تَحریم فعال نَمایش انتخابات، چه تأثیری دارد؟ ۱

– رأی دادن در یک راژمان (سامانه) تمامیت خواه بی مَعناست:

تَمامی کاندیداهایِ مجلس خبرگان – مجلس شورای اسلامی در ایران باید از فیلتر رَهبری عبور کنند؛ وظیفه نظارت بر کاندیداها و گزینش آنان به صورتی که موجبات خشنودی رَهبر را فَراهم آورد، بَر عهده شورایِ نگهبان است؛ شورایِ نگهبان سَوابق کاندیداها را بررسی کرده و با تَفتیش عَقایدشان، از اعتقاد علمی و عملی ایشان به اصلِ ولایت فقیه و تعلق خاطر انکار ناپذیرشان به شخص سید علی خامنه ای، آگاه می شود.

پَس از آنکه پروسه تَحقیق و تَفتیش تَمام شُد، از میانِ صد ها و یا هزاران تَن کاندیدایِ حاضر، تَنها خُرده ای از آنان به عنوانِ کاندیداهایِ رَسمی نمایش انتخاباتِ، از طریقِ رسانه های جَمعی معرفی می شوند؛ حال با یک بررسی ساده به چند نکته اصلی درباره هر یک از کاندیداهایِ معرفی شده و مورد تأیید رَهبری می توان پی بُرد که عبارت اند از:

ما برایِ حکومت اسلامی، رأی نخواهیم داد! تَحریم فعال انتصابات نشانه ملی گرایی، آزادی خواهی و پایبند بودن به پرنسیپ های دموکرات و اصیل است. فرتور وام گرفته از تارنمای تحلیل روز

ما برایِ حکومت اسلامی، رأی نخواهیم داد! تَحریم فعال انتصابات نشانه ملی گرایی، آزادی خواهی و پایبند بودن به پرنسیپ های دموکرات و اصیل است.
فرتور وام گرفته از تارنمای تحلیل روز

1- کاندیدایِ معرفی شده بدون هیچ تَردیدی به اصل ولایت فقیه اعتقاد علمی و عملی دارد.

۲- کاندیدایِ معرفی شده نسبت به شخص سید علی خامنه ای، به عنوان رهبر فرزانه و معصوم، تعلق خاطر دارد.

۳- کاندیدایِ معرفی شده از بدو پیدایش حکومت اسلامی، نقش فعالی در پُست های مهم دولتی داشته است.

۴- کاندیدایِ معرفی شده چندین بار ارادت و وفاداری اش را به نظام، از راهِ خیانت به مردم ایران، اثبات نموده است.

۵- کاندیدایِ معرفی شده، از آنجایی که مُریدِ سید علی خامنه ای است، هَر زمان که احساس کند حضورش، زمینه آزار رَهبری و به خطر افتادنِ تخت حکومتش را فراهم ساخته، کنار کشیده و خود را از دایره قدرت به بیرون پَرت می کند.

با توجه به آنچه گفته شُد، انتخاباتی در کار نیست چرا که هر کدام از کاندیداها مراتب وفاداری، اعتقاد و ارادتِ خاص خود به رَهبری را بارها ثابت کرده اند و جملگی شان با تأیید سید علی خامنه ای و با رضایت شخصی وی، به عنوان کاندیدایِ ریاست جمهوری معرفی شده اند؛ در طی سال های گذشته خامنه ای بارها نشان داده که چنانچه چیزی یا جریانی به کامش تلخ باشد، بدون کمترین اتلاف وقتی، آن چیز و یا جریان را از ریشه می خشکاند.

بَرخی از اصلاح طلبانِ حکومتی – اپوزوسیون صادراتی، تَوهم تغییر شرایط موجود از طریقِ رأی دادن را پیدا کرده اند، چنانچه دلیلِ شرکت شان در انتصاباتِ پیش رو را بپُرسی، پاسخ خواهند داد که: “بَرای اینکه وضع کشور از اینی که هَست بَد تر نشود، من ناچارم که به فلانی رأی دهم تا بَهمانی قُدرت دَست نگیرد!”

این استدلال به قَدری مُضحک است که هیچ عَقلِ سلیم و آزاده ای حاضر به پذیرفتن آن نیست، پاسخ نگارنده به این دوستان چنین است: “ اگر قَرار بود با رأی تو، توپ قُدرت از زَمین ولایت خارج شُده و به زَمین جناحِ مورد علاقه اَت بیافتد، هرگز اجازه رأی دادن به تو نمی دادند، حتی حزب مورد علاقه ات و چهره های مطرحش نیز، سربازانِ ولایت فقیه هستند، نه چیزی بیش، نه چیزی کَم!

گویا عده ای معلوم الحال – که سوابق طولانی در راستای خیانت به منافع ملی ایرانیان دارند – تَرجیح می دهند تا فراموش کنند که ما با یک رژیم دیکتاتوری رو به رو هَستیم، نظام های تَمامیت خواه اجازه تغییر موضع قدرت را نمی دهند و به هَمین دَلیل نیز توتالیتر خوانده می شوند؛ هَر کدام از کاندیداهایِ موجود که منتصب شوند، هرگز قُدرتی نخواهند داشت چرا که قدرت تَنها دست یک نَفر است و آن شخص نیز سید علی خامنه ای است.

برای مثال، سید محمد خاتمی با بیش از بیست میلیون رأی، قدرت اجرایی خود در حکومت را به اندازه قدرت یک پیشکار و آبدارچی خواند؛ حَقیقت نیز هَمین است، رییس جمهور در یک حکومت دیکتاتوری که توسط یک نفر و مزدورانِ سپاهی اش اداره می شود، از پایه بی مَعنی است، خودتان را گول نَزنید، تَنها رأی و نظر یک نفر اهمیت دارد و آن هَم، دیدگاهِ رَهبر حکومت اسلامی است.”

رأی همه شمایی که تنور انتصابات رژیم را گرم کرده و به نظام خونبارِ فاسدِ تان مشروعیت می بخشید، خونین است.

رأی همه شمایی که تنور انتصابات رژیم را گرم کرده و به نظام خونبارِ فاسدِ تان مشروعیت می بخشید، خونین است.

وَقتی که پیش شرط حضور در انتخابات به عُنوان کاندیدا – هر انتخاباتی – ، داشتن اعتقاد راسخ به اسلام و اصلِ ولایت فقیه و پذیرفتن سید علی خامنه ای به عُنوانِ رَهبر فرزانه و مَعصومِ انقلاب اسلامی است، زَمانی که تَمامی کاندیداها از فیلتر رَهبری رَد شده و توسط شورای نگهبان گزینش می شوند و تأیید صلاحیت می گردند و رژیم چَند نَفر از دست پَروده ها و مُریدانِ خاص خود را وارد نَمایش انتخابات می کند و به مَحض اینکه احساس خطر از سویِ شان کند، آنان را از گردانه یِ انتصاباتش خارج می نماید، انتخابات چه مَعنایی دارد؟

وَقتی مردمان یک کشور اجازه نَدارند تا به کاندیداهایِ مورد علاقه خود رأی دهند، وقتی ملت را با یک سری از کاندیداهایِ از پیش تعیین شده و از فیلتر گذشته رو به رو می سازند و حتی در صورتِ بَرنده شدنِ کاندیدایِ مَردمی (همچون سالِ ۸۸)، در نتیجه انتصابات دَست بُرده و تقلب گسترده می کنند و کاندیدایِ مورد نظر خود را به مردم تَحمیل می کنند و مَبنایِ حرکت و اقداماتِ هر کاندیدای تأیید شده ای، چهارچوب پُر اشتباه، ضد انسانی و شَرم آور قانون اساسی ایرانِ اسلامی است، به راستی واژه انتخابات پوچ و بی مَعناست و نبایَد که از این واژه برایِ توصیفِ نمایشِ نَخ نمای رژیم استفاده شود.

– اصلاح طلبی یا نَقشه سپاه بَرای کُنترلِ کاملِ عَرصه سیاسی؟

تَکاپوی اپوزیسیون صادراتی – گنجی ها، افشاری ها، نبوی ها، بهنود ها و… – برای کشاندن مردم دلسرد و ناامید از هرگونه دگرگونی و پیشرفت در چهارچوب “نظام مقدس نامبردگان” با رو کردن یک تردستی کهنه – همانا ایجاد ترس در جامعه که اگر رای ندهید، فِلان کاندیدا رای آورده و بَهمان بلا را سرتان می آورد – بسیار رقت انگیز و تاسف بار است.

نقشه شوم “پلیس بد و پلیس خوب” حکومت کاملن نخ نما و پوسیده شده و سپاه پاسداران نیز کاملن آگاه از این ماجراست و به همین سبب، به شکل افسارگسیخته و نوینی مشغول حذف یاران و مهره های پیشین خود از جمله همین اصلاح طلبان “بی پرنسیپ و ضد دموکراسی” است.

حال شاید شوند تکاپو و تلاش و پافشاری “پاسداران سیاسی نظام” یا همان اصلاح طلبان داخلی و اپوزیسیون صادراتی شان برای کشاندن مردم به پای صندوق های رای را بهتر درک کنید! آن ها نگران حذف کامل از حلقه قدرت و در نتیجه برچیده شدن سفره ای هستند که ۳۸ سال است خود و خانواده ها و آشنایان شان بر سر آن نشسته و از حداکثر توان شان برای چپاول ثروت ملی بهره برده اند.

باند رفسنجانی آخرین حربه هایش برای باقی ماندن در دسته “خودی ها” را رو می کند و سپاه تمام تردیدهایش برای حذف علنی و قطعی “ضد انقلاب” را کنار گذاشته و با تمام قوا و بی هیچ هراسی، خط و نشان کشیده و قلع و قمع می کند.

سپاه پاسداران از سال ۵۷ نبض اقتصاد، سیاست، آموزش و پرورش و فرهنگ سازی را در دست گرفت و به یاری مهره های وفادار اصلاح طلبش و اجرای نمایش مضحک و نخ نمای “پلیس بد و پلیس خوب” توسط آنان، اینقدر با اقتدار در این عرصه ها تاخت و پروانه نفس کشیدن به هیچ جنبنده مخالفی نداد تا امروز به جایی برسد که بی هیچ هراسی، خود را قدرت اول و آخر حکومت و تنها “میزان واقعی” برای سنجش اندازه “انقلابی و یا ضد انقلابی” بودن افراد دانسته و حتی گاهن از برنامه هایش برای حذف فیزیکی رقیبانش – باند رفسنجانی – نه در خفا و پستو و نجواگونه، که در سطح روزنامه های مملکت، پرده برداری نموده و عربده می کشد.

نگارنده بر این باور است که تاریخ ایران هرگز با یک پدیده به زبونی، پلشتی و فرومایگی “اصلاح طلبان” رو به رو نشده و وقاحت و بی شرمی ایشان شاید در سراسر تاریخ ایران، بی همانند باشد. بر ماست که در این برهه حساس هوشیار بوده و فریب این “دون کیشوت های ضد دموکراسی” را نخوریم.

اصلاح طلبان، این دسته کوران، نه به دنبال دموکراسی اَند و نه موافق جدایی دین از سیاست، نه خواهانِ مردم سالاری و رسیدگی و حل مشکلات معیشتی ملت ایران اَند و نه مخالف نقض گسترده حقوق بشر توسط حکومت اسلامی در ایران زمین، این جماعت نان به نرخ روز خور، ریا کار و دروغگو، با شعارهای پوپولیستی، همواره بر موج اعتراضات مردمی سوار شده، قدرت به دست گرفته و سپس به ملت درمانده ایران زمین پشت کرده اند.

در کارنامه سیاه و خونبار این حزب فرومایگان، کمترین نشانی از کوچکترین خدمتی به مردم ایران دیده نمی شود و هر چه بوده و هر چه هست، تلاش برای حفظ پایه های ویران شده نهادِ حکومت اسلامی و افزایش طولِ عمر ننگین رژیم می باشد و سردمداران و دنباله روانِ این حزب، همواره حقوق ملت ستمدیده ایران را پایمال کرده و بر روی خون های به نا حق ریخته شده ایرانیان، دست در دست سید علی خامنه ای، قدم زده اند.

اصلاح طلیانِ ضد دموکراسی، ندا آقا سلطان را یادتان هست و یا ترجیح می دهید، به یاد نیاوریدش؟

اصلاح طلیانِ ضد دموکراسی، ندا آقا سلطان را یادتان هست و یا ترجیح می دهید، به یاد نیاوریدش؟



به قول زنده یاد صادق هدایت: “جایی که منجلاب گـُه است دم از اصلاح زدن خیانت است، اگر به یک تکه آن انتقاد بشود قسمتهای دیگرش تبرئه خواهند شد؛ تبرئه شدنی نیست، باید همه‌اش را دربست محکوم کرد و با یک تیپا توی خلا پرت کرد، چیز اصلاح شدنی نمی‌بینم.”

به راستی نگارنده نیز چیز اصلاح شدنی در این حکومت خُرافات گستر و جهل پرور و ستمگر نمی بیند. همه جای آن را گند و کثافت و خون برداشته و تمامی مسئولینش خون مردم را در شیشه کرده اند و چون زالو، هستی و دارایی مردمان را می مکند. کدام بخش از این مملکت زهوار در رفته و رو به زوال درست و نیکوست که بتوان آن را نگاه داشت و بقیه را اصلاح کرد؟ این خانه از پایه ویران است و چیز اصلاح شدنی وجود ندارد.

– رأی ندادن، خود یک “رأی” است:

به تازگی شاهزاده رضا پهلوی درباره تَحریم فعال نمایش انتخابات در ایران نکته ای را گفته که نگارنده، بازگویی و واکاوی آن را سودمند می داند. این نکته چنین است که:

“رای ندادن، خود یک “رأی” است؛ این جمله بدان مَعناست که هنگامی که فَردی تَصمیم به تَحریم نمایش انتخابات گرفته و پای صندوق ها حاضر نمی شود، تَنها با انتخابات “قَهر” نکرده – اصلاح طلبان و هم فکران شان همواره در تلاش بوده اند تا تحریم فعال انتصابات را یک کنش بی مغز، بی اهمیت و احساسی جلوه دهند – بلکه گزینشش پیام های زیر را به همراه دارد:

۱- با تَحریم انتخابات به حکومت و متحدان شَرقی و غَربی اش نشان داده می شود که ایرانیان بسیاری – وقتی تعداد تحریم کنندگان چشمگیر باشد – مخالف سیاست ها، کنش ها و تمامی کژی ها و کاستی های رژیم سیاسی حاکم ایران هست.

۲- با تَحریم گسترده نمایش انتخابات، از مشروعیت داخلی – خارجی نظام کاسته و جوامع بین المللی بررسی و رسیدگی به حقوق انسانی ملت ایران را به صورت جدی، پیگیری خواهند نمود و اقداماتِ اصولی و اساسی، برای گذار به سوی سکولارسیم و دموکراسی در ایران با پشتیبانی جامعه جهانی، انجام خواهد گرفت.

۳- تَحریم گسترده انتصابات به مَعنای یک “نه بزرگ” به دیکتاتوری، تمامیت خواهی و نقض گسترده حقوق بشر در ایران توسط خامنه ای و سپاه پاسداران است و پیام روشنی را برای طبقه حاکم می فرستد که زمان تغییر و آغازی فصلی تازه و موسم بَهار در ایران پس از ۳۸ سال خونِ دل خوردن، فرا رسیده است.

۴- عدم شرکت گسترده در انتصابات پیام صلح طلبی ملت ایران را به گوش کشورهای همسایه می رساند که شوربختانه در حال حاضر جملگی در برابر سیاست های آتش افروز و جنگ طلبانه حکومت ملایان ایران، سیاستی تهاجمی و کینه توزانه نسبت به نه تنها حکومت که حتی ملت ایران اتخاذ کرده اند و در دراز مدت به ویرانی و نابودی ایران و خاورمیانه خواهد انجامید.

۵- رای ندادن یَعنی کاندیدای راستینِ ملت ایران در این نمایش نَخ نما، حضور ندارد و بنابراین شعار تبلیغاتی نظام در سطح جهان که دَم از “دموکراسی دینی” می زند، پوچ و بی معنا شده و دستِ ملایان برای سیاستمدارانِ جهان رو شده و فشار بین المللی برای برگزاری یک رفراندوم عادلانه زیر نظر سازمان ملل در ایران، آغاز خواهد گشت.

هر رأیی که به صندوق ریخته شود، برابر با پایمال کردن خون زنان و مردان بی گناهی است که به دست مزدوران حکومت، ریخته شده است.

هر رأیی که به صندوق ریخته شود، برابر با پایمال کردن خون زنان و مردان بی گناهی است که به دست مزدوران حکومت، ریخته شده است.

– سُخن پایانی:

بر ماست که در این بُرهه حساس هوشیار بوده و فریب اصلاح طلبان، این “دسته کوران” را نخوریم. هرگونه حضور و شرکت در نمایش انتخابات رژیم، جز کمک و همکاری با این حکومت اسلامی ضد ایرانی و مشروعیت بخشیدن به تمامی ابعاد پر از فساد و جنایتش، نیست و هرآنکه جز این گوید و کند، بایستی برای یک بار کتاب “قلعه حیوانات” را خوانده و نقش خود را در میان سایر حیوانات مزرعه، بیابد و بر پیشانی اش بچسباند.

بنابراین شرکت نمودن در هَر گونه انتصابات دولتی و کمک به نظام برای داغ کردن تنور انتخاباتش، عین خیانت به آرمان های آزادی خواهانه یکایک کسانی است که زندگی شان را وقف آزادی، دموکراسی و سکولاریسم در ایران نموده اند و همچنین همراهی با رژیم برای برگزاری یک نمایش انتخاباتی دیگر، دقیقن مَشروعیت بخشیدن به نظام اسلامی و پذیرفتن آن به عنوان بهترین حکومت ممکن برای جامعه ایرانی است و این پیامی است که دوربین های رسانه ای رژیم به سمع و نظر جهانیان می رسانند.

نگارنده جُستار را با گفتار زرین دکتر شاپور بَختیار به پایان می برد که به راستی “فَصل الخطاب” در باب مسئله دموکراسی در ایران است:

“آزادی و دموکراسی با وجود دخالت آخوند در حکومت خیالی بیش نیست، بعضی از کشورهای خارجی که چشم طمع به ثروت ایران دوخته اند، صحبت از وجود و حضور آخوندهای معتدل _ یعنی نوکران خود _ می کنند باید به آنها پاسخ بدهید: دیکتاتوری انواع مختلف دارد ولی دموکراسی یک نوع بیشتر نیست و با وجود آخوند محال است. من به عنوان یک ایرانی، از شما دو توقع بیشتر ندارم:

نخست آنکه همت کنید که مشعل ملی گرایی روشن بماند و یأس و نا امیدی آن را خاموش نکند. دوم آنکه نجات ایران را در استقرار دموکراسی و فقط دموکراسی بدانید و سرنوشت کشور را فقط به کسانی بسپارید که با گذشت زمان امتحان پای بندی به آزادی را داده باشند.”

  • ایرانی

    شو نمایشی انتخابات جمهوری اسهالی
    پیش بسوی طویله بهارستان