پیش گفتار:
قتل و جنایاتی که در یک کشور صورت می گیرد یکی از این سه نوع است:
۱- قتل های سیاسی
قتل هائی که جنبه سیاسی داشته و اختلاف نظر و فکر سیاسی در آن دخالت دارد. مانند قتل پهلوان تختی، دکتر فاطمی، و گروههای مخالف شاه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در دوران رژیم گذشته، قتلهای زنجیره ای، قتل نزدیک به ۵ هزار نفر از جوانان میهن دوست در سال ۶۷، قتل های زندان کهریزک و قتل های پی در پی مانند مانند دکتر بختیار، دکتر شرفکندی، و فریدون فرخ زاد در خارج کشور، و قتل افرادی چون زهرا کاظمی، ستار بهشتی و صدها انسان فرهیخته و میهن پرست دیگر از ۳۷ سال پیش تا کنون درون زندان ها.
مجتبی خامنه ای و قتل های زنجیره ای
سعید امامی تا زمانی که دستگیر نشده بود هر یکشنبه بعد از ظهر از ساعت ۴ تا ۷ شب مجتبی را در دو اتاق بالای دفتر خامنه ای ملاقات می کرد و برنامه های کشتار مردم طرح ریزی می شد.
یک بار مجتبی خامنه ای به سعید امامی می گوید که چرا همین کاری را که با لات ها کردی با روشنفکرها نمی کنی؟!. سعید امامی می گوید : کتبی بنویس. حجازی رئیس دفتر خامنه ای به دری نجف آبادی وزیر اطلاعات وقت می نویسد که با درخواست های سعید امامی موافقت کند.
بعدها که دری نجف آبادی متهم شد که در قتل ها دخالت داشته است، گفت: “در صورتی که من دستگیر شوم نامه حجازی را که مخفی کرده ام، منتشر خواهم کرد تا معلوم شود که قتل های زنجیره ای به دستور مجتبی خامنه ای بوده.”
۲- قتل های مذهبی
شوربختانه اختلافات مذهبی و داشتن به اصطلاح گروههای اقلیت مذهبی که این گفتار ننگ و بیهوده و توهین بزرگ دیگری به دیگر باوران است، موجب قتل هایی می شود که بیشتر شاید ۹۰٪ آن به دلیل تبلیغات مذهبی شدید که در کشور ما عمومن از ناحیه آخوندهای پست فطرت و ضد انسان ناشی می شود، صورت می گیرد.
از سالها پیش تا کنون، دیگر باوران کشورمان مانند پیروان یهود، زردشتی، پیروان بهائی، باورمندان مسیحی، دراویش، و حتی پیروان اهل سنت و یا باورمندان بخش هائی از دین اسلام همواره مورد ضرب و شتم متعصبین مذهب شیعه قرار گرفته و بر آنان هرگونه ظلم و فشاری که توانستند وارد نمودند، بر خانواده اشان ترس و وحشت وارد ساختند، آنان را در تنگنا قراردادند، و یا به سادگی بدون آن که دادگاهی، زندانی، و یا اعدامی در انتظار قاتلین آنان باشد دیگر باوران را به قتل رسانیدند.
۳- قتل های اجتماعی و ناموسی
قتل هائی است که به دلیل تعصبات ناموسی و یا برخودهای بد اجتماعی،و حسادت و کوته نظری انجام می شود.
قتل جانگداز فرد محترم بهائی در یزد
جامعه جهانی بهائیان، روز چهارشنبه ۲۶ اکتبر/ ۵ آبان اعلام کرد که “آقای فرهنگ امیری”، از بهائیان محترم یزد به دلیل «نفرت مذهبی» در این شهر در تاریخ پنجم مهرماه سال ۹۵ حدود هشت شب به قتل رسیده است. در بیانیه منتشرشده از سوی این جامعه آمده که ماه گذشته ٢ نفر پس از مراجعه به منزل فرهنگ امیری، از شهروندان بهائی ساکن یزد او را به قتل رساندهاند.
هرچند قاتلان همان زمان بازداشت شده بودند اما “بهائی نیوز” (تارنمای ویژه اخبار بهائیان)، یک ماه پس از آن با انتشار این بیانیه اعلام کرده که «ضاربین ضمن اعتراف به قتل آقای امیری چون بهائی بوده و بهائیها از نظر ایشان کافر هستند به استناد آیهای از قرآن که خودشان هم نمیدانستند کدام آیه است، دست به این جنایت وحشتناک زدهاند، هدف آنها کشتن یک بهائی بوده و مهم نبوده که آن فرد چه کسی باشد.
براساس این گزارش، قاتلین از مدتها قبل خانواده این شهروند بهائی را تحت نظر داشتند و با اطلاع کامل از سکونت شهروندان بهائی در آن منزل به آنجا مراجعه کرده بودند. بنابر این گزارش، قاتلین مقابل خانه آقای فرهنگ امیری با او وارد گفت و گو شدند و به فاصله کوتاهی بعد از آن صدای فریاد آقای امیری به گوش اعضای خانوادهاش رسید. همان زمان بود که خانواده و رهگذران امیری را درحالی که به شدت زخمی شده بود پیدا کردند. او از ناحیه سینه چند بار چاقو خورده بود. او دقایقی پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.
ابراز نگرانی جامعه بهائی چند ماه پیش
پا آن که در خرداد ماه گذشته نیز جامعه جهانی بهائی با انتشار بیانیهای از «اقدامات تهدیدآمیز از سوی افراد ناشناس علیه بهائیان در یزد» ابراز نگرانی کرده بود ولیکن مقامات مسئول در شهر یزد که گوششان به دهان آخوند ضد انسان و ضد ایرانی است، همه این هشدارها را نادیده گرفتند و کمترین توجهی بدان ننمودند. آنچنان که خامنه ای جنایتکار علیه این هموطنان ما بارها زهرپاشی کرده مزدوران حکومتی نیز کمترین اقدام امنیتی به عمل نیاوردند.
براساس بیانیه ۲۲خرداد ماه جامعه بهائی، (مصادف با تولد امام دوازدهم شیعیان)، در شهر یزد پوسترهایی بدون امضاء پخش شده که روی آنها نوشته شده بود: «خون بهائی هیچ ارزشی ندارد و وظیفه هر مسلمان است که مقابل این جریان بایستد، حتی اگر به قیمت از دست دادن همه زندگیاش تمام شود».
از مأمورین انتظامی انتظار می رفت که بی درنگ این پوسترها را جمع، و جویای نام مزدورانی باشند که آنها را نوشته اند، و آنان را به دست عدالت (البته اگر عدالتی باشد که گمان نمی کنم عدالتی در کار است!) بسپارند. ولی این کار عملی نشد زیرا مأمورین انتظامی در ایران در خدمت مردم نیستند بلکه جیره خوار و مزدور خامنه ای جنایتکارند.
بازداشت دو بهائی دیگر
“هرانا”، نیز تیرماه گذشته از بازداشت دو بهایی ساکن یزد خبر داده بود که پس از انتشار این اعلامیهها و شعارها در خانههایشان توسط مأموران وزارت اطلاعات بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده بودند.(کجا ممکن است آنان را برده باشند؟. بی گمان در نقطه ای دیگر دور از دسترس شاکیان آنان خانه مجلل و زندگی آرام بخشی در اختیار آنان گذاشتند!)
جنایتی که با زهرپاشی خامنه ای انجام شد
پیش از این علی خامنهای رهبر ابر جنایتکار اسلامی، در پاسخ به یک استفتاء، بهائیان را «نجس» و «دشمن دین و ایمان» خوانده و توصیه کرده بود که «از هرگونه معاشرت با این فرقه ضاله مضله» اجتناب شود.
بنا براین، می توان نتیجه گرفت که این جنایت به طور غیر مستقیم با فرمان و به اراده و خواست علی خامنه ای جنایتکار صورت گرفته است. هزاران نفرین و لعنت بر این شیطان بزرگ باد که مسبب بیشتر جنایت ها در ایران است.
آقای عباس میلانی اندیشمند بزرگ تاریخ ایران، در مورد ظلم بیکران رژیم جنایتکار علیه پیروان بهائی و باورمندان مذهبی دیگر به تفصیل سخن می گوید. گفتاری بسیا ر منطقی و انسانی
گزارش سالانه جامعه بهائیان
در تازهترین گزارش سالانه جامعه جهانی بهائیان، بر افرایش آزار و اذیت پیروان این دین طی سالهای گذشته در ایران تأکید شده است. در این گزارش آمده که طی ٣ سال نخست دولت حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، ۱۵۱ نفر از بهائیان دستگیر شدهاند.
همچنین براساس این گزارش ۳۸۸ مورد تعطیل یا تخریب محل کسب شهروندان بهائی صورت گرفته است. همچنین هزار بهائی در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی از ورود به دانشگاهها منع شده و ۲۸ دانشجوی بهائی از دانشگاه اخراج شدهاند.
قتل وآزار و اذیت پیروان بهائی از گذشته تا کنون
شوربختانه هجوم دستهجمعی به اماکن بهائی ها از گذشته تا کنون، بخش دیگری از پروژه سرکوب و آزار شهروندان بهایی در ایران بوده است که در تمام صد سال اخیر کم و بیش و هر از چندگاه اجرا شده است. از دیگر نمونههای اخیر این گونه اقدامات میتوان به آتش کشیدن منازل ۵۰ روستایی بهایی در روستای ایول مازندران در تیرماه سال ۸۹ و حمله و غارت اموال بهاییان روستای کتا از توابع یاسوج اشاره کرد.
در بیشتر جنایتهای صورتگرفته، سوءقصدکنندگان فقط قصد کشتن یا ضرب و شتم فرد بهایی را داشتهاند و هیچگونه سرقتی از محل حادثه نشده است. دستگاه قضائی و امنیتی کشور تاکنون – چه پیش و چه بعد از انقلاب – اقدامی برای یافتن عاملان این جنایتها انجام نداده
عاملین جنایات و اذیت و آزار پیروان بهائی در ایران
این جنایات بزرگ و اذیت و آزار پیروان بهائی که هر روز و هر شب در این کشور ادامه داشته و یک فرد بهائی جرأت تنها رفتن و به ویژح هنگام تاریکی به خیابان ها و یا کوچه های تاریک را ندارد و هر آن انتظار آن را دارد که یک هیولای مذهبی بی شاخ و دمی به او حملله ور شود، همه و همو و در همها این جنایات کار آخوندهای بیشرف و فرومایه و در رأس آنان خامنه ای ابر جنایتکار است که به افراد خام و بیسواد و متعصب و متعفن اجتماع چراغ سبز می دهند و آنان را تشویق به این اعمال وحشیانه و حیوانی می کنند.
خامنه ای ابر جنایتکار چه کاره است؟ مگر جای خدا نشسته که بتواند قضاوت کند کدام باور دینی درست، و کدام نادرست است؟. حقیقت آنست که همه باورمندان دینی تا زمانی که از انسانیت خار ج نشده ، عدالت و انصاف و نوع دوستی را آویزه گوش و در ضمیر باطن و خرد خود دارند، در پیشگاه خداوند پذیرفته اند و هیچ انسان نمای وحشی و جنایتکار مانند آخوند نمی تواند در باره باور دینی و اعتقادات قلبی آنان داوری نماید.
بی گمان باید گفت همه آخوندهای بی فرهنگ و فرومایه در سراسر کشور در این کشتارها و خون انسان های با شرفی که به زمین ریخته شده، و همچنین قتل های هدف دار دولتی مانند قتل های زنجیره ای، و قتل های درون زندان ها شریکند و روزی ناچار به پاسخ گوئی به این همه جنایت ها که خود آنها مسبب اصلی آنها بوده اند، خواهند بود. فراموش نشود که آن چنان روز خیلی دیر نیست و به زودی عمر کثیف این رژیم سراپا جنایتکار به سر خواهد آمد.
فلسفی آخوند جنایتکاری که درمسجد شاه تهران برای دو هفته علیه هم وطنان بهائی ما روی منبر زهرپاسی و سمپاشی نمود و موجب گردید که لشکر آدمخوار تربیت شده مکتب آخوندها در سرتاسر ایران به جان هموطنان بهائی و خانواده آنان افتاده و آنان را قتل عام کنند. شاه ترسو و بزدل هم هیچ واکنشی در برابر قاتلین آن مردمان بیگناه از خود نشان نداد.
جنایاتی که آخوند فلسفی به بار آورد
در رمضان سال ۱۳۳۲، آخوند فلسفی جنایتکار در مسجد شاه تهران، هرشب برای کشتن و نابودی بهایی ها به یک مشت انسان نماهای خردباخته، درس امر به معروف می داد.
فلسفی پیروان بهایی را دشمن خدا و دین، دشمن خاک و مردم ایران بر شمرد، و کشتنشان را ثواب ذخیره روز آخرت نامید. هانگونه که خامنه ای ابر جنایتکار کله پوک های بیسواد اجتماع را علیه دیگر باوران، به ویژه پیروان بهایی تحریک می کند.
خوب، ببینیم پس از تحریکات و مغز شوئی های فلسفی جنایتکار چه شد؟، از فردای آن روز مسلمانان مکتب آخوند که هرشب به مسجد می رفتند، و یا به وعظ و گفتار او به رادیو گوش فرا می دادند، در سراسر کشور، در گروههای ده، صد، و چند هزار نفری شبانه به خانه ، مسکن و ماوای بهاییان یورش بردند. با تیر وتبر، ساطور، چاقو و شمشیر، سنگ، و چوب به جان بهائی ها و حتی زنان و فرزندان آنان افتادند.
زنان باردار راشکم پاره کردند. بچه ها را از پنجره، و بزرگسالان را از بالا خانه و پشت بام به باغچه خانه، و یا به کوچه و خیابان پرتاب نمودند. به طوری که دراندک زمانی شمار کشتگان و جنایات این لشکریان اسلام، به چندین هزار رسید.
همکاری رژیم شاه با آخوندها
رژیم شاه، رژیم دست نشانده آخوند چند صد جنایت کار را ظاهراً دستگیر و زندانی ساخت. بازاری های وطن فروش و بی وجدان، روزانه گونی هایی پر از قند، چای، مواد خوراکی، پول، و لباس به زندان می بردند، و میان آن جنایت کاران پخش و توزیع می کردند. همچنین، کامیون هایی پر از مواد خوراکی همه روزه به شهرها و دهات، وبه خانه های آن جنایت کاران فرستاده می شد تا خانواده آنان نیز در رفاه و آرامش کامل زندگی کنند.
نتیجه آن که این جنایتکاران چندماه در زندان نگو، بلکه آسایش گاه به خوردن و خوابیدن و پذیرایی شدن پرداختند. این جنایت کاران در پاسخ روزنامه نگاران، و بستگان خود می خندیدند و با هم این چنین شعر می خواندند: « بخور و بخواب کار منه، الله نگهدار منه».
مقایسه آن جنایات هولناک و جنایات رژیم کنونی
این جنایات به مراتب وحشیانه تر، و هولناک تر از قتل های زنجیره ای بود که رژیم کذایی ولایت وقیح برنامه ریز و اجراء کننده آن بود. ان چنان که وحشیانه داریوش فروهر و همسرش پروانه فروهر را قطعه قطعه کردند. آن گاه بدون آن که این عاملین این جنایت های بزرگ محاکمه ای شده باشند، آزاد وهرکدام با پول و کالاهای زیادی باسرفرازی و خوشحالی به شهر و دیار خود بازگشتند. در آن جا نیز ازسوی مقامات محلی مورد استقبال گرم قرار گرفتند.
کسانی که آزاد شدن وکیلی جانی و قاتل دکتر بختیار، و بازگشت وی با سرافرازی و افتخار به ایران، استقبال، خوش برخوردی، و پیشکش حلقه های گل از سوی ولایت وقیح به این جانور قاتل رادیده اند، می توانند بازگشت پیروزمندانه قاتلان بهایی ها را به شهر و دیار خودشان به پیش چشم مجسم کنند.
بازهم فراموش نکنیم که همه این جنایات در ابعاد کم و یا زیاد، عمومن جنبه دینی داشته که با سخنرانی زهرآگین آخوندها صورت گرفته،و شماری از آنها مانند قتل های سال ۶۷، قتل های زنجیره ای، قتل دکتربختیار، و بسیاری درون زندانها، جنبه سیاسی دارد که بازهم آخوندهای پست فطرت وجنایتکار پاسخگو و مسئول همه آنها خواهند بود.
این وی دی یو ظلم و ستم شیعیان بی خرد و جنایتکار نسبت به هموطنان بهائی از ۱۷۰ سال پیش تا کنون شرح می دهد. این ویدیو در سالی ۱۳۹۲ آماده شده. از آن تاریخ تا کنون جنایت علیه بهائی ها به مراتب بیشتر شده است.
از آنچه گفته شد؛
از دوران خاندان صفوی که تخم شیعه و شہعه گری را در ایران کاشتند و به دستور شاه اسماعیل صفوی مذاهب و ادیان دیگر را مطرود و باطل دانستند، باورمندان دیگر کشورمان مانند یهودی ها، زردشتی ها، ارامنه، آسوری ها، و بیشتر از همه پیروان بسیار انسان و ایران دوست بهائی ها مورد خشم، ضرب، شتم، توهین، یورش به منازل و املاک آنان، ویران کردن گورستان آنان، و همچنین دستگیری و زندانی گروهی از آنان، جلوگیری از تحصیل فرزندانشان، به هم زدن لانه و کاشانه و بستن جایگاههای پیشه و کسب آنان، و در نهایت حمله وحشیانه و کشتن آنان بوده است.
سخنرانی های آخوندهای بیشرف و فرومایه از جمله خود خامنه ای ابر جنایتکار که همگی ضد انسان و ضد ایرانی اند، علیه پیروان بهائی موجب یورش ددمنشانه سبک مغزهای اسلامی به این افراد زحمتکش و شریف و قتل پی در پی آنان در هر نقطه کشور می شود. آخرین قربانی این رژیم دژخیم آقای فرهنگ امیری در یزد می باشد.
قتل عام پیروان بهائی در شهر یزد و اطراف آن بارها و بارها و هربار با سخنان زهر آلود یک و یا چند آخوند پلشت و پچل بی فرهنگ، و ضد ایران و ایرانی، از گذشته تا کنون تکرار شده و تا زمانی که این رژیم ضد بشر و کثیف بر سرکار است از شمار این قتلها، زندانی ها، شکنجه ها، و یورش به اماکن و کسب آنان کاسته نخواهد شد.شوربختانه، ملت ایران هم در برابر این جنایات ساکت نشسته و منتظر معجزه ای است که هرگز به وقوع نخواهد پیوست.
گفتار آقای بهرام مشیری در باره ظلم و ستم آخوندها به پیروان بهائی و پیروان مذاهب دیگر-Bahram Moshiri – چرا آخوندها تشنه به خون بهایان هستند ؟
نکته پایانی:
رژیم جنایتکار ضد ایرانی عامل و وسیله دو نوع جنایت گسترده و پی در پی در سراسر ایران است: قتل های سیاسی، و قتل های مذهبی. قتل های سیاسی مانند قتل های سال ۶۷، قتل های زنجیره ای، قتل های کهریزک و قتل های بیشمار درون صدها زندان های دیگر، مانند زهرا کاظی، و ستار بهشتی یا در منازل، مانند قتل های وحشیانه داریوش فروهر و همسرش پروانه فروهر، یا در خارج کشور چون دکتر بختیار، فریدون فرخ زاد، نمونه هائی از جنایات آخوند در این چند دهه بوده است
یادداشت نگارنده:
من نگارنده، در ضمن اینکه به همه باورهای دینی احترام می گذارم و به پیروان هرکدام حق می دهم که در راستای دستورات دینی خود عمل کنند، ولیکن خود نه بهائی ام و نه به ادیان ابراهیمی که ساخته و پرداخته انسان هاست باور دارم.
به باور نگارنده بهترین و بالاترین دین ها و ایمان به خداوند، انسانیت و نوع دوستی است. از این روی، نگارنده تا جان در بدن دارم از حقوق انسانی همه اقشار و افراد میهنمان از هر دین و آئین، و از هر نژاد و هرگروه، صمیمانه و خالصانه دفاع می کنم و برای تندرستی، شادکامی و پیروزی همه آنان به پروردگار یکتا پناه می برم- سهراب ارژنگ