مدیریت آخوند در ۳۸ سال !
اگر بتوان دزدیها و چپاول منابع ایران را مدیریت نامید! خودشان به این دسته گل می گویند سوء مدیریت!
یادمان هست که آخوند آمد تا چکار کند؟ اصولاً مردم از آخوند چه می خواستند؟ آری پرسش این است که مردم چه می خواستند؟ شاید اگر به سراغ روشنفکران آن زمان برویم کمابیش پاسخ دهند :« آزادی سیاسی می خواستیم». جالب است که آزادی سیاسی را نه تنها بدست نیاوردند بلکه بیشترشان سر از زندان و اعدام در آوردند و بازماندگان آن روشنفکرها به شاه خدابیامرز هم می گویند! قصد دفاع از شاه را نداریم. اصولا بت سازی اشتباه است و افراد تاریخی برای عبرت ما هستند و نه برای سوت و کف ما. اما ببینید که مدیریت آخوند پس از ۳۸ سال چه مصیبتبی را بر ایران نازل نموده است…
علاوه بر بیکاری و فقر ، علاوه بر فحشا و اعتیاد، منابع طبیعی ایران را به تاراج برده اند و بیش از ۷۰ درصد از جنگلها و مراتع را نابود کرده اند. مشابه این خرابکاری را در هیچ کجای جهان نمی توانید بیابید ، مگر آفریقا ؛ شاید کشور زیمباوه!
سیاستهای اشتباه آخوند همواره جیب ملت را خالی کرده است و بر ثروت ایشان که در بالای هرم قدت هستند افزوده است. حتی گروهی از ایرانیان مرزنشین که پس از انقلاب بخاطر فشار بیکاری و فقر به کشورهای همسایه می رفتند تا در آنجا مشغول کار و نان آوری برای خانواده شوند ، امروز بدلیل وضعیت سیاسی ایران در منطقه از سفر به کشورهای همسایه محروم شده اند. بعنوان نمونه قطر و کویت از پذیرفتن نیروی کار ایرانی سبر باز می زنند و امارات متحده هم مشکلات فراوانی برای ایرانیان شاغل در این کشور ایجاد نموده است. حقارت پاسپورت ایرانی بر هیچ کس پوشیده نیست!

علاوه بر بیکاری و فقر ، علاوه بر فحشا و اعتیاد، منابع طبیعی ایران را به تاراج برده اند و بیش از ۷۰ درصد از جنگلها و مراتع را نابود کرده اند. مشابه این خرابکاری را در هیچ کجای جهان نمی توانید بیابید ، مگر آفریقا ؛ شاید کشور زیمباوه!
دزدی از جیب ملت با کاهش ارزش ریال.
دولت و بانکهای ایران سالهاست که ورشکسته اند. اما برای جبران بدهیها و مشکلات ناشی از فساد اداری خود ، ریال را بشدت کاهش ارزش داده اند و پیش بینی ها همگی می گویند که این کاهش ارزش ریال در سالهای آینده بخصوص پس از پایان انتخابات ۹۶ شدت خواهد گرفت! یک راهی که مدیریت آخوندی اقتصاد ایران در پیش گرفته است بی ارزش کردن کاغذهای ریال در دست مردم است. دستمزد یک کارمند ساده در سال ۱۳۵۷ حدود ۳۰۰۰ تومان معادل ۴۳۰ دلار بوده است. این کمابیش دست پایین دستمزد بوده است. امروز با وجود اینکه دلار خود ارزشش کاهش داشته و تقریبا نصف ارزش ۱۹۷۹ را دارد، اما دستمزد یک کارگر بینوای ایرانی حدود ۲۲۰ دلار است! این در حالیست که هزینه های مسکن ، درمان و پوشاک بشدت افزایش یافته و با اندکی مطالعه متوجه می شویم که بیشتر مردم ایران فقط زنده اند و زندگی نمی کنند!

دستمزد یک کارمند ساده در سال ۱۳۵۷ حدود ۳۰۰۰ تومان معادل ۴۳۰ دلار بوده است. این کمابیش دست پایین دستمزد بوده است. امروز با وجود اینکه دلار خود ارزشش کاهش داشته و تقریبا نصف ارزش ۱۹۷۹ را دارد، اما حقوق یک کارگر بینوای ایرانی حدود ۲۲۰ دلار است! این درحالیست که هزینه های مسکن ، درمان و پوشاک بشدت افزایش یافته و با اندکی مطالعه متوجه می شویم که بیشتر مردم ایران فقط زنده اند و زندگی نمی کنند!
ویران کردن جنگلها و منابع آب و خاک
بر کسی پوشیده نیست که با مدیریت نادرست آخوند، ایران در وضعیتی قرار دارد که منابع آب و خاک خود را به سرعت به پایان رسانیده است. شعار گندم بکارید و قرار دادن ایران در وضعیت جنگی باعث شد که بجای توجه به آبادی جنگلها و مراتع ، این منابع غنی و حساس ایران به تاراج بروند و طبق آمار نزدیک به ۷۰ درصد جنگلها و مراتع ایران ویران شده است. زمینهای جنگلها به ویلاها و باغشهرهایی برای آقازادگان سپاه تبدیل شده و هیچ کس هم پاسخگوی سیلابهای ناشی از انهدام مراتع و جنگلها نیست.
هزینه میلیاردها دلار به بهانه صدور انقلاب!
بجای توجه به مردم فقیر و مفلوک داخل کشور ، آخوند به کشورهای همسایه و بخصوص شیعه گرایی پرداخته است. میلیاردها دلار از جیب ملت ایران بدون هیچ درنگ و مسئولیتی به خارج از ایران انتقال یافته و صرف هزینه کردن در صدور انقلاب کذایی شان شده است. جالب است که پس از ۳۸ سال هیچ موفقیتی در این زمینه بدست نیاوردند و فقط آبروی ملت ایران و هویت ایرانی را در میان کشورهای همسایه را برده اند.
ساختن ضریح طلا، بیمارستان و حوزه و حسینیه که چیزی پیش پا افتاده است. دولت ایران کل جنوب لبنان را آباد نموده است و مردم جنوب لبنان از مردم ایران بسیار سپاگزارند که با وجود فقر و فلاکت خود، میلیاردها دلار به لبنان داده اند.
سپاه قدس و فعالیتهای برون مرزی آن هم یک بار هزینه میلیارد دلاری بر گردن ملت ایران است.

دولت ایران کل جنوب لبنان را آباد نموده است و مردم جنوب لبنان از مردم ایران بسیار سپاگزارند که با وجود فقر و فلاکت خود، میلیاردها دلار به لبنان داده اند.
سپاه قدس و فعالیتهای برون مرزی آن هم یک بار هزینه میلیارد دلاری بر گردن ملت ایران است.
انهدام صنعت نوپا و کشاورزی
صنعت نوپای ایران که در دهه ۵۰ تازه آغاز به بازاریابی در کشورهای همسایه کرده بود امروز کجاست؟ هر روز خبری تازه از تعطیلی کارخانه ای را می شنویم. برندهای ایرانی ارج ، آزمایش و پارس امروز کجایند؟ این کارخانه ها با مدیریت دزد و لاابالی آخوند و سپاه به ورشکستگی رسیدند و هزاران کارگر ایرانی در حالی بیکار شدند که حقوق ناچیز خود را در ماههای آخر تعطیلی کارخانه هم بدستشان نرسیده بود! صنعت نساجی ایران که روزگاری با ترکیه رقابت می کرد ، امروز وجود خارجی هم ندارد! اینها همگی بخاطر مدیریت برادران سپاهی است که تنها به جیب خود می اندیشند و از بیکار شدن کارگران ککشان هم نمی گزد!
با ۲۲۰ دلار دستمزد چه می شود کرد؟
از یک سوی بیکاری بیداد می کند و بسیاری از کارگران ایرانی جرأت ندارند دم بزنند و از وضعیت فلاکت بارشان بگویند، چرا که از اخراج شدن می ترسند. از سوی دیگر باید پرسید با ۲۲۰ دلار دستمزد چگونه می توان یک خانواده را اداره کرد؟ این مقدار تنها به اجاره مسکنی مخروبه کفایت می کند و برای گذران هزینه های سرسام آور خانواده ها هرگز کافی نیست. کسانی که درباره کودکان کار، فحشای گسترده در تهران و شهرهای بزرگ و همچنین بیسوادی چند میلیون کودک سخن می گویند چرا راه دور می روند ؟ علت العلل همگی این مشکلات این حقوقهای پایین به سرپرستان است.
علاوه بر حداقل دستمزد بسیار پایین فقط ۲۲۰ دلار ، تعداد زیادی از کارگران و حتی کارمندان جزء با قراردادی صوری و موقتی مشغول به کار هستند که حتی این کف دستمزد هم بدستشان نمی رسد. بعنوان نمونه چندین هزار منشی زن با مدارک دانشگاهی در تهران مشغول بکارند. کار که چه عرض کنیم … بیگاری و برخی خود فروشی.

در چنین جامعه ی لرزان و شکننده ای که افراد برای گذران زندگی براحتی دیوارهای آن جامعه را خراب نموده اند، در چنین اوضاعی که بنیان خانواده ها با روسپیان ارزان قیمت و مواد مخدر ارزانتر از غذا رو به ویرانی است، گشتن بدنبال مقصر اصلی چندان سخت نیست! نیازی به میز گرد و بررسی هم نیست. این مصیبتها حاصل ۳۸ سال مدیریت آخوند و سپاه است.
نتایج اجتماعی سنگین در آینده کشور
این مشکلات اقتصادی سهمگین در نهایت به مشکلات اجتماعی منجر خواهد شد. بنا به آمار میدانی، در تهران حدود ۵۰ هزار روسپی مشغول به کارند. اگر به این آمار ، روسپی های گذری و نیمه وقت را اضافه نمایند شاید به بیش از صد هزار روسپی برسیم! مصداق این آمار دهشتناک را هر روز و با گذر از چند خیابان تهران عیناً می توان دید! زورگیری ، قاچاق مواد مخدر و ساخت مشروبات تقلبی را هم به این اضافه نمایید!
در چنین جامعه ی لرزان و شکننده ای که افراد برای گذران زندگی براحتی دیوارهای آن جامعه را خراب نموده اند، در چنین اوضاعی که بنیان خانواده ها با روسپیان ارزان قیمت و مواد مخدر ارزانتر از غذا رو به ویرانی است، گشتن بدنبال مقصر اصلی چندان سخت نیست! نیازی به میز گرد و بررسی هم نیست. این مصیبتها حاصل ۳۸ سال مدیریت آخوند و سپاه است. تا این کشور را اینها اداره نمایند اوضاع به همین منوال خواهد بود. تغییر اوضاع هم بدون تغییر هرم قدرت ممکن نیست.