آش دیگری که دولتمردان آمریکایی با همکاری مریم رجوی برایمان پختند  ۱۱

مریم رجوی هنرپیشه بزرگ و هفت خط و خال که می تواند هزاران کارگر و بیکار، افراد ساده دل از کشورهای خاورمیانه را به دور خود جمع کرده و با اتوبوس های کرایه ای از پول های بادآورده از اسرائیل، عربستان سعودی و کشورهایی دیگر در یک کنفرانس فانتزی و سرپا پا گریم کرده، به رخ مردم ایران کشد. عده ای هم از سیاستمداران و افراد بیکار و هیاهوجوی دولت های غربی را نیز با چرب زبانی در این خیمه شب بازی ها شرکت دهد.

مریم رجوی هنرپیشه بزرگ و هفت خط و خال که می تواند هزاران کارگر و بیکار، افراد ساده دل از کشورهای خاورمیانه را به دور خود جمع کرده و با اتوبوس های کرایه ای از پول های بادآورده از اسرائیل، عربستان سعودی و کشورهایی دیگر در یک کنفرانس فانتزی و سرتا پا گریم کرده، به رخ مردم ایران کشد. عده ای هم از سیاستمداران و افراد بیکار و هیاهوجوی دولت های غربی را نیز با چرب زبانی در این خیمه شب بازی ها شرکت دهد.

پیش گفتار:

در یکی از مقاله های پیشینچگونگی دخالت دولت آمریکادر سرنوشت کشورمان را از چند دهه پیش تا کنون به تفصیل نوشتیم و دعوت از مریم رجوی وصله ناچسب و ناموزون با آینده کشورمان را به نگارش در آوردیم. آقای مسعود رجوی که به جز خیانت تا کنون خدمتی به میهنمان نداده، به دنبال آنست که رژیم آخوندی دیگری مشابه و همانند رژیم کنونی در ایران برپا کند. با این تفاوت که آخوندها درگفتارو عملکرد خود صراحت و راستی بیشتری دارند و همه کارهای ضد ملی خود را بدون هیچگونه پرده پوشی و حتی با بوغ و کرنا انجام می دهند. در حالی که رجوی و یال و کوپالش از یک نیرنگ و تظاهر به کارهای خود برخوردارند.

کنفرانس پاریس

بنا به گزارش واشنگتن تایمز، شنبه ۱۳ ژوئن ۲۰۱۵ خانم مریم رجوی در کنفرانسی با شرکت دهها شخصیت و افراد برجسته از آمریکا، اروپایی و خاورمیانه، از جمله سناتور جان مک کئین از آریزونا و رئیس کمیته نظامی جمهوری خواهان، در پاریس شرکت نمود.  چند تن از قانون گذاران آمریکایی بودند که در میان آنها دانا روهراباچر از جمهوریخواهان کالیفرنیا با دادن شعاری چون:” ملاهای خونخوار و وحشی بدانند که روز (قدرت نمایی و زورگویی) آنان رو به پایان است” که خوشحالی و تحسین شرکت کنندگان در کنفرانس را برانگیخت.

کنفرانس پاریس، سوای خواسته مردم ایران

گرچه مسائل غیر انسانی رفتار رژیم اسلامی، کارهای تروریستی آن در سرتاسر جهان، و تلاش او برای دستیابی به سلاح اتمی موضوع این کنفرانس بود  ولیکن کنفرانسی که برنامه گذار آن مجاهدین باشند و مریم رجوی  آن را سرپرستی کند با آن سابقه سراپا خیانت بار این گروه، برای مردم ایران خوشایند و خبر خوشی نبوده و مردم ایران همکاری سیاستمداران آمریکایی و اروپایی با مجاهدین را دشمنی علنی با مردم ایران و در راستای کجروی های دولت آمریکا با سرنوشت سیاسی کشورمان می دانند و بی گمان عملکرد خانم رجوی تنها تلاش مظلوم نمایی است که این دروغ شاخدار بر ملت ایران پوشیده نیست.

مسعود رجوی فرد نا مناسب و ناشایست در سیاست ایران، با عملکردهای فاشیستی و خودکامه خود بی گمان نزد ایرانیان میهن دوست به عنوان دشمن دیرین ایران و ایرانی شناخته می شود. در این تصویر او با زنانی که مانند رژیم اسلامی آنان را به زیر روسری درآورده نشان می دهد. آیا تفاوتی میان مسعود رجوی و خامنه ای در همه ابعاد کارهای سیاسی اشان می توان دید؟!. شما خواننده گرامی ما را راهنمایی بفرمایید.

مسعود رجوی فرد نا مناسب و ناشایست در سیاست ایران، با عملکردهای فاشیستی و خودکامه خود بی گمان نزد ایرانیان میهن دوست به عنوان دشمن دیرین ایران و ایرانی شناخته می شود. در این تصویر او با زنانی که مانند رژیم اسلامی آنان را به زیر روسری درآورده نشان می دهد. آیا تفاوتی میان مسعود رجوی و خامنه ای در همه ابعاد کارهای سیاسی اشان می توان دید؟!. شما خواننده گرامی ما را راهنمایی بفرمایید.

تکروی و خود بزرگ بینی مجاهدین

ایراد بسیار بزرگی که بر سازمان مجاهدین وارد است  به جای آن که با دیگر اوپوزیسیون و فعالان سیاسی در خارج کشور وارد گفتگو و مشورت بشود و نشست و کنفرانس های خود را با موافقت، همکاری و همراهی آنان تشکیل دهد، خودسرانه و در نهایت دیکتاتوری و یکه تاز بودن، نمایندگان سیاسی کشورهای غربی را با چرب زبانی در کنفرانس های ساختگی دعوت کرده، و گروه خود را تنها اوپوزیسیون و فعال سیاسی رژیم برانداز کشورمان می داند. این تکروی و خودکامگی بسیار نکوهیده و ناپسند و بی گمان مورد نفرت بیشتر هم میهنان ما است.

این ها ظاهراً ایرانیانی هستند که در تظاهرات ساخته و پرداخته خانم مریم رجوی در پاریس شرکت کرده اند. آیا شما خواننده گرامی رنگ ایرانی و ایرانی بودن در میان آنان می بینید؟. آیا چند ننفر ایرانی در میان این جمعیت به هوا داری مسعود رجوی شرکت کرده و عکس او را بر سر دست بلند نمودند؟!. به راستی شرم آور است چنین برنامه فانتزی و من درآوردی خانم رجوی بنام ملت ایران و برای نجات ایران ترتیب داده شده باشد. من نویسنده اگر بنا باشد میان رژیم اسلامی و مسعود رجوی را انتخاب کنم، ترجیح می دهم رژیم اسلامی بر سر جا و قدرت بماند و شر مسعود رجوی به ما نرسد.

این ها ظاهراً ایرانیانی هستند که در تظاهرات ساخته و پرداخته خانم مریم رجوی در پاریس شرکت کرده اند. آیا شما خواننده گرامی رنگ ایرانی و ایرانی بودن در میان آنان می بینید؟. آیا چند نفر ایرانی در میان این جمعیت به هوا داری مسعود رجوی شرکت کرده و عکس او را بر سر دست بلند نمودند؟!. به راستی شرم آور است چنین برنامه فانتزی و من درآوردی خانم رجوی بنام ملت ایران و برای نجات ایران ترتیب داده شده باشد. من نویسنده اگر بنا باشد میان رژیم اسلامی و مسعود رجوی یکی را انتخاب کنم، ترجیح می دهم رژیم اسلامی بر سر جا و قدرت بماند و شر مسعود رجوی به ما نرسد.

مردمی نبودن مجاهدین

از آنجا که مجاهدیب پایه مردمی ندارند و نزد ملت ایران از جمله دشمنان فرصت طلب و سودجوی معرفی شده اند، می توان به خوبی ادعا کرد که در همه این خیمه شب بازیها، کمترین حقیقت و درستی وجود ندارد و سوای تعداد معدودی جوانان گول خورده و ذوب شده در اهداف دروغین ولی شخصی مسعود رجوی و مریم رجوی، فرد دیگری برای نجات ایران و خدمت به مردم و به پا کردن یک حکومت مردمی با آنان همراه و دمساز نیست. به گفته دیگر مجاهدین یک گروه خودکامه و تشنه مقام و قدرتند و تفاوتی با رژیم اسلامی ندارند. وگرنه گردآوری و جمع کردن یک مشت  کارگران افغانی، فلسطینی و دیگر کشورهای عربی با پرداخت پول و کرایه اتوبوس های زیاد و جایگزین نمودن آنان در هتل های گرانقیمت پاریس با پول بادآورده از اسرائیل  و کشورهای عرب کناره خلیج فارس، راه ملت ایران نیست و کمترین هویت و شناسنامه ملی ندارد.

گرچه شاهزاده رضا پهلوی فرد درست و خوبی است و قطٰعاً برای نجات ایران نیز دلسوزی دارد ولیکن عملکرد و روش تکروی و خودکامگی او بویژه شورای ملی ساخته و پرداخته و در خدمت ایشان، با سازمان مجاهدین و فعالیت های غیر مردمی مریم رجوی تفاوتی ندارد و تنها تلاش نامبرده تماس و گفتگو با سیاستمداران و دولتمردان غربی بوده و ملت ایران هرگز به حساب نیامده امند. کنفرانس و سمینارهای ساخته و پرداخته مریم رجوی نیز بی شباهت به عملکرد شورای ملی نیست.

گرچه شاهزاده رضا پهلوی فرد درست و خوبی است و قطٰعاً برای نجات ایران نیز دلسوزی دارد ولیکن عملکرد و روش تکروی و خودکامگی او بویژه شورای ملی ساخته و پرداخته و در خدمت ایشان، با سازمان مجاهدین و فعالیت های غیر مردمی مریم رجوی تفاوتی ندارد و تنها تلاش نامبرده تماس و گفتگو با سیاستمداران و دولتمردان غربی بوده و ملت ایران هرگز به حساب نیامده است.. کنفرانس و سمینارهای ساخته و پرداخته مریم رجوی نیز بی شباهت به عملکرد شورای ملی نیست.

تکروی شورای ملی

همین ایراد تکروی و خود بزرگ بینی نیز در شورای ملی و گروه همکاران شاهزاده رضا پهلوی نیز دیده می شود  که نگارنده چندی پیش در یک جلسه حضوری به مشاوران شاهزاد یاد آور شدم و گفتم تا زمانی که دیگر گروهها را نادیده بگیرید و تنها به قاضی روید، راهی به جایی نخواهید برد. بنابراین، از دولتمردان آمریکایی و اروپایی که در میتینگ غیر ایرانی خانم رجوی شرکت کرده اند باید گفت:” ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان”.

  • mamol salom

    شما سلطنت طلبا که میلیاردها دلار از ایران بردید و خوردید چندان فرقی با رجویسم و اخوندیسم و کمونیسم ندارید.

    مردم ایران اگر افسارشان را به شماها نسپارند روز رستگاریشان خواهد بود.

  • ایناست

    فضول محله نیستی بلکه مزدور محلی هستی.تو گرگی هستی که در لباس گوسفند برای انحراف امدی.مجاهدین را میزنی سپس شاهزاده را،ماموریت تو و همدستانت ایجاد تفرقه و شکاف بین مبارزین بر عله حکومت است.جمهوری اخوندی حتی میگوید این پول را بگیر و به ما و دینمان هم فحاشی بکن ولی گاهی سعیبکن اپوسیون را بر علیه یکدیگر شارژ کنی.هی یارو این کارها قدیمی شده،کار اربابهایتان از این حرفها گذشته.

    • melat

      Fozole mahleh hagh dareh, Aziz in bichareh chikar kone vaghti hame chi kharabe az mojahedin ta shahzade va islamih ridando malidan to in mamlekat melatam ke aksareshon aghaboftade va nadond agar ghir az in bod ke in akhonda savar in melat nemeyshodan

  • faghat kherad

    اگر تمام جناح های فعال ضد رژیم کنونی ایران حاضر به یک ائتلاف مشترک و متحد با هدف ازادی ایران در یک مسیر کاملا مشخص برای تمام ایرانیان قدم بردارند میتوان باور داشت که تنها منظورشان نجات ایران و ایرانیست.در غیر اینصورت هر اندم که هر گروهی ساز خود را بزند و هر تشکلی برای خود رهبری داشته باشد و تنها او را قبول داشته باشد.نه تنها هرگز مردم ایران انها را باور نمیکنند.بلکه بدتر در مقابل تک تک انان جبهه گیری میکنند.

    • آرش آریانی

      در درستی سخنانتان تردیدی نیست اما متاسفانه ادعایی بیش نیست( لااقل توسط شما) زیرا خودتان نیز هرگونه تفکر مخالف تان را که ولو دارای آرمانهای مشترکی با شما چون سکولاریزم جدایی دین از سیاست و اقتدار عقلانی- قانونی در حوزه سیاست باشد به شدت مورد حمله قرار میدهید
      غرب پیشرفت کرد چون به تمام عقاید اجازه حیات ( و نه سیطره بر سرنوشت مردم) داد غرب مانند شما با ناشیگری تمام به حوزه دین حمله ننمود بلکه دین را مانند سایر نهادهای اجتماعی سر جای خودش نشاند و این حربه قدرتمند را از دستان پر از تزویر کلیسای کاتولیک برای چپاول ملتها خارج نمود.
      جدایی دین از سیاست جواب داد و نه حمله برای نابودی دین که بی تردید به قدرتمند تر شدن هیولای توحش مذهبی منجر می گردد چیزی که امروزه در خاورمیانه یا همان توالت عمومی شاهدش هستیم
      جسارت فضول محله ستودنی است اما اگر با عقلانیت توام نگردد راه بجایی نخواهد برد

      • ‌سرافراز پارسی‌

        آقای آریانی‌
        توجه شما را به این نکته جلب می‌کنم که در دوران روشنگری و چه پیش از آن روشنفکرانی که با مسیحیت مخالفت جدی میکردند و چه بسا آن را مسخره میکردند کم نبودند. در این مورد فقط به چند نمونه چون ولتر‌, جان لاک‌, و فروید اشاره می‌کنم.

        • آرش آریانی

          دوست عزیز اولا فروید مربوط به اوایل قرن بیستم بود و نه دوره روشنگری دوما کسانی چون روسو .ولتر گوته کندیاک لامبر مونتسکیو. لاک و بسیاری دیگر از اصحاب دائرالمعارف در فرانسه و آلمان معتقدان به آیین مسیحیت بودند و دشمن کلیسای کاتولیک مطالعه کتاب گرانسنگ فلسفه روشنگری اثر ارنست کاسیرر این امر را بر شما روشن خواهد کرد

          • سرافراز پارسی‌

            جناب آقای آریانی

            این قدر مولا لغتی نشوید و خود را زیاد دربند دوره های تاریخی‌ نکنید. سعی‌ کنید به منظور من توجه کنید. زیرا دوره های تاریخی‌ قانون ریاضیات که نیستند. این دوره ها را تاریخ نویسان “پیشنهاد” کرده اند تا فهم تاریخ آسان تر شود. مثلا هنوز بین تاریخ نویسان در باره آغاز و پایان قرون وسطا توافق وجود ندارد. عده‌ای سقوط امپراتوری روم را آغاز و کشف قاره آمریکا را پایان قرون وسطا میدانند. در حالیکه بعضی‌ دیگر آغاز آن را زمانی‌ میدانند که دین مسیح به وسیله کنستانتین رسمی‌ اعلام شد و پایان آن را به قیام مارتین لوتر و نهضت پروتستان ربط می‌دهند.

            در باره عصر روشنگری هم همین طور. بعضی‌ قرن هجدهم را آغاز دوران روشنگری میدانند که زمان انقلاب کبیر فرانسه به اوج خود رسید. در حالیکه برای برخی‌ دیگر عصر روشنگری از رنسانس شروع شد که با انقلاب صنعتی به پایان رسید. حتی درمورد انقلاب صنعتی هم بین تاریخ نویسان توافق وجود ندارد. برخی‌ ها آغاز آن را زمان اختراع ماشین بخار ولی‌ برخی‌ دیگر اختراع کوره ذوب آهن میدانند.

            این است که وقتی‌ گفتم “دوران روشن گری” منظورم گستره تاریخی‌ وسیع است. و هم این راه در نظر داشته باشید که انقلاب کبیر فرانسه فقط یک انقلاب سیاسی نبود بلکه جنبه ضدّ مذهبی‌ هم داشت و عصیانی بود علیه فساد و فضولی دستگاه کلیسا. خواهش می‌کنم فقط برای نمونه نمایش نامه های ولتر را آن هم دقیق بخوانید تا به بینید چه طنز گزنده ای را حواله کشیش ها می‌کند.

      • faghat kherad

        دوست عزیز من در بسیاری از کامنتها گفتم که با مدنی ها باید با سوالات درست به مناظره نشست .کجا در یک کامنت، من توهینی به متدینان از هر دینی کردم؟ بهم ادرس اون مقاله و کامنتمو بگید تا برم اصلاحش بکنم.
        دین یک اعتقاد شخصی است ولی وقتی دین از ابزار زور و تهدید و ارعاب و اعدام برای تحکیم پایه های خودش بهره میبره خب ناگزیر طرفهای مقابل همین دین هم به عکس العملی در خور همین دین دست خواهند زد.بقول معروف جواب (های هوی است).
        اگر هم منظورتان مطالبی است که در مورد تشییع نوشتم ،مخاطب من متشیعین نیستند بلکه حکومت شیعه حاکم بر ایران است.

        • آرش آریانی

          من از توهین سخن نگفتم بلکه حرف من نوع رویکردتان مبنی بر حمله به همه ادیان بوِیژه اسلام با هدف خالی نمودن زیر پای آخوندیسم است.
          در حالیکه خودتان بهتر از من میدانید که آخوند با پتیاره بازی از همین رویکرد شما برای تحریک و تحمیق توده ها جهت مبارزه با آزادی و حقوق انسانی ملت درمانده ایران سود خواهد جست و ندای وا اسلامایش رگ غیرت ملت خواب آلوده را بر علیه هر نوع آزادی و آزادگی و شرافت برخواهد انگیخت
          من غرب زده و غرب پرست نیستم اما معتقدم ایزوله نمودن دین و ارباب دین در چارچوبی خاص و کوتاه نمودن دست ارباب کلیسا از جان و مال و ناموس و سرنوشت مردم در غرب با رویکرد ضد دینی به سرانجام نرسید بلکه این تز جدایی دین از سیاست بود که همراه با عوامل بیشمار دیگر کلیسای کاتولیک را به زانو درآورده و وادار به عقب نشینی کرد هراس آخوندیسم از تز جدایی دین از سیاست بویژه در انقلاب اسلامی بر شما نیز پوشیده نیست اما با کمال پوزش شما به راهی می روید که جز همان جماعتی که ادعای مبارزه با آنان را دارید از روشتان سود نخواهد برد و دود آن در نهایت به چشم همه آزادی خواهان و آزادگان ایران زمین خواهد رفت
          و درود بر آنکس که از راه روشن پیروی کند

  • مش قنبر

    واضح است که گروههای مخالف آخوندها دارای نقص هایی بوده و هستند. اما یک چیز معلوم است، باید گروههای مخالف آخوندهها که طرفدار آزادی و دموکراسی هستند با هم متحد شوند تا ریشه آخوندها برای همیشه برکنده شوند. هر عاملی که مانع اتحاد یا تضعیف گروههای مخالف آخوندها باشد حتما نوکر مخفی آخوندها و وزارت اطلاعات است . اخوندا میدانند که در ابین مردم بدنام هستند برای همین بد گویی از آخوندها برایشان فرقی نمیکند و چندان مهم نیسنت. برای آخوندا مهم این است گروههای مخالفشان به هر طریق که شده بد جلوه داده شوند تا طرفدار پیدا نکنند و گروههای مخالف با هم متحد نشوند. تفرقه بی انداز و حکومت کن این روش آخونداست. راحت میتوان فهمید که چه سایت یا خبرگزاری یا گروهی در پشت پرده با آخوندا دستش در یک کاسه است. حتی اگر آن سایت یا گروه در ظاهر مخالف اخوند یا اسلام باشد.