معجزه من: حضرت ایوب، اسم قلم مخصوص سهراب بود…!۵
پسرعمویی داشتم به نام سهراب، که همسن من بود، اما چون چند سال رد شده بود، هنوز کلاس چهارم دبستان بود! ما دو نفر، بسیار با هم صمیمی بودیم، و زمانی که من اخراج شدم، او هم امتحاناتش تمام شده بود، چون امتحان مدارس دبستان، زودتر تمام می شد. به پیشنهاد او، قرار شد که از مدیر مدرسه انتقام بگیریم!