نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، این فریاد امروز ما در ورزشگاه آزادی است ۰

رستاخیز مردم ایران، امروز آغاز می شود

امروز سه شنبه ۲۱ خرداد روز مسابقه فوتبال میان ایران و لبنان، و روز دیگر بار قیام مردم ایران، و فریاد جوانان میهن بر رژیم تازی نژاد ضد ایرانی است. لبنان از دیدگاه علی خامنه ای و آخوندهای ضد ایرانی کشوری دوست، مهربان، و به راستی می توان گفت بهشت آمال و آرزوها است، و رژیم اسلامی با خرسندی و شادمانی به این مسابقه نگاه می کند و شاید هم آرزو داشته باشد که لبنان برنده بازی بشود. ولی برای هر ایرانی با شرف، این زورآزمایی، یک نبرد دوستانه نیست بلکه روبرو شدن با دشمنانی است که سالیان زیادی از گوشت و خون مردم خاکستر نشین ایران تغذیه کرده اند.

چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است

در شرایطی که خرمشهر پس از ۳۳ سال از گذشت جنگ ایران و عراق، هنوز هم ویرانه ای بیش نیست، و یا با از بین رفتن شهر بم مردم آن همچنان سرگردان و بی خانمانند، و یا زمین لرزه آذربایجان که بازماندگان آن به جایی نرسیدند و کماکان چادر نشینند، رژیم اشغالگر ایران به جای رسیدگی به این نابه سامانی ها، به ساخت و ساز غزه و لبنان و چاق کردن حزب الله لبنان یک تروریست بین المللی می پرازد!.

۳۳ سال از آزاد سازی خرمشهر می گذرد ولی خرمشهر کماکان همان ویرانه است. زیرا بودجه باز سازی خرمشهر به غزه و لبنان و فلسطین و سوریه فرستاده شده است!.

۳۳ سال از آزاد سازی خرمشهر می گذرد ولی خرمشهر کماکان همان ویرانه است. زیرا بودجه باز سازی خرمشهر به غزه و لبنان و فلسطین و سوریه فرستاده شده است!.

در گزارش آمده است که بعد از جنگ ۳۳ روزه میان تروریست های لبنان و اسرائیل، در کمترین زمان، ستادی از سوی احمدی نژاد به آبادانی و کمک به مردم آن ناحیه پرداخت. از جمله بازسازی لبنان می توان تکمیل ۱۴ پل اصلی و فرعی ویران شده ؛ ۱۶۲ مورد ساخت آبراه های بزرگ و کوچک و همچنین ساخت و تکمیل اماکن آموزشی – ورزشی – پزشکی – راهها- پل ها – شبکه برق و مین روبی نام برد. این ستاد، همچنین برنامه توسعه شهری در “حومه جنوبی بیروت” و “منطقه تباع در شرق لبنان” را در دست داشت.

شاهکار دیگر این ستاد ضد ایرانی، بازسازی ۶۳ روستای کاملا ویران شده بود. دیگر از حاتم بخشی های احمدی نژاد، مزدور و نوکر روضه خوان مشهدی، ساختن ۲۰۰ مدرسه، و ۱۵۰ مسجد می باشد. آیا با این ولخرجی های ولایتی که از کیسه خلیفه بذل و بخشش می کنند، زمان آن فرا نرسیده که جوانان ما نفرت خود را از این رژیم تازی نژاد ضد ایرانی نشان دهند، و فریاد برآورند؛” نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران”؟.

چه کسانی آب به آسیاب تازیان می ریزند؟:

۱- محسن کدیور:

محسن کدیور یکی از فرصت طلب ترین انسان نماهایی است که مانند آفتاب پرست رنگ عوض می کند، و در هرزمان به سمتی و سویی که در آن نفع و سودی نهفته است شتابان می رود. این ملا، با آمدن خمینی به ایران، دانشگاه را ترک نموده، به فیضیه می رود و آخوند می شود. آنگاه به سودجویی در مراحل گوناگون می پردازد، و چون با رقابت و کینه توزی آخوندهای دیگر روبرو می شود، ایران را ترک نموده، بساط مارگیری و افسونگری خود را در آمریکا پهن می کند.

این بابا که بعدها خود را مانند سریشم و چسب اسکاچ به جنبش سبز چسبانده و در نوشتن اساسنامه و منشور اسلامی آن در لندن شرکت نموده بود، رفتار و گفتاری از خود نشان می دهد که همانا وطن فروشی و چسبیدن به غزه و لبنان است. او می گوید که شعار ایرانیان همیشه؛ “هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران” است!.

آخوند  فرومایه و بی فرهنگ، محسن کدیور با بیشرمی از غزه و لبنان طرفداری می کند. این شعور لعنتی کدیور را همه آخوندها می دهند و در حقیقت همه آنان گرچه در ایران پای به جان گشودند و از قوت و زندگی مردم تغذیه کردند، ولی در نهایت با فرهنگ ایرانی بیگانه اند.

۲- علی لاریجانی:

بنا بر گزارش روزنامه جوان چهارشنبه اول آذر ۱۳۹۱، علی لاریجانی رٔییس مجلس شورای اسلامی شکر افشانی نموده که: دفاع مقاومت در غزه، گوشه کوچکی از قدرت موشکی ایران است، و؛ “رژیم صهیونیستی باید بفهمد که دفاع مقاومت در غزه تنها گوشه کوچکی از قدرت موشکی ایران است”. او درهمایش بسیجیان گفته بود که زندگی رهبر معظم انقلاب تجلی سبک زندگی عاشورایی و رهنمودهای ایشان به حزب الله و حماس، کمر اسرأییل را شکسته است. خوانندگان ما در می یابند که چه ایران نماهایی بر کشور ما دست دارند و حکومت می کنند!.

۳- سعید جلیلی:

سعید جلیلی دبیر شورایعالی امنیتی در برخوردهای سال گذشته میان اسرائیل و گروههای تروریستی حزب الله لبنان گفته بود: “جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته با افتخار و صلابت پشتیبان فلسطین و مقاومت است و امروزه غزه صحنه ٓازمون صدق مدعیان دفاع از امت اسلامی و مقاومت فلسطین است.

خوانندگان ما دریابند چه کسانی از پاسدار جلیلی طرفداری می کنند؟. آیا بی خردی ما نیست که این فرد ایرانی نما را به عنوان رئیس جمهور خود بشناسیم؟.

خوانندگان ما دریابند چه کسانی از پاسدار جلیلی طرفداری می کنند؟. آیا بی خردی ما نیست که این فرد ایرانی نما را به عنوان رئیس جمهور خود بشناسیم؟.

جلیلی در دیدار با نخست وزیر سابق عراق گفته بود:
“حماقت راهبردی رژیم صهیونیستی در تهاجم به غزه بار دیگر خوی تجاوزگری و جنایت پیشگی صهیونیستها را هویدا ساخت. حمایت صادقانه جمهوری اسلامی ایران، حزب الله لبنان، عراق و شیعیان بحرین از غزه و مقاومت فلسطین نشاندهنده وحدت شیعه و سنی در دفاع از مصالح امت اسلامی است و تلاش مذبوحانه دشمنان برای ایجاد اختلاف در امت اسلامی را نقش برآب کرده است”.
شما خواننده گرانمایه می بینید که این فرد ضد ایرانی هم اکنون در لیست کاندیداهای ریاست جمهوری است. آیا بودن این افراد برای ما موجب ننگ و بی آبرویی نیست؟!.

جلیلی پاسدار خیانت کاری که او هم برای مردم ایران ارزشی قائل نیست و با مزدوری علی خامنه ای، خود را بیشتر وابسته به تازیان می داند تا ایرانی. این بابا که زن ستیزی اسلام کشتارگر را به ارث برده است، برای خوش آمدگویی به ملای مشهدی، حاضر نیست در نشستی که زنان در آن حضور داشته باشند، سخنرانی کند. او به اصطلاح سخنرانی خود را زنانه مردانه کرده است. به راستی ننگ و نفرین بر این تفاله های ایرانی نما.

جلیلی پاسدار خیانت کاری که او هم برای مردم ایران ارزشی قائل نیست و با مزدوری علی خامنه ای، خود را بیشتر وابسته به تازیان می داند تا ایرانی. این بابا که زن ستیزی اسلام کشتارگر را به ارث برده است، برای خوش آمدگویی به ملای مشهدی، حاضر نیست در نشستی که زنان در آن حضور داشته باشند، سخنرانی کند. او به اصطلاح سخنرانی خود را زنانه مردانه کرده است. به راستی ننگ و نفرین بر این تفاله های ایرانی نما.

۴- هفتاد و دو تن ایرانی نما:

شماری از ایرانی نماهایی که در غرب به سر می برند، و برایشان کشور و مردم ایران ارزشی ندارد، به عنوان ۷۲ تن که خود را شبیه داستان فانتزی کربلا از ۷۲ تن یاران امام حسین قلمداد می کنند، همراه و همگام، و در خط رژیم اسلامی ایران که کمترین هویت ایرانی ندارد، وابستگی خود را به غزه و لبنان، و کینه توزی اشان را نسبت به اسرائیل نشان می دهند. حال، از کجا شپش اسرائیل به تن ما رفته، و یا ما چه نسبت و خویشی با تازیان ضد ایرانی غزه و لبنان داریم، موضوعی است که خوانندگان ما بهتر می دانند، و به همین دلیل تصمیم گرفته اند امروز در ورزشگاه آزادی هرچه فریاد دارند بر رژیم تازی منش ایران بر آورند.

اینست واقعیت برخور رژیم اسلامی با مردم ایران. زمانی که انتخابات در پیش است، با مهربانی و دوستی به مردم نزدیک می  شوند. هنگامی که از صف خردباختگان امت اسلامی فیلم برداری نموده و مشروعیت خود را به جهانیان نشان دادند، همانند پلنگی که به بچه آهو یورش می برد، شکم مردم ایران را پاره می کنند. این حکایت واقعی رژیم ایران است.

اینست واقعیت برخورد رژیم اسلامی با مردم ایران. زمانی که انتخابات در پیش است، با مهربانی و دوستی به مردم نزدیک می شوند. هنگامی که از صف خردباختگان امت اسلامی فیلم برداری نموده و مشروعیت خود را به جهانیان نشان دادند، همانند پلنگی که به بچه آهو یورش می برد، شکم مردم ایران را پاره می کنند. این حکایت واقعی رژیم ایران است.

نکته پایانی

بر کسی پوسیده نیست که ما در این ۳۵ ساله یورش تازی نژادها به کشورمان بیشترین آسیب و زیان از سوی غزه، لبنان، حزب الله لبنان، رژیم کشتارگر سوریه به ما رسیده و همچنان ادامه دارد. چه سرمایه های هنگفتی که در راه این نا انسان ها به باد نرفت؟، و چه خون های جوانان ما که در این راه پایمال نشد؟. از زمانی که پای نحس خمینی به خاک پاک ایران رسید، سیل این مفتخورها از یاسر عرفات گرفته تا خالد مشعل، حسن نصرالله، آدم کشان و تروریست های حزب الله به ایران سرازیر گردید، چمدان ها و گونی های پر از دلار از قوت روزانه مردم گرفته شده، و از ایران خارج گردید.

در میان، آخوندهای ریز و درشت از علی خامنه ای گرفته تا مصباح یزدی، احمد خاتمی، صافی گلپایگانی، صدیقی، و یک گله آخوند دیگر، تا محسن کدیور و مزدورانی چون علی لاریجانی، سعید جلیلی، و ایرانی نماهای غرب نشین، همه و همه ضدیت و دشمنی خود را به این سرزمین و وابستگی اشان به غزه، لبنان و فلسطین نشان دادند و به اثبات رساندند.
بر این اساس، امروز سه شنبه ۲۱ خرداد ۹۲، جوانان غیور و خروشان ایران برآنند تا در ورزشگاه آزادی در برابر بازیکنان لبنان، فریاد نفرت بار خود را از هرگونه وابستگی به غزه، لبنان، و فلسطین ابراز دارند، و بر سر رژیم آخوندی فریاد برآورند.

به راستی ثه واکنشی می توان نشان داد و چگونه می توان برخود هموار کرد که وزیر نیرو، یک فرد ضد ایرانی و دشمن این آب و خاک حاتم بخشی کند و ۶۰ میلیون دلار از مال و حق زندگی پا برهنگان ایران را به عنوان هدیه برای ساختن نیروگاه برق به لبنان دهد. آنهم کشوری که کمترین دوستی و همگامی با ما ندارد!.

به راستی چه واکنشی می توان نشان داد و چگونه می توان برخود هموار کرد که وزیر نیرو، یک فرد ضد ایرانی و دشمن این آب و خاک حاتم بخشی کند و ۶۰ میلیون دلار از مال و حق زندگی پا برهنگان ایران را به عنوان هدیه برای ساختن نیروگاه برق به لبنان دهد. آنهم کشوری که کمترین دوستی و همگامی با ما ندارد!.