پیروزی ترامپ بر خلاف تبلیغات روزنامه های امریکا
پس از پیروزی ترامپ بسیاری از تحلیلگران اجتماعی این پرسش را از خود کردند که کجای کار را نادیده گرفته اند. تقریباً همه ی روزنامه های مشهور امریکا ترامپ را “یک تهدید” و انتخاب او را خطر برای بشریت خوانده بودند. قدرت شبکه های اجتماعی بخصوص “فیس بوک” چیزی بود که دست کم گرفته شده بود. در این گفتار سعی داریم تا نشانه های تغییر جهان بر اساس شبکه های اجتماعی را بررسی نماییم.
توان فیس بوک و یوتوب
فیس بوک و یوتوب در حدود ۴۰ درصد ترافیک داده در جهان را به خود اختصاص داده اند. این یعنی در فضای مجازی فیس بوک و یوتوب وزنه هایی بزرگ هستند که توان تغییر جهان را دارند. یوتوب بسرعت در حال تغییر است و با ایجاد “پخش زنده” انتظار می رود شبکه های تلویزیونی جهان به مرور خود را به فضای یوتوب منتقل نمایند. همچنین با توجه به مجانی بودن اشتراک گذاری ویدئو در یوتوب می توان انتظار داشت که بسیاری از افراد مستقل(شاید میلیونها نفر ) دست به ایجاد شبکه های خصوصی تلویزیونی “زنده” در یوتوب بزنند. این آغازی است بر پایان امپراطوریهای بزرگ تلویزیونی.
همچنین فیس بوک بتازگی امکان “پخش زنده” را برای کاربران خود به ارمغان آورده است و هر کابر فیس بوک می تواند براحتی یک شوی زنده را اجرا نماید! استفاده از این قابلیت می تواند اهداف اقتصادی ، سیاسی و یا فرهنگی-آموزشی داشته باشد.
بخطر افتادن وب و ایمیل
وب و ایمیل که اجزای اصلی اینترنت محسوب می شدند به گوشه ای افتاده اند. امروز بیشتر کاربران بجای استفاده از وب ، از کانالهای شبکه های اجتماعی بهره می برند. همچنین ایمیل را هم می توان در حال محدود شدن یافت چرا که کابران ترجیح داده اند از ابزارهای تلفن همراهشان در شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و تلگرام بهره ببرند . محدودیت حجمی ارسال داده در ایمیلهای رایگان یکی از دلایل تغییر رویکرد کاربران بسوی شبکه های اجتماعی است.
وب دیگر آن وب گذشته نیست. اگر شما وبسایت تازه ای را ایجاد نمایید متوجه خواهید شد که ایجاد ترافیک در وبسایت تازه تان بدون توجه به شبکه های اجتماعی غیر ممکن است. یکی از دیگر مشکلات پیش روی وب انتخابی بودن جستجوگرها بخصوص گوگل است. ربات جستجوگر گوگل بسرعت دچار سردرگمی کاربران می شود و می توان حس کرد که شبکه های اجتماعی در کار جستجوگر وب هم اخلال ایجاد نموده اند.
کارکرد ربات فیس بوک خوب یا بد؟
ربات فیس بوک در چند سال گذشته چندین بار اصلاح شده است. مهمترین روش الگوریتمی ربات فیس بوک “نمایش هوشمندانه اخبار و اطلاعات بر اساس علاقه کاربر ” است. این روش الگوریتم هم ساده است و هم سردرگم کننده. همه ما دوست داریم به اخباری برسیم که دوست داریم بشنویم. علاقه ما به چیزی که می خواهیم ببنیم باعث می شود که ربات فیس بوک وادار شود “آنچه ما می خواهیم را نمایش دهد”
بعنوان مثال اگر شما از طرفداران خامنه ای و صفحات اجتماعی برادران بسیجی هستید ، ربات فیس بوک مطابق خواسته شما ،مطالب این صفحات مورد علاقه شما را بشما نمایش می دهد. اینکه این خوب است یا بد بستگی به شرایط دارد. تصور نمایید که شخص خامنه ای (مطابق همیشه) دست گلی به آب داده باشد و در فضای مجازی اخبار مربوط به دزدی و یا اختلاس او و یا اطرافیانش پخش شده باشد. اگر شما از همراهان خامنه ای در صفحات اجتماعی باشید هرگز از این اخبار مطلع نخواهید شد! چون فیس بوک تنها صفحات “ساندیس خورها: را به شما نشان می دهد!
در ماجرای انقلاب ۱۳۸۸ شبکه های اجتماعی توان خود را به رخ تلویزیون رژیم کشیدند. همچنین در ماجراهایی مانند “مرگ مرتضی پاشایی” حضور میلیونها نفر در مراسم خاکسپاری همگی جامعه شناسان ایران را شوکه کرد. براحتی می توان دریافت که جامعه شناسان از توان شبکه های اجتماعی غفلت نموده اند و متوجه تغییرات بنیاین در فرهنگ عامه نیستند.
شبکه هایی نظیر اینستاگرام و تلگرام که در ایران فیلتر نیستند مطابق آمار رسمی بیش از ۶۰ درصد پهنای باند در ایران را بخود اختصاص داده اند!
اینترنت همراه ،بلای انسانیت
اگر سری به مترو یا اتوبوس بزنید ، یا اگر در خانواده به اعضای آن دقت کنید متوجه خواهید شد که “اینترنت همراه” جای روابط خانوادگی و اجتماعی را پر کرده است. انسانها درون مترو بی توجه به یکدیگرند و فقط به شبکه های اجتماعی توجه دارند. دیگر خبری از برخورد انسانی میان افرا نیست و مردم با هم روز بروز غریبه تر می شوند. شاید تجربه کرده اید که به مهمانی بروید و ببینید که همه حاضران بجای توجه به گردهم آیی در این مهمانی سرشان در موبایلشان است و گویی “سر در ابر ” دارند.
به نظر می رسد روانشناسان ، آموزکاران و جامعه شناسان باید راه حلی را برای افزایش روابط انسانی در برابر روابط مجازی ایجاد نمایند.
امروزه براحتی می توان خانواده ها را در خطر حذف انسانیت و روابط انسانی دید. شاید آنها که مسن تر هستند بهتر این موضوع را درک کنند که “روابط گرم انسانی” گذشته دیگر وجود ندارد و اعضای خانواده اگرچه در زیر یک سقفند ولی توجهی به یکدیگر ندارند و توجه شان تنها به فضای مجازی است. پدیده ای را که فیلمهایی مانند “ماتریکس” پیش گویی کرده بوند به وقوع پیوسته است ، هرچند ابعاد و خطرات آن هنوز آشکار نیست.
دریای وب آرامتر از همیشه
روزگاری که وب آمد چندان دور نیست. همه خوشحال بودیم که براحتی می توانیم کتابهای نایاب را بیابیم و به مطالب مختلف از دانش و تاریخ و غیره بپردازیم. وب هنوز هم همان وب است ولی ما دیگر آن انسانهای جستجوگر نیستیم و بجای توجه به دریای بیکران وب خود را با فضای مجازی و اخبار و شایعات آن مشغول نموده ایم. چیزی که تنها سرگمی است و البته باعث سردرگمی انسانها و نوعی ازکارافتادگی و بازنشستگی زودرس برای نسل حاصر شده است! امروزه بجای حضور فیزیکی انسانها در بارها و قهوه خانه ها با پدیده “مجازی” آن رویرو هستیم. طبیعی است که این فضای مجازی پر است از دروغ و فریب و ما هم شیفته آن شده ایم ، اما زندگی واقعی ماست که سرنوشت ما را تعیین می نماید و نه زندگی مجازی مان. هر قدر هم که در دنیای مجازی جذاب و موفق باشیم ، زندگی واقعی ماست که سعادت و یا فلاکت ما را رقم می زند.
هراس مایک زاکر برگ از فیس بوک پس از انتخاب ترامپ
مایک زاکر برگ مدیر و مبتکر فیس بوک پس از پیروزی ترامپ که بر خلاف جریان روزنامه ها و بیشتر رسانه های سنتی امریکا اتفاق افتاد در اظهار نظری شتابزده و منفعل سعی کرد تأثیر فیس بوک را در این پیروزی اندک نشان دهد.
او البته اعتراف نمود که فیس بوک باید رویکردش را طوری تغییر دهد که “اخبار درست ” به کاربرانش برسد . چیزی که در گفته آسان است ولی برای اجرای آن ربات پیش پا افتاده و پولساز فیس بوک باید زیر و رو شود . نگارنده البته بعید می داند که فیس بوک بتواند روباتی جدید با قابلیت نمایش اخبار درست طراحی نماید چرا که حتی خود انسانها هم در قضاوت درباره اخبار و درستی آنها با هم اختلاف دارند چه برسد به روبات فیس بوک!