– خامنه ای و دموکراسی دروغین:
برگزاری ده ها انتخابات نمایشی، ذره ای مشروعیت برای رژیم به همراه نمی آورد و همچنان از دیدگاه منصفانه، چه خامنه ای و چه حسن روحانی، همه دیکتاتور محسوب شده، که با توسل به قتل و آدم کشی، بر مسند های خود تکیه زده اند.
صدام حسین نیز هر از گاهی، بساط انتخابات را بر پا می کرد، و با نود و نه درصد آرا، توسط مردم عراق بر گزیده می شد. حال آیا این انتخابات، چیزی از دیکتاتور بودن او کم می کند؟ خامنه ای، معتقد است توسط نمایندگان مردم در مجلس خبرگان رهبری، به سمت رهبری برگزیده شده است. اما همگان به خوبی می دانند، افرادی که در مجلس خبرگان رهبری هستند، نماینده مردم محسوب نمی شوند!
اصولا اعضای شورای نگهبان، تنها افرادی را مجاز به نامزدی برای مجلس خبرگان می دانند که مجیز گوی رهبری باشد. حال این افراد، قرار است بر کار رهبر نظارت کنند یا او را انتخاب کنند. بماند که اصولا همین اعضای شورای نگهبان نیز، توسط خود رهبری انتخاب می شوند.
به عبارت ساده، خود رهبر، انتخاب می کند که چه کسی بر کار او نظارت کند! در حقیقت، دور باطلی در این میان به چشم می خورد، و آن این است که خود خامنه ای، تعیین می کند چه کسی باید بر او نظارت کند، و این با ساده ترین اصول دموکراسی، در تناقض است.
– شرایط انتخابات آزاد:
انتخابات در صورتی برای یک رژیم مشروعیت به همراه می آورد که شرایط زیر برقرار باشد:
یک- هر کسی بتواند نامزد شود و حاکمان، نتوانند کسی را حذف کنند.
دو- هر کسی بتواند در نهایت آزادی، تمامی نامزدها را نقد کند.
سه- امنیت افراد رای دهنده، و یا نقد کننده، یا نامزدها، تامین گردد.
اگر به انتخابات رژیم نگاهی بیاندازیم، می بینیم که هیچ یک از این مولفه ها، رعایت نشده و این انتخابات، صرفا یک نمایش فرمایشی، برای خرید مشروعیت برای رژیم است. نگارنده به یاد دارد، در دهه هفتاد، در استان کهگیلویه و بویراحمد، مردم باید چهار نماینده برای مجلس خبرگان رهبری انتخاب می کردند تا بر کار رهبر، نظارت کند، اما شورای نگهبان رژیم، آنچنان قلع و قمع به راه انداخته بود که تعداد نامزدهای موجود سه نفر بود!
– اسلام کاتالیزور دیکتاتوری خامنه ای است:
سوالی که به ذهن می رسد، این است: خامنه ای و اطرافیان او، چگونه این انتخابات را توجیه می کنند؟ اگر به دقت نگاه کنیم، خواهیم دید که تنها سلاح خامنه ای برای توجیه این روند غلط، و این بساط دیکتاتوری، دین اسلام است.
در حقیقت، زیر ساخت بنای این دیکتاتوری توسط اسلام و آموزه های اسلامی شکل گرفته است. خامنه ای با استفاده از دین اسلام، تمامی جنایات خود را توجیه می کند. البته پر بیراه نیست اگر بگوییم اصولا دین اسلام، بشدت قابلیت این را دارد که از یک نظام دیکتاتوری، طرفداری کند.
در اینجا، وظیفه مردم جامعه و خصوصا افراد مسلمان است که وارد میدان شوند، و به صراحت اعلام دارند که جای دین، در گوشه مسجد است، و نباید از دین و اعتقاد آنها، برای حکومت بر مردم، یا جنایت و غارت کشور، سو استفاده شود. یکی از مهمترین روش های مبارزه با رژیم خامنه ای، و همینطور، جلوگیری از شکل گیری دیکتاتورهای مشابه در آینده، آشنا کردن مردم با سکولاریسم و لزوم جدایی دین از سیاست است.