پیش گفتار:
بیگمان آخوند، رمال و جادوگری است که عمر طولانی و پراز فساد خود را با پرو بال دادن به مرگ افراد و وعده چندش آور و دروغین بهشت کذائی، مردم ساده دل و ناآگاه کشورمان را گوسفند وار به دنبال خود کشیده است. این شعبده بازی و یا به گفته دیگر سیاست و تز دکترای آخوندی ملت ما را در بند زنجیر خرافات مذهب اسیر، اندیشیدن و تلاش و کوشش را از او گرفته، و او را چون دلقکی بی اراده به دنبال آخوند راه انداخته است.
شوربختانه نجات از طلسم آخوندی چون راه تعقل بسته شده امکان پذیر نیست و چاره آدمک های مسلمان کشورمان ادامه راه آخوند به امید دست یافتن بهشت کذائی تا لحظه مرگ و نیستی است. البته پس از مرگ و نابودی هم وطن، بازهم راه سودجوئی و کلاهبرداری آخوند برای فروش بهشت رؤیا و آرزوی زود باوران با مراسم مذهبی دفن مردگان، برگزاری مجلس ختم، شب سوم، شب هفتم، چهلم، مراسم پنجشنبه ها, مراسم هرساله، آبشخور و نان دانی آخوند همچنان ادامه دارد.
سقوط هواپیمای دیگر:
چنین گفته شده که هواپیمای ATR72 آنهم ازشرکت آسمان که کمترین ضمانتی در امنیت و بررسی تکنیکی آن در اختیار نیست،امروز ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ از تهران به سوی یاسوج در جنوب غرب ایران درپرواز بوده، در یکی از کوهها و دره های سمیروم سقوط کرده است. البته امکان سقوط هواپیما به ویژه هواپیماهای خصوصی مانند آسمان که کمتر به وسیله کارشناسان بین المللی مورد بررسی و آزمایش و اطمینان از امنیت آن به دست نیامده هرزمان قابل پیش بینی است. به ویژه آن که ساخت اینگونه هواپیماها به ۲۵ پیش بر میگردد. دراین مدت طولانی صاحبان و دست اندر کاران آنها همه گونه بارکشی بدون پاسخگوئی را از آن به عمل آورده اند و بی تردید پیکر درست و سالمی از آنها نمانده است.
پیدا کردن لاشه هواپیما:
از آنجا که در منطقه احتمال سقوط هواپیما برف می بارد و از دید وزیر راه و مسئولین هواپیمائی تا ذوب شدن برفهاامکان جستجو و پیداکردن هواپیما نیست، فعلن به توصیه آقای آخوند زاده وزیر راه که خود آخوندی بیشتر نمی باشد، با خواندن چند سوره مانند آیت الکرسی، دوازده امام و مانند آن، پیداکردن لاشه هواپیما و احیاناً نجات و درمان جان چند مسافر زنده مانده به کرام الکاتبین واگذار شده و آخوندهای محترم و خوش قلب ما برروی منبرها به توصیه صاحب روزه خوانیها، با خواندن دعاهائی برای دروغ بودن قضیه سقوط هواپیما و تندرستی مسافران را از ایزد منان خواستار شدند و چنان آرزوکردند که مردگان در این سانحه غیر قابل اجتناب (البته در حکومت آخوندی هیچگونه سانحه و مرگ زود رسی قابل پیشگیری نیست) را هرچه زودتر به بهشت روانه کنند.
حکایتی از حاکم مشهد:
( 👅 @khabgah_85 )
حاکمی در مشهد رسم بنهاد هر که از مسافران وساکنان دزدی کند آن شخص را سوار بر الاغ به مدت یک هفته در شهر بگردانند.
این گذشت تا که شخصی از دیگری حلوا بدزدید و بخورد. به جرم دزدی به محکمه اش بردند و چون محکوم شد طبق حکمِ حاکم سوار بر الاغی او را در شهر بچرخانیدند و مردم در کوچه و بازار با دیدن آن حالت بسیار هیاهو بکردند.
هنگام چرخاندن نگهبان از دزد پرسید: بسیار سخت میگذرد؟ دزد گفت “نه !حلوا را که خوردم، الاغ را هم که سوارم،مردم هم که شادی میکنند و شادند، از این بهتر چه هست؟!”
این حکایتی است شیرین از احوال مملکت !زیرا بیت المال را که میخورند، بنز را هم سوارند، ملت نیز خوشحال و جوک میسازند و می خندند.
خداوندا، (حال که همه چیز را به نفع آخوند جل پشت از ماگرفتی، دست کم این شادی و آرامش را از ملت ما مگیر!
ماهیت جمهوری اسلامی:
جمهوری آخوندی اسلامی رژیمی است که در استاندارد و معیار خود، آرامش و زندگی و دنیای مردم را از آنان گرفته، همه جا را برآنان تیره و تار و جهنم ساخته، و به جای همه چیز، همگان را نوید و وعده بهشت داده است. زیرا آخوند معتقد است که: “سیلی نقد به از حلوای نسیه است “.
حکومت اسلامی با مرگ و نابودی همگان آغاز می شود، و با تن پروری، غارتگری، و تجاوز همه جانبه آخوند در هرزمینه به پایان می رسد.
چنانکه در کشور ما از چهار دهه پیش با روی کار آمدن خمینی و خامنه ای ابر جنایتکار، و خانواده های غارتگرشان مسآله مرگ و نابودی مخالفان آخوند همه گونه، همه جا. و همه گیر شد و در مرحله نخست قرار گرفت.
سیاست خارجی و بین المللی این رژیم نیزبر مبنای آرزوی نابودی و مرگ مردمان و کشورهای دیگر گذاشته شد. “مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر کشورهای همسایه عربی، و آتش زدن و پایمال کردن پرچم هاکه نشانه افتخارآمیز مردمان هر کشور می باشد. از تز دکترای رژیمسرچشمه می گیرد.
کشتن و حمله به مخالفین سیاسی و رقیبانی که مورد دوستی و محبت مردم قرار داشته اند تزسیاسی دیگر این رژیم بوده است. نمونه زنده و مشخص آن کشتن وحشیانه دکتر شاهپور بختیار، فریدون فرخ زاد، داریوش و پروانه فروهر، دکتر صادق شرفکندی، صدها هم وطن یهودی، و گروه دیگری از ایرانیان بیرون و درون کشور همواره از سیاست ننگین رژیم آخوندی بوده است.
از آنچه گفته شد:
هواپیمای ATR72 آنهم ازشرکت آسمان که کمترین ضمانتی در امنیت و بررسی تکنیکی آن در اختیار نیست، تعمیرو سرویس درستی نداشته پس از ۲۵ سال بارکشی در زیر پای افراد غیر مسئول و ناآشنا ،امروز ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ از تهران به سوی یاسوج در جنوب غرب ایران درپرواز بوده، در یکی از کوهها و دره های سمیروم سقوط کرده است.
اگر به شمار و دلیل سقوط هواپیماها در این چهار دهه سواری آخوند بر ما و سرنوشتمان خواهید دید که ما از اینگونه نظرها مانند کشتار مدام و حیوانی آخوند از ملت به خواب رفته و ناتوان ایران در جهان امروز با مقایسه با کشورهای دیگر جهان به مراتب بیشتر و دردناک تربوده و ما در ردیف نخست قرار گرفته ایم.
ازآنجا که نهایت و بالاترین درجه پیشرف رژیم اسلامی با قبضه و تصرف زندگی دنیائی مردم ایران و حواله دادن بهشت خیالی جهان دیگر است، هم میهنان ما نمی توانند کمترین توقع و آرزوئی در این جهان داشته و باید به امید فردای قیامت باشند.
نکته پایانی:
سیاست ضد مردمی و بی تفاوتی رژیم ضد انسانی اسلامی نسبت به جان و اموال ملت ایران موجب گردیده که میزان کشت و کشتار چه از طریق اعدام مخالفین و رقیبان سیاسی، نژاد پرستی و کینه توزی با دیگر باوران مذهبی و یا تصادف در جاده ها و مرگ و میر با سقوط هواپیما در جهان کم نظیر و بدون رقیب بوده و باید هرزمان در انتظار شنیدن و برخورد خبر مصیبت باری باشیم.