مشروعیت نفتی
چه اندازه از مشروعیت ایران نفتی است؟ مشروعیت داخلی و خارجی ایران بشدت وابسته به دلارهای نفتی آن است. اگرچه ارزش کاربردی نفت و سهم کشورهای نفت خیز از بازار انرژی در دو دهه گذشته کاهش چشمگیری داشته است، اما نفت همچنان بازیگری مهم در سیاست و دیپلماسی است.
نمونه بارز این تاثیر دلارهای نفتی را می توان چشم پوشی امریکا از تأیید دخالت عربستان سعودی و سران آن در ماجرای یازده سپتامبر بود. آنچه همواره باعث شده است که ارتباط شاهزاده های سعودی با ماجرای یازده سپتامبر نادیده گرفته شود همانا دلارهای نفتی شیوخ سعودی است. در مورد دیگر دبیر کل سازمان ملل از محکوم کردن کشتار یمن کناره گیری نمود چرا که عربستان تهدید نموده بود که کمکهای خود را به این سازمان قطع خواهد نمود.
بنابر این ، ایران هم بعنوان یک کشور نفت خیز از مشروعیت و مصونیت دیپلماتیک نفتی برخوردار است. این همان چیزی است که در مجامع بین المللی به ایران کمک نموده با وجود فتنه انداز در خاورمیانه و با وجود نقض حقوق بشر ، همچنان روابط خوبی با اروپا ، چین و ژاپن داشته باشد. البته روابط نفتی!
افزون بر روابط خارجی نفتی ایران ، حکومت جمهوری اسلامی از این دلارهای نفتی برای سرکوب مردم ، تطمیع و ایجاد تفرقه در میان مردم ایران بهره خوبی برده است. میزان بودجه امنیتی و تبلیغاتی رژیم جمهوری اسلامی بسیار هنگفت است. بدین معنی که هرساله میلیاردها دلار در داخل برای ایجاد امنیت داخلی و جلوگیری از اعتراض مردم هزینه می شود. هزینه های که حکومت ایران برای تشکلهایی مانند بسیج و سازمانهایی مانند صدا و سیما و حوزه علمیه انجام داده است عمدتاً هزینه هایی در جهت ایجاد امنیت و فریب دادن اقشار مختلف بوده است.

انتخابات در جمهوری اسلامی یک ویترین و دکور برای نمایش مشروعیت خود است. اگرچه مردم داخل ایران از دکوری بودن خیمه شب بازی انتخابات آگاهند ولی همواره فریب ملا را خورده اند و با هر روش که شده رژیم این عوام را به پای صندوق رأی کشانیده است.
مشروعیت دکوری (خیمه شب بازی انتخابات!)
انتخابات در جمهوری اسلامی یک ویترین و دکور برای نمایش مشروعیت خود است. اگرچه مردم داخل ایران از دکوری بودن خیمه شب بازی انتخابات آگاهند ولی همواره فریب ملا را خورده اند و با هر روش که شده رژیم این عوام را به پای صندوق رأی کشانیده است.
مردم ایران از آغاز انقلاب فریب آخوند را خوردند. امروز هم آخوند با تردستی و سیاه-بازی بخوبی مردم ایران را فریب داده است. هر انتخابات یک لولوی سر خرمن می آورند تا مردم بپای صندوق کشیده شوند! علاوه بر این ، وعده و شعار که مالیات ندارد! هنوز هم پس از ۴ دهه وعده آب و نان بسیاری از عوام را فریب می دهد. بسیاری از مردم متوجه نیستند که انتخابات اثری در سرنوشتشان ندارد، چرا که اداره کشور بدست رهبر است. در زمان خاتمی و احمدی نژاد نظر ملوکانه خامنه ای بر ادامه غنی سازی هسته ای بود. اگر خامنه ای به احمدی نژاد می گفت که غنی سازی را پایان دهد، بی شک او اینکار انجام می داد.
همچنین در سیاستهای اقتصادی، آن ارگانی که اقتصاد ایران را قبضه کرده است ، بیت رهبری و سپاه است که هیچ کاری با دولتها نداشته اند و بدون توجه به دولتها اقتصاد ایران را به فساد و قهقرا کشانیدند.
با این وجود رژیم همواره به یک مشروعیت داخلی و خارجی بصورت ویترین نیاز دارد و دوست و دشمن را با آن فریب دهد و یا لا اقل بر آن تکیه نماید . این ویترین چیزی نیست بغیر از انتخابات.

این نمایش انتخابات به یک نمایش تکراری احمقانه بدل شده است و بسیار جالب است که رسانه هایی مانند بی بی سی و صدای امریکا بخوبی برای روحانی تبلیغ می کنند و مردم را از امثال رئیسی و بقایی می ترسانند. طبیعی است که در هر حال برنده اصلی انتخابات همواره خامنه ای است. او همواره توانسته است مشروعیت نظامش ر به رخ جهانیان بکشد و هیچ دولتی هم یارای تغییر سیاستها را بغیر از نظر ملوکانه او نخواهد داشت.
ایجاد خیمه شب بازی با ورود رئیسی
لولوی سر خرمن! جناب رئیسی وارد این خیمه شب بازی شدند و مردم را ترساندند. آیا همگی ما فراموش کرده ایم که برجام همان سیاست «نرمش قهرمانانه » رهبر بود؟ آیا تصویب آن به فرمان رهبر در ۱۸ دقیقه چیزی غیر از این بود که کل ماجرای برجام از آخور آقاست؟ چگونه کسی باور می کند که سیاستهای ایران را کسی غیر از ولی فقیه نادان تعیین نموده است؟ البته اگر بتوان نام اخلال ، خیانت و خرابکاری را “سیاست ” گذاشت.

جناح بازی جمهوری اسلامی بسیار خنده آور است. حسن روحانی یکی از نیروهای امنیتی سالهای جنگ براحتی توانست بعنوان یک جناح مقابل خامنه ای رأی مردم را جلب کند ! رفسنجانی و اصلاح طلبان هر چه بعنوان نظام اسلامی است را قبول داشتند
جناح بازی جمهوری اسلامی بسیار خنده آور است. حسن روحانی یکی از نیروهای امنیتی سالهای جنگ براحتی توانست بعنوان یک جناح مقابل خامنه ای رأی مردم را جلب کند ! رفسنجانی و اصلاح طلبان هر چه بعنوان نظام اسلامی است را قبول داشتند، تبعیت از خامنه ای ، تأکید بر دشمنی با اسرائیل ، دخالت حکومت و سپاه در اقتصاد ، فشار بر مردم بعنوان شریعت اسلام و وجود زندانی سیاسی چیزهایی است که میان همگی جناحها کمابیش مشترک است. اگرچه امروز اصلاح طلبان در فشارند ولی فراموش نکنیم که رقابت اینها درون نظام است و هیچ کدام حاضر به رسمیت شناختن مردم ایران در تعیین سرنوشت خود ، آزادی عقیده و بیان و برابری دینی ، نبوده اند.
این نمایش انتخابات به یک نمایش تکراری احمقانه بدل شده است و بسیار جالب است که رسانه هایی مانند بی بی سی و صدای امریکا بخوبی برای روحانی تبلیغ می کنند و مردم را از امثال رئیسی و بقایی می ترسانند. طبیعی است که در هر حال برنده اصلی انتخابات همواره خامنه ای است. او همواره توانسته است مشروعیت نظامش ر به رخ جهانیان بکشد و هیچ دولتی هم یارای تغییر سیاستها را بغیر از نظر ملوکانه او نخواهد داشت.

این نمایش انتخابات به یک نمایش تکراری احمقانه بدل شده است و بسیار جالب است که رسانه هایی مانند بی بی سی و صدای امریکا بخوبی برای روحانی تبلیغ می کنند و مردم را از امثال رئیسی و بقایی می ترسانند. طبیعی است که برنده اصلی انتخابات همواره خامنه ای است.
آیا مشکل اصلی مردم آب و نان است؟
آب و نان ، بهتر بگوییم «اقتصاد» آشکارترین مشکل مردم ایران پس از ایجاد نظام اسلامی بوده است. اما بدون یک نظام درست سیاسی، این مشکل همواره پابرجا خواهد بود. نبود آزادی بیان و ایجاد هزاران پایگاه و ارگان برای تبلیغ نظام و ایجاد امنیت در برابر مردم هزینه های گزافی داشته است. همچنین بی لیاقتی و دزد صفتی آخوند و سپاهان باعث شده است که ثروتهای مردم ایران به خارج منتقل شود و ایران در عین فروش بسیار بالای نفت ، روز بروز فقیر تر شود.
بنابر این اگرچه اقتصاد بیمار ایران بصورت یک دمل چرکی در معرض دید همگان است ولی مشکل از جای دیگری است. ویروسی بنام جمهوری اسلامی به جان ایران افتاده که دمل چرکی آن اقتصاد بیمار شده است.
اگر بخواهیم بدنبال ریشه ها بگردیم ، بی گمان ، نظام من در آوردی ولایت فقیه معضل اصلی مردم ایران است که با هیچ انتخاباتی کنار نخواهد رفت و تنها را تغییر آن مقابله و دشمنی با آن است و نه همراهی با آن. آب و نان هم بدون وجود سیستم سکولار و دموکرات به سفره های مردم ساده دل نخواهد آمد. چرا؟ چون مافیای قدرت این تو در توی نظام را برای قبضه کردن ثروت و اقتصاد ملی ایجاد نموده. حال چه خامنه ای باشد و چه رفسنجانی مانند آن.
بنابراین هرگونه صحبت درباره این جناح و آن جناح، این شخص و آن شخص ، یک تبلیغ برای نظام دیکتاتوری ولایت فقیه است.