رکود راه را برای پرداخت حق کارگر بسته است.

کارگران بیکار، و بی حقوق… خانواده های این مردم شریف به کدام سو خواهد رفت؟

سامانه نادرست اداره کشور، خروج مداوم ارز و عدم ورود سرمایه های خارجی و صفر بودن در آمد جهانگردی چند سالی است که ادامه دارد و به رکود اقتصادی بی سابقه در ایران انجامیده است.تعطیلی و وررشکستگی اکثر کارگاههای تولیدی ، ایران را به واردکننده صرف بدل ساخته است که چیزی جز نفت برای فروش ندارد و سیستم اقتصاد آن ضرر دهی بالایی دارد. در واقع تمامی فعالیتهای اقتصادی ایران دولتی و فرمایشی شده است و نفتی. نبود تولید و پویا نبودن اقتصاد ،بازدهی و سودآوری دیگر پاره های اقتصاد ایران را منفی کرده است و حقوقها افزایش که نیافته هیچ، اخراجها و تعدیل بی سابقه در جریان است.

بودجه ۱۳۹۳ ،جایی که در تورم دوم جهانیم

دولت روحانی که به نسبت دولت قبل منظم تر و قانونمند تر عمل کرده است سعی دارد خود را از فشار تورم که پس از اتیوپی در جهان رتبه است دوم نجات دهد. اما بودجه ای را به مجلس داده است که طبق روال گذشته فقط سهمیه بندی غارت و چپاول است.ما هیچ صرفه جویی را در ارگانهای بی خاصیت ملا پرور نمی بینیم و در عوض برای جبران ریخت و پاش سالانه ملایان مفت خور این مردم هستند که باید گرانی سوخت و غذا و خدمات را تحمل کنند تا دولت کمتر کسری بودجه داشته باشد.کلید تورم در بودجه است. بودجه نا متوازن تورم زاست و چیزی که در سیستم بخور و بچاپ ملا نداریم توازن است. اصولا ملا تقسیم گر خوبی برای سهم نیست. همه می دانند که آخوند از یک سفره شام هم نمی گذرد چه برسد به سفره نفت!

کسری بودجه و در آمدهای دروغین

در آمدهای بیخودی آن دسته از در آمدهایی هستند که بصورت آرمانی در بودجه پیش بینی شده است و هرگز دست یافتنی نیستند. این در آمدهای ناممکن به کسری بودجه دولت می انجامد و تورم را باعث می شود.سالهاست که اقتصاد بیمار ایران با اعداد و ارقام غیر واقعی تنظیم می شود و کسری بودجه به حدی بالاست که راه پیشرفت را برای شریانهای فرهنگی و اجتماعی بسته است، این در حالی است که حوزه ها و در القرآنها آنقدر بودجه اضافه دارند که در پایان سال سعی می کنند این بودجه اضافی را هرطور شده خرج کنند و به پایان برسانند! درمان و آموزش کشور عملا از رایگانی افتاده است و مردم ایران قسمت بزرگی از درآمد خود را باید به مدرسه و درمان فرزندان و خویش اختصاص دهند. این در حالی است که برای مداحان و مفت خوران آن قدر پول و بودجه هست که دولتمردان با افتخار اعلام می کنند :”بزودی رشته مداحی وارد دانشگاه می شود”!

این باغ وحش نیست! مجلس است. اما نگران نباشید اینها نماینده رهبرند، نه ملت ایران

نابرابری در پرداخت حقوق

بسیاری کارمندان و کارگران و حتی ماموران نیروی انتظامی با حقوقهای ناکافی ربرو هستند ، پس از سالها تلاش نه خانه دارند و نه پس انداز. حقوق آنها بیشتر به جیره شبیه است تا حقوق:

حقوق پایه کارگر و کارمند جزء ۴۵۰ هزار تومان در ماه معادل روزی ۵ دلار!

کارفرمایان بسیاری حتی این را هم پرداخت نمی کنند و علت این کسر حقوق را را رکود اقتصاد می دانند. بسیاری از کارخانه ها در حال حاضر همین حقوق ناچیز را هم به کارگران بدهکارند!سالها پیش در دولت و مجلس طرح و لایحه ای مطرح بود بنام “نظام هماهنگ دستمزد” که قرار بود با متعادل کردن دستمزدها بی عدالتی را در این گروه کاهش دهد. قانونی که هرگز اجرا نشد و در حال و هوای “انرژی هسته ای” به فراموشی رفت.

فقر در ایران. کشور نفت خیزی که باید شناسنامه را در بیمارستان گرو گذاشت و در خانه ای بدون اتاق زندگی کرد

بی عدالتی یکی از دلایل مهم رکود

عدم عدالت در پرداخت حقوقها باعث شده است که گروه زیادی از مردم که قشر متوسط بودند به طبقه ضعیف بپیوندند و شکاف طبقاتی در جامعه تشدید شود. این گروه بزرگ که میلیونها نفر هستند، تنها برای زنده ماندن تلاش می کنند و خریدار کالا و خدمات نیستند. یکی از دلایل رکود اقتصاد ایران خارج شدن عده زیادی از مردم از قشر متوسط به قشر آسیب پذیر است.این گروه، فرزندان خود را به کار می گمارند و توان پرداخت هزینه تحصیل و درمان را هرگز ندارند.فساد و تباهی خانواده ها و کودکان در این دسته ی جامعه بیداد می کند. سرهنگ قالیباف خود اعتراف کرد که ۳۰۰ هزار خانوار تهرانی(بیش از یک میلیون نفر) قادر به تهیه احتیاجات اولیه چون خوراک نیستند.

(این دستفروش را شاید در مترو دیده بودی… آرام و بی آزار جنسهایش را می فروخت ، بیکار نبود ،دزد هم نبود، اما ماموران مترو همه داراییش را ضبط کردند؛او هم خود کشی کرد گویی که دیگر خسته بود)

این بودجه مال خامنه ای است و نه ملت

بودجه ای که ۷۰٪ آن ریخت و پاش روزمره خود دولت است و نه صرف آموزش می شود ونه صرف عمران و فرهنگ و رفاه عمومی، بودجه ی ملت نیست! این بودجه خامنه ای است که برای سال بعد آماده کرده تا بتواند وسیله آن مردم را بهتر کنترل کند.این پولها که در مجلس سر آن بحث است و این جدلها که چه بلایی قرار است سال آینده سر ملت بیاورند، همه از آخور خامنه ایست و بس. این “آقای جنایتکار” خوب می داند که باید فشار بر مردم آنقدر باشد که نفس نکشند. او می داند که با بی سوادی و نا آگاهی نسلهای آینده جمهوری اسلا می بیمه است و خرافات را می توان براحتی در ذهن کم سوادان دیکته کرد.این بودجه جام زهری است که هر ساله به مردم فقیر ایران خورانده می شود تا طبقه ملا و سپاهی و دزد رژیم، در امنیت باشند.

این که می بینید قصر نیست. این مدزسه طلاب است! آن وقت سال پیش کودکان کرد باید بخاطر نداشتن یک بخاری استاندارد  سوختند

۶۰۰ هزار تومان ،یک شرم است برای مردم

چانه زنی ها آغاز شده است و سندیکاهای کارگری در تلاشند تا حقوق را به ۶۰۰ هزارتومان معادل ۲۰۰ دلار در ماه برسانند! جای شرمساری است.کم و بیش ده میلیون ایرانی در خط فقر شدیدند. و ۵۰٪ زیر خط فقرند. این آمار درخشان یعنی سعادت دنیا و آخرت “آقای جنایتکار” خامنه ای. چه خانواده ها که به تباهی کشیده نشده است،

تنها بخاطر فقر، چه بیمارانی که در بیمارستان درمان نشده اند، تنها بخاطر فقر. امروز اگر یک فقیر بیمار شود، بیمارستان نمی رود، بلکه رو به قبله می خوابد. این است عدل علی پس از ۳۵ سال اقتصاد نفتی . این حکومت باید میلیاردها دلار در سوریه و هند و پاکستان و افریقا تنها خرج ساختن حوزه علمیه کند! اما برای درمان مردمش در بیمارستان پول ندارد. این رژیم باید هزاران طلبه افغان و افریقایی  را رایگان درس تشیع بیاموزد اما مردم سیستان و بلوچستان آب شرب مناسب ندارند.این رژیم باید میلیاردها خرج گنبد طلای تقی و نقی و کسک و فلانک کند اما دریغ از دادن بخاری گازی به مدارس روستاها… جواب کودکان سوخته ای که روی دریای نفت خوابیده اند ولی پول درمان ندارند را آقای خامنه ای بدهد! بله ! تو را می گویم ،”آقای جنایتکار”

اشکهایمان همیشه خواهد بارید برای کودکی که بخاطر نداشتن یک بخاری سالم در مدرسه پرپر شد. پول گنبد طلا داری ولی پول بخاری نداری جناب خامنه ای”آقای جنایتکار”