گفتگوی شاهزاده با گزارشگر
آقای استیفن ساکر Stephen Sackur گزارش گر بی بی سی با شاهزاده در تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۱۳ گفتگویی داشت که بنا به باور نگارنده ناشی از طفره رفتن و سفسطه، و یا درماندگی و ناچاری شاهزاده است. آنان که به این مصاحبه گوش فراداده اند، گزارش گر را فردی آزاد، درست اندیش، کارکشته، و راستگو می دانند که بدون هیچگونه تعارت، تملق، سیاست بازی، اصل مطلب و پرسش های خود را به اصطلاح صاف و پوست کنده بیان می کرد. پرسش هایی که همگی نشان دهنده آگاهی ژرف او از وضع آش و لاش ایران و شناخت درستی است که از طبیعت متظاهر و خوش رنگ شاهزاده و خانواده خود بزرگ بین، در خود فرورفته و تافته جدا بافته ایشان بود.
در این ویدیو گفتگوی شاهزاده را با گزارشگر بی بی سی می شنوید. گزارشی که از طفره رفتن و خود بزرگ بینی و ادعاهای توخالی شاهزاده را به خوبی نشان می دهد. ادعاهایی که در آن مردمی نیست و دال بر خودکامگی است.
پاسخ های شاهزاده
تلاش شاهزاده در این گفتگو، طفره رفتن و دوری جستن از پاسخ بود. همان روش دیپلماسی و یا مردرندی که سیاستمداران به کار می برند و به اصطلاح تلاش می کنند که دم به تله ندهند، در بیان وی آشکار بود. گهگاهی که شاهزاده با برخورد قاطع و روشنگرانه پرسش کننده روبرو می شد، به ناچار به ادعاهای پوچ و نادرست و کلی گویی می پرداخت. به طور کوتاه فرار از حقیقت، پرده پوشی، از یک شاخه به شاخه دیگر پریدن، و پرسش کننده را گیج و ناامید ساختن را می توان نتیجه و پیامد این مصاحبه دانست.
شاهزاده یکه سوار
در این گفتگو بازهم باردیگر شاهزاده نقش خود را گرچه نام نبرد، ولی آشکارا مانند نلسن مندلا در آفریقای جنوبی و یا لخ وائنسا قهرمان لهستان می داند که کشورهای خود را از دیکتاتوری به دموکراسی رساندند. هنگامی که گزارشگر در پاسخ ادعای ایشان می گوید که آنان در کشورهای خود و در میان مردم بودند ولی شما از ایران دور بوده و در آمریکا هستید چگونه می خواهید چنان رسالت و برنامه ای داشته باشید که خودتان را نماینده مردم بنامید؟، نامبرده با تبختر بازهم ادعا می کند که با افراد گوناگونی در شهرهای ایران چون اصفهان، تهران، شهرهای کوچک و حتی کمپ پناهندگان در عراق در تماس است و استقبال و پذیرش پر قدرت و فراوان مردم را نسبت به خود احساس می کند.
شاهزاده ادعا دارد که اعلام جرم کردن وی علیه خامنه ای، موجب گردیده که از سوی مردم ایران به عنوان “مرد سال” شناخته شود. به عنوان نمونه، رادیو فردا را مثال می آورد که در این مورد نامبرده را مرد سال شناخته است. حال، باید از ایشان پرسید این اعلام جرم چه شد، و به کجا رسید؟. آیا مردم ایران نباید از اعلامیه شما و پاسخ دادگاه آگاهی یابند؟. و راستی اعلام جرم شما علیه مجله هفتگی فوکوس آلمان به کجا رسید؟. آیا توانستید مچ مسئولان آن نشریه را باز کنید که گفتگوی شما را تحریف کردند و وارونه نشان دادند؟.
این آقا که نشان می دهد از کهنه کاران رژیم شاهنشاهی است و حتی نام شورا را رستاخیز نامیده که یادآور خاطره ایشان از حزب کذایی رستاخیز می باشد، در این ویدیو به خوبی نشان می دهد که شورای ملی در حقیقت بازگشت به دوران دیکتاتوری شاهنشاهی است. او با گستاخی هرکس راکه مخالف گروه آنان باشد، ضد ملی و از رژیم اسلامی می داند. همان گونه که شاه گفت مخالفین گذرنامه خود را بگیرند و از کشور بیرون روند و خامنه ای در سخرانی روز عید گفت هرکس در انتخابات شرکت نکند مخالف رژیم و ضد ملی است. نکته دیگر این که این خردباخته می گوید طبق آمار گرفته شده از همه ایران، ۸۵٪ مردم خواهان بازگشت رژیم شاهنشاهی اند (نه مشروطیت). این ادعای نادرست و سرتاپا دروغ است . ادعایی که همه دیکتاتورها مانند صدام، قذافی، شاه داشتند و خامنه ای هم همان ادعا رادارد در حالی که به جرأت می توان گفت طرفدار نظام مشروطیت (نه شاهنشاهی) از ۱۵٪ تجاوز نمی کند.
راههای رسیدن به آزادی
شاهزاده دولت آمریکا را گناهکار می داند که درسیاست ایران دخالت نکرده است. ایشان می گوید که باید از یک همه پرسی بازهم همانند آفریقای جنوبی و لهستان به عمل آورد و چنانچه از این راه امکان پذیر نباشد سرانجام حمله نظامی را برای مردم ایران ضروری می داند. در همه گفتگوها، شاهزاده خودرا عملن به عنوان یک اپوزیسیون و فعال سیاسی می داند که پرچم آزادی را در دست گرفته و روبروی رژیم ایستاده است.
پوزش از مردم برای دیکتاتوری شاه
گزارشگر از شاهزاده که خود را نماینده مردم می داند می پرسد که چرا از دیکتاتوری، و ظلم و ستم پدرش از مردم پوزش نمی خواهد؟. او خود را پاسخ گوی مردم در باره رفتار پدرش نمی داند و ادعا می کند که کارهای شگرف و بزرگی به دست پدر و پدربزرگش انجام شده و گروه انبوهی از مردم ایران بدان اذعان و اعتراف دارند.
از آنچه گذشت
گفتگوی شاهزاده با گزارشگر بی بی سی چند نکته را روشن می کند: شاهزاده مانند سیاستمداران روباه جهانی، مشکل مردم ایران و کارهای خود را با سفسطه و سیاست بازی پاسخ می دهد و تلاش می کند که چهره واقعی خود را در پس نقاب تظاهر و خودنمایی پوشیده نگاه دارد. او مانند گفتار پیشینش چون نلسن مندلا و لفت وائنسا می داند که با رأی گیری آزاد مردم توانستند کشورشان را به دموکراسی رسانند. در حالی که گزرش گر می گوید آنان در کشور خود فعال بودند، ولی شما در آمریکا نشسته اید. شاهزاده در صورت امکان ناپذیری رسیدن به آزادی از راه مسالمت آمیز، دست زدن به نیروی نظامی را مجاز می داند.
شاهزاده ادعا می کند که با جوانان در همه جای ایران و حتی کمپ های پناهندگان در تماس است و همگان او را تأیید می کنند و در اعلام جرم علیه خامنه ای به عنوان “مرد سال” از طرف مردم ایران شناخته شده، و رادیو فردا در مورد این آمار برنامه ای پخش نموده است. شاهزاده در برابر دیکتاتوری های شاه خود را پاسخگو نمی داند و پوزشی نمی خواهد و برعکس ادعا دارد که مردم ایران از خدمات برجسته و شگرف پدر و پدر بزرگش ستایش می کنند.
شاهزاده مانند همه دیکتاتورها خود را در میان عده ای چاپلوس و تملق گو پنهان کرده، و از هرانتقاد و چالشی که همگی به نفع خود وی است فرار می کند. دوستان و فرصت طلبانی چون پیرزاده، خانم گلستانه, فرخ پیرنیا و مانند آن. در حالی که دوستان واقعی و حقیقی وی خردمندانی هستند که راههای نادرست و غلط را نشان می دهند و وی را از کجراهی به دور نگاه می دارند. کسانی چون آقایان محمد امینی بهرام مشیری، و محمد علی مهرآسا ،کسانی که دست بر تاریخ دارند و خواسنتند در گذشته اشتباهات شاهزاده و مادرشان را در خودنمایی و خود بزرگ بینی و ادعاهای پوچ و توخالی گذشته به دور نگاه دارند و راههای درست را بدانان نشان دهند.
آقای بهرام مشیری در پاسخ یکی از مصاحبه های شاهزاده و لاف زنی وی در باره دموکراسی پدرش به افشاگری می پردازد و مدارکی بر مبنای دیکتارتاری شاه را نشان می دهد.
نکته پایانی
در آغاز برپایی شورای ملی شاهزاده، گروه ما (فضول محله) با خوشبینی زیاد تصمیم به همکاری با شورا گرفت. ما تشکیل و برقراری شورا را به فال نیک گرفتیم و بیان داشتیم تا زمانی که شورا در راه مردمی اداره شود و افراد درست و آزادی خواهی آن را اداره کنند، از حمایت کنندگان و پشتیبانان آن خواهیم بود. ولیکن به زودی دریافتیم که شورا سوای انگشت شمار از افراد میهن دوست، ازعده ای از فرصت طلبان و چاپلوسانی تشکیل شده که دور شاهزاده را نیز همیشه احاطه کرده اند و جای هیچگونه امیدواری برای آن نیست.