چشم ناپاک تازیان به شاخاب پارس
در خبر آمده است که حکومت بی مایه و فرومایه امارات، دست خود را از آستین دراز تر کرده، و با آلش و تغییر لیگ فوتبال امارات به خلیج ع-ر-ب-ی، تجاوز و بی حرمتی و حرکت پلشت خود را نسبت به سرزمین کهنسال و تاریخ چندین هزار ساله امان ابراز داشته است. این کار زشت و پست بیابان گردان دیروز و مدعیان بی فرهنگ امروز، بی تردید، نادیده گرفتن استقلال و مرز و بوم و دست درازی به کشورمان است.
شاخاب پارس نامی جاودانی
زمانی که تازیان در بیابان های برهوت عربستان از شیر شتر، سوسمار، و علف خودروی صحرا تغذیه می کردند، کشور بزرگ ایران، با مدنیت و شهر نشینی پیشرفته و همه گونه امکانات و هستی ها، ستاره درخشان و مشعل سوزان جهان آن روز بود. راههای ارتباطی خوب که از سرتاسر کشور می گذشت و ایران را از سوی خاور و باختر به آسیا و اروپا پیوند می داد، زمینه را برای هرداد و ستد، سودای فرهنگ و هنر، فراهم می ساخت. وجود دانشگاه، کتابخانه ها، نویسندگان، گویندگان، هنرمندان، نغمه سرایان، ودیگر ویژگی های جهان آن روز، ایران را در ردیف برتری از جامعه پیشرفته قرار می داد.
فرمانروایی و کشتیرانی ایران از شاخاب پارس، و از راه تنگه هرمز به هندوستان و کشورهای دورتر آن زمان می رسید. حال، کجا رفتند آن وحشی های بیابانگرد که جز تازیدن و غارتگری و تجاوز هنر دیگری نداشتند؟. جای شگفتی و اندیشیدن است که چه گونه آن دوره گردان، و بی فرهنگ های آن دوران، هم اکنون در کناره شاخاب و یا خلیج همیشگی پارس زوزه می کشند، و بازهم به دنبال ۱۴۰۰ سال تجاوز و وحشیگری به حریم کشور و ناموسمان، ادعای آدمیت و مالکیت دارند.
ایران، قربانی کشمکش ها خیانت ها
کشور ما هم اکنون به سه دلیل مورد تجاوز و چشمداشت یاوه گویان تازی قرار می گیرد:
۱- حکومت غیر ایرانی ولایت فقیه
ما اکنون ۳۵ سال است که در چنبره و بند رژیم نه تنها غیر ایرانی، بلکه ضد ایرانی گرفتار شده ایم، و دشمن ملت و سرزمینمان بر کرسی قدرت و زورگویی نشسته، تاریخ و فرهنگ، و آزادی ویک پارچگی کشورمان را به بازی گرفته است. دورانی همانند ۶۰۰ سال اسارت و بردگی مردم، و چپاول، و غارتگری کشورمان با خلافت امویان و عباسیان، در این بیش از سه دهه هم در حال تکرار شدن است. بنابراین، افراد و حکومتی ملی و مردمی بر سرکار نیستند تا به دفاع از مام میهن بر خیزند و دریوزگان و متجاوزین تازی نسب را بر سر جای خود نشانند.
۲- امت خردباخته و خودفروش
ایرانی نماهایی که هنوز نتوانسته اند جنایت تازیان، کشتار و چپاولگری آنان را در این چهارده سده درک کنند، یا از فرصت طلبان و کیسه دوزانند که به نرخ روز نان می خورند، و بنا به گفته ای؛ ” برای یک دستمال تیمچه ای را به آتش می کشند”، و یا خردباختگانی اند که مغز و خرد خود را به کرایه داده اند، و یارای اندیشیدن و درک حقیقت های تاریخی و فرهنگی را ندارند. در این دو حال، این دو گروه، دانسته و ندانسته به مردم و سرزمینمان خیانت می ورزند. نه تنها اینگونه افراد را نمی توان ایرانی شناخت، بلکه زهر گفتار، زهر نوشتار، و زهر رفتارشان موجب پس رفتن و عقب ماندگی ما، و فرصت طلبی و تجاوز دشمنان می شود.
هنگامی که ایرانی نماهایی خود باخته و وطن فروش با هواپیمای عربی به سفر می روند و در کناره خلیج پارس شاهد جعل تاریخی و تغییر نام خلیج پارس به خلیج ع-ر-ب-ی بر روی صفحه تلویزیون هواپیما هسنتد و چیزی نمی گویند، این خیانت و تجاوز را لای سبیل گذاشته، و به بی وطنی خود اعتراف دارند، و بازهم از همان پرواز وطن فروشی انجام می دهند. آنان آمادگی آن را دارند که چنانچه عربی شبانه به خانه اشان نیز یورش آورده، و در برابر چشمان آنان به ناموسشان دست درازی کند، دم بر نیاورند.
نگارنده، که سالیانی پیش در این جریان خفت بار قرار گرفت، همه جا و هرکجا این تجاوز آشکار را به دوستان، نزدیکان، و هم گفتگوهای خود یاد آور گردید، و آنان را از این سفرهای وطن فروشانه با هواپیمای تازیان در مسیر شاخاب پارس بر حذر داشت.
از بد جنسی و خیانت عجوزه پیر انگلیس نسبت به خاکمان نمی توان غافل ماند. گویا روباه پیر بریتانیا از چند سده پیش تاکنون کشور ایران را پس از هندوستان، حیاط خلوت خود می داند. هر زمان و به هر روشی که بخواهد نفوذ موذیگرانه خود را در دستیبابی به سرنوشت این کشور و به آش و لاش کشیدن، در آن پیاده می کند.
از همکاری با خرس سپید روسیه در تجزیه ایران گرفته، تا از شاهان قاجار عروسکی بی اختیار، و به رقص و جفتک پرانی و چموشی واداشتن، تا رضا شاه بزرگ فرد خدمتگذار را از صحنه سیاست بیرون بردن، و کودتای ننگین ضد مردمی ۲۸ مرداد را بر مردم ایران تحمیل کردن، و سرانجام با تبلیغات شبانه روزی بی بی سی BBC، و خیانت همیشه خیانت کاران ایرانی نماها، آخوندک جل پشت و شارلاتانی را به حلق مردم ایران فرو کردن، همه و همه از دشمنی و کینه توزی این روباه پیر با سرزمین ما است.
کمک انگلیس در رشد آخوند در ایران
ملاهای ایران از دیر باز و از زمان شاهان صفوی مانند شیخ صفی، شاه عباس اول و دوم، به خواست دولت انگلیس در ایران لانه کرده اند، و نطفه حرام آن دولت به شمار می آیند. این دشمنی و کینه توزی انگلیس با ایران، همچنان ادامه دارد. بر کسی پوشیده نیست که پس از کودتای ۲۸ مرداد، یک سره بیشترین موقعیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران به دست و زیر نفوذ آمریکا قرار گرفت و منافع انگلیس تا حد زیادی به خطر افتاد. این خود موجب گردید که در سال ۵۷ دولت بریتانیا در حد توان خود با تبلیغات گسترده، و بازگذاشتن درهای کشور خود بر روی آخوندهای با دستار و بی دستار، جاده شوسه و اسفالت شده ای را در جلو پای آخوندها گذاشت و آنان را به حکومت و اشغال کشورمان رساند.
دشمنی رژیم انگلیس با ایران
شاید این پرسش برای همگان پیدا شود؛ چرا با آن که رژیم انگلیس خود پرورده آخوند بوده، و راه آمدن این رژیم برسر قدرت را هموار کرده است، هم اکنون با آن از در ستیز و دشمنی در آمده است؟!. علت را باید از زمانی دانست که رژیم انگلیس ۱۶۰۰ میلیون پوند دزدی های مجتبی فرزند جنایتکار خامنه ای را مسدود کرد، و طبق روال همیشگی و تاریخی، مانند سرمایه های دزدی و ذخیره شده در بانک های خود را بالا کشید. این حرکت موجب گردید که به دستور خامنه ای، بسیجی ها دزدانه از دیوار سفارت انگلیس بالا رفتند و پس از آتش زدن برخی قسمت ها، اموال سفارت را نیز به یغما بردند. این روش غیر دیپلماسی و غیر انسانی رژیم، سبب تیرگی روابط سیاسی میان دو کشور شد.
تحریک تازی نژادها از سوی دولت استثمارگر انگلیس
از آن تاریخ به بعد، دولت انگلیس با فروش اسلحه به تحریک حکمرانان کشورهای عرب کناره خلیج پارس مانند قطر، عمان و دوبی پرداخت. بازار منطقه و هرگونه فعالیت اقتصادی و سیاسی را از ایران گرفت، به عربها با تبلیغاتی گسترده در منطقه اعتبار و ارزش جهانی داد. موزه مسخره و تحمیر آمیزی بنام هنر اسلام در قطر برپاکرد،مسابقات بین المللی در امارات برگزار نمود، و در نهایت امارات را مدعی و طلبکار جزایر همیشه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک ساخت.
با سیاست کثیف انگلیس بیشتر آشنا شوید
انگلیس ها، هرکجا که بخواهند در آن نفوذ زیاد داشته و سرانجام زیر چتر فرمانروایی خود در آورند، از اتباع خود، و یا مزدوران و دست نشاندگانی، آن منطقه را پر و اشغال می کنند، آنگاه از سوی آن گروه اشغالگر وابسته به خود فریاد استقلال و آزادیخواهی بلند می کنند، و شکایت را به سازمان ملل می برند و با برگزاری یک همه پرسی آزاد که بیشتر، مزدوران و اتباع خودشان در آن شرکت دارند، آن بخش و آن منطقه را از پیکر و بدنه کشوری جدا می سازند.
نمونه این سیاست کثیف را در بحرین پیاده کردند، و با حیله گری شاه را در دام رأی گیری آزاد انداختند، و سرانجام بحرین را از ایران جدا ساختند. در مورد خوزستان نیز نوکر و دست نشانده ای مانند شیخ خزئل و مزدوران بسیاری دیگر را در آن استان گماردند و نیت پلید جداسازی آن را از پیکر ایران دنبال می کردند. تا آن که در آن وضعیت خطرناک، رضا شاه مرد میهن دوست ایران از یاوه گویی ها و تهدید های انگلیس نهراسید، و با دستگیری شیخ خزئل و شماری دیگر از مزدوران و جاسوسان انگلیس، به آن توطئه روباه گرانه انگلیس پایان بخشید.
روش اشغال جزیره فالکلند وابسته به آرژانتین نیز تا کنون به همین روش بوده است. دولت انگلیس تا کنون جزیره آرژانتینی را پر از اتباع انگلیسی و گروهی از مزدوران خود نموده، و حال، در برابر ادعای قانونی و حق طلبانه دولت و ملت آرژانتین، آنان را به یک همه پرسی دعوت می کند. بدیهی است، در چنین شرایطی که دولت انگلیس از ورود و اقامت اتباع آرژانتینی مخالفت کرده است، در صورت میانجیگری سازمان ملل و همه پرسی، مالکیت جزیره به انگلیس بر می گردد.
در مورد جزیره ابوموسی نیز به دستور و خواست دولت انگلیس، دولت امارات مزدورانی را به تدریج بدون آگاهی و یا با بی توجهی رژیم غاصب ایران، در آن جزیره پیاده و مسکن می دهد. و دیری نخواهد پایید که صدای انگلیس و امارات از دهان مزدورانشان در جزیره ابوموسی بلند می شود و درخواست استقلال و پیوستن به امارات را خواهند نمود.
از آنچه گذشت
به تحریک دولت انگلیس، دولت امارات بازهم ادعای مالکیت جزایر سه گانه ایرانی را دارد. برای ایجاد تفرقه و ستیزه جویی، نام لینک فوتبال امارات را به لینک خلیج ع-ر-ب-ی تبدیل نموده است، دشمنی و کینه توزی انگلیس با میهن ما ز همکاری با خرس سپید روسیه در تجزیه ایران آغاز می شود، تا از شاهان قاجار عروسکی بی اختیار، و به رقص و جفتک پرانی و چموشی واداشتن، تا رضا شاه بزرگ فرد خدمتگذار را از صحنه سیاست بیرون بردن، و کودتای ننگین ضد مردمی ۲۸ مرداد را بر مردم ایران تحمیل کردن، و سرانجام آخوندک جل پشت و شارلاتانی را به حلق مردم ایران فرو کردن، ادامه می یابد.