سالروز ۲۵ بهمن ۸۹ یادآور کشتار و خفقان حکومت اسلامی ۳

روز ۲۵ بهمن ۸۹

همیشه بهانه ای کافیست که مردم ما از کمای سیاسی بیرون بیایند و نفرت خود را از نظام اسلامی به شکل ممکن نشان دهند. جنبش انقلابی تونس در زمستان ۸۹ بهانه ای بود که مردم  دوباره برای اعتراض به نظام اسلامی به خیابانها بیایند. پیش از این تظاهرات بیشترین تهدیدها از طرف سران سپاه و قوه قضائیه برای ترسانیدن جوانان انجام گرفته بود. اما بنا به چند دلیل این جنبش به کمایی ناخواسته رفت. جنبشی که امیدها برای تغییر نظام و ایجاد رژیمی برازنده نام ایران را زنده کرده بود آرام شد و امروز که به ان روزها بعنوان یک شاهد عینی می نگرم ، باور نمی کنم که چنان وقایعی در تهران رخ داده باشد و هنوز رزیم اسلامی برپا باشد.

اکبر امینی شیرمرد 25 بهمن 89... او بر بالای جرثقیل به خود طناب دار بسته بود و داد آزادیخواهی سر میداد. بعدها برادرش را وادار به خود کشی کردند و خودش در زندان به این روز انداختند... ما او را فراموش نمی کنیم... شما چطور هموطن؟!

اکبر امینی شیرمرد ۲۵ بهمن ۸۹… او بر بالای جرثقیل به خود طناب دار بسته بود و داد آزادیخواهی سر میداد. بعدها برادرش را وادار به خود کشی کردند و خودش در زندان به این روز انداختند… ما او را فراموش نمی کنیم… شما چطور هموطن؟!

سال هشتادو نه و بیست و پنج بهمن ماه، نقطه عطفی در تاریخ مبارزه آزادی خواهان جوانان ایران محسوب می شود. روزی که با دستان خالی با کمترین پشتوانه به پا خاستیم. عصری که با فریاد مرگ بر اصل ولایت فقیه لرزه براندام رژیم دیکتاتوری انداختیم. روز عجیبی بود، زیرا بعد از نمایش مضحک نظام در نه دی ،حاکمیت گمان نمیبر باردیگر مردم وارد صحنه شوند. به همین جهت بود که برای خامنه ای این روز بسیار گران تمام شد. روزی که صانع ژاله ،محمد مختاری و .. را از ما ربوده و با وقاحت تمام برچسب بسیجی به آنها زدند. روزی که چند صد نفر بازداشت شدند و عاقبتشان مشخص نشد. هدف از تداعی این خاطرات،تحلیلی بر مسایل روز ایران است.از آن شب به بعد جنبش اعتراضی مردم و جوانان خاموش شد. میرحسن موسوی و مهدی کروبی با لقب سران فتنه به حصر خانگی رفتند.فضای کشور بیش از پیش امنیتی شد و درنهایت خفقان، بیش ازپیش جامعه ایران را فراگرفت.

چرا و چگونه این جنبش شکست خورد !؟

یک : رهبران این جنبش شاید یکی از عوامل این شکست بودند

میر حسین موسوی نخست وزیر محبوب خمینی هرگز شخصیتی استوار نبود و در جنبش سبز به نظر منفعل می آمد. حتی پیش از آن هم در برابر احمدی نژاد در تلویزیون استواری آهنگ در سخنانش نبود و با لکنت خاصی سخن می گفت. کروبی هم از نزدیکان خمینی وهشت سال رییس مجلس ششم بود. هر دو اینها بسیار ضعیفتر و محافظه کار تر از مردم تظاهر کننده بودند، چیزی که رهبری جنبش را زیر سوال برد و نقطه ضعف بزرگی برای آن شد.

میر حسین موسوی نخست وزیر محبوب خمینی هرگز شخصیتی استوار نبود و در جنبش سبز به نظر منفعل می آمد. حتی پیش از آن هم در برابر احمدی نژاد در تلویزیون استواری آهنگ در سخنانش نبود و با لکنت خاصی سخن می گفت. کروبی هم از نزدیکان خمینی وهشت سال رییس مجلس ششم بود. هر دو اینها بسیار ضعیفتر و محافظه کار تر از مردم تظاهر کننده بودند، چیزی که رهبری جنبش را زیر سوال برد و نقطه ضعف بزرگی برای آن شد.

میر حسین موسوی نخست وزیر محبوب خمینی هرگز شخصیتی استوار نبود و در جنبش سبز به نظر منفعل می آمد. حتی پیش از آن هم در برابر احمدی نژاد در تلویزیون استواری آهنگ در سخنانش نبود و با لکنت خاصی سخن می گفت. کروبی هم از نزدیکان خمینی وهشت سال رییس مجلس ششم بود. هر دو اینها بسیار ضعیفتر و محافظه کار تر از مردم تظاهر کننده بودند، چیزی که رهبری جنبش را زیر سوال برد و نقطه ضعف بزرگی برای آن شد.

باوجودِ رزومه و گذشته این آقایان ،آنها  تنها و تنها بدلیل فضای بسته حاکم درایران  محبوب شدند. زیرا سخنانی بیان داشتند که حرف دل مردم هم بود.اما زمانی که دربیانه های خود،برروی قوانین جمهوری اسلامی پافشاری کردند، فکر اینجا را نکرده بودند که نظام های دیکتاتوری خودی های خود را هم میبلعد. چیزی که در وقایع چهار دهه انقلاب اسلامی دیدیه ایم عینا از کتاب “قلعه حیوانات” کپی شده است و گویا شخصیتهای رمان قلعه حیوانات مردم ایرانند!

دوم : گسستگی اقشار مردم از یکدیگر

عدم حضور تمام قومیت ها ،اقشار و کسبه و بازاریان،باعث شد جوانان مبارز  به مرور زمان دلسرد شوند. به عنوان مثال در تهران،قشر ضعیف  و به اصطلاح پایین شهری از یک سوی و قشر پردرآمد وثروتمند جامعه هم از سوی دیگر حضور بسیار کمرنگی داشتند.بیشتر کسانی که برای چندمین بار به پاخواسته بودند،دانشجویان،کارگران و قشرمتوسط جامعه بوده که در اعتراضات حضور مداوم داشتند. شاید علت اصلی این موضوع هم در نبود رهبری صریح و هدفمند باشد. گروه زیادی از آن نسلی که جوانان امروز ایران را به چاه جمهوری اسلامی انداخته بودن در ۲۵ بهمن ۸۹ از ترس جانشان بیرون نیامدند و چه جالب است که انسان هرچه پیر تر می شود برای نیمچه جان باقیمانده هم حریصتر می شود! اینگونه بود که نیروهای رژیم اینبار بیشترین آسیب و ضربه ها را به پیکر جوانان می زدند و مردم میانسال فقط نظاره می کردند!

سوم : خشونت بیش از اندازه حاکمیت

دو سال تظاهرات اعتراضی به پیوستگی مردم نیانجامید ولی نیروهای رژیم بیش از پیش هماهنگ عمل می کردند و خشونت را بعنوان ابزار سرکوب بخوبی بکار می بستند. روزگاری خمینی و یارانش از کارهای شکنجه گران ساواک و رژیم پهلوی گله می کردند، اما درنگی پس از به قدرت رسیدن ایشان و حکومت دینی ، خود آنها تبدیل به بزرگترین جنایتکار تاریخ معاصر ایران شدند. از همان ابتدای انقلاب و فاش کردن شکنجه ها در زندان ها توسط افراد مختلف نظیر مهندس بازرگان و دکتر بنی صدر ،و پس از آن کشتار دهه شصت بر این امر صحه گذاشت که رژیم اسلامی عامدانه جنایت می کند.

در زمانِ خامنه ای این وضعیت به شکل مخوفتر سازمان یافته شد . قتلهای زنجیره ای لکه ننگی بر پیشانی خامنه ای است که با هیچ چیز پاک نخواهد شد. چه آسان جان جوانانی مانند سعیدزینلی بباد رفت. کسی که با دوستانش درجنبش دانشجویی سال هفتادوهشت بود و پس از دستگیری ناپدید شده و دیگرانی کشته و شکنجه شدند،خامنه ای بارها نشان داد که دست کمی از خمینی جنایتکار ندارد و بلکه حسابشده تر جنایت می کند. در سال هشتاد وهشت این خشونت به حداکثر خود رسید و نظام اسلامی بار دیگر نشان داد که برای حفظ قدرت حاضر است هر جنایتی را مرتکب شود.

دو دهه است که برای تغییر به پای صندوق های رأی رفته‌ایم و وضع کشور تغییری نکرده است . فراموش نکنیم که هر رأی در جمهوری اسلامی مهر تاییدی بر جنایات علی خامنه ای و همدستان اوست.

دو دهه است که برای تغییر به پای صندوق های رأی رفته‌ایم و وضع کشور تغییری نکرده است .
فراموش نکنیم که هر رأی در جمهوری اسلامی مهر تاییدی بر جنایات علی خامنه ای و همدستان اوست.

فرجامی که دور باطل دروغ است

پس از سه سال وانتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲،حسن روحانی که از نزدیکان هاشمی رفسنجانی است وارد میدان شد. او با سواستفاده از وضعیت نامطلوب کشور که توسط احمدی نژاد رقم خورده بود،فرصت را غنیمت شمرد تا با صحبتهای فریبنده مردم را پای صندوق های راٰی سرازیر کند.حسن روحانی به خوبی میدانست وضعیت مملکت در چه حال و روزی است و باوعده هایی نظیر رفع حصر ،رفع تحریم ،باز شدن فضای سیاسی کشور، آزادی زندانیان سیاسی وآزادی مطبوعات و رسانه ها احساسات جوانان ایران را تحریک کرد و پس از به قدرت رسیدن ذره ای تلاش برای ترمیم حقوق شهروندی ایرانیان انجام نداد ه است. چه ملت بیچاره ای شدیم که همه ی حقوق انسانیمان را با با یک رفع تحریم بخشیده ایم!

آن مردمی که به راحتی از کنار این اتفاقات گذشته و به پای صندوق راَی می روند.چگونه ممکن است صحنه جان دادن ندا آقا سلطان ها،محمد مختاری ها و صانع ها را به فراموشی بسپارند !؟ مگر ممکن است که ملتی نسبت به هموطنان خود به این شکل بی تفاوت باشند !؟ چه حافظه ای دارد این ملت فراموشکار!

آن مردمی که به راحتی از کنار اعتراضات به تقلب و سرکوب معترضان می گذرند و دوباره پای صندوق راَی می روند.چگونه ممکن است صحنه جان دادن ندا آقا سلطان ها،محمد مختاری ها و صانع ها را به فراموشی بسپارند !؟ مگر ممکن است که ملتی نسبت به هموطنان خود به این شکل بی تفاوت باشند !؟ چه حافظه ای دارد این ملت فراموشکار!

با  تسلیم-نامه اتمی خامنه ای که بی هیچ دستاوردی بعنوان پیروزی از آن یاد می شود ، نه تنها وضع معیشتی مردم ایران بهتر نشده است ، بلکه رژیم در صدد بوده است تا می تواند اعدام کند و به زندان بیافکند!  اکنون دوسال از روی کار آمدن حسن روحانی واز بیست وپنج بهمن ۸۹ پنج سال میگذرد، آن مردمی که به راحتی از کنار این اتفاقات گذشته و به پای صندوق راَی می روند.چگونه ممکن است  صحنه جان دادن ندا آقا سلطان ها،محمد مختاری ها و صانع ها را به فراموشی بسپارند !؟ مگر ممکن است که ملتی نسبت به هموطنان خود به این شکل بی تفاوت باشند !؟ چه حافظه ای دارد این ملت فراموشکار!

وعده هایی که یک ذره هم واقعیت ندارند!

چه اتفاقی افتاده که در آستانه انتصابات رژیم و با رد صلاحیت های گسترده باردیگر مردم حاضر به رای دادن شده اند !؟فریب وعده آب و نان را نخوریم! این وعده ها برای کسب مشروعیت است وگرنه آب و نانی از سفره سپاه و آخوند به شما نخواهد رسید!

با تسلیم-نامه اتمی خامنه ای که بی هیچ دستاوردی بعنوان پیروزی از آن یاد می شود ، نه تنها وضع معیشتی مردم ایران بهتر نشده است ، بلکه رژیم در صدد بوده است تا می تواند اعدام کند و به زندان بیافکند! اکنون دوسال از روی کار آمدن حسن روحانی واز بیست وپنج بهمن 89 پنج سال میگذرد،

با استفاده از تسلیم-نامه هسته ای خامنه ای که بی هیچ دستاوردی بعنوان پیروزی از آن یاد می شود ، نه تنها وضع معیشتی مردم ایران بهتر نشده است ، بلکه رژیم در صدد بوده است تا می تواند اعدام کند و به زندان بیافکند! اکنون دوسال از روی کار آمدن حسن روحانی واز بیست وپنج بهمن ۸۹، پنج سال میگذرد،

هموطنان گرامی به خاطر داشته باشید: زمانی که شما به پای صندوق رای نظام حاضر می شوید،تصمیم به شراکت جرم در اجرای روزانه قتل هموطنان خود کرده اید. اگر چندین دقیقه خود را جای خانواده قربانیان و زندانیان سیاسی بگذارید،درک این موضوع بسیار سهل و آسان خواهد بود.از رأی دادن بجز دوام نظام جنایتکار اسلامی و مشروعیت خون آشام هایی نظیر محسنی اژه ای و فلاحیان چه چیز دیگری نصیب شما شده است و خواهد شد؟ هیچ! همه کاندیداها را که خودشان تعیین کرده اند، پس رأی شما نه به کاندیدا که به نظام است.

اگر هنگام رای دادن تصور جان دادن ستاربهشتی زیر شکنحه  را در ذهنتان مرور کنید به راحتی توان تشخیص این موضوع را خواهید داشت که باحضورتان دراین انتصابات ،دست قاتلان جوانان ایران زمین را به گرمی فشرده اید. هموطنان و جوانان عزیز این افعی که دیریست بر پیکر وجان کشورمان ریشه دوانده را بامبارزات مدنی می توان نابود کرد. یکی ازاین روش ها تحریم گسترده انتخابات است.نزدیک به دو دهه است که برای تغییر به پای صندوق های رأی رفته‌ایم  و وضع کشور تغییری نکرده است .

فراموش نکنیم که هر رأی در جمهوری اسلامی مهر تاییدی بر جنایات علی خامنه ای و همدستان اوست.

 

  • داریوش و میترا

    دست شورشی‌های ۵۷ درد نکند. این‌ها به قدری بی‌ شعور هستند که هنوز در حال جنگ با شاه می‌‌باشند و وقتی‌ هم کسی‌ بخواهد آن‌ها را به زمان کنونی و مشکلات امروزی ایران بیچاره بیاورد در جواب میگویند: “پهلوی چی‌ خفه شو”

  • sokot faryad

    همیشه بر این عقیده استوار بودم که رهبران جنبش سبز عامل شکست مردم بودنند و نتوانستند و یا نخواستند مردم را به سرمنزل مقصود برسانند

  • Taarikh

    Hafezeh tarikhiyeh aksare iraniha bischtar be shekam va zire shekameshon vasleh moteasefaneh