آتش سوزی در برج بلند
سایت ایلنا در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲ از ایثارگری و جانفشانی سه مأمور آتش نشانی گزارش می دهد که برای نجات جان گرفتار شدگان در یک آتش سوزی، با سلامت و جان خود بازی کردند. ماجرا و داستان، این چنین است:
”در جریان آتش سوزی یکی از واحد های مسکونی طبقه دهم یک ساختمان واقع در غرب بزرگراه همت، یک مادر و دو فرزندش گرفتار شده بودند که آتش نشانان با تلاش نفسگیر توانستند ساکنان گرفتار شده را از میان دود و آتش از مرگ حتمی نجات دهند.. یکی از این سه نفر به نام امید عباسی فرمانده ایستگاه ۶۸ آتش نشانی به دلیل شدت دود زدگی و حرارت در وضعیت خطرناکی قرار دارد به طوری که خبر مرگ مغزی این آتش نشانی تایید شده است.
خانواده امید عباسی موافقت نمودند که کبد و کلیههای او که دچار مرگ مغزی شده بود، به بیماران دیگر داده شود و این امر گویا در بیمارستان مسیحدانشوری انجام گرفته است.
یکی دیگر از آتش نشانان مصدوم این حادثه بنام امیرحسین خلج به علت تنفس بیشتر در میان دود و حرارت و تحرک بدنی زیاد در حین عملیات از ناحیه قلب و ریه دچار آسیب دیدگی شد…”
با وجود آخوند، وجدان و شرف چه معنا دارد؟
در کشوری که بیش از سه دهه است:
۱- چند گله آخوند هرزه و مفتخور آن را به یغما گرفته اند،
۲- اراذل و اوباش از حرام زاده های شهرنو قانون نویس و برنامه ریز آنند،
۳- لات های میدان امین السلطان، و چاقو کشان میدان اعدام و سرچشمه وراه آهن پلیس و مأمور حفظ جان و مال مردمند،
۴- رذل ترین، عیاش ترین، و فاسدترین آخوندها قضاوت و دادگستری کشور را بر عهده گرفته اند و هرساعت بیگناه و مبارزی سیاسی را به چوبه دار می بندند،
۵-اقتصاد و سرمایه های کشور را عده ای غارتگر بازاری و یا دزدان بیشرف و بیکاره اجتماع بنام پاسداران و بسیجی ها بر عهده دارند،
۶- آموزش و فرهنگ کشور را دزدان و بی سوادهای بی فرهنگ و ضد ایران و ایرانی در دست گرفته اند،
۷- سرنوشت رسانه ها از روزنامه، رادیو، تلویزیون گرفته تا چاپ و پخش کتاب در دست حقه بازها و سودجویان تهی مغز و ضد ایرانی افتاده است،
۸- روباهی مکار و غارتگر بنام رفسنجانی، خاتمی یک آبدارچی و نوکر بی اختیار، و احمدی نژاد آدم کش و تیر خلاص زن سپاهی رؤسای جمهور و نیروی کاربردی کشور را ساخته اند،
۹- در کشوری که بی سواد ترین، دروغگوترین، و چاپلوس و مزدورترین ناانسان ها در آن به اصطلاح مردم را در مجلس نمایندگی می کنند، و یا هیأت دولت را تشکیل می دهند،
۱۰- در کشوری که عده ای جلاد و از خدا بی خبر به عنوان دکتر، به جان مردم درمانده و مستمند افتاده، و به عنوان معاینه و معالجه خون آنان را در شیشه می کنند، و یا اعضاء تن آنها را می دزدند و به فروش می رسانند، و یا جان جوانان را با پرداخت مبلغی ناچیز می گیرند،
۱۱- در کشوری که آخوندهای فرومایه و جنایتکار، به شستشوی مغزی جوانان می پردازند، و آنان را نبست به خانواده و اجتماع بدبین، نسبت به میهن و فرهنگ ایرانی بی تفاوت می کنند،
۱۲- و، در کشوری که قصاب رئیس بیمارستان، لات، آسمان جل، و مزدور سفیر کشور می شود و به کارهای تروریستی می پردازد،
می بینیم که ۱۲ مورد شناخته شده بالا می تواند نمایشی از ۱۲ امام تازی و وبال گردن ما ایرانیان باشد. ولی نمونه ها به این جا پایان نمی یابد و می توان نمونه های بیشماری آورد که در سرنگونی کشور و رخت بر بستن راستی و درستی از جامعه، مؤثر و کارساز بوده اند.
با این وجود، آیا بازهم می توان به راستگویی و درستکاری مردم در اجتماع آخوند زده، امیدوار بود؟. آیا می توان فردی با وجدان و با شرف یافت که دست کم به حقوق خود قانع و خشنود باشد، و به حقوق دیگران تجاوز نکند؟!، و دهها آیای دیگر…
این ویدیو سرتاپا پر از فحش و ناسزاگویی و حرف هایی ناموسی و سکسی است . اگر تونایی رشندین رذلیات آخوندهاه دارید این ویدیو را تماشا کنید. سعید حدادیان یکی از دهها هرزه و ولگرد شهرنویی و میدان اعدام که به دور خامنه ای جمع شده اند و در زیر عبای رهبر به هرزه گویی و فحاشی می پردازند.
هنوز وجدانها بیدار است
ولی بازهم می بینیم که در میان تاریک و ظلمات شب سیاه کشورمان، چراغهای کوچکی از دور سوسو می زند و به ما نوید می دهد که هنوز وجدانها کاملن نمرده است و می توان نشانه هایی از آن را در جامعه پیداکرد. البته، هرچه اشغال کشورمان به دست این نابکاران و آدم کشان ادامه یابد، از تعداد انسان های خوب و باشرف کاسته شده، و سر و کار ما بیشتر با ناانسان ها خواهد بود.
تجلیل و قدردانی خدمتگذاران در غرب
چنانچه در کشوهای باختری، چنین حادثه ناگواری پیش آید و انسانی جان خود را برای نجات دیگری به خطر اندازد، اگر تندیسی یادبود از این جانباز در جایی از شهر برپا نشود، دست کم همه گونه ستایش و قدردانی از وی از سوی مقامات کشوری و مردم به عمل می آمد. و در ستایش او کتاب ها، داستانها، و نمایشنامه هایی نوشته می شود، و مراسم یادبودهایی برگزار می گردد.
ولی در روزگار آخوندهای فرومایه، بی فرهنگ، و چپاولگر کشور ما که انسانها زنده اند، و لی زندگی نمی کنند،اگر آخوند مفتخور و هرزه گویی پس از ۹۰ سال وبال گردن بودن، و مردم را به گمراهی کشاندن، گور به گور شود و وجود نحس او از میان برود، از خوان ملت و جیب آنان چه مراسم چندش آورو مردم فریبی که به پا نمی کنند، و برای او چه مقام و منزلتی رؤیایی که نمی تراشند؟!.
در باره جان باختگی و ایثارگری یک انسان شرافتمند، و مردم دوست مانند امید عباسی، در بالاترین و برجسته ترین فداکاری و از خود گذشتگی، آخوندک شکمباره و فاسدی بر روی منبر می رود، به یاد تازیان همیشه دشمن ایران و ایرانی جغد مانند وزوز می کند، و دست آخر آن جانباخته ایثارگر را به صحرای کربلا و بهشت خیالی می چسباند و وعده می دهد.