یک مقام دولت : « واقعاً نمی دانیم که باید چکار بکنیم ! » ۱

پس ۳۷ سال دروغ و دزدی و جنایت و هر چه خیانت که شما بیاندیشید، بالاخره یکی از مقامات دولتی ایران اعتراف کرد که نمی دانند که چکار باید بکنند!

سازمان تعزیرات حکومتی

 آقای علیرضا جمشیدی سال گذشته گفته بود: "۱۷ کارخانه بررسی شد که حتی یک قطره آبلیموی طبیعی در محصولات آنها یافت نشد و جالب اینجاست که تمامی آنها مهر استاندارد داشتند."

آقای علیرضا جمشیدی سال گذشته گفته بود: “۱۷ کارخانه بررسی شد که حتی یک قطره آبلیموی طبیعی در محصولات آنها یافت نشد و جالب اینجاست که تمامی آنها مهر استاندارد داشتند.” در پایان هم خیال همه را راحت کرده اند : « نمی دانیم که باید چکار کنیم!!!»

این سازمان یکی از صدها نهاد ناکارآمد دولتی است که سالانه میلیاردها دلار بودجه را قورت می دهند! البته مردم با بیشتر این نهادها نا آشنا هستند؛ سازمانهایی که بیشترشان حول موضوع مذهب دور می زنند و بطور خلاصه مفت خورند!  ولی تعزیرات حکومتی بدلیل برخورد با کسبه و دخالت در قیمت برخی کالاها برای مردم آشناست.  برخورد با تقلب در کالاها و تولید و واردات کالاهای تقلبی و قاچاق از وظایف این سازمان است.

رئیس این سازمان ، آقای علیرضا جمشیدی سال گذشته گفته بود: “۱۷ کارخانه  بررسی شد که حتی یک قطره آبلیموی طبیعی در محصولات آنها یافت نشد و جالب اینجاست که تمامی آنها مهر استاندارد داشتند.”

آقای جمشیدی همچنین گفت در زمینه کالاهای قاچاق و غیراستاندارد “۱۲۰ میلیارد تومان جریمه‌ انجام شده است” اما “به‌قدری اجناس تقلبی و چینی در بازار وجود دارد که مردم نمی‌توانند تشخیص بدهند، چه‌کسی بر این مسائل نظارت دارد.”

آقازاده ها و سپاه پاسداران دو نیروی اصلی در اقتصاد امروز ایران هستند. بیشتر تقلبها، قاچاق و جرائم کلان اقتصادی وسیله این دو گروه انجام می شود. با این وجود سازمان تعزیرات حکومتی توان مبارزه با سپاه و آقازاده ها را ندارد و خود را با کارگاههای کوچک و کسبه خردپای بازار مشغول کرده است. دقیقا مشابه ستاد مبارزه با قاچاق مواد مخدر که توان رویارویی با مافیای ترانزیت مواد مخدر را ندارد و صرفاً خرده فروشان باصطلاح «ساقی» را دستگیر می نماید!

آقازاده ها و سپاه پاسداران دو نیروی اصلی در اقتصاد امروز ایران هستند. بیشتر تقلبها، قاچاق و جرائم کلان اقتصادی وسیله این دو گروه انجام می شود. با این وجود سازمان تعزیرات حکومتی توان مبارزه با سپاه و آقازاده ها را ندارد و خود را با کارگاههای کوچک و کسبه خرده پای بازار مشغول کرده است. دقیقا مشابه ستاد مبارزه با قاچاق مواد مخدر که توان رویارویی با مافیای ترانزیت مواد مخدر را ندارد و صرفاً خرده فروشان باصطلاح «ریز» را دستگیر می نماید!

جریمه ! مسأله این است

اولین چیزی که با مشاهده نام سازمان تعزیرات حکومتی بیاد مردم می آید « جریمه و پلمب » است. برخی از این جریمه ها  بسیار سختگیرانه هستند و صرفاً  بدلیل نامشخص نبودن مسیر ورود کالا ، آنرا درمغازه ضبط می کنند. بی آنکه بدنبال منشأ اصلی واردات قاچاق باشند. سالانه مقادیر زیادی کالای با کیفیت بصورت قاچاق و مقادیر بسیاری کالای بی کیفیت از طریق گمرک فاسد ایران وارد می شود ؛ یعنی کاملاً برعکس! اما این کالای با کیفیت قاچاق هم مصادره شده و بسیاری از کسبه از همه جا بیخبر متضرر و حتی ورشکست می شوند.

سازمان تعزیرات حکومتی وظایفی موازی با دیگر نهادها دارد و کارایی فعلی آن تنها ایجاد بودجه از طریق جریمه است!

نهادها و افراد فراقانون

آقازاده ها و سپاه پاسداران دو نیروی اصلی در اقتصاد امروز ایران هستند. بیشتر تقلبها، قاچاق و جرائم کلان اقتصادی وسیله این دو گروه انجام می شود. با این وجود سازمان تعزیرات حکومتی توان مبارزه با سپاه و آقازاده ها را ندارد و خود را با کارگاههای کوچک و کسبه خرده پای بازار مشغول کرده است. دقیقا مشابه ستاد مبارزه با قاچاق مواد مخدر که توان رویارویی با مافیای ترانزیت مواد مخدر را ندارد و صرفاً خرده فروشان باصطلاح «ریز» را دستگیر می نماید!

نهادها و افراد فراقانون را در ایران براحتی نمی توان به دادگاه کشانید. حتی اگر به دادگاه هم برسند با دویست هزارتومان جریمه قال قضیه کنده است!

نهادها و افراد فراقانون را در ایران براحتی نمی توان به دادگاه کشانید. حتی اگر به دادگاه هم برسند با دویست هزارتومان جریمه قال قضیه کنده است!

نهادها و افراد فراقانون را در ایران براحتی نمی توان به دادگاه کشانید. حتی اگر به دادگاه هم برسند با دویست هزارتومان جریمه قال قضیه کنده است!

بغیر از تو در توی قوانین نادرست و انواع معافیتها، مشکلی دیگری هم هست. رانت خواری و  انحصار اقتصاد به عده ای آقازاده که کسی را بنده نیستند و سرنوشت ملت نادان ایران بدست ایشان است یکی از مشکلات مردم برای سالیان گذشته بوده و در آینده هم خواهد بود!

وقتی صدای شریک دزد هم درآمد!

به گزارش بی بی سی  علیرضا جمشیدی رئیس سازمان تعزیرات حکومتی ایران این سازمان را “ناشناخته” و “ناکارامد” خواند و گفت که از نظر “نیروی انسانی، بودجه، فضای فیزیکی و حتی طرح جامع مشکل دارد.”رئیس سازمان تعزیرات حکومتی به نبود قوانین “کارآمد” و “بازدارنده” اشاره کرد.البته آقای جمشیدی بسیار سربسته سخن گفته اند ولی موضوع اصلی این است که این سازمان تنها با خرده فروشان و مردم عادی برخورد می کند و توانایی برخورد با از ما بهتران را ندارد.

بسیار برای ما جالب است که ایشان که خود از شریکان دزد و رفیقان قافله هستند پس از 37 سال خواب خرگوشی فرموده اند : « واقعاً نمی دانیم باید چکار کنیم!» هرچند ایشان در محدوده وظیفه و مسئولیت خودشان موضوع را بیان کرده اند ولی حقیقت این است که گروهی نا متخصص که سرسپرده خامنه ای بوده اند بر مسند قدرت تکیه زده اند و حتی اگر ذره ای وجدان بیدار مانند این آقای جمشیدی هم داشته باشند در نهایت می گویند :« نمی دانیم که باید چکار کنیم» .

بسیار برای ما جالب است که ایشان که خود از شریکان دزد و رفیقان قافله هستند پس از ۳۷ سال خواب خرگوشی فرموده اند : « واقعاً نمی دانیم باید چکار کنیم!» هرچند ایشان در محدوده وظیفه و مسئولیت خودشان موضوع را بیان کرده اند ولی حقیقت این است که گروهی نا متخصص که سرسپرده خامنه ای بوده اند بر مسند قدرت تکیه زده اند و حتی اگر ذره ای وجدان بیدار مانند این آقای جمشیدی هم داشته باشند در نهایت می گویند :« نمی دانیم که باید چکار کنیم» .

بسیار برای ما جالب است که ایشان که خود از شریکان دزد و رفیقان قافله هستند پس از ۳۷ سال خواب خرگوشی فرموده اند : « واقعاً نمی دانیم باید چکار کنیم!» هرچند ایشان در محدوده وظیفه و مسئولیت خودشان موضوع را بیان کرده اند ولی حقیقت این است که گروهی نا متخصص که سرسپرده خامنه ای بوده اند بر مسند قدرت تکیه زده اند و حتی اگر ذره ای وجدان بیدار مانند این آقای جمشیدی هم داشته باشند در نهایت می گویند :« نمی دانیم که باید چکار کنیم» .

ما می گوییم که چکار کنید!

۳۷ سال هر بلایی خواستید بر سر ایران و ایرانیان آوردید. امروز هم به چه کنم ، چه کنم افتاده اید! از سال ۵۷ بسیاری از بهترینها را اعدام کردید و بسیاری را فراری دادید تا تعداد متخصصان مملکت به  صفر رسید. جنگلها و طبیعت ایران را ویران نمودید و چوب حراج بر آن زدید و حتی خاک ایران را به قطر فروختید! امروز که خودتان و خانواده تان تبدیل به انگلهایی بزرگ و غول آسا شده اید یا ایران و ملت ایران را رها نمایید و یا منتظر باشید که گرسنگی مردم بجایی برسد که گوشت آخوند را کباب کنند و بخورند!

با ایدئولژی احمقانه خمینیسم ، کشور را به خفت و خواری در جهان رساندید که حتی یک دوست در منطقه برای خود نگه نداشته اید . مجبورید به همه باج بدهید و التماس کنید که نفت شما را بخرند. با ایدئولژی احمقانه تان پای جهانگردان را از ایران بریدید و گذرنامه ایرانی را به یکی از بی ارزشترین گذرنامه ها بدل ساختید. اگر اندکی بفکر عاقبت خود و خانواده تان هستید ، این مسند قدرت را رها کنید و به مردم بسپارید وگرنه دود نفرت مردم ایران همگی شما هزارفامیل را به درک خواهد فرستاد.

با ایدئولژی احمقانه خمینیسم ، کشور را به خفت و خواری در جهان رساندید که حتی یک دوست در منطقه برای خود نگه نداشته اید . مجبورید به همه باج بدهید و التماس کنید که نفت شما را بخرند. با ایدئولژی احمقانه تان پای جهانگردان را از ایران بریدید و گذرنامه ایرانی را به یکی از بی ارزشترین گذرنامه ها بدل ساختید.
اگر اندکی بفکر عاقبت خود و خانواده تان هستید ، این مسند قدرت را رها کنید و به مردم بسپارید وگرنه دود نفرت مردم ایران همگی شما هزارفامیل را به درک خواهد فرستاد.

امروز برخی از شما معترفید که بد کرده اید و کشور را به قهقرا برده اید. تا به جای فوران و زبانم لال تجزیه کشور نرسیده ایم اندکی کوتاه بیایید و کشور را بدست مردم بسپارید. تنها راه نجات ایران از مصیبت ۳۷ سال گذشته آزادی بیان و رفراندوم آزاد برای تعیین سرنوشت است. منافع ملی ایران با کارهایی که شما روزانه انجام می دهید در تضاد کامل است. با ایدئولژی احمقانه خمینیسم ، کشور را به خفت و خواری در جهان رساندید که حتی یک دوست در منطقه برای خود نگه نداشته اید . مجبورید به همه باج بدهید و التماس کنید که نفت شما را بخرند. با ایدئولژی احمقانه تان پای جهانگردان را از ایران بریدید و گذرنامه ایرانی را به یکی از بی ارزشترین گذرنامه ها بدل ساختید.

اگر اندکی بفکر عاقبت خود و خانواده تان هستید ، این مسند قدرت را رها کنید و به مردم بسپارید وگرنه دود نفرت مردم ایران همگی شما هزارفامیل را به درک خواهد فرستاد.

  • live

    این حشرات خون آشامی که الان تو هر سوراخ و سمبه ای مشغول مکیدن خون ما ملت درمونده و بی نصیب از حق و حقوقمون هستن اینکه تصور بشه بخان به آسونی از سر این سفره ی رنگینی که واسشون پهنه برن این یه کم خوش خیالیه.این موجودات تازه به جاهای خوب خوبش رسیدن و دارن آرمان های “آسمونیشونو” دنبال می کنن و خداییش واقعا هم آسمونیه!
    حضرات کجا خوابشو می دیدن که روزی از دخمه های نمور مکتب خونه ها و حوضه هابه اینهمه مال و منال و تجملات باآورده و بی زحمت برسن.و از اونجایی ام که اینو خوب می دونن که نه هنر و تخصص و کاری از دستشون بر ِمیاد و نه کون کار کردن دارن و هرجایی دیگه ای جز ایران که برن جز پادویی و کارگری که اونهم بعید می دونم از عهده ی انجامش بربیان چیز دیگه ای در انتظارشون نیست .پس با همه ی این تفاسیر بهشون حق میدم که به آرمان های الهیشون دودستی بچسبن و ی لحظه ازش غافل نباشن.