اینکه ایران قصد دارد با جهان رابطه داشته باشد خوب است. اما آیا می توان اعدام کرد و کشت و مردم را شکنجه داد و با جهان هم رابطه داشت؟ پاسخ : آری!
عربستان سعودی و چین مانند ایران دو دولت خونحوار و کشتارگر هستند که با توجه به توان اقتصادیشان غرب را به سکوت در هنگام معامله وا داشته اند. هرچند همواره از چین و عربستان نقدهای فراوانی در غرب منتشر می شود ولی روابط اقتصادی ایشان در اولویت است و اینکه میلیونها نفر روزانه و به بد ترین نما در شکنجه و ستم باشند اثری در روابط اقتصادی با آنها ندارد. نا زیباترین نمونه آن معمر قذافی بود که بالاترین روابط را با اروپا داشت .
ایتالیا و فرانسه
هنوز جوهر توافق هسته ای خیس بود که روحانی سفری برنامه ریزی شده را به ایتالیا و فرانسه انجام داد. سفری که از جنبه های حقوق بشری برای اروپا کمی پرسش برانگیز است.
وضعیت اقتصادی ایتالیا در دهه گذشته بسیار نا امید کننده بوده است. گرانی این کشور برای توریستها بازارهای تازه ای را برای توریستهای جهان باز نمود و کشورهایی مانند ترکیه توانستند از گرانی ایتالیا بهترین استفاده را ببرند. از سوی دیگر صنعت ایتالیا که زمانی تولید کننده لوازم مصرفی بود به چین منتقل شده است و ایتالیا سهم بزرگی از بازار خودرو و لوازم مصرفی جهان را از دست داده است.
وضعیت فرانسه اگرچه بهتر است ولی رقابت با چین برای فرانسه هم چندان راحت نیست و با ورود چین به میدان ساختن شراب و شکولات بعید نیست این دو منبع سود سرشار فرانسویها هم وسیله چین فتح شود!
با این اوضاع بود که در ایتالیا بالارین استقبال از روحانی و گروه اقتصادیش کردند و حتی در حرکتی لوس مجسمه های برهنه موزه را پوشاندند تا “اسلام عزیز” در رم به خطر نیافتد! در فرانسه هم آنچنان استقبالی از سران ایران شد گویا که پولهای ایران از پیش واریز شده است!
اندازه اقتصاد ایران چقدر است؟
واقعیت غم انگیز این است که با این همه بوق و کرنا و هیاهوی بسیار ، سایز اقتصاد ایران در ۵ سال گذشته ۲۰ درصد کاهش داشته است و میزان واردات و صادرات ایران در دو سال گذشته با رکودی عجیب تا ۸۰% کاهش داشته است! این رکود نشانه ی کاهش شدید توان خرید مردم در ایران است.
امروز اقتصاد ایران از جنبه اندازه در رتبه ۲۰ است ولی از نظر تبادل اقتصادی و فعال بودن رتبه ۷۰ جهان را دارد. بدین ترتیب اقتصاد ایران بزرگ است مانند یک صحرا ولی نه ورودی چندانی دارد و نه خروجی چندانی. در قبال فروش نفت ، دولت ایران بیشتر ترجیح می دهد به کشور دلار نفتی تزریق کند تا کالا و خدمات ، چون از یک سو بازار ایران تقاضای کالای چندانی ندارد و از سوی دیگر درصد بالایی از اقتصاد ایران وارداتی ،دولتی و ناکارامد است که تنها با تزریق دلار می چرخد!
با این تحلیل به نظر می رسد قسمتی از هیاهوی استقبال غرب در سفر روحانی به ایتالیا و فرانسه برای تشویق ایران بوده است و بنوعی ادای دین به توافق انجام شده بوده است و نه صرفا یک خریدار و فروشنده.
همچنین رتبه ایران در سلامت تجارت و امنیت سرمایه گذاری بسیار پایین است و باعث می شود عملا کسی برای سرمایه گذاری در ایران عجله نداشته باشد. امّا :
اما یک برنامه دراز مدت می تواند ایران و اروپا را به دو شریک تجاری تبدیل نماید. چیزی که اروپا بدان می اندیشد و علت حمایتها از دولت روحانی همین است و البته شاید بوقوع نپیوندد.
اندازه حمایت غرب از روحانی تا کجاست؟
بنابر این حمایت از روحانی در خارج از ایران حتی شاید بیش از داخل باشد و طرفداران دو آنشه حسن روحانی نه در مجلس و نه در حوزه قم ، که در پارلمان اروپا هستند!
ملغمه ای از اقتصاد و صلح چیزی را در دو سال گذشته باعث حمایت چشمگیر از روحانی شده است. شاید اگر همین مذاکرات را جواد ظریف (فرضا) در دولت احمدی نژاد انجام میداد ، غرب از وی حمایت نمی نمود و توافق را پیش نمی برد.
بنابراین غرب طرفدار روحانی و خواستار موفقیت دولت اوست. نه فقط از جنبه اقتصادی بلکه از جنبه هراس از بازگشت فحاشان و کارندانانی همانند احمدی نژاد! .
اندازه حمایت از دولت روحانی البته بسیار گسترده است. موارد مختلف از خواستهای دولت ایران در اروپا برای حذف و فشار اپوزسیون انجام شده است. پرچم شیر و خورشید یکی از این موارد است. امروزه بردن پرچم شیر و خورشید به درخواست ایران محدود شده است. چیزی که روز بروز می تواند ماهیت واقعی حقوق بشر را نشان دهد : ” حقوق بشر مادامی محترم است که منافع اقتصادی غرب به خطر نیافتد! “. تلاش ناکام ایران برای حذف احمد شهید بعنوان بازرس ویژه حقوق بشر ایران از مواردی بود که با تلاش فراوان روحانی نتیجه ای نداشت.
رسانه ها و فعالین برانداز هم مورد بی مهری قرار گرفته اند و حتی ترور مخالفان رژیم ایران دیگر در رسانه های غربی انعکاس نمی یابد! غرب اسب خود را زین کرده است تا به هر قیمت روحانی نبازد.
دولت اتریش و لوس شدن روحانی!
دولت اتریش اجازه داد که همزمان با سفر روحانی تحت تدابیر امنیتی مخالفان رژیم اسلامی چند خیابان آن طرفتر تظاهرات داشته باشند. تظاهرات علیه مقامات هر کشوری حین سفر ایشان ممکن است واقع شود . ظاهراً امر بر دولت روحانی مشتبه شده است که دیگر مخالفی برای رژیم اسلامی وجود ندارد!
از شواهد چنین می رسد که دولت روحانی در حال ساختن بتی تازه از رژیم اسلامی است که محبوبیت آن بیش از جنایات آن به نمایش در آید. بیشتر دولتهای اروپا و دولت فعلی امریکا هم چنین وانمود می کنند که جمهوری اسلامی محبوب است! طبیعتاً انتخابات اسفند هم بزرگترین مدرک آنهاست.
اما باید پذیرفت که دولت روحانی بیش از حد حساسیت نشان داده است و بازی زیر پوستی خود را رو کرده است. تلاش دستگاه دیپلماتیک روحانی برای جعل محبوبیت آن هم نه در ایران که جعل آن در خارج از ایران یک فاجعه دو جانبه است.
جنبه اول فاجعه نشان می دهد که دولتهای غربی توانایی انتقاد از جمهوری اسلامی را از دست داده اند و شاید گمان می کنند مردم ایران حامی این رژیم هستند.
جنبه دوم فاجعه نشان می دهد که توهم محبوبیت دروغین به خود نظام هم رخنه کرده است و تظاهرات سال ۸۸ و ۸۹ را به احمدی نژاد نسبت می دهند و نه کل نظام. این در حالیست که مردم در سال ۸۸ خواستار تغییر نظام بودند و حتی شعار چندانی علیه احمدی نژاد ندادند، چون او را هیچکاره میدانستند.
سخن پایانی : ما کجا می رویم؟
هرجا که هستید ، هر مقامی که دارید؛ چه داخل ایران و چه بیرون آن ؛ اگر مخالف نظام ولایت فقیه هستید، آنرا زمزمه کنید، آنرا بزبان بیاورید و اگر می توانید فریاد بزنید. رژیم جمهوری اسلامی خود را بعنوان یک دولت محبوب و دموکرات معرفی می نماید که جعل آن واضح است. اما در سیاست مهم نیست که ما در دلمان چه فکری داریم. مهم آن حرفی است که توان گفتنش را داریم یا نه؟ چون قاعده هست که می گوید : عمل ما نمی تواند فراتر از حرفمان باشد. زیر پرچم شیر و خورشید ، آزادی مذهب و عقیده ،آزادی زنان و برابری اقوام… اینها را به دنیا بگوییم و اجازه ندهیم رژیم اسلامی با پر رویی تمام حتی به تظاهرات مخالفانش در اتریش معترض باشد!