محرومیتی اندوهبار
نیلوفر اردلان بهترین بازیکن حال حاضر فوتبال بانوان ایران بدلیل مخالفت شوهر برای خروج او از کشور ، مهمترین اتفاق زندگی ورزشی خود را از دست داد. او از حضور در جام آسیا محروم شد تا بار دیگر مرد سالاری جامعه ی فاسد و رو به زوال ایران نمایان شود. جامعه ای که بیش از ۹۰ درصد مالکیت اموال در آن در اختیار مردان است و زنان کمتر از ۱۰ درصد مالکیتها را در اختیار دارند! جامعه ای که نرخ بیکاری زنان در آن نزدیک به ۵۰% است! جامعه ای که در آن قوانین اسلام هم به مرد کمک می کند و زن را لگد مال می نماید. قوانینی مانند حق خروج زن از خانه که طبق اسلام ، زن برای آن باید از مرد اجازه بگیرد و به همین دلیل ملی پوش فوتبال بانوان ایران نتوانست تیمش را همراهی کند و ظاهراً بخاطر مدرسه اول مهر پسرش ، به همراهی او در روز اول مدرسه پرداخت!
کسی منکر اهمیت همراهی فرزندان در خانواده نیست ولی آیا راه حلّی برای شاد کردن فرزند نوآموز وجود نداشت؟ براستی در شرایط مشابه ، اگر مردی چنین وضعیتی داشت ، لحظه ای هم فکر می کردیم که جام آسیا را از دست بدهد؟
نیلوفر اردلان فوتبالیست و فوتسالیست است و از زمانی که این دو رشته برای زنان ایرانی راه افتاد، در آنها فعال بوده است. حالا بعد ۱۹ سال بازی درست زمانی که قرار بود تجربه دوره مسابقات قهرمانی آسیایی در مالزی را تجربه کنند، او نمیتواند تیم ملی را همراهی کند. او در اینباره گفته:
۲۸ شهریور زمان جشن ورود به کلاس اول پسرم است که میتوانم در کنار او باشم. تیم بیست و نهم پرواز دارد. ضمن اینکه دوم و سوم مهر تعطیل است و بعد از آن تیم از مالزی بر می گردد بنابراین موضوع سر فقط یک روز مدرسه رفتن رادان است.مسابقات جام ملتهای آسیا برای نخستین بار برگزار میشود و من هم در اردوهای تیم ملی تمرینات خوبی را زیر نظر خانم سلیمانی انجام دادم، اما همسرم پاسپورتم را برای حضور در این مسابقات نداد و به دلیل مخالفت همسرم برای سفر به خارج از ایران این رقابتها را از دست دادم.
شرم آور نیست؟ براستی حقوق انسانها و اختیار زندگی ایشان در اسلام چیست؟ چگونه یک زن نمی تواند بعنوان انسانی بالغ و عاقل برای اتفاقی مهم در زندگیش تصمیم بگیرد؟ آیا جامعه امروزین ایران و مردان و زنانش به بلوغ فکری کافی برای فراموش کردن قوانین احمقانه شریعت اسلام رسیده اند؟ یا اینکه تفاوتی میان قبایل پشتون کوههای افغانستان با مردم تهران وجود ندارد ؟ با احترام به همزبانان افغان باید اعتراف کنم که ایرانیها فقط پُز پیشرفتگی را می دهند و مغزشان در دوران عشایری و قبیله ای مرد سالار مانده است. مردی که اجازه نمی دهد همسرش در مسابقات آسیایی شرکت کند ( با هر بهانه ای ) جز یک مرتجع نادان و ضد انسانی نیست. این حق زن نیست که خود انتخاب کند؟
این حق زن نیست که انتخاب کند؟
برده و کنیز مگر شاخ و دم دارد؟ قوانین ازدواج در اسلام کپی برداری از خرید و فروش کنیز است. اینکه زن حق جدایی از همسر ندارد به چه معناست؟
شما بگویید؛ اعتراف کنید! این بی اختیاری زن در تصمیم بر جدایی چه معنایی بجز حق مالکیت مرد بر زن دارد؟
اینکه زن نمی تواند از خانه بیرون رود مگر با اجازه شوهر به چه معناست؟ مهریه و نفقه هم چیزی بجز تحقیر زن و ایجاد وابستگی به مرد در توجیه سروری اش نسبت به همسر نیست.
حتی اگر زن در اشتباه باشد و تصمیمی نادرست گرفته باشد ، تصمیم گیری او به هیچ کس نباید ربطی داشته باشد ، زن انسان هست ، یانه؟ تکلیف خود را مشخص کنید ای مسلمانان! اگر زن انسان هست چرا اسلام شما به او حق انتخاب و تصمیم گیری نداده است؟ چرا برخورد با زن در اسلام بسان حیوانی خانگی است که صلحبش به او لطف کرده و نگهداریش می کند ؟ آیا در عمل چیزی دیگری از شریعت اسلام در آمده است ؟
می دانید که چرا زن نمی تواند در ایران رئیس جمهور شود ؟ ساده است ! چون اختیار ورود و خروج این خانم رئیس جمهور در اسلام بدست شوهرش است و طبق ” شریعت گرانقدر اسلام عزیز ” شوهر خانم رئیس جمهور می تواند او را در خانه حبس نماید! آری این است عین متن قرآن و روایات.
درسهایی از نهج البلاغه
۱) از مشورت با زنان اجتناب کن، زیرا رأیشان ضعیف، و عزمشان سست است. ( یعنی عقل و اراده ندارند)
۲) با پوششى که بر آنان قرار مى دهى دیده آنان را از دیدن مردمان بازدار، زیرا
سختى حجابْ آنان را نزد تو نگاه مى دارد،( یعنی زنان فطرتا ناپاکند!) و بیرون رفتن زنان از خانه بدتر از این
نیست که افراد لا ابالی را بر آنان درآورى، و اگر بتوانى چنان کن که غیر تو را نشناسند.( زندانیش کنی بهتر است)
۳) امورى که درخور توان زنان نیست به دستشان مسپار، زیرا زن چون گلى زینتی است و نه کمک حال و کارپرداز.( زن تنها زینت و دکور است)
این است مقام زن نزد علی مولای شیعیان. البته علی اینها را از خود نگفته است و مطابق آیات مختلف قرآن مخصوصا سوره های بقره و نسا این چرندیات توهین آمیز را نسبت به زنان فرموده اند! اگر زنی بیرون رود همانند آن است که او را به فردی لا ابالی سپرده باشیم! این دیدگاه علی است! این است مولای شما شیعیان اهل مطالعه و کتاب! این است اسلام و تعلیم “آسمانیش”.
ایراد از ماست
که رستم یلی بود در سیستان…. گیریم که علی در عربستان برای خودش یلی بوده است. و گیریم که ۱۴۰۰ سال پیش هم اعراب با زور و شمشیر مردم ایران را مسلمان کرده اند. بعدش چه شد؟ چه کسی ۱۴۰۰ سال اسلام را حفظ کرده است و بدان شاخ و برگ داده است؟ چه کسی فلسفه اسلامی ساخته است؟ چه کسی معماری ایرانی را بعنوان اسلامی عنوان کرده است؟ این ۱۴۰۰ سال گذشته مگر اعراب ما را به مسلمانی مجبور کردند؟ هرگز!
این خود مائیم که علی را مولای خود دانسته ایم و اسلام را ۱۴۰۰ سال نگه داشتیم. از ماست که برماست.
روزانه هزاران و شاید میلیونها اتفاق غیر انسانی در جامعه پسمانده ایران انجام می شود که تعدادی هم مربوط به بیداد اسلام بر زنان است. آیا وقت آن نیست که از خواب ۱۴۰۰ ساله برخیزیم و اسلام را به زباله دان بفرستیم؟