یکی از دلایل زن ستیزی مسلمانان، تُهی بودن اسلام از عشق به بانوان است ۲۴

در تاریخ صدر اسلام و بعد از آن، هیچگاه یکی از سران و بزرگان مسلمان نسبت به زنی، جز شهوت و هوس و احساسات جنسی، حس دیگری نداشته است. در اسلام ناب محمدی، زنان به قدری پست و ناچیز شمرده شده اند که مردان مسلمان، بانوان را لایق عشق ورزیدن و دل بستن نمی دانند؛ چرا که نگاه مردان مسلمان به هر زنی، نگاهی ابزاری و شهوانی است.

یک مرد مسلمان، همسر خود را چون کالایی می بیند که وظیفه ارضای جنسی وی را دارد و همینکه آن کالا، سنی ازش گذشت و فرسوده گشت، مرد مسلمان به دنبال کالایی تازه تر و زیبا تر می رود؛ بیشتر مردان مسلمان در یک زمان، با چندین بانوی مختلف همبستر شده و تا جایی که توانایی مالی شان به ایشان اجازه می دهد، همواره بانوان تازه ای را وارد حرمسرای خویش می کنند.

فرتور زن ستیزی اسلامی را به روشنی بیان می کند، تنها مسلمانان هستند که زنان و همسران خویش را به چشم قوری، صندلی و دیگر وسایلی که خریده اند و در خانه شان موجود است نگاه می کنند. فرتور آثار خانم شادی غدیریان می باشد.

فرتور زن ستیزی اسلامی را به روشنی بیان می کند، تنها مسلمانان هستند که زنان و همسران خویش را به چشم قوری، صندلی و دیگر وسایلی که خریده اند و در خانه شان موجود است نگاه می کنند. فرتور آثار خانم شادی غدیریان می باشد.

این تراژدی ضد انسانی تنها به مسلمانان معمولی ختم نمی شود و به قول معروف؛ “این خانه از پایه ویران است”. پیامبر اسلام به خاطر پول و سرمایه و شهرت خدیجه، با اینکه خدیجه ۱۵ سال از وی بزرگتر بود، با او ازدواج کرد. وی نه تنها به عایشه شش ساله رحم نکرد، بلکه در نُه سالگی با وی همبستر شد! تمام ستون های اسلام روی زن ستیزی و شهوت رانی بنا شده است؛ پیامبر اسلام در کارنامه سیاهش بارها ثابت کرده که یک پدوفیل یا بچه باز و صد البته زنبازه و شهوت ران و در واقع یک بیمار جنسی خطرناک است، ایشان حتی به عروس خود نیز رحم نکرده است. داستان این ماجرای خجالت آور از این قرار است:

“زینب زن زید ابن حارثه بود، زید را خدیجه در جوانی خرید و به محمد بخشید. محمد نیز او را آزاد کرد و مطابق رسم تازیان او را به فرزندی پذیرفت، اطرافیان محمد زید را زید بن محمد می خواندند و زید علاوه بر عنوان پسر خواندگی یکی از یاران صدیق و فداکار محمد هم محسوب می شد. زینب دختر عمه محمد بود و خود محمد او را برای زید خواستگاری کرد و چون زید بنده آزاد شده بود زینب و برادرش عبدالله از قبول این خواستگاری اکراه داشتند ولی پس از نزول ساختگی آیه ۳۶ سوره احزاب دیگر نه زینب و نه برادر قادر به نافرمانی نبودند.

پس از این آیه زینب و عبدالله به درخواست محمد گردن نهادند و زینب را برای زید عقد کردند. ولی پس از اندکی محمد که تا به آن روز زینب را ندیده بود؛ چمشش بر زینب می افتد و مهر زینب در دلش می نشیند و در نهایت فرزند خوانده اش را مجبور می کند که زنش را طلاق دهد و سپس محمد زینب را به عقد خود در می آورد!. این روایت ننگین و شرم آور؛ نه تنها از بی اخلاقی و شهوت رانی محمد ابن عبدالله حکایت می کند، بلکه باورهای زن ستیزانه وی را نیز به روشنی، به رخ خواننده می کشد.

زنده یاد صادق هدایت در نگاشته ای به نام “آنچه اسلام به ایران داد” در رابطه با اسلام اینگونه می نویسد: “مسلمان مومن کسی است که به امید لذتهای موهوم شهوانی و شکم پرستی آن دنیا با فقر و فلاکت و بدبختی عمر را بسر برد و وسایل عیش و نوش نمایندگان مذهبش را فراهم بیاورد. همه اش زیر سلطه اموات زندگی میکنند و مردمان زنده امروز از قواننین شوم هزار سال پیش تبعیت میکنند کاری که پست ترین جانوران نمیکنند.

این مذهب برای یک وجب پائین تنه از عقب و جلو ساخته و پرداخته شده. انگار که پیش از ظهور اسلام نه کسی تولید مثل میکرد و نه سر قدم میرفت ، خدا آخرین فرستاده خود را مامور اصلاح این امور کرده! تمام فلسفه اسلام روی نجاسات بنا شده؛ اگر پائین تنه را از آن حدف کنیم اسلام روی هم میغلتد و دیگر مفهومی ندارد. بعد هم علمای این دین مجبورند از صبح تا شام با زبان ساختگی عربی سرو کله بزنند سجع و قافیه های بی معنی و پر طمطرق برای اغفال مردم بسازند و یا تحویل بدهند.”

فرتور یک عده زن مسلمان را با پوشش اسلامی نشان میدهد، گویی یک دسته کلاغ سیاه روی کابل برق  یا شاخه درخت نشسته اند! این برابری و عدالت موجود در اسلام و همچنین نشان دهنده یکسان بودن زنان و مردان در احکام ننگین اسلامی است.!

فرتور یک عده زن مسلمان را با پوشش اسلامی نشان میدهد، گویی یک دسته کلاغ سیاه روی کابل برق یا شاخه درخت نشسته اند! این برابری و عدالت موجود در اسلام و همچنین نشان دهنده یکسان بودن زنان و مردان در احکام ننگین اسلامی است.!

شیعیان تا سخن از عشق و عاشقی می شود؛ به جای اینکه یادی از شیرین و فرهاد کنند، سریع از علی ابن ابوطالب و فاطمه زهرا نام می برند و از این دو نفر، به عنوان بهترین زن و شوهر و زوج عاشق دنیا یاد می کنند؛ دوستان شیعه ما در اشتباهی بزرگ و در تاریکی و نا آگاهی به سر می برند. حقیقت امر این است که این دو کمترین علاقه ای به یکدیگر نداشتند و محمد ابن عبدالله برای اینکه حمایت و شمشیر علی را همواره در کنار خود داشته باشد، دست به یک مبادله تجاری زد.!

ماجرای چگونگی ازدواج علی با فاطمه زهرا را بخوانید و دریابید که واژه های به نام “عشق” در میان تازیان و مسلمانان وجود خارجی نداشته است، پس از اسلام حتی یک داستان عاشقانه توسط نویسندگان و شاعران عرب نوشته نشده است، اسلام شکل دید مردان مسلمان نسبت به زنان را به طرز تأسف آور و شرم باری تغییر داد و “عشق” و “عاشق” بودن، برای همیشه از محدوده فهم و شعور مسلمانان خارج گشت.

عمر و ابوبکر خواستار ازدواج با فاطمه بودند، اما محمد پیشنهاد ازدواج آن‌ها را نپذیرفت و گفت که «امر او با خدا است».علی به سبب فقرش جرأت پاپیش گذاشتن نداشت و این محمد بود که کار را بر علی آسان نمود. محمد به او گفت که علی صاحب زرهی است که اگر آن را بفروشد می‌تواند پول کافی برای مهر فاطمه تهیه نماید. علی با فروش زره و وسایلی دیگر و شتر یا میش حدود ۴۸۰ درهم فراهم نمود که مبلغ خیلی معمولی بود. به توصیه محمد یک سوم تا دو سوم مبلغ خرج عطریات شد و بقیه صرف خرید ضروریات منزل گردید. آنگاه محمد فاطمه را از قولی که به علی داده بود آگاه نمود. بگفته ابن سعد، فاطمه چیزی نگفت و محمد این را نشانه رضا دانست.

بر خلاف فرهنگ غلط مسلمانان و تازیان پس از اسلام، در ایران باستان زنان را همچون خدایان می پرستیدند و ستایش می کردند. در ایران باستان زن نشانه زندگی و زایندگی و شایسته عشق ورزیدن بوده است اما زن در اسلام با هیچ کدام از وسایل موجود در خانه چون میز، یخچال و...فرقی ندارد و مرد به وی عشق نمی ورزد بلکه حس مالکیت دارد.

بر خلاف فرهنگ غلط مسلمانان و تازیان پس از اسلام، در ایران باستان زنان را همچون خدایان می پرستیدند و ستایش می کردند. در ایران باستان زن نشانه زندگی و زایندگی و شایسته عشق ورزیدن بوده است اما زن در اسلام با هیچ کدام از وسایل موجود در خانه چون میز، یخچال و...فرقی ندارد و مرد به وی عشق نمی ورزد بلکه حس مالکیت دارد.

همانگونه که متوجه شده اید، فاطمه تا پیش از مراسم ازدواج، چیزی در رابطه با قرارهای پدرش با علی، برای شوهر دادن وی نمی دانست، محمد روز ازدواج، وی را مطلع می کند و فاطمه متعجب شده و سکوت می کند.! آنگاه محمد سکوت زجر آور فاطمه را نشانه رضایت وی می داند.

علی انسان زنبازه و هوس رانی بود، فاطمه نُه ساله، هر شب مجبور بود تا لباس، شمشیر و دست و پای خونین علی، که حاصل از کشتار سگان و یا مردمان بی دفاع بوده است را بشوید و خواسته های شهوانی وی را نیز بپذیرد.  حال عشقی که شیعیان دو آتشه از آن دم می زنند، کجاست؟. کسی نمی داند و  تاریخ هم خبری از وجود آن ندارد.

زندگی مشترک ایشان به گواه تاریخ، همواره پر از مشکل و دعوا بوده است و فاطمه بارها نزد پدرش محمد، شکایت علی را برده و از تندخویی، خشونت و بد دهنی وی گله کرده است. عشقی در میان آن دو نفر وجود نداشته است، نه تنها میان آن دو نفر، بلکه در نزد تمامی پیشوایان دین اسلام عشق بی معنا و بی مفهوم بوده است. یک مسلمان که زن را به دیده یک کالا می نگرد، به خود می گوید: مگر آدم عاشق صندلی خانه اش می شود که من عاشق زنی باشم؟؟.

به هر روی، زمانی که در یک مسلک، واژه ای چون عشق و فعلی چون عاشقی کردن، پوچ و بی مفهوم باشد، نمی توان از دنباله روان آن مذهب، چیزی بیش از قتل های ناموسی، کتک زدن زنان و دختران، شکنجه دادن همسران و همچنین زنبازی و شهوت رانی و صیغه گری، انتظار داشت.

  • Abazarghafary

    این کس کش پیزوری ، این امام لانتوری ،از جنس مقوا بود //این خواجه ز گه میبود ،اول توی گه دانی ،عقلش ته ان چاه بود//در میان احمق ها ، این جاکش بی کله ، یک امام و آغا بود //توی صف احمق ها ، اشکش دم مشکش بود، این قاتل عقل ها بود //ادامه این شعر بلند به زودی در پای عکس مقوایی امام جاکشی که از جنس گه بود ولی برای (۱۲) بهمن روز ورود( دیو )جماران با مقوا باز سازی کردنش.

  • are diege,  kafi ast in hame mojaseme zan hye ziba ve moghads ro ke jahate sayidan ve esgh varzidan miparastidaim ro ke az zire khak darumede nagah konim ta sabet she ke tazian wahshi ke hich, ma az mesriha ve junaniha ham balatar budim … migi na boro hamin photoshopi ro ke inja gozashti varash dar ve babin che mojaseme haye talayi az in zayandegan moghadas be jande

  • unknown

    واقعا نویسندهٔ این متن یک مریض به تمام معناست

    • Dfghj

      نخیر. شما بی سواد به تمام معنایی

  • Razmjoo Kafar

    من صادقانه از بانو های همدیارم تقاضای پوزش میکنم. 
    ولی! در این دینِ مصییبت زا، خانمها به هیچوجه انسانِ کاملی نیستند و بیشر برای بهره برداری جنسی بکار می ایند.
    نمونه های این ادعا در سراسر عمرِِ نامنزهِ اسلام بچشم می خورند.

     ان اورندهِ فاسدش بارها به چنین عمل زشتی دست زد که تاریخ در هیچ مذهبی نمونه اش را سراغ ندارد. عایشه بخت برگشته فقط نه سال سن داشت که ان رسول الله با حدودی نزدیک به شصت سال ان دختر بچهِ زیبا را به زنی گرفت.
    داشتن کنیز و بقول خودشان دم دستی های تمام امامانِ هوسباز و خلفای منحرفِ اسلام مایعِ ننگ و خجالت بشریت است.

    رزمجو
     

  • Sj_mousavi

    مریضه این بشر… یکی نویسنده رو ببره دکتر.. گناه داره تب کرده.

  • Babak persa

    آنچه که خونخوارخمینی و پس ماندگان چاپلوس و آدمکشان شیعه اسلامی او، به یادگار تاریک، در اندیشه ایرانیان و جهانیان گذاشته اند، همان شناساندن اسلام راستین قرآنی و محمدی و آگاهی یافتن همگان به سرشت اهریمنی ملایان سیاه دل” با داشتن ننگ و بیزاری از فریبکاران تسبیح بدست سبز امامی و شناختن چهره دروغگویان سبزاسلامی است و بس : نه اسلام – نه قرآن – جاوید نام ایران” بابک پرسا ”

  • آنچه که خونخوارخمینی و پس ماندگان چاپلوس و آدمکشان شیعه اسلامی او، به یادگار تاریک، در اندیشه ایرانیان و جهانیان گذاشته اند، همان شناساندن اسلام راستین قرآنی و محمدی و آگاهی یافتن همگان به سرشت اهریمنی ملایان سیاه دل” با داشتن ننگ و بیزاری از فریبکاران تسبیح بدست سبز امامی و شناختن چهره دروغگویان سبزاسلامی است و بس : نه اسلام – نه قرآن – جاوید نام ایران” بابک پرسا ”

  • حرمسرای الهی ، قرآنی، محمدی، بهشتی اسلامی. 

    fraani (دربهشت)توان بدنی انسان درکامیابی از زنان به اندازه صد نفر می گردد. کتاب کنزالعمال، جلد۱۴، ص ۴۶۸
    بهترین چیزهایی که مردم در دنیا و آخرت از آنها لذّت می‌برند، لذت آمیزش و بهره برداری از زنان می‌باشد. (کتا…ب وسائل، جلد۱۴، ص ۴۶۸)

    پیامبراکرم…(ص): همانا بهشتیان به چیزی بیشتراز نکاح اشتها ندارند و لذت نمی‌برند. (کتاب لثالی، ص ۵۰۳)حوری از خیمه خود بیرون آید و روی به تخت مؤمن بخرامد و چون به نزد مؤمن می آید با پانصد سال ازسالهای دنیا همدیگر را بوسه زنند که برای هیچ کدامشان ، خستگی و ملال حاصل نمی گردد. هرمؤمنی را هفتاد زوجه از حوران می دهند و چهار زن از آدمیان، که ساعتی با حوریّه صحبت می‌دارد و ساعتی با زن دنیا و ساعتی باخود خلوت می کند و بر کُرسیها تکیه زده‌اند و بایکدیگر صحبت می‌دارند. (بحارالانوار،ج ۸، ص ۱۵۷، ح ۹۸)بیشتر نهر های بهشتی از نهر کوثر است که در کناره آن دختران نار پستان (مانند گیاه) می‌رویند. در بهشت نهری وجود دارد که در دو طرفش دختران باکره سفید روی و سفید پوش نشسته‌اند و مشغول تغنی (آواز خواندن) هستند. (بحارالانوار،ج۸،ص۱۹۶)دوشیزگان با چنان صدایی می خوانند که خلایق تا کنون چنین صدایی را نشنیده‌اند و این نعمت، بالاترین نعمات بهشتی است این دوشیزگان به تسبیح (ذکر صفات الهی) تغنی میکنند. (بحارالانوارص۱۲۷)هریک ازآن حوریان، هفتاد حلّه پوشیده اند و سفیدی ساق ایشان از زیر هفتاد حلّه معلوم است. از جماع با هر یک ازآن حوریان لذّت صد مرد را می یابد که هریک چهل سال خواهش مجامعت و آمیزش داشته باشند و برایشان میسّر نشده باشد. (بحارالانوار،ج ۸، ح ۲۰۵)پس آن مؤمن با قوّت صد جوان با آن حوری جماع و آمیزش کند و یک آغوش با او هفتاد سال طول می کشد. مؤمن متحیّر می باشد که نظر به کدام اندام حوری بکند، بر روی او یا بر پشت او یا بر ساق او، بر هر اندام او که نگاه می کند از شدّت نور و صفا، روی خود را درآن مشاهده می نماید. پس دراین حال زن دیگری بر او مشرف میگردد که خوشروتر و خوشبویتر از اوّلی است. (بحارالانوار،ج ۸، ح ۲۰۵)هیچ مؤمنی داخل بهشت نمی شود مگر آنکه خداوند غنیّ ، پانصد حوری به او عطا می‌فرماید که با هر حوری هفتاد غلام وهفتاد کنیز نیز می‌باشد که هریک مانند لؤلؤ منثور و لؤلؤ مکنون می‌باشند. (بحارالانوار،ج ۸، ح ۲۰۵)See More

    • Nashenas

      همه را به راه راست هدایت بفرما تا از گمراهی آشکار نجات پیدا کرده

  • Jamshidabd

    طبق کتابهای اسلامی میگویند محمد رسولو لو عایشه را ۶ساله عقد کرد و ۹ساله باهش هم خوابی کرد این یعنی در طول این ۳ سال باهش لاپاهی بازی میکرده

  • lili

    وقتی در تمام ادیان از زن (حوا)به عنوان گمراه کننده پیامبر خدا (آدم) نام برده میشود چه انتظار دیگری میتوان داشت 

  • Musiclove538

    dar ghoran barha khande mishavad agar mosalmani shahid shavad dar behesht horiane zyadi khahad dasht az hame rang !!! ama az zani ke be behesht miravad chizi gofte nashode masalan mardan ziadi khahad dasht !!!!chera??ba dorod 

  • Saeedshajiei

    shoma chenan dastane zendegiye ali o fatema ra tarif mikonid ke engar khodetan dar an zaman anja boddid wa hame chiza ra mididid. shayad hamintori bashad ke migoied amma hich chizi dalil bar bodanash ham nadarid. beharhal zanan ra man mitawanam ba tajrobeye khodam begooyam ke az mardan behtar wa latiftar nistand ke hich hatta dar khaili az mawaghe ham badtar wa bimarefat tar wa sangdel tar az mardan ham mishwad nam bord ke hastand wa hamchin ashi garmtar az kase nistand .

  • Ahuman

    hala hame ina be kenar madrake inharfa kojas?????? roo hava ke nemishe goft in dorost mige

  • دوست من سلام. پیش از نگاشتن نظر خودم، لازم است موضع خودم را مشخص کنم : بنده هیچ دلبستگی یا اعتقادی به هیچ دین موهوم الهی و غیرالهی ندارم و تمام آنها و پیروانشان را تماما خرافه و خرافه پرست میدانم.
    از مطالبی که مینگارید کمال تشکر را دارم؛ اما خواهشمندم از نگاشتن مطالب بدون سند پرهیز کنید. چرا که این گونه مطالب نه تنها اعتباری به شما نمیدهند، که به ابزاری علیه خودتان بدل میگردند. مطلب حاضر، نمونه‌ای از  این دست مطالب است…
    باز هم ممنون از شما

  • Ahadi_yasamin

    حضرت
    فاطمه زهرا(س) بانوى یگانه و الگوى انسانیت، در مکتب تربیتى اسلام و در
    محضر پیامبر اکرم(ص) پرورش یافت؛ سپس قله‏هاى ایمان، پارسایى، آگاهى، اخلاق
    و فضایل انسانى را درنوردید و به اوج کمالات معنوى و مقامات عالیه الهى
    رسید. آن بانوى فرزانه، به یک معنا نزدیک‏ترین فرد به پیامبر خدا
    بود و میان آن دو رابطه‏اى ویژه و بى‏نظیر بر محور ایمان و دوستى و دشمنى
    الهى وجود داشت که قلم و بیان، از بیان آن ناتوان است. پیش از پرداختن
    به چگونگى رفتار پیامبر گرامى اسلام با دختر گرانقدرش فاطمه زهرا(س) و بیان
    علت و انگیزه آن، طرح چند نکته مقدماتى، مناسب است:

    اوّل: تفاوت ارزش‏هاارزش‏ها
    و فضیلت‏ها در فرهنگ‏ها و جوامع گوناگون بشرى، متفاوت است. برخى، ارزش
    انسان را در ثروت و مال، و بعضى دیگر در برترى نژادى و قومى مى‏دانند و …
    . دین مقدس اسلام روى تمامى ارزش‏هاى کاذب و پندارى، خط بطلان کشیده و
    ارزش واقعى انسان را در داشتن ایمان، پارسایى، صفات و ارزش‏هاى والاى
    انسانى دانسته است. قرآن کریم مى‏فرماید: «اِنَّ اکرمکم عند اللَّه اتقیکم؛(۱) گرامى‏ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست.»
    دوم: ناهمگونى محبت‏انگیزه
    و چرایىِ محبت و دوستى اولیاى الهى و مقربان درگاه خداوند نسبت به دیگران
    حتى فرزندان و نزدیکان، با محبت و علاقه انسان‏هاى عادى و معمولى متفاوت
    است. محبت اولیاى الهى با انگیزه‏هاى نفسانى و شهوانى و عاطفى صرف
    نیست، بلکه محبت و ارادت‏شان خالص براى خداست. از این‏رو محبت غیر خدا را
    در دل راه نمى‏دهند و اگر به غیر خدا هم عشق مى‏ورزند، خاستگاه آن، محبت به
    خداوند است.
    سوم: دوستى در راه خدا

    پیامبر
    اسلام، رسول خدا و شخصیت الهىِ بى‏نظیرى است که گفتار، رفتار و تمامى
    برخوردهاى آن بزرگوار، الهام گرفته از خداوند است. داراى مقام عصمت بوده،
    معیار حق و باطل، میزان درستى و نادرستى اندیشه‏ها، گفتارها و عملکردهاست.
    داورى ایشان براساس عدالت و حق است، و رفتار او جز بر پایه واقع‏نگرى و
    واقع‏بینى استوار نمى‏باشد. از این‏رو نباید سخنان حکیمانه و والاى
    پیامبر در باره بانوى نمونه اسلام و یا رفتارها و برخوردهاى بى‏نظیر و پر
    رمز و راز با او را برخاسته از عواطف و احساسات پدرى پنداشت، چرا که حضرت
    دختران دیگرى به جز فاطمه(س) داشت که بزرگ‏تر از ایشان بودند و آنها را نیز
    دوست مى‏داشت و به آنها محبت مى‏کرد، اما با هیچ یک از آنها چنین رفتار
    سراسر از مهر و احترام و پرعاطفه را نداشت. نیز نباید سخنان و رفتار
    حضرت در باره دخت گرامى‏اش را تعریف و تمجیدهاى ساختگى و پر از زیاده‏گویى و
    مبالغه‏آمیز دانست، چرا که پیامبر، شخصیت والا و وارسته‏اى است که خداوند
    به صداقت و راست‏گفتارى‏اش گواهى مى‏دهد: «و ما یَنْطِقُ عن الهوى اِن هو
    الّا وحى یوحى؛(۲) و از روى هوا و هوس سخن نمى‏گوید. آنچه که مى‏گوید، جز
    وحى که بر او نازل شده، نیست.»چهارم: کمالات و شخصیت دخت پیامبرروایاتى
    که در باره جایگاه والا و ارزشمند و ویژگى‏ها، نیز محبت و رابطه صمیمانه
    پیامبر با دخترش فاطمه(س) وارد شده است، هم در منابع مورد قبول و اعتماد
    شیعه به فراوانى وجود دارد و هم در کتاب‏هاى روایى معروف و مورد اطمینان و
    صحیح اهل سنّت، که نشانگر این نکته است که با وجود تمامى تبلیغات مسموم و
    فریبکارانه بر ضد خاندان پیامبر(ص) و به راه انداختن جوّ سانسور و حذف و
    جلوگیرى از انتشار و پخش روایات مربوط به مدح اهل بیت، نیز سرکوب شدید
    دوستداران و اندیشوران این خاندان، باز روایات زیادى در بیان جایگاه والا و
    باعظمت دخت گرانقدر پیامبر، نیز رفتار ملاطفت‏آمیز و دوستى خاص آن حضرت با
    حضرت زهرا در منابع روایى اهل سنّت وارد شده، به کتاب‏هاى معتبر و صحیح
    آنها راه یافته است. خداوند اراده کرده است که با وجود همه دشمنى‏ها،
    لجاجت‏ها و روحیه انتقام‏گیرى، نام و بزرگى این خانه را ارج دهد. خدا به
    پیامبر گفته است: «و رفعنا لک ذکرک؛(۳) نام و آوازه تو را بلند کردیم.»

  • Ahadi_yasamin

    فاطمه (س) در غدیر خم

    محققین اهل سنت و شیعه در کتب خود از حضور حضرت فاطمه
    (س) در حجه الوداع یاد کرده اند و این موضوع حضور ایشان را در آخرین حج
    پیامبر عظیم الشأن اسلام اثبات می نماید. محمد حسین هیکل  از مورخین و
    نویسندگان شناخته شده اهل سنت در کتاب “زندگانی محمد(ص)” در وقایع مرتبط با
    حجة الوداع چنین آورده است: “علی(ع) از یمن بازگشت …  وقتی به مکه رسید
    پیش فاطمه (س) رفت و دید که او احرام خود را گشوده است”در کتب دیگر محققین
    عامه نیز حضور دخت رسول الله در آخرین حج ایشان نقل گردیده است. این امر
    استناد برآن دارد که فاطمه(س) بطور حتم و یقین در بازگشت از حج در غدیر خم
    در میان جمعیتی بوده اند که ناظر بر انتخاب الهی همسرش علی بن ابیطالب(ع)
    به مقام ولایت و جانشینی رسول الله بوده اند.در احادیث مورد استناد در کتب
    محققین شیعی نیز احادیثی موجود است که بطور واضح حضور ایشان را در غدیر خم
    بیان می دارد. از جمله این حدیث که مرحوم دشتی در کتاب خود از فاطمه(س) نقل
    مینماید:

    “قالت
    فاطمة: واعَجَباه أَنَسیتُمْ یَوْمَ غَدیرِ خُمٍّ؟ سَمِعتُ رَسُولَ اللهِ
    یَقُولُ: علیٌّ خَیرُ مِنْ اُخَلِّفُهُ فیکُمْ. وَ هُوَ الإِمامُ وَ
    الخَلیفَة ُ بَعدی، وَ سِبطایَ وَ تِسعَة ٌ مِنْ صُلبِ الحُسَینِ (ع)
    أَئِمَّة ٌ أَبرارٌ، لـَئن اِتَّبَعتُمُوهُم وَجَدتـُمُوهُمْ هادینَ
    مَهدییِّنَ، و لـَئِنْ خَالـَقتـُمُوهُمْ لـَیَکوُنُ الإِختِلافُ فیکـُمْ
    إِلی یَوْمِ القِیامَةِ؟

    شگفتا! آیا روز عید غدیر خم را فراموش کرده اید؟

    شنیدم که پیامبر گرامی اسلام فرمود: علی بهترین کسی است که او را جانشین
    خود در میان شما قرار می دهم. علی علیه السلام امام و خلیفه بعد از من است
    و دو فرزندم، (حسن و حسین علیه السلام)و نه نفر از فرزندان حسین علیه
    السلام پیشوایان و امامانی پاک و نیکند.

    اگر از آنها اطاعت کنید شما را هدایت خواهند نمود و اگر مخالفت ورزید، تا روز قیامت بلای تفرقه و اختلاف در میان شما حاکم خواهد شد.”

  • Ahadi_yasamin
  • Ahadi_yasamin
  • Ahadi_yasamin

    فاطمه فاطمه است!!! (بخش اول )فاطمه پاره‌ای از تن من است، هرکه او را بیازارد مرا آزرده است و هرکه مرا بیازارد خدا را آزرده است …
     
    این همه تکرارها چرا؟ چرا پیغمبر اصرار دارد که این همه از دختر کوچکش
    ستایش کند؟ چرا اصرار دارد که در برابر مردم او را بستاید و همه را از محبت
    استثنائی‌اش به وی آگاه سازد؟ و بالاخره چرا اینهمه بر “خشم” و “خشنودی”
    فاطمه تکیه می‌کند و این کلمه “آزردن” را چرا درباره او اینهمه تکرار
    می‌کند؟ پاسخ به این “چرا”ها، گرچه بسیار حساس و خطیر است، روشن است، تاریخ
    همه را پاسخ گفته است و آینده، عمر کوتاه چند ماهه فاطمه پس از مرگ پدر،
    راز این دلهره پدر را آشکار ساخته است.http://www.naslsokhteh.ir/?p=921

    • Ahadi_yasamin

      این هم نمونه ای از ارزش زن در اسلام برو به آدرس مطلب دکتر شریعتی رو کامل بخون بعد اینجا هارت و پورت کن

  • Ahadi_yasamin
  • Sahameddinghiassi

    آنچه دقیقا سیستم استعماری و استحماری بین المللی
    میخواهد درست همان چیزی است که اکنون رخ میدهد 
    نفرت  دشمنی تفرقه  افکنی 
    فکر میکنید که از کشته شدن چند سفیر غربی ککشان هم می ګزد؟ بن لادنها
    برایشان بازاریابی اسلحه میکنند و این جوانان ما و حتی غرب هستند که بخاک خون کشانیده میشوند نه سرمایه داران میلیاردی
    که روز به روز هم ثروتهای افسانه ایشان زیاد میشود. شیخان عرب در قصرهای باشکوه در
    کنار زیبارویان بین المللی شان ودر حمامهای ساخته شده از عاج غسل جنابت میکنند و
    به ریش  دیګرانی که کشته میشوند می خندند؟
    سوار اتوموبیلهای ساخته شده از تلای سفید میشوند و با هواپیماهای ساخته شده از
    تلای زرد مسافرت میکنند و اسلام اسلام هم میکنند؟ 
    دشمن اصلی ما فقر علمی عمومی  و
    نداشتن تساهل د درک و بیسوادی عمومی است. اګر درکهای ما قوی بشود براحتی می توانیم
    خوب را از بد تشخیص بدهیم و ملعبه دست شیادان نخواهیم شد. در یک طرف ګروهی
    دانا  توانا  ثروتمند و شیاد نشسته است که از تفرقه و بی
    نوایی و فقر علمی ما سو استفاده کرده مارا بجان هم می اندازد. نفرت بیشتر تفرقه
    بیشتر  ثروتهای بیکران برای آنان که حریص
    ظالم و شیاد ولی داناو هوشیارند. در یک طرف هم ساده دلان و ګروه ما قرار دارد که
    زیر بار ظلم و ستم خرد شده ایم و تنها به غارت کردن همدیګر میتوانیم بسنده
    کنیم  مارا یارا و توان در افتادن با ظلم
    های ستبر نیست  پس به غارتهای دوستان خود
    ادامه میدهیم.  در حالیکه ما مشغول زد خورد
    باهم هستیم آنان همه مارا غارت میفرمایند. 

     

    مثال بارز آن این است 
    دو نفر دزد خری دزدیدند   سرتقسیم
    با هم جنګیدند   چون آن دو بودند سرګرم زد
    خورد   دزد دانا  یا سوم خرشان را زد برد.  پس تنها راه رهایی اتحاد همدلی  دانش همکاری 
    هم فکری است  ولی تا مادامیکه که ما
    با خیانت و شیادیهای کوچک ګلیم خود
    را از آب بیرون می کشیم و کاری به کار دیګران نداریم وضع همین است که هست.  دین
    مذهب  نژاد زبان  فرقه 
    ملیت نبایست سبب اختلاف ما ګروههای 
    طبقه فقیر و متوسط بشود  که آنان از
    همین اختلافها سو استفاده های کلان برده میبرند و خواهند برد.