را درک نمود.
شیخ کلید ساز ادعا کرده است که رشد اقتصادی ایران در سه ماهه اول به ۴/۴ درصد رسیده است. اعلام این رشد اقتصادی پس از دو سال سکوت درباره آن جای بررسی دارد. چطور شده است که با این همه ورشکستگی و بیکاری ، ناگهان رشد اقتصادی بیش از ۴ درصد است؟ پاسخ در افزایش تولید نفت است. ایران تولید نفت خود را به ۳ برابر پارسال نزدیک نموده است و همین کافیست برای آمار سازی. اما آیا از این رشد اقتصادی به مردم ایران هم چیزی رسیده و خواهد رسید؟ البته ک نه! ملت شهیدپرور ایران به رعایای بیکار و بیعار خلیفه تنزل درجه پیدا کرده اند و هیچ سهمی در چرخه اقتصاد ندارند.
حتی در همین صنعت نفت هم برادران سپاه و اطلاعات و بسیج هستند که به نان و نوایی و شغل و منصبی رسیده اند. امروز حتی فارغ التحصیلان صنعت نفت امکان استخدام در صنعت نفت را ندارند. در گذشته شاهد بودیم که فارغ التحصیلان مهندسی هسته ای از استخدام در مراکز هسته ای بدلیل حساسیت رژیم اسلامی محروم بودند و امروز این حساسیت به صنعت نفت هم رسیده است و تعهد به خامنه ای جای تخصص را گرفته است. یعنی بسیجی بودن ملاک استخدام در صنعت نفت است!
بیکاری ، فساد اداری و سقوط اقتصادی
میلیونها جوان متولد دهه شصت در حالی پیر می شوند که بیکارند و امیدی به آینده ندارند. متولدان دهه های هفتاد بزودی به جمع بیکاران اضافه می شوند و هیچ امیدی به توسعه واقعی صنعت و اقتصاد نیست. فساد اداری موجود هرگونه سرمایه گذاری مردمی را نا ممکن نموده است و هرچه در چرخه اقتصاد رانتی ایران می بینیم بدست سپاه و آقازاده ها انجام می شود. تخصص هرگز ملاک استخدام نبوده است و تنها چاپلوسی درگاه خامنه ای است که باعث پیشرفت خواهد شد! از این روی بیکاری در عمده بافت جامعه ایران سایه افکنده است و این سایه سنگین حالا حالاها ادامه دارد. مگر که به پیش بینی خودشان ، فساد رژیم باعث سقوطش گردد!