چنگال خونین اسلام بر پهنه ایران و افغانستان
افغانستان را باید سرزمین خون و کشتار، بربریت و وحشیگری، خودکامگی و آدمکشی طالبان، و سرانجام پیاده شدن قوانین شریعت و اسلام راستین دانست. تصور نمی رود در این کشور ناآرام و بی درو تخته، آب خوش از گلوی کسی پایین رود، و انسانی بتواند با آرامش، بامداد خود را به شامگاهان رسانده و لحظه ای از تشویش و نگرانی در امان بماند. هر انسان ناچار است همه روزه وصیت خود را بکند و در انتظار حمله گروه طالبان باشد.
از آن جا که کشتن مخالفین عقیده و دیگر باوران، و حذف فیزیکی آنان از دستورات اسلام بوده و دکانداران دین برای دستیابی به قدرت و مقام خود همواره به سلاخی و نابودی دیگران می پردازند، ما کشتار وحشیانه جوانان خود به وسیله رژیم آدمخوار اسلامی در ایران، و بمب گذاری ها و کشتار مردم بیگناه را در افغانستان و حتی پاکستان را به خوبی می بینیم و به حال آنان تأسف می خوریم.
یک پلیس زن افغان به نام نرگس که ایرانی الاصل است، مشاور غیر نظامی آمریکایی را از پای در آورد.
تفاوت میان طالبان ایران و طالبان افغانستان
هدف طالبان ایران، تنها حذف فیزیکی مخالفین رژیم است. مخالفین می توانند در هرگروه باشند. از مسلمان های درست و با ایمان، تا دیگر باوران، که امام زمان و دکان کسب آخوند را کساد و بی رونق می سازند. رژیم اسلامی از یک سوی حزب توده که وابسته به روسیه و از سینه زنان استالین جنایتکارند، و باور دینی ندارند، به دلیل طرفداری خود تا زمانی که مخالفتی از خود نشان ندادند، در کارهای کلیدی و سرنوشت ساز کشور دخالت داده شدند.
از سوی دیگر، مجاهدین خلق که از دیدگاه مذهبی و خرافات دینی فوتوکپی و رونوشتی از خودشان است، با بدسگالی و درندگی از پای درآوردند و آنان را پراکنده و پخش و پار نمودند. این ها نشانگر آنست که رژیم اسلامی کمترین هویت و باور دینی ندارد. بلکه از دین و مذهب به عنوان سپر بلا و برای بر سر قدرت ماندن، سودجویی و دکانداری خود بهره می گیرد. در حالی که طالبان افغانستان تنها هدفش اسلام واقعی است که در عربستان برگزار می شود. در این اسلام برای زنان مقام و منزلتی نیست. تا آنجا که می بینیم گروه طالبان تا کنون چندین بار به آموزشگاههای دخترانه و محل گردآمدن زنان یورش آوردند و عده ای را به خاک و خون کشاندند.
حمله طالبان به دبیرستان دخترانه و پسرانه
طالبان افغانستان و پاکستان که با آموزش و تحصیل جوانان مخالفند بارها و بارها تاکنون به مدارس به ویژه مدارس دخترانه یورش برده اند. برای نمونه در سایت جهان اسلام تاریخ ۶ دیماه ۱۳۹۱ می بینیم: “به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در پیشاور، نیروهای طالبان که تحصیل دختران را ممنوع اعلام کرده‌اند، بار دیگر در ایالت خیبرپختونخواه پاکستان یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه دولتی را با مواد منفجره تخریب کردند.
مکرم خراسانی معاون عمر خالد فرمانده ارشد طالبان در منطقه قبیله‌ای مهمند ایجنسی در گفت‌وگو با یک خبرگزاری خارجی گفت که حملات به مدارس و مراکز آموزش و پرورش در آینده افزایش پیدا میکند.وی تصریح کرد: طالبان مخالف آموزش و پرورش نیستند اما سیستم کنونی آموزش و پرورش در پاکستان فرهنگ و ارزش‌های غرب را تقویت کرده و باعث نابودی تعالیم اسلام می‌شود….” این حمله که یکی از دهها حمله در افغانستان و پاکستان می باشد، گویا در تاریخ آذرماه سال پیش انجام گرفته است.
یکی از دهها مدرسه ای که در آتش خشم طالبان سوخت و خاکستر شد
در افغانستان و پاکستان عملن یا مدارس دخترانه را تعطیل کردند، و یا آنان را به آتش کشیدند. طالبان ایران چون نتوانست و قدرت آن را نداشت که جلو زنان شجاع و برومند ایران را بگیرد، اقدامش از بی توجهی و آتش گرفتن مدارس، فرستادن دختران به سفرهایی به عنوان راهیان گور، و محدود کردن رشته های درسی برای دختران بوده است.
زنان نادان، نگهبان و نگهدار پایه های اسلام
زن در اسلام موجودی ناتوان، بی ارزش و ناقص است. ولی در حقیقت زنان نه تنها همپا و هم رزم مردانند، بلکه در بسیاری کارها نکته سنج تر، و حساب گر بهتری از مردانند. خون سردی و طاقت و پایداری آنان در برابر سختی ها بسی بهتر و بالاتر از مردان است. به راستی، چرخ سنگین زندگی بیشتر با اراده و کوشش زنان می چرخد و جلو می رود، تا مردان.
تنها مشکل زنان، در صداقت و سادگی بیش از حد آنان است. همین صفا و صمیمیت زنان موجب گردیده که آنان به آسانی گول شماری از مردان دغل را خورده، و یا در طلسم آخوند و اسلام زن ستیز اسیر و گرفتار شوند. زنان گرفتار در چنبره اسلام، که به نام ضعیفه های اسلامی مشهورند، خود از مردان زن ستیز و حتی اسلام زن ستیز، زن ستیز ترند. آنان در نهایت نادانی و نا آگاهی، اسلام زن ستیز را با تمام قدرت حاکم بر سرنوشت خود و دیگران نگاه می دارند.
فرتور نَرگس رضایی مومن آباد، قاتل مشاور آمریکایی را در حالی که عکس مادرش را در دست نگاه داشته نشان می دهد؛ به راستی که اسلام ناب محمدی، چه فرجام تلخی را برای این کودک بینوا رقم زد.
ضعیفه ایرانی، در افغانستان آدم کشت
در میان ضعیفه هایی که به گرد آخوندهای ضد مردمی، طالبان ایران آمده اند، یک ایرانی خردباخته به نام “نرگس” هم پیداشده که در پشتیبانی و خواسته های طالبان، دوشنبه ۴ دیماه مشاور غیر نظامی آمریکا در افغانستانرا از پای در آورد. آیا جای اندوه و نگرانی نیست که در میان زنان بسیجی و زنانی که دارای پست و سمت هایی در دستگاه طالبان ایرانند تاکنون یک نفر پیدانشده که بتوان شر یک جنایتکار وابسته به رژیم را از سر مردم کوتاه کند. ولی یک ضعیفه ایرانی در سمت پلیس افغانستان، به دستور طالبان بنا بر گزارش مقامات رسمی افغانستان در محوطه مقر فرماندهی پلیس در کابل به یک مشاور آمریکایی ناتو تیراندازی کرده و او را کشته است.
