با وجود سیاست استثمار گرانه آمریکا آیا دونالد ترمپ برای کشورمان رحمت است یا مصیبت؟ ۶

پیش گفتار:

تاریخ چند صد ساله اخیر نشان می دهد که اوضاع سیاسی کشورهای جهان سوم، به ویژه خاورمیانه بستگی به سیاست زمامداران دول غرب مانند آمریکا و انگلیس داشته است. می توان گفت که در سال های پیش از جنگ دوم جهانی، قدرت یکه تاز بین المللی انگلیس بود که مانند اختاپوسی بر روی خاورمیانه و خاور دور تسلط داشت. جنگهای ده ساله میان روسیه و ایران در زمان فتحعلیشاه و از دست دادن منطقه وسیعی از خاک زرخیز ایران با تلاش مرموزانه انگلیس و همکاری با روسیه بود.

تا پیش از جنگ دوم جهانی دولت آمریکا یکه تاز در جهان نبود. با این وجود روح سلطه طلبی و سودجوئی این کشور موجب می گردید که همواره به دنبال نفوذ بیشتر در سیاست کشورهای جهان سوم باشد.  پس از جنگ دوم جهانی، رفته رفته قدرت از دست انگلیس خارج و آمریکا قدرت بالاتر برای نفوذ و دخالت در امور سیاسی کشورهای خاورمیانه و دیگر کشورهای جهان سوم شد.

سالوادر آلنده رئیس جمهور برگزیده مردم، شیلی به هرکجا که می رفت، و هرکار می کرد، با پیشواز و پشتیبانی مردم همراه بود. در حالی که؛ پینوشه، یک دیکتاتور، یک خودکامه و مردم ستیز، تنها پشتیبانی که داشت عده ای آدم کش و خونخوار نظامی که در راه هدف های او دست به هر جنایتی می زدند. آلنده نماینده مردم، و پینوشه نماینده آمریکا بود . این دو را مقایسه کنید تا تفاوت فاحش میان آنان را دریابید.

سالوادر آلنده رئیس جمهور برگزیده مردم، شیلی به هرکجا که می رفت، و هرکار می کرد، با پیشواز و پشتیبانی مردم همراه بود. در حالی که؛ پینوشه، یک دیکتاتور، یک خودکامه و مردم ستیز، تنها پشتیبانی که داشت عده ای آدم کش و خونخوار نظامی که در راه هدف های او دست به هر جنایتی می زدند. آلنده نماینده مردم، و پینوشه نماینده آمریکا بود . این دو را مقایسه کنید تا تفاوت فاحش میان آنان را دریابید.

سیاست جهانی آمریکا از گذشته تا به حال

به طور کلی، از سال ۱۹۱۷ تاکنون دولت آمریکا جمعاً ۶۲ حمله نظامی و یا تحریکات سیاسی و دخالت در امور  کشورهای گوناگون مانند یونان، کوبا،ایران، آلبانی، گواتمالا، کنگو، اکوآدر، ویتنام جنوبی، و شماری دیگر را می توان برشمرد که  رژیمهای مردمی را از میان برده و در آن کشورها، رژیم های دیکتاتوری وابسته به خود جایگزین کرده است.‍

یک صحنه از فاجعه بمب اتمی آمریکا که شهر ناکازاکی را به کلی ویران ساخت و ساکنین آن را کشت و یا بر اثر تشعشعات اتمی به بیماری های گوناگون از جمله سرطان مبتلی ساخت.

یک صحنه از فاجعه بمب اتمی آمریکا که شهر ناکازاکی را به کلی ویران ساخت و ساکنین آن را کشت و یا بر اثر تشعشعات اتمی به بیماری های گوناگون از جمله سرطان مبتلی ساخت.

بمباران اتمی دو شهر ژاپن

بمباران اتمی دوشهر هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن درتاریخ ۶ و ۹ اوت ۱۹۴۵  و همچنین، کودتای نظامی علیه دکتر محمد مصدق یک فرد ملی و میهن دوست در سال ۱۹۵۳ و جایگزین کردن وی با سپهبد زاهدی دیکتاتور زمان، نشانه قدرت مطلق داشتن  و خودکامگی آمریکا بود و یا کودتای نظامی سپتامبر ۱۹۷۳علیه دولت مردمی سالوادر آلنده در شیلی و جایگزین کردن آن با پینوشه یک دیکتاتور جنایتکار، تاریخ بیشتر کشورهای جهان را به عقب رانده است.

در میان رؤسای جمهوری آمریکا، تنها پرزیدنت هاری ترومن بود که به دکتر مصدق و سرنوشت ایران علاقه و دلبستگی داشت. او با تهدید به جنگی که به دولت روسیه کرد ارتش روسیه که ایران را تا شهر قزوین اشغال کرده بود و می خواست به تهران بیاید و دولت مرکزی را تحت فشار و تسلط سیاسی خود قرار دهد تا آذربایجان را از ایران جدا کنند، دولت روسیه را ناچار کرد که قشون خود را از ایران بیرون برند.

در میان رؤسای جمهوری آمریکا، تنها پرزیدنت هاری ترومن بود که به دکتر مصدق و سرنوشت ایران علاقه و دلبستگی داشت. او با تهدید به جنگی که به دولت روسیه کرد ارتش روسیه که ایران را تا شهر قزوین اشغال کرده بود و می خواست به تهران بیاید و دولت مرکزی را تحت فشار و تسلط سیاسی خود قرار دهد تا آذربایجان را از ایران جدا نموده، و باردیگر ایران را تجزیه کنند. از این روی، با این اولتیماتوم،  دولت جهانخوار روسیه به ناچار عقب نشینی کرد و بیدرنگ قشون خود را از ایران بیرون برد، در نتیجه ایران از تجزیه شدن بار دوم نجات پیدا کرد..

سیاست های تخریبی آمریکا دربرابر ایران

الف پیامد کودتای ۲۸ مرداد-

از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تاکنون دولت آمریکا همواره سیاست خصمانه و خودکامه ای علیه کشور ما داشته است. حمله نظامی سال ۱۳۳۲ و برکنار کردن دولت ملی و مردمی دکتر مصدق، اعدام افسران شریف و میهن دوست و دکتر فاطمی وزیر امورخارجه سیاستمدار و نیک اندیش میهنمان پروسه دیکتاتوری و خفقان سیاسی حکومت شاه را در ایران پیاده کرد. پیامد این دیکتاتوری که ۲۵ سال ادامه یافت، انقلاب مردمی ۱۳۵۷ و در یک خلاء سیاسی، افتادن مملکت به دست آخوندهای جنایتکار بود.

یک صحنه از کودتای ننگین آمریکایی – انگلیسی که در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با راهنمایی و ارشاد اشرف پهلوی، و لات ها و اراذل تهران مانند شعبان جعفری مشهور به شعبان بی مخ صورت گرفت، در نتیجه دموکراسی و مشروطیت برای همیشه به خاک سپرده شد، و مصدق ‍نخست وزیر مردمی به نقاط گوناگون تبعید و سرانجام در تبعید و بیماری در خانه خود جان سپرد.

یک صحنه از کودتای ننگین آمریکایی – انگلیسی که در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با راهنمایی و ارشاد اشرف پهلوی، و لات ها و اراذل تهران مانند شعبان جعفری مشهور به شعبان بی مخ صورت گرفت، در نتیجه دموکراسی و مشروطیت برای همیشه به خاک سپرده شد، و مصدق ‍نخست وزیر مردمی به نقاط گوناگون تبعید و سرانجام در تبعید و بیماری در خانه خود جان سپرد.

ب- آوردن خمینی به ایران

بی گمان، خمینی ناشناس و بیکاره ، یک آخوند جل پشت و جنایتکار، هرگز نمی توانست شهرتی پیداکرده وارد ایران شود مگر به کمک مستقیم آمریکا و چند دولت اروپائی و خیانت مستقیم افراد شرور و جاه طلب ایرانی مانند ابوالحسن بنی صدر، دکتر یزدی، قطب زاده، و شماری دیگر بود.

بیرون راندن شاه از کشور، سقوط و به هم پاشیدن ارتش ملی و مردمی ایران نیز از سوی آمریکا و به خواسته کارتر با برگزاری کنفرانس گوآدالوپ و ایجاد اتحاد و همبستگی با چند دولت اروپائی انجام گرفت. اینهم، خیانتی دیگر و گناهی نابخشودنی یک رئیس جمهور آمریکائی  علیه میهن و ملت ما بود.

خمینی با بیشرمی و با کمال بی خردی، پیشنهاد۶۰ میلیارد دلاری اعراب را نپذیرفت و۶ سال جنگ را دیوانه وار ادامه داد. اکنون پس از ۲۵ سال خبری از غرامت جنگ نیست و خون شهدای جنگ نیز پایمال شد. این نیز می تواند دستاورد سیاست غلط و تحمیلی آمریکا به ایران قلمداد شود.

خمینی با بیشرمی و با کمال بی خردی، پیشنهاد۶۰ میلیارد دلاری اعراب را نپذیرفت و۶ سال جنگ را دیوانه وار ادامه داد. اکنون پس از ۲۵ سال خبری از غرامت جنگ نیست و خون شهدای جنگ نیز پایمال شد. این نیز می تواند دستاورد سیاست غلط و تحمیلی آمریکا به ایران قلمداد شود.

سیاست آمریکا در قبال ایران پیش از کودتا

پرزیدنت ترومن روابط بسیار صمیمانه و دوستانه با دکتر مصدق داشت  تا جایی که با دادن اولتیماتوم به رولت روسیه آنان را وادار کرد تا قشون خود را که تا قزوین پیش برده بودند و به دنبال جدا کردن آذربایجان بودند، بیدرنگ از ایران خارج کنند و در نتیجه ایران از تجزیه دوباره به وسیله روسیه جهانخوار نجات پیدا کرد.

سیاست آمریکا در قبال ایران پس از کودتا

 پس از کودتای ۲۸ مرداد تا انقلاب سال ۱۳۵۷،  شوربختانه ایران بیشتر زیر نفوذ قدرت و سیاست آمریکا قرار گرفت، در ایران شاه به یک دیکتاتور خودکامه تبدیل شد و رژیم ایران بدون مصلحت و خواسته آمریکا کمترین کار سیاسی و حتی اقتصادی انجام نمیداد. رؤسای جمهوری آمریکا دراین مدت ۲۵ سال ایران را به صورت یکی از مستعمرات خود می دانستند و رفتارشان نسبت به مردم و رژیم ایران، “نگاه عاقل در سفیه بود.”

دونالد ترامپ در کنار پرچم آمریکا - آیا نشانه وطن پرستی و علاقمندی او به کشورش ویا تظاهر و خودنمائی او را نشان می دهد؟!.

دونالد ترامپ در کنار پرچم آمریکا – آیا نشانه وطن پرستی و علاقمندی او به کشورش ویا تظاهر و خودنمائی او را نشان می دهد؟!.

سیاست آمریکا در قبال ایران از انقلاب ۵۷ تاکنون

با آن که خمینی شارلاتان به کمک و تأیید دولت آمریکا روی کار آمد ولیکن از همان آغاز روی کار آمدن، جنایت گری و خود بزرگ بینی  خود را با کشتار امرای ارتش و افراد تحصیل کرده دانشگاهی نشان داد. زمانی که احساس ضعف در سیاست خود نمود و احتمال سقوط رژیم او بود، با تحریک مزدوران وابسته به خود از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند و اموال آن سفارتخانه را غارت نمودند.
در نتیجه، از آن تاریخ تا کنون روابط ایران و آمریکا به صفر رسیده و اوباما رئیس جمهور آن کشور نیز به جای پشتیبانی از انقلاب مردمی ایران در سال ۱۳۸۸ تاکنون در برابر رژیم ایران کوتاه آمده و به گفته ای عقب نشینی کرده است.

مهمترین عاملی که موجب انتخاب دونالد ترامپ به عنوان ریاست جمهوری آمریکا شد، تبلیغ دائمی او بود که می گفت تصمیم دارد آمریکا را به عظمت و قدرت گذشته باز گرداند.

مهمترین عاملی که موجب انتخاب دونالد ترامپ به عنوان ریاست جمهوری آمریکا شد، تبلیغ دائمی او بود که می گفت تصمیم دارد آمریکا را به عظمت و قدرت گذشته باز گرداند.

 دونالد ترامپ چگونه سیاستمداری است؟

دونالد ترامپ از دیدگاه سیاسی هنوز یک هندوانه نبریده است. آنچه که مسلم است، او بیشترسرمایه داران و افراد بسیار ثروتمند آمریکا را نمایندگی می کند. بنابراین، نمی توان از او انتظار داشت که در راه منافع عمومی، به ویژه طبقه کارگر و زحمتکش با درآمد کم هدف و برنامه ای داشته باشد. چنانکه از هم اکنون با برنامه و پروژه درمان عمومی پرزیدنت اوباما روی خوش نشان نداده، و گویا ابراز داشته که آن را تعطیل می کند. البته با تظاهرات سرتاسری در بسیاری از شهرهای آمریکا تا کنون علیه دونالد ترامپ صورت گرفته می توان گفت که او رئیس جمهور مطلوب اقشار زیادی از مردم آمریکا نیست.!.

این فرتور ۱۵ هزار سرباز آمریکایی را در سال ۲۰۰۳ میلادی در کنار کویت برای دفاع از مناطق نفتی نشان می دهد. بیگمان، نفت خاورمیانه به کشورهای غربی تعلق دارد و آنان در حفظ و نگهداری آن همواره در تلاشند و گرنه صاحبان اصلی نفت و گاز هیچکاره اند.

این فرتور ۱۵ هزار سرباز آمریکایی را در سال ۲۰۰۳ میلادی در کنار کویت برای دفاع از مناطق نفتی نشان می دهد. آیا نفت خاورمیانه به کشورهای غربی تعلق دارد که آنان برای حفظ و نگهداری آن لشکر کشی می کنند، و یا کشورهای منطقه؟!!.

از دیدگاه سیاست خارجی، مسلمن دونالد ترامپ یک فرد مذهبی نیست و نمی تواند کمترین احساس مودت و دوستی نسبت به رژیم ایران، و یا عربستان داشته باشد. از آنجا که این فرد تا کنون شم سیاسی نداشته و در کار سیاسی مطالعه و تجربه چندانی ندارد، سیاست خارجی او بیشتر منوط و مربوط می شود به مشاورین و راهنماهائی که او برای خود بر می گزیند و یا به نحوی با او در تماس خواهند بود.
از سوی دیگر واکنش ترامپ نسبت به اعتراض همگانی مردم آمریکا در بیشتر شهرها علیه انتخاب شدن او، اعتراض هر دیکتاتور مانند خامنه ای، صدام، بشار اسد به مردم و ملت خود بوده است.

گروهی از ایرانیان، دونالد ترامپ برای آمریکا را مانند احمدی نژاد برای ایران می دانند.

گروهی از ایرانیان، دونالد ترامپ برای آمریکا را مانند احمدی نژاد برای ایران می دانند. آیا شما هم این چنین فکر می کنید؟!.

نکاتی که دونالد ترامپ بدانها معتقد است

گویا نخستین سیاست جهانی دونالد ترامپ مبارزه با اخوان المسلمین خواهد بود. زیرا دونالد ترامپ اخوان المسلمین را جزو گروه های خطرناکی می داند که از تفکرات افراطی حمایت می کنند، به همین دلیل خواستار اقدام نظامی علیه این گروه است، و نه انزوای سیاسی آن، مانند اقدامات هیلاری کلینتون و اوباما. به عقیده ناظران، احتمال اینکه دولت بعدی آمریکا همین اقدام را با سپاه پاسداران نیز انجام دهد، بسیار زیاد است.

از سوی دیگر او خواهان نظارت بیشتر بر مساجد است و گفته در راستای برنامه‌های “ضد تروریستی” مسلمانان باید زیر نظر قرار بگیرد. دیگر این که باید داعش را “با بمب صاف کرد”.آقای ترامپ می‌گوید هیچ‌یک از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به اندازه او به داعش سخت نخواهند گرفت و بگفته او این گروه با قطع دسترسی‌شان به نفت تضعیف خواهد شد.

آخرین برنامه دونالد ترامپ آنست که: “باید یک دیوار بزرگ بزرگ بین آمریکا و مکزیک کشید.  زیرا مکزیکی‌هایی که به آمریکا می‌آیند عموما مجرم‌اند و باید جلوی ورود آنها و سوری‌ها را گرفت.” دونالد ترامپ گفته است: “آنها مواد مخدر می‌آورند، جنایت می‌آورند. همه تجاوزکارند.  همچنین، : ” او معتقد است هزینه ساخت دیوار را هم – که به تخمین بی‌بی‌سی بین ۲ تا ۱۳ میلیارد دلار می‌شود – باید مکزیک بپردازد.”

 سیاست دونالد ترامپ در برابر ایران!!

آقای خامنه ای  چند بار پیش از انتخابات آمریکا گفته است  میان هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ، او ترجیح می دهد دونالد ترامپ انتخاب شود. این طرز سلیقه پرسش انگیز است. شاید به دلیل آن باشد که گویا هیلاری کلینتون کمک های مالی زیادی از عربستان و قطر دریافت کرده، در حالی که روابط خوبی با روسیه ندارد. ولی رژیم ولایت فقیه زیر سلطه و نفوذ روسیه قرار دارد و از عربستان سعودی دل خوشی ندارد.

از سوی دیگر، دونالد ترامپ که دل خوشی از افراد مذهبی ندارد، احتمال آن که مانند اوباما آنچنان ضعیف النفس و بی اراده باشد و بتواند رفتار تند و خشن رژیم ایران و توهین آنان نسبت به پرچم آمریکا که نماینده ۳۰۰ میلیون مردم آنست را به آتش کشد و دشنام دهد تحمل کند و واکنشی نشان ندهد. در اینصورت دونالد ترامپ رفتار خوبی با رژیم ایران نخواهد داشت و می تواند واکنش سختی در برابر رفتار و عملکرد آنان نشان دهد. در اینصورت دونالد تامپ برای ما رحمت است.

وانگهی، نباید مکر و حیله آخوند را فراموش کرد. این گروه روباه صفت می توانند دونال ترامپ و یا هر فرد سیاسی دیگر را بازیچه خود قرار داده، به دور سرخود بچرخانند. در آنصورت، چنانچه چنین اتفاقی بیافتد، با سازش دونالد ترامپ و رژیم ایران باید گفت که دونالد ترامپ برای میهنمان یک مصیبت است.

این ویدیو بخشی از اعتراضات سرتاسری آمریکا علیه انتخاب شدن دونالد ترامپ نشان می دهد.

چکیده ای از آنچه گفته شد:

دونالد ترمپ از دیدگاه سیاسی هنوز یک هندوانه نبریده است. آنچه که مسلم است، او بیشترسرمایه داران و افراد بسیار ثروتمند آمریکا را نمایندگی می کند. بنابراین، نمی توان از او انتظار داشت که در راه منافع عمومی، به ویژه طبقه کارگر و زحمتکش با درآمد کم هدف و برنامه ای داشته باشد. چنانکه از هم اکنون با برنامه و پروژه درمان عمومی پرزیدنت اوباما روی خوش نشان نداده، و گویا ابراز داشته که آن را می خواهد آن را تعطیل کند.

کنفرانس گوادلوپ که در سه روز (۷–۴ ماه ژانویه) سال ۱۹۷۹ برابر با (۱۷–۱۴ دی ماه ۱۳۵۷) میان سران ۴ کشور (آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان) در جزیره گوادلوپ برگزار شد و موضوع اصلی آن بررسی و کنترل شورش در ایران در آن زمان ( یک ماه پیش از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷) بود. در آن نشست ، والری ژیسکاردستن «رئیس‌جمهور فرانسه» جیمی کارتر «رئیس جمهور آمریکا»، جیمز کالاهان «نخست‌وزیر بریتانیا»، هلموت اشمیت «رئیس جمهوری آلمان» شرکت داشتند و در مورد سرنگونی شاه ایران به تفاهم رسیدند.

کنفرانس گوادلوپ که در سه روز (۷–۴ ماه ژانویه) سال ۱۹۷۹ برابر با (۱۷–۱۴ دی ماه ۱۳۵۷) میان سران ۴ کشور (آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان) در جزیره گوادلوپ برگزار شد و موضوع اصلی آن بررسی و کنترل شورش در ایران در آن زمان ( یک ماه پیش از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷) بود. در آن نشست ، والری ژیسکاردستن «رئیس‌جمهور فرانسه» جیمی کارتر «رئیس جمهور آمریکا»، جیمز کالاهان «نخست‌وزیر بریتانیا»، هلموت اشمیت «رئیس جمهوری آلمان» شرکت داشتند و در مورد سرنگونی شاه ایران با هم به تفاهم رسیدند.

نکته پایانی:

 بزرگترین ضربه را در تاریخ روابط آمریکا و ایران، آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد و آنگاه در دوران حکومت کارتر بر ایران وارد ساخت. پیامد کودتای ۲۸ مرداد آن بود که  ایران در چاله آخوندها انداخته شد و ضربه کارتر آن بود که آخوند جنایتکار و بی سوادی به نام خمینی را به حلق مردم ایران فرو کرد.

  • خسته

    هرچند مقاله ضعیف تر ازان است که جواب داده شود اما به دلیل اینکه ممکن است نویسنده در توهم درست بودن گفته هایش بماند و عدم پاسخگویی را به عدم وجود جواب تعبیر کند ذکر چند نکته مختصر را بر خود لازم دیدم۱-در مقاله اورده بودید که دوستی دکتر مصدق و رییس جمهور امریکا باعث جلوگیری از تجزیه ایران شد ذکر این نکته ضروریست که متن نامه محرمانه دکتر مصدق به سفیر کبیر شوروی در زمانی که ایران در اشغال بود در کتاب خاطرات خود دکتر مصدق که توسط همفکران او تایید شده موجود است و این نامه که در زمان سناتوری ایشان و محرمانه نوشته شده است به خوبی از روابط حسنه ایشان با اشغالگران ایران پرده بر میدارد و نیز نامه رضا شاه به رییس جمهور امریکا قبل از ترک ایران و التماس!!!(بله التماس عین کلمه بکار رفته در نامه ) برای جلوگیری از تجزیه ایران خود گویای این نکته است که وطن پرستی واقعی یعنی چه!! ۲- مزحک اینکه بخاطر تطهیرشورشیان ۵۷ از این جنایت بزرگ ، استقراررژیم دیکتاتوری فاشیستی مذهبی بعد از حکومت شاهنشاهی را به گردن همان شاه برکنارشده انداختید گویی که اگر بعد از این رژیم خونخوار اخوندی حکومتی دموکراتیک و سکولار در ایران استقرار یافت باید ممنون دیکتاتوری ملایان و ایرانستیزان حاضر باشیم۱! واینکه از نقش یاران جبهه ملی مصدق نظیر دکتر بازرگان فروهرها حاج سید جوادی ها در همکاری با خمینی و خالی کردن پشت دکتر بختیار سخنی به میان نیاوردید!! ۳- از دست نشاندگی و نوکری شاه به امریکا و کمک به کودتا !!! (مخالفان لفظ کودتا عدله منطقی در رد این موضوع دارن) گفتید ولی نگفتید اگر امریکا یک نوکر گوش به فرمان!!!مانند شاه داشت که تمام دستورات را بدون چون و چرا اجرا میکرد چه نیاز به براندازی و ریسک جایگزینی با رژیم ملایان بود!!! ۴- به نظر این حقیر شما که ۴ دهه بعد از شورش ۵۷ و افتادن پرده ها ان را انقلاب!! مینامید مقاله ای ننویسید و وقت بیشتری برای مطالعه تاریخ معاصر و تاریخ مذهب تشیع بگذارید مفیدتر است

    • بهتر بود که شما پاسخ نمی دادید. زیرا شما شاه پرست ها هرگز حقیقت تاریخی را درک نمی کنید. این مقاله در مورد استثمار آمریکا در کشورهای جهان سوم از جمله ایران نوشته شده. ایران هم از این سیاست تخریبی جدا نبود. آنها شاه را آوردند، تا زمانی که شاه در خط آنها بود و از ملت اعتراض و صدائی بر نمی خواست او را در پست خود نگاه داشتند و برنامه هائی مانند اصل چهار، گرفتن زمین های مردم و توزیع آن که عواقب جبران ناپذیری در کشورمان به وجود آورد و مانند آن، که با شرایط ایران تطبیق نمی کرد به او تحمیل کردند. در ضمن شاه به دلیل دیکتاتوری وحشتناک خود در سالهای ۱۳۵۷-۱۳۳۲ رفته رفته مورد نفرت مردم قرار گرفت و موجب شد که انقلاب ۱۳۵۷ به وجود آید.

      در این شرایط که شاه در ایران کمترین موقعیت اجتماعی و سیاسی نداشت و مردم از او متنفر بودند، دولت آمریکا برای حفظ منافع نفتی خود او را با خمینی عوض کردند…

      ما همه اینها را با مدارک کامل و به استناد گزارش های تاریخ طی ۶ مقاله نوشتیم. اگر ریگی ته کفشتان نیست و اظهار بی طرفی می کنید مقاله های: “ شاهزاده گرامی، اسبی که بر آن می تازید راهی ترکستان است و نه ایران – بخش اول تا ششم.” بخوانید و با دلیل و منطق انتقاد کنید.

      در ضمن سیاستمداران و فرهیختگانی چون دکتر صدیقی استاد رشته سیاسی دانشگاه ، و دکتر علی ابکر سیاسی که بسیار مردمی بودند و همگان بدانان احترام می گذاشتند آماده بودند که با شاه همکاری کنند و آن انقلاب ناخواسته را بخوابانند و آب روی آتش احساسات مردم بریزند. تنها شرط آنها این بود که شاه که ارتش بدو وابسته بود و ارتش شاهنشاهی نام داشت و در آن نشانه ای از ملت ایران نبود، از ایران نرود و در همان ایران درهرکجا می خواهد دور از فعالیت سیاسی برای مدتی بماند تا آبها از آسیاب بیافتد و انقلاب فروکش کند. هرکدام از آنان پذیرفتند تا نخست وزیر انتصابی شاه باشند و بر اساس قانون مشروطیت حکومت کنند و شاه در مقام والای سلطنت باقی بماند. ولیکن شاه زیر بارنرفت. بختیار پست نخست وزیری را بدون هر شرطی پذیرفت که اشتباه بزرگ او بود. زیرا با رفتن شاه ارتش که بی سرپرست ماند از هم پاشید و آمریکا به آسانی شاه ناخواسته در برابر ملت خود، از کشور بیرون برد….

      • ایرانی

        بهتر بود تو جواب نمی دادی انگلیسی حرومزاده که همش داری بد شاه خدابیامرزو میگی چرا از خوبیهاش نمیگی کثافت آشغال . حتما به نفعت نیست که این چیزارو بگی . چرا نمیگی آخوندای جاکش ساخته انگلیسه چرا نمیگی بهترین دوران مال زمان شاهه .

  • to the toudehi rousi shahbaz

    مارکسیست های روسی بدون حتا کوچکترین انتقادی به ژیژک و چامسکی و پوتین به یکباره شمشیرها از ان سو کشیدند که بعله آقا مردم امریکا سواد ! ندارند سیستم رای اشکال دارد ، اصلا دیکتاتوری پرولتاریا که همینجوری یک دیکتاتور جانی را میگذارد ان بالا و بقیه ۴۰ سال به او تعظیم میکنند تا خودش برود به امریکا برای لقمه ای نان کمر خم کند خوب است ( لابد مارکسیست های روسی و نخبه های آنها ژیژک و چامسکی دارند یا مردم روسیه که دنبال یک دجال پوپولیست دیکتاتور راه افتاده اند یا آنها که دنبال اسد جنایت میکنند یا مردم ایران که هنوز رای میدهند به موسوی و روحانی و رفسنجانی و فکر میکنند آنها علیه خامنه ای هستند ، یا کردها که دنبال مشتی تروریست میروند که رهبر خودشان را هم ترور میکنند با هوش اند) اینها حتا یادشان میرود که ۴۷ درصد در مقابل ۴۶ درصد هنوز متفاوت فکر میکنند)
    از همه جالبتر این شریعتمداری کیهان است که دست پرورده کیانوری و طبری است و آنها مرد رندانه در حالیکه توسط این فرد پوپولیست بی سواد بازجویی میشدند افکار منحوس مارکسیستی روسی خودشان را به مغز علیل او فرو کردند با این حقه که بعله ما مسلمان شدیم !!! و اصلا اسلام همان مارکسیسم است ( طبری می خواست بهشتی را هم مغفول کند و سروش را ، در برابر میلیونها ایرانی در تلویزیون ملی میگفت ماتریالیسم یعنی واحد ، یگانه ، توحیدی !!!! سروش چشمانش از حدقه در آمد . بهشتی هم صد البته به التماس کیانوری که ما ز شما این همه پشتیبانی میکنیم ، ما با شما هستیم چرا ما را در قدرت راه نمیدهید لبخند عاقل اند ر سفیه زد که به قیمت جانش تمام شد و بهزاد نبوی بمبی زیر او و باهنر نهاد تا بدانند که این روسیه است که ۳۰۰ سال است در ایران حاکم است نه گوادلوپ . آنها با روحانیت ساختند و مصدق را سرنگون کردند ، با روحانیت ساختند و شاه را سرنگون کردند ، با زرگان و بنی صدر را هم به هم چنین . حالا کم کم سر دراز قضیه از زیر لحاف آقایان میزند بیرون تا یک درس مهمتر از تاریخ بگیرند و بیهوده برای کسی که میگویند هندوانه در بسته است بر اساس بازی ناشیانه پوپولیست اعظم پوتین اکبر اظهار نظر های بچه گانه نکنند که انگار امریکا روسیه است که یک نفر بتواند همه سیاست آنرا هر جور که میخواهد بالا و پایین کند انهم در جهت منافع یک دشمن دیرینه یا یک رژیم مستاصل فاسد یا یک دیکتاتور خونریز . اینها حتا در بیت خامنه ای از عناصر نفوذی استفاده کرده و او را فریب دادند بیاید بگوید ترامپ حرف راست میزند میگویند عوام فریب است و به خیال خودش احمدی نژاد را تبرئه کند . آنچه مسلم است و از ابتدا هم مشخص بود هر فردی نماینده یک طرز فکر در میان آمریکایی ها است . حتا چامسکی هم نماینده گروهی از آمریکایی هاست ولی آنها اقلیت ناچیزی هستند که به هیچ حسابی نمی آیند . کلینتون و ۴۷ درصد از مردم امریکا هم نماینده بخش بزرگی از آمریکایی ها هستند ، تیپ تحصیل کرده ، سرمایه داران وطن پرست لیبرال ، سیاستمدارا ن سنتی لیبرال و میانه ، زنان ، هم جنس گرایان ، هنرمندان ، در این گروه جا میگیرند . ترامپ مردم سرخورده امریکا از سیاست های لیبرال منشانه و غیر دینی و گاها اشتباه جناح چپ در اردوگاه کلینتون ( امثال اوباما ، کری ، سندرز، ..) و خسته از سیاست های سنتی محافظه کاران راست و میانه رو ( مثل رامنی ، میچ مک کانل ، جان کی سیک ، پل رایان ، مک کین و بوش ، …) که فاقد پویایی کافی برای به صحنه آوردن جمعیت سر خورده سفید در مناطق مرکزی امریکا بودند ، را متحد کرد و به صحنه آورد . او همه را شکست داد ، از دموکرات تا محافظه کار ، چپ ، میانه ، راست و تینک تنک ها ، محققین دانشگاهی ، سازمانهای نظر سنجی ، تحلیل گران سیاسی در هر دو جناح سنتی لیبرال و محافظه کار در سراسر جهان . اما فقط ۵ درصد !!! بزرگنمایی بیش از حد این شکست فقط به دلیل پس زمینه ذهنی قدرت مدار مارکسیست ها و کاپیتالیست ها است . آنها این شکست را بیش از حد بزرگ میکنند تا از نظام های تمام دیکتاتور فاسد خودشان که ۴۰ تا ۶۰ سال در اشتباه تا مرز نابودی پیش میروند حمایت کنند و توجیه . کلینتون میتوانست ببرد اگر به جای تمرکز بیش از حد روی رای سفید های محافظه کار سر خورده از ترامپ روی سیاهان که متحد اصلی او بودند و سرخورده از کشتار آنها تحت لوای یک رییس جمهور سیاه تمرکز بیشتری میکرد . اما دموکراسی همین است ، اما و اگر ها بعد از پیروزی و شکست کاری نمیکنند برای دور بعدی خوب هستند . ترامپ هم در محاصره همان محافظه کاران سنتی در کنگره نمیتواند بیس از آنچه ریگان انجام داد ، به آنچه در نظر دارد برسد . یا مثل اوباما که نتوانست بسیاری از ان چیزهایی را که میخواست حتا در ۸ سال فرصت به کرسی بنشاند . بزرگنمایی بیش از حد این قضیه از هر سویی که باشد مشکوک و هدفدار است . ج ا به دلیل گرفتار بودن در چنگال عفریت مارکسیسم روسی و پسر خوانده های آنها مارکسیست های اسلامی و جناح های فاسد درون حکومت که چاره ای جز فروختن مملکت به روسیه از ترس امریکا و یا جنبش ملی ندارند ، قادر نخواهد بود خودش را با شرایط جدید همساز کند . مثل رژیم شاه که نتوانست خودش را با تغییر سیاست امریکا در عصر برژینسکی – کارتر هماهنگ کند با یک جنبش مردمی یا یک کودتا یا فروپاشی در اثر بحرانهای روز افزون سقوط میکند . البته گناهش همیشه به گردن امریکا می افتد برای اینکه ابلهان روشنفکر مارکسیست روس که هیچ هنری جز دروغ پراکنی و نفرت پراکنی علیه امریکا و عشق ورزی های دیوانه وار برای روسیه و کلوپ دیکتاتورهای فاسد روس ساخته و روس پناه ندارند ، هیچ وقت نمی گذارند مردم ایران متوجه این حقیقت ساده بشوند که چرا امریکا برای همه مادر است برای ما زن بابا . مگر سیاستمداران کره جنوبی ، تایوان ، سوئد ، سویس ، اتریش ، سنگاپور ، آلمان ژاپن ، کانادا ، استرالیا ، این همه کشور های اروپایی و حال حتا کوبا و ویتنام و روسیه و چین هر روز این مزخرفات ضد آمریکایی را بلغور میکنند ؟ اصلا چه کسی این وظیفه را بر دوش ما ایرانیان گذاشته که دایه مهربان تر از مادر برای اعراب روسی ، روس ها ، مارکسیست های روسی ، اکراد روسی باشیم ؟ مگر کشور ما مثل روسیه و کوبا و ویتنام نباید اول به فکر خودش و مردم خودش باشد ؟ دشمنی ما با ترک ها وقتی بیشترین جمعیت داخلی خود ما ترک هستند کار کدام سیاستمدار خرد ورز است ؟ پشتیبانی از چند سازمان تروریستی کرد روسی که رهبران خودشان را هم ترور میکنند و هر روز با قدرتی کنار می آیند تا نقشه اصلی خودشان را که جدا سازی از ایران ترکیه و سوریه و عراق است دنبال کنند و بعد بپیوندند به روسیه ، را چه عقل سلیمی پیشنهد میکند . رضا پهلوی به ترامپ نامه نوشته که صد البته کاری است عاقلانه . همه لیبرال ها و ملیون و دمکراسی خواهان باید همین کار را در زمان اباما انجام میدادند و ندادند ، حاصل این شد که موسوی خودی رژیم و نماینده مارکسیست های روسی شد نماینده جنبش ضد روسیه و ضد عرب پرستی مردم ایران و چاره ای برای اباما نماند جز بیطرف ماندن مثل بیطرفی او در سوریه که البته خود او و جریانی که نمایندگی میکرد هم در این تمایل نقش داشنتد . اما رضا پهلوی باید ترامپ را از این حقیقت که در ایران مارکسیست هابا آخوندها همدست هستند علیه منافع امریکا و جهان دموکراسی – بازار آزاد و متحد اصلی روسیه هستند و به گفته پدر تاجدارش ارتجا ع سرخ و سیاه در عقب نگه داشتن ایران و به دام روسیه انداختن ان متحد سنتی هستند و ماهیت مارکسیستی اسلامیستی بسیاری از سران این رژیم و اپوزیسیون خود خوانده ان را بر او و بالاخص مشاوران سیاست خارجی او روشن کنند . دست این دشمنان سابق رژیم شاه را که اکنون اشک تمساح میریزند برای مردم و دموکراسی در رسانه های آمریکایی و غربی ، در حالیکه پشت پرده با رژیم تحت انقیاد روس و تحت کنترل امنیتی مارکسیست های جاسوس روس متحد اند ، رو کند . اشتباه بزرگ تاریخی است برای شاهزاده که به اینها به چشم متحد حتا تاکتیکی فکر کند و از باز کردن این راز در انظار آمریکایی ها پرهیز کند . نیم نگاهی به بازی با کورش از طرف مارکسیست ها و رژیم نشان میدهد که آنها مغز شاهزاده و سلطنت طلبان را نشانه رفته و به دشمنی های بیهوده بین او و مشروطه خواهان واقعی مثل ملیون دامن میزنند . ملیون ایران هم باید از حمله به شاه و امریکا بپرهیزند و بدانند که این توده ایها و ملاها بودند که مصدق را سرنگون کردند وگرنه اگر مصدق میتوانست جلوی شوروی بایستد حتما ترومن از او حمایت میکرد و ما اکنون سرنوشت دیگری داشتیم . واقع گرایی سیاسی این نیست که منتظر پیروزی نیم بند موسوی ، روحانی ، رفسنجانی بر خامنه ای باشیم و بگذاریم سرداران تحت فرمان پوتین آتش بازی کنند تا مثلا افراطی های سنی به کشور ما تجاوز نکنند . این خط مشی سیاسی امنیتی دعوت رسمی افراط گرایان سنی و کرد به داخل ایران است . حتا اعراب افراطی شیعه هم علیه ما خواهند شد . واقع گرایی سیاسی و عمل گرایی این است که بدانیم مشروطه خواهان حامی مصدق از مارکسیست های روسی به شاه و سلطنت طلبان نزدیکترند و ترکیه هم پیمان با اسرائیل و ناتو از اسد خیمه شب باز روسی برای کشور ما بهتر است

  • haghayeghi keh censor mishavad

    درس‌هایی از سرنوشت غمبار حلب

    اکونومیست

    You do not see this type of articles in Farsi Media beause they are controlled by pro-Russian marxists who are Putin’s agents

    http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/66679/

    برای سنجش عمق تراژدی حلب باید اولین تظاهرات بر علیه بشار اسد را
    به یاد آورد. در سال ۲۰۱۱ هنگامی که سنی‌ها با خوشحالی در کنار شیعه و
    مسیحی و کرد راه‌پیمایی می‌کردند. از همان ابتدا بشار اسد با کمک وسیع
    ایران تصمیم گرفت هر سطحی از مقاومت مسالمت‌آمیز را با خشونت سرکوب کرده و
    اعتراض‌های مردم را رادیکالیزه کند. قبل از این، او مدعی شده بود که همه
    مخالفان تروریست هستند. امروز تعدادی چنین‌اند.

    در این چند سال گذشته نقاط عطفی در جنگ داخلی سوریه وجود داشت که غرب
    می‌توانست مداخله کرده و منطقه پرواز ممنوع ایجاد ‌کند، منطقه‌ای که جایی
    امن و پناهگاهی برای غیرنظامیان باشد، یا حتی یک برنامه وسیع برای تسلیح
    مخالفان به اجرا می‌گذاشت. اما غرب به دلیل تجارب جنگ عراق و افغانستان، از
    هر اقدامی خودداری کرد.

    تراژدی حلب شاید چندان جلب‌نظر نکند ولی به همان اندازه مهم است. در
    مقابله با بی‌رحمی‌های بشار اسد، غرب بیشتر از تکرار لفاظی‌های دیپلماتیک
    کاری نکرد. غرب در سوریه در دفاع از باورهای خود ناتوان بود و نشان داد که
    ارزش‌ها فقط حرف‌اند و اگر نادیده گرفته شوند، مجرمان می‌توانند از مجازات
    مصون بمانند.

    بسیاری در این ماجرا مقصرند. پس از آن که بشار اسد مردم خود را با گاز
    فلج‌کننده اعصاب کشت و از خط قرمز آمریکا گذشت، پارلمان بریتانیا حتی با
    عملیات محدود نظامی هم مخالفت کرد. به محض این که میلیونها نفر از مردم
    سوریه به کشورهای همسایه از جمله لبنان و اردن فرار کردند، بیشتر کشورهای
    اروپایی چشم خود را بر آنها بسته و با ایجاد موانع راه‌های ورود آنها را به
    اروپا بستند.

    مقصر اصلی اما باراک اوباما،‌ رئیس جمهور آمریکاست. او با بحران سوریه به عنوان موردی که می‌توان آن را نادیده گرفت، رفتار کرد

    به لحاظ نظری رئیس جمهور جدید آمریکا می‌تواند در جهت عکس این وضعیت
    حرکت کند. اما دونالد ترامپ ایده‌ای را نمایندگی می‌کند که دخالت
    بشردوستانه را نادرست می‌داند. انتخاب رکس تیلرسون، مدیر کنسرن نفتی اکسون
    موبیل تنها این ایده را تایید می‌کند که رئیس جمهور آینده امریکا دنبال
    جوش‌دادن معاملات است نه تقویت ارزشهای لیبرال.

    انجام معامله، به‌ویژه با دشمنانی مانند روسیه و ایران و رقبایی چون
    چین، بخش ضرور دیپلماسی خواهد بود، اما یک سیاست خارجی مبتنی بر معاملات
    ناپایدار و بدون استراتژی و متکی بر ارزشها، خطرات بزرگی را به دنبال دارد.

    اولی این است که متحدان حکم وسیله‌ای برای چانه‌زنی با رقبا را پیدا
    می‌کنند. دونالد ترامپ قبلا حمایت خود را از تایوان دموکراتیک اعلام کرده
    که چین آن را یکی از استان‌های خود می‌داند. حال می‌خواهد از تابوان به
    عنوان ابراز در معامله با چین برای کاهش موازنه منفی تجاری خود استفاده
    کند.

    هم‌چنین آقای تیلرسون می‌تواند یک معامله بزرگ با دوستان خود در روسیه
    انجام دهد؛ به عنوان مثال نیروهای آمریکایی را از صفوف ناتو در کشورهای خط
    مقدم با روسیه، در ازای اقدام هماهنگ در برابر ایران و چین، خارج کند. یا
    از جمهوری‌های بالتیک (لیتوانی، ‌لتونی و استونی) در برابر تهدیدهای روسیه
    دفاع نکند.

    یکی از نقاط قوت ایالات متحده آمریکا داشتن شبکه‌ای از متحدان است.
    دونالد ترامپ باید از آنها مراقب کند نه اینکه بر سر آنها معامله کند.
    سیاستی که بر معامله استوار باشد خطر غیرقابل پیش‌بینی و بی‌ثبات بودن را
    نیز با خود دارد. اگر دونالد ترامپ در معامله با روسیه شکست بخورد، دو کشور
    به سرعت از هم دور خواهند شد آنگاه باید به بی‌تفاوتی باراک اوباما حسرت
    خورد.

    جهان شاهد بوده وقتی ارزش‌ها نتوانند جلوی آشوب و هرج و مرج را بگیرند
    چه اتفاقی رخ می‌دهد. در فاجعه‌ی به حال‌خود رهاشده‌ی حلب، جنگ بی‌رحمانه
    بود. آنان که بیشتر از همه در این جنگ آسیب دیدند، غیرنظامیان بی‌گناه و
    فقیران بودند.

  • asturias

    بزرگترین ضربه را در تاریخ روابط آمریکا و ایران، آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد و آنگاه در دوران حکومت کارتر بر ایران وارد ساخت. پیامد کودتای ۲۸ مرداد آن بود که ایران در چاله آخوندها انداخته شد و ضربه کارتر آن بود که آخوند جنایتکار و بی سوادی به نام خمینی را به حلق مردم ایران فرو کرد.
    جناب ارژنگ. یا من ویا شما احتیاج به روان پزشک دارد. چون مسایل را درست بر عکس درک میکنیم .
    عوامل اجرایی کودتای ۲۸ مرداد(البته به گفته شما) هر کسانی که بودند. داخل ایران بودند و اصلیت ایرانی داشتند( شاه.زاهدی.مصدق. شعبان جعفری. ویا هر کس دیگر…) بنابراین . این کودتا( ؟! ) هیچ ربطی به آمریکا ندارد. ( البته به جز در تخیلات خیلی از ایرانیها.) اگر هم آمریکا ؟! حرفی زده یا پیشنهادی داده ویا حتی دستوری ؟!به کسی ؟! داده باشه ؟! باز هم مقصر نیست. آمریکا دشمن ماست ؟! و بطورطبیعی به دنبال منهفع خودش.

    شما هم برای مثال اگر با چاقوی آشپزخونه مرتکب قتل بشی مجرم و مقصر خواهی بود و نه آن مغازهای که این چاقو را به شما فروخته!

    آن آخوند جنایتکار و بی سواد به نام خمینی را کارتر به حلق مردم ایران فرو نکرد. بلکه آن دو میلیون و هفتصد هزار نفری ( از جمعیت سه میلیون نفری آن زمان در تهران!) که در خیابان های تهران فریاد میکشیدند.
    وای اگر خمینی حکم جهادم دهد. ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد.!
    خمینیه عزیزم ؟! بگو تا خون بریزم ؟! و شعارهای دیگری ازاین قبیل….

    اگر هم بنا به نوشته شما خمینی کار آمریکا و بی بی سی و از این جور جیزهاست ! باز هم مقصر شما هستی که پذیرفتی و گذاشتی تو حلقت فرو کنند!
    اگر در آن زمان در رادیوی بی بی سی گفته میشد عکس مارگارت تاچر تو ماهه؟! آیا انگلیسیها مثل ما که عکس اماممان را در ماه دیدیم! عکس خانم تاچر را در ماه میدیدند؟!
    و به همین منوال در تمام مطلب تان نتیجه گیری های خودتان را به عنوان فاکت عرضه میکنید!

    جناب ازژنگ تا حالا اصلا به این موضوع فکر کردی که چرا اصلا آمریکا باید بخواد با ایران رابطه داشته باشه؟! و اصولا رابط با ایران چه سودی برای آمریکا خواهد داشت؟! که آمریکا حتما میخواهد آن را برقرارکند! آن منافع کدامند؟! که آمریکا برای رسیدن به آنها دست به همه جور توطعه ای دست بزند! پتوی مخمل کاشان؟! یا پسته دامغان و رفسنجان؟!

    خداوند اینشاالله همه ما را آدم کند.(امام خمینی)