پیشگفتار نگارنده
اگرچه نگارنده پایبندی به هر دین و مذهبی را یک فریب و دروغ بر پایه خرافات می داند و هیچ نشانه و دلیلی بر وجود خدای فرضی و بیکاره و بیهوده ی ادیان ندیده است، اما احترام به آزادی عقیده و انتخاب مذهب در ایران یکی از مهمترین آرزوهای نگارنده است. اینکه در کشوری مانند ایران اعتقادات و اندیشه های شما باعث مرگ شما شود جای بسی افسوس و نکوهش است. اینکه مردم ایران بجای شخصیت و عمل شما ، دین و قومیت شما برایشان اهمیت دارد هم بسیار نکوهنده است. چه بسیار دیندار جنایتکار و چه بسیار کافر خدمتگزار.
شور بختانه رژیم دینی جمهوری اسلامی همواره با دیگر مذاهب و ادیان بسیار خشن برخورد نموده است و مسایل سیاسی را نیز در برخورد با اقلیتهای دینی وارد نموده است. بیشترین ستم بی تردید بر بهائیان روا داشته شده است. بسیاری خنه هایشان آتش زده شد و اموالشان مصادره گشت، بسیاری اعدام شدند و بازمانگان هم یا در سکوت و فشار گوشه ای از وطن را با سختی برای زندگی برگزیدند و یا ترک وطن را برگزیدند. اما فشارها و زندانها هنوز هم ادامه دارد. بهائیان از حقوق شهروندی برخوردار نیستند و اجازه تحصیلاات دانشگاهی ندارند. در کسب و تجارت موانع بسیاری پیش روی آنهاست و گرفتن یک پروانه کسب و ثبت شرکت برای بهائیان اگر غیرممکن نباشد بسیار دشوار است.
سال گذشته رهبر جمهوری اسلامی هرگونه رابطه و داد و ستد با بهائیان را ممنوع نمود و امسال پس از دیدار فائزه رفسنجانی با یکی از بانوان بهائی که مرخصی از زندان داشت ، جنجالی رسانه ای درست شد گویی که در ایران همه چیز درست است و هیچ بزهکاری و گناهی رخ نمی دهد ، مگر دیدار با یک بهایی!
بهائیان کیستند؟
آیین بهایی دینی است که در دوران قاجار از بابی گری جدا گردید و پس از تیرباران باب، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بدنبال جانشین پیشگویی شده باب بودند ؛ آنها در ابتدا از میرزا یحیی نوری که باب به او لقب صبح ازل داده بود پیروی میکردند ولی پس از چندی در سال ۱۸۶۳ میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) که سمت معاونت برادرش را داشت از او برید و خود را من یظهرهالله معرفی کرد. دولت عثمانی آنها را به عکا تبعید کرد. میرزا یحیی از آن پس فعالیت چندانی نشان نداد و فشار و تبلیغات بهائیان اندک اندک او و یارانش را به فراموشی افکند. اما حسینعلی که خود را بهاءالله میخواند به فعالیت شدیدی دست زد و بهائیت را پدید آورد.
بنابر این میرزا حسینعلی نوری ملقب به بهاءالله در قرن ۱۹ میلادی بهائیت را در ایران و عثمانی بنیان گذاشت. بهائیان معتقدند که بهاءالله (۱۸۱۷–۱۸۹۲) جدیدترین فرستاده الهی در سلسله پیامبران پیشین چون ابراهیم، موسی و بودا و زردشت و مسیح و محمد است.بهاءالله در سال ۱۸۶۳ این دین جدید را اظهار کرد. شمار پیروان این آئین بیش از ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر برآورد شدهاست. با اینکه این شمار کمتر از ۰٫۲٪ جمعیت دنیاست ولی از نظر پراکندگی در کشورهای مختلف بعد از مسیحیت دومین دین جهان شمرده میشود.مرکز جهانی بهائیان در حیفا واقع شدهاست.
چند مورد از اعتقادات بهائیان
خدا : بهائیان به خدایی معتقدند که یگانه، جاوید و خالق همه چیز است.
جهان پس از مرگ: بهائیان به بقای روح اعتقاد داشته و هدف از زندگی را پرورش استعدادات روح میدانند. از نظر بهاییان، حیات اصلی حیات روح است و جسد تنها به عنوان واسطه و ابزاری برای ترقی روح است.
برابری حقوق زن و مرد : بهائیت با توجه به تازگی و آشنایی مبدعانش با قوانین تازه بشری ، به برابری کامل حقوق زن و مرد معتقد است.
دین باید مطابق علم و عقل باشد : به این معنی که دین و علم و عقل با یکدیگر باید توافق کامل داشته باشد.
همانطور که می بینید آشکارا دو اعتقاد مهم در بهائیت با مدرنیته هماهنگ شده است و سازندگان آیین بهائیت سعی نموده اند دچار معایب دین اسلام نشوند و حقوق زنان و تطابق با علم را در بهائیت بعنوان پایه های اعتقادی بیان کرده اند.
شباهتهای با اسلام و ترس آخوند
چون سازندگان بهائیت خود مسلمان بوده اند ، شباهتهای فراوانی میان اسلام و بهائیت وجود دارد و نگارنده معتقد است بهائیت همان اسلام است با تغییراتی در راه بروز شدن و رفع عقب ماندگیهای اسلام. اما ترس آخوندها هم از همین است؛ بهائیت بسیار نزدیک به اسلام است ولی چند ایراد بزرگ اسلام را دیگر ندارد؛ بنابراین برای یک مسلمان بسیار آسان است که بهائی شود و این همان چیزی است که در دو سده گذشته باعث ترس ملایان و حمله ایشان به بهائیان شده است.
آنچه آخوندها بعنوان دلیل و مدرک در رد بهائیت و ساختگی بودن این آیین می آورند دلایلی است که می توان در رد مسیحیت و اسلام نیز آورد.مثلا برهان کشته شدن باب در رد پیامبر بودنش مشابه مرگ مسیح است یعنی می توان ادعا کرد که باب زنده است و در ملکوت خداست! یا می توان پیامبری مسیح را هم با همین برهان رد کرد.و ایرادات نگارشی موجود در کتاب مقدس بهائیان همانند ایرادات نگارشی قرآن است. یعنی آخوندها در ردّ بهائیت از برهانهایی بهره می جویند که اسلام هم با آن برهانها رد می شود!
اینکه بهائیت هم همانند هر دین دیگری ساختگی است برای نگارنده آشکار تر از خورشید می باشد ولی برای خوانندگان چند مورد از احکام شبیه به اسلام را می آوریم تا چرایی تر ملایان از بهائیت روشن شود :
پس از رسیدن به سن بلوغ در ۱۵ سالگی خواندن نماز بر هر بهائی واجب است.غیبت و تهمت حرام است.بهائیان بالغ که از سلامت برخوردارند هر سال در آخرین ماه از تقویم بهائی، روزه میگیرند.بهائیان از نوشیدن مشروبات الکلی و استفاده از داروهای روانگردان منع شدهاند مگر آنکه دکتر استفاده از آنها را تجویز نماید.رابطه جنسی فقط بین زن و شوهر مشروع است و همجنسگرایی حرام است.قمار و استفاده از مواد مخدر مانند تریاک به شدت نهی شده و حرام است.این شباهتها با اسلام و حتی بروز بودن آن نسبت به آن بزرگترین ترس ملایان از بهائیت بوده است.
سخنی با مردم ایران
آیین بهایی همانند اسلام و مسیحیت ساخته بشر است. ما حق نداریم پیروان این آیین را از حقوق انسانیشان محروم نماییم. ستمی که به پیروان آیین بهایی رواگشته است آنچنان پرشمار و سنگین است که می توان کتابی گران درباره این ستمها نوشت. علت نفرت آخوندها از بهائیان ،شباهت آیین ایشان به اسلام و نداشتن بسیاری از ایرادات اسلام است. هرگز نمی توان این انسانها را بخاطر آنچه معتقدند مجرم شناخت و محاکمه کرد. اعتقاد به هر سنگ و چوب بخودی خود جرم نیست.
بهائیان برای دو سده در کنار مردم ایران زندگی کرده اند و با تمام ناملایماتی که از مردم و حکمرانان خرافی دیده اند هنوز به وطنشان « ایران» عشق می ورزند. شرم بر ماست که تحمل یک آیین رقیب برای اسلام را نداشته ایم و جنایتها بر ایشان روا داشتیم. ۱۰ زن بهایی در ۲۸ خرداد ۶۲ به جوخه اعدام سپرده شدند . این جنایت رژیم در شیراز هرگز پاک شدنی نیست. حتی دختری ۱۷ ساله بهایی را بدلیل ایمان به بهائیت و دست نکشیدن از دین خود به جوخه اعدام سپردیم و جنایتی را مرتکب شدیم که ننگی ابدی است.
مشکل اصلی امروز ایران آخوند و خرافات زدگی است. ای کاش کسی رابطه با آخوند را حرام می کرد!