به بهانه رسیدن منع خشونت علیه زنان و روز_جهانی_مرد ..
همه ساله در روز (١٩ نوامبر)(٢٨آبان ماه) روز جهانی مرد در دنیا جشن گرفته میشود.
این روز در سال ١٩٩٩ در کشور ترینیداد و توباگو پایهگذاری شد و بعدها توسط کشورهایی نظیر استرالیا، آمریکای شمالی، اروپا، آفریقا و سازمان ملل متحد نیز به رسمیت شناخته شد.با توجه به گفتههای سخنگوی یونسکو (این یک ایده بسیار عالی است که مقداری تعادل در ارزش جنسیت ایجاد کند.)
هدف از پایهگذاری چنین روزی اهمیت و توجه بیشتر به سلامتی مردها و پسران و بالابردن روابط بین انسانها، ایجاد تعادل بین جنس زن و مرد و زیر سوال بردن مدلهای تهاجمی و تفاوت جنسیتی است.
انسان، محور جامعه شناسی
امروز حقوقبشر اساسیترین حقوقی است که کشورهای مختلف جهان آن را به مثابه اصولیترین قانون انسانی پذیرفتهاند، اعلامیه حقوقبشر سازمان ملل متحد، نه تنهاتصویر جامع از حقوق انسانی انسانها ارایه داده است، بلکه در فرایند تعاملات فرهنگی و روابط ملتها و کشورها با یک دیگر، یک فرهنگ مشترک جهانی را نیز بوجود آورده است، شعار “جهانی شدن” و “دهکده جهانی” دقیقا تولد یافته از از دامن جهانبینی حقوقبشر است. اگر بخواهیم برابری زن را در این نگرش دنبال کنیم لازم است بستری که حقوقبشر از دامن آن تولد یافت نظر اندازیم.
عقب ماندگی فرهنگی ایران در کرامت انسان
تاریخ ایران، شاهد نابرابریهای فراوانی میان زنان و مردان، در عرصههای مختلف زندگی اجتماعی بوده و است. زنان در ایران، به صورت گسترده، در حاشیۀ جامعه قرار داشتهاند. این حاشیهنشینی، جامعهیی را شکل داده است، که ذهنیتها و سازوکارهای موجود در آن، بیشتر برای جولان مردان، میدان میدهد. در جامعۀ ما، ذهنیت عمومی، در جهت منافع مردان، شکل گرفته است؛ تا جایی که زنان، اکثرا،ً تصور میکنند، آنها باید از امکانات و فرصتهای متفاوتتری نسبت به مردان برخوردار باشند.برنامههایی که توسط نهادهای جامعۀ مدنی و جامعۀ بینالمللی در زمینۀ ایجاد برابری جنسیتی میان زنان و مردان، در عرصههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … در ایران تا حال صورت گرفته است، به هیچ وجه کافی نمیباشد.
هنوز حضور زنان در سیاست، مساوی با حضور مردان نیست، هنوز زنان نمیتوانند وارد عرصۀ اقتصاد کشور شوند؛ هنوز نقش زنان در عرصه فرهنگی غیرقابل لمس است؛ هنوز تاثیر زنان باسواد، به مراتب کمتر از مردان کم سواد است؛ هنوز دخترانی که از فارغ تحصیل شدهاند، به دلایل فرهنگی، دسترسی به تحصیلات عالی ندارند و آن عده ایی که میتوانند وارد دانشگاههای کشور شوند، پس از مدتی تصمیم به خروج ازکشور رادارند. هنوز زنان حق شرکت در نامزدی انتخابات ریاست جمهوری راندارند. اوضاع زنان در کمال تعجب در میان کشورهای جهان حتی از عربستان سعوی بدتر است. علت این مسأله شاخصهای مختلف در حقوق زنان است و عدم مشارکت و سهامداری زنان ایرانی در ثروت و مالکیت ، باعث شده است که حتی از زنان عربستان پایینتر قرار بگیرند!
وصدها موارد فرهنگی و اجتماعی دیگر که باید برای هرکدام از آنها مقالهایی نوشت.
مشکلات اجتماعی و سیاسی . مذهبی درباره برابری زن و مرد
به این ترتیب هنوز نابرابری میان زنان و مردان، به صورت سازماندهی شده، در جامعه جریان دارد. اگر زنان به شکل سازماندهی شده ، در سطوح پایینتر اجتماعی قرار بگیرند و از پایگاههای ضعیفتر اجتماعی برخوردار باشند، طبعاً، امکان پیشرفت فرهنگی و اجتماعی برای زنان و به تبع آن برای کل جامعه که نیمی از آن را زنان تشکیل می دهند امکانپذیر نیست.
پس هنوز، برای ایجاد برابری زن ومرد در ایران ، راه درازی در پیش است و شاید بهتر است بگوییم ما هنوز در نقطه “صفر” آن هستیم!
دولت ایران ،و نهادهای مدنی و جامعۀ بین المللی مکلف اند تا فعالیتهای شان را، برای ایجاد برابری زن ومرد در ایران ، در زمینه های مختلف، هم آهنگ سازند و در برنامه هایی، که روی دست می گیرند، نقش زنان را جداً مد نظر داشته باشند.برای تأمین برابری کامل زن ومرد درهمه عرصه های زندگی سیاسی،اقتصادی واجتماعی وخانوادگی باید مبارزه کرد وبه این منظور خواهان تحقق نکات زیر باید باشیم:
حقوق اجتماعی وسیاسی
زنان و مردان بایدبه یکسان ازحق انتخاب کردن وانتخاب شدن در کلیه ی ارگانهای قانون گذاری ، قضائی و اجرایی، درکلیه سطوح کشوری ومحلی برخوردار باشند.
کلیه ی قوانین ومقرراتی که آزادی زنان رادر لباس پوشیدن مقید می کند،همچون قانون حجاب اجباری، لغوگردد. حجاب اجباری حتی در میان علمای مختلف اسلامی مورد اختلاف است و بسیاری اجباری بودن حجاب را فراتر از تعلیمات قرآن دانسته اند.
هرگونه مقرراتی مربوط به جداسازی زنان ومردان دراجتماعات ، مدارس ودانشگاهها،مکانها و وسایل نقلیه عمومی ملغی اعلام شود. اگر مرد و زن نتوانند در جامعه در کنار یکدیگر زندگی کنند ، طبعات روانی و اجتماعی بسیاری گریبان مردم آن جامعه را خواهد گرفت.هرگونه تبعیض برحسب جنسیت در زمینه آموزش وپرورش لغوشود؛ قانونگذار حق ندارد شرایط انتخاب رشته را بر اساس جنسیت تعیین کند. کلاسهای درسی در کلیه ی سطوح آموزشی بایدمختلط باشند، یکی از مشکلات امروز جامعه ایران را می توان ناهمگونی فرهنگی و حتی کلامی میان پسران و دختران دانست. چنانکه گویی در دو زمان و مکان مختلف بسر می برند!
زنان حق دارنددر کلیهی رشتههای ورزشی ،هنری و علمی شرکت کنند و ازکلیه وباید درورزشگاهها به اونها اجازه ورود داده شود.
اجبار به زن درباره سرنوشت وی و محدود کردن وی به دیوارهای خانه ، چیزی جز پایمال کردن حقوق انسان نیست. زنان باید از فشار کار خانگی رهایی بابند وشرکت آنها در زندگی اجتماعی بایدتسهیل شود وبه این منظور مؤسسات خدماتی ویژه از قبیل شیرخوارگاه، مهدکودک، لباسشوئی وغیره در محلات مسکونی ایجاد وبطور رایگان در اختیار عموم قرار گیرد.
حقوق اقتصادی
برابری کامل زن ومرد درامر اشتغال ، پرداخت مزد ،برابری برای کار مشابه به زنان ومردان ، بیمه های اجتماعی یکسان برای زنان و مردان . برخورداری از دوروزمرخصی ماهانه برای زنان شاغل، ممنوعیت سپردن هرنوع کار زیان آور به زنان باردار. ممنوعیت اخراج زنان باردار به هر بهانه ایی . خودداریی از استخدام زنان باردار ودارای فرزند غیرقانونی بوده وجرم محسوب می گردد.ممنوعیت اعلام جنسیت در آگهی های استخدام وتحصیلی (مگر در موارد استثنائی وضروری که قانون تعیین می نماید).
برخورداری از١۶هفته مرخصی برای دوران باردارویکسال مرخصی برای نگهداری نوزاد که با توافق طرفین توسط زن وشوهر مورد استفاده قرار می گیرد.
پاسداری از حقوق زن در خانواده آزادی درامر ازدواج وانتخاب همسر. ممنوعیت هرنوع معامله گری ازقبیل شیربها ، مهریه ،جهیزیه ، وغیره در امر ازدواج . به رسمیت شناختن ازدواج از طریق ثبت در دفاتر دولتی ، ممنوعیت صیغه وتعدد زوجات ، برابری حقوق زن ومرد در امر طلاق وتکفل فرزندان .ممنوعیت ازدواج زنان ومردان زیر١٨سال ، اشخاص ومراجع مذهبی که افراد زیر ١٨ سال راعقد شرعی می کنند مجرم محسوب می شوند.ممنوعیت برقراری رابطه جنسی افراد بالای ١٨سال بادختران وپسران زیر ١۶سال می تواند به بسیاری از آسیبهای اجتماعی ایران امروز کمک نماید.
زن ومرد بایدازحقوق ومسؤلیت کاملاً یکسان وبرابر در قبال یکدیگر ،درقبال فرزندان ودر تمام جنبه های زندگی برخوردار باشند.محل زندگی باید باتوافق مشترک طرفین انتخاب شود. زن و مرد اگر حس ملک و مملوک را در زندگی مشترک داشته باشند ،آن زندگی فاقد حس خوشبختی و رضایت خواهد بود.قانونی که تنها حق مردان را تعیین محل سکونت به رسمیت میشناسد، بایدلغوشود.
حق زنان برای کارکردن ومسافرت نباید منوط به اجازه شوهر باشد. کلیه ی قوانین شرعی و عُرفی که تحت عنوان از ناموس ،جرم مرتکبین جنایت علیه زنان را تخیفف میدهند ، بایدلغوگردند.
همچنین برای جرم و جنایاتی که از طرف پدر ،برادر،شوهر ویا هر فرد دیگری نسبت به زنان ، تحت عنوان دفاع از ناموس ونظایر آن صورت می گیرد، مجازات سنگین تعیین شود،هرگونه تبعیض ونابرابری میان زن ومرد در قوانین مربوط به وراثت،تقسیم اموال ودارائیها وامتیازات قانونی مردان وسلسله پدری در مساله قیوم وسرپرستی لغو گردد،زنان ومردان بایدبه یکسان ازحق طلاق برخوردارباشند. قانون باید در صورت تمایل هریک ازطرفین ،چه زن وچه مرد،جدایی آنهارابه رسمیت بشناسند.
حقوق مادری باید مستقل از ازدواج به رسمیت شناخته شود. زنانی که بدون ازدواج دارای فرزند می شوند باید از کلیهی حقوق فردی و اجتماعی مادری برخوردار باشند. فرزندان آنها نیزباید از کلیه حقوق اجتماعی را دارا باشند.
روابط خصوصی زن ومرد محترم است وازهر گونه تعرض باید مصون باشد.دخالت افراد ومراجع دولتی در زندگی خصوصی زن ومرد اکیداً ممنوع است.
سقط جنین و حق زن در تعیین سرنوشت خود
جامعه سرمایه داری تنها دو راه را در مقابل زنانی که ناخواسته باردار می شوند قرارمی دهند: ازبین بردن سقط جنین ویا تحمل شرایط سخت روحی ، اقتصادی واجتماعی درصورت حفظ جنین. فقروناتوانی در تأمین اقتصادی فرزندان ،موانع واقعی وعملی که داشتن فرزند برای زنان مجرد،باعث میشود تابسیاری اززنان خواهان ختم حاملگی خود گردند.درصورت غیرقانونی بودن این عمل ، زنان باردار به سقط جنین بوسیله افراد غیر متخصص ، تحت شرایط غیر بهداشتی ویا تحمل هزینههای زیاد تن میدهند. باتوجه به این واقعیت، باید حق سقط جنین درصورت غیر قانونی بودن این عمل ، زنان باردار به سقط جنین بوسیله افراد غیر متخصص، تحت شرایط غیر بهداشتی ویا تحمل هزینه های زیاد تن میدهند. باتوجه به این واقعیت ، باید حق سقط جنین درصورتیکه خطر جانی برای زن در برنداشته باشد و سن جنین بیش از ١۶هفته نباشد، برای عموم زنان به رسمیت شناخته شود، وسقط جنین به اجازه هیچ فرد ومرجعی به جز خود زن مشروط نمیگردد.
عمل سقط جنین باید در بیمارستانها وکلینکها، تحت نظر پزشک متخصص و بطور رایگان انجام گیرد. افرادی که بدون داشتن تخصص لازم اقدام به انجام این عمل مینمایند مجرم محسوب شده و قابل تعقیب قانونی هستند.
تبعیضی که به فحشا انجامید
فحشاء یکی از اشکال ستمی است که در جامعه سرمایه داری بر زنان اعمال می شود ومبارزه با فحشاء برای بازیابی حرمت انسانی زن در جامعه ،امری حیاتی است. فقر وعدم تامین اجتماعی ومحدودیتهای قانونی وعملی ، که بر سر کار کردن زنان واستقلال مالی آنان وجود دارد، در کنار فرهنگ واخلاقیات. رفتار مردسالارانه، ازعوامل ایجاد ، حفظ واشاعه فحشاء در جوامع کنونی است.تعصبات و آموزشهای مذهبی، همانگونه که تجربه جمهوری اسلامی درایران نشان داده است، با تقویت مردسالاری وتثبیت موقعیت فرودست زن ، خود باعث اشاعه فحشاء در جامعه است.ریشه کن کردن فحشاء در گرو مبارزه باکلیه عوامل فوق است.
دولت مؤظف است که قربانیان فحشاء رابه لحاظ اقتصادی تأمین کند و امکانات آموزشی وشرایط یافتن شغل و کارکردن رابرای آنان تسهیل نماید. وأسطهها و کارگزاران فحشاء باید مورد تعقیب قانونی و مجازاتهای سنگین قرار بگیرند.
به امید اینکه تمامی حقوق زنان بامردان یکسان باشند و برابر باشد.