سیزده نوروز جشن بزرگ سبزه و گل، بر شما گرامیان شاد و فرخنده باد ۳

برگزاری جشن بزرگ سیزده به در

سیزده فروردین جشن بزرگ گل و گلزار فرا رسید. ولی آیا برگزاری این جشن ملی و باستانی در کشور آخوند زده ایران، و زندان کنونی تازیان امکان پذیر است؟. کشوری که از زیر زمین تا سقف ساختمان ها، و از روی چمن تا بالای درختان در تصرف تازی نژاد های خونخوار در آمده است. ایرانی که به کلی در زیر سرپوش حکومت  رژیم جهل و جنایت، و در سکوت مرگ فرو رفته است. سرزمین اشغال شده ای که در آن کمترین آوایی از آزادی و آزادگی، افتخار و سربلندی، حس و ابراز میهن دوستی از کسی و از جایی شنیده نمی شود.

وضع کنونی مردم ایران

باید گفت که مردم ایران، همگی آزادی و آرامش خود را از دست داده، و در زندان بزرگ آخوندهای عرب  نژاد خرد باخته و بی فرهنگ لحظات عمر سخت و اندوهگین خود را سپری می سازند. آنهم نه به امید فردایی روشن و آزاد، بلکه در انتظار پایان رهایی از این زندان زجر آور، که آن هم  جان دادن و جان سپردن است.

به راستی که این آخوندهای فرومایه و بی فرهنگ، از جهنمی در جهانی دیگر گفتگو می کنند که یک فانتزی و دروغی بیش نیست، بلکه آن را عملاً در کشور ما پیاده کرده اند. براستی، مردم ایران در زندانی بزرگ به نام زندان عرب ها، و یا آخوندهای تازی نژاد قرار گرفته اند.

سیزده به در یک جشن و آیین ملی است و پیوندی است کهن میان ایرانیان و طبیعت. سراسر این روز باید با رقص و آواز و شادی و خوشی گذرانده شود ولی آیا به راستی در چنین شرایط نابسمانی که آخوندها جشن گرفتن را حرام دانسته و روضه علی اصغر در گوش کودکان مان می خوانند، امکان پذیر است؟

سیزده به در یک جشن و آیین ملی است و پیوندی است کهن میان ایرانیان و طبیعت. سراسر این روز باید با رقص و آواز و شادی و خوشی گذرانده شود ولی آیا به راستی در چنین شرایط نابسمانی که آخوندها جشن گرفتن را حرام دانسته و روضه علی اصغر در گوش کودکان مان می خوانند، امکان پذیر است؟

موزیک ملایم و صحنه های گوناگون از مراسم سیزده به در مردم ایران در این ویدیو شنیده و دیده می شود ولی آیا روزی را که در آن نتوان رقصید، نوشید، خندید، شادمانی کرد، و عشق خود را بهروز داد، می توان  آن را جشن نامید؟. سیزده به در با نظارت پلیس و بسیج و امت حزب الله آیا کمترین لذتی دارد؟. به راستی چه زمانی نوبت رهایی ایرانیان از چنگال ستمگران تازی و بیگانه ای که بر ایشان حکومت می کنند، فرا می رسد؟!.

مراسم سیزده به در در سایه نگرانی و ترس

در شرایطی ایرانیان برای برگزاری مراسم سیزده به در خانه و کاشانه خود را  ترک می گوید. که بسیجی ها و عده ای از پاسداران آماده اند تا در غیاب آنان خانه اشان را غارت کنند، و در صورت نتوانستن، نام آن خانواده را به عنوان ضد انقلاب یادداشت کرده، و برایش پاپوشی درست نمایند.

از سوی دیگر، برگزاری مراسم سیزده به در، برای ایرانیان در این زندان بزرگ با دشواری های زیادی همراه است. زیرا ایرانیان هرکاری کنند و به هرکجا که روند، از شر مزدوران و نوکران رژیم در امان نیستند. در میان سبزه و گل، و لابلای درختان نیز سرو کله این تازیان ضد ایران و ایرانی آشکار و پدیدار می شود.

آیا در کشوری که صدها رادیو و تلویزیون از بام تا شام، به روضه خوانی و خواندن آیه های قرآن، احادیث، و داستان های مسخره مذهبی می پردازد، و در یک احوال پرسی ساده و اعلام برنامه، شنونده را با بیان های عربی مشمئز و منزجر می سازد، آزادی است؟. آیا چنین کشوری را با این توصیف نباید زندان اعراب نامید؟!.

مراسم گردش سیزده در دوران گذشته تاریخ ایران، به ویژه زمان قاجاریه

مراسم گردش سیزده در دوران گذشته تاریخ ایران، به ویژه زمان قاجاریه

آیا سکوت مردم ما رضایت از رژیم است؟

سکوت هم میهنان ما نشانه رضایت آنان نیست. بلکه نشانه ترس، نا امیدی، و بی اعتمادی آنان به یکدیگر است، بنابراین، جای شگفتی و تعجب آور نیست که دیگر فریادی از گلوی هیچ آزادی خواهی بیرون نمی آید. زیرا هر فریادی بلادرنگ در گلو خفه می شود. مسجدهای بیشمار، بسیجی های فراوان، مزدوران بی شرافت حقوق بگیر، پاسداران خیانت کار و ضد میهن، بازاری های  کیسه دوز، نوکیسه های بی فرهنگ، در هر گوشه و کنار، و هر ده و دهکده، برای خردزدایی و سرکوب مردم ، و غارت ملی به کار گرفته شده که هرکدام جاسوس رژیم و شریک جنایت های آنها بوده،  و کسی را یارای اعتراضی نیست.

نکته پایانی

در چنین سرزمین آخوند زده ای، که ما را به یاد دو قرن سکوت دوران نخستین اشغال تازیان می اندازد، آیا جایی برای شادی و شادمانی است؟. آیا می توان به جشن سبزه و صحرا رفت، در سبزه زارها بدوید، فریاد کشید، آواز خواند، و خود را از آنهمه دشواری ها و معضلات زندگی تخلیه کرد؟. آیا وجود شمر آسا و جهنمی آخوند و مزدوران آن اجازه می دهد در این سرزمین بلازده به آسانی و آزادی نفس کشید؟.

به باور نگارنده زمانی دیگر می توان دوباره احساس امنیت و راحتی کرد، و از شر بوق و کرنا و صداهای زشت و ناهنجار این تازیان رهایی یافت که تک تک ایرانیان، از این قوم وحشی و عقب مانده فاصله بگیرند، و تا آن جا که می توانند از معاشرت و برخورد با آنان خودداری نمایند. به امید هم آهنگی و همآورد ملت بزرگ ایران، در رهایی از شر این بیگانگان انحصارطلب. به امید آن روز

گره زدن سبزه ها به وسیله دختران، نه برای شوهر یابی، نه برای پول دار شدن، بلکه برای رهایی از شر آخوند است.

گره زدن سبزه ها به وسیله دختران، نه برای شوهر یابی، نه برای پول دار شدن، بلکه برای رهایی از شر آخوند است.

  • Zia

    به چشم کوری آخوندهای تازی پرست مرتجع و واپسگرا امسال نیز مردم چهار شنبه سوری، عید نوروز و سیزده بدر را بهتر از سال پیش ارج نهادند. درود بر مردم وطن دوست ایران، پاینده ایران، مرگ بر آخوندیسم و خرافه گرایی.

  • mardi aziran

    باعث خوشحالی‌ فراوان است که با وجود تمام مشکلاتی رژیم آخوندی بر سر مردم آورده، مردم نوروز و سیزده به در را در سر تا سر ایران جشن گرفتند. تا کور شود آخوند خائن وطن فروش.

  • Taboo shekan

    تنها راه مبارزه حفظ آیین ملی ایرانی … دیگر چه کاری از دست مردم بر میاید.