یش گفتار:
دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد. این شعاری است که ما همیشه دست کم گرفته ایم و اوج توانائی و قدرتمندی رژیم ضد ایرانی را به حساب نیاوردیم. با آنکه نیمی از جمعیت کشورمان را زنان تشکیل می دهند، این پرسش مطرح است که چرا و به چه دلیل بانوان کشورمان در این امر حیاتی که به سرنوشت همه ما بستگی دارد حضور چشمگیری در تظاهرات و راهپیمائی ازخود نشان نمی دهند.
نخستین گرد همائی و اعتراض بانوان کشور:
بانوان کشورمان آزادانه و بدون آن که تحت فشار و یا سفارش حزبی، گروهی، فرقه ای باشند به حکم دفاع از آزادی و شرف انسانی و احساس بدی که از دستورات تبعیض آمیز و ضد بشر اسلامی که از سوی خمینی و آخوندهای ریز و درشت بر سال ۱۳۵۷ خورشیدی به مردم ایران به ویژه زنان باکمال و قدرتمند میهن دوست تحمیل شده بود در تاریخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۵۷ در سراسر تهران و چند شهر دیگر به اعتصاب و اعتراض برخاستند و علیه قوانین ارتجاعی و ضد زن اسلامی به ویژه تحمیل حجاب بی منطق اجباری به دادن شعارهای دست جمعی و پخش اعلامیه های گوناگون پرداختند.
شوربختانه، در این اعتصاب ملی و همگان نیزچون از ناحیه مردان مانند شوهران، برادران، و اقوام دیگر نه تنها همراهی و همکاری نگردید، بلکه همه گونه مخالفت و سنگ اندازی مانند همیشه در راه و هدف آنان انداخته شد و آنان را به ناچار به انحراف و یا سکوت کشاند. نتیجه آن که قوانین تحمیلی آخوندهای بیشرف و ضد فرهنگ ایرانی را موفق و پیروز گرداند و بانوان گرانمایه و اندیشمند کشورمان را به عقب نشینی و فراموش کردن حقوق قانونی و انسانی آنان وادار کرد.
تظاهرات عمومی زن و مرد در کنار هم:
تصور بفرمائید درکنار هرمردی یک زن اعم از همسر، خواهر، و یا بستگان دیگر او در راهپیمائی و یا تظاهرات اعتراض آمیز به رژیم شرکت داشته باشند و زنان مانند تظاهرات یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۵۷ به خیابانها آمده ولیکن در کنار شوهران، برادران، و مردان فامیل خود به شعار دادن پردازند، آنگاه خواهیم دید که به جای ۱۶ شهر ایران در زیر پای مردم معترض، همه کشور در این به پا خاستن با همدیگر همکاری خواهند نمود و می توان به جرأت یادآور شد که عمر رژیم ضدمردمی اسلامی به پایان خواهد رسید و آنان به ناچار از سمت و کار خود کناره خواهند گرفت و هرکدام مانند موش در سوراخی مخفی خواهند شد.
بدیهی است حرمت و احترام بانوان گرامی در این راهپیمائی ها در درجه نخست اهمیت است. چنانچه بانوان در شعارهای خود ضمن انتقاد منطقی و مؤدبانه توهینی نکنند از سوی رژیم هم به ناچار با آنان رفتار انسانی خواهد شد. در غیر آنصورت احترام به شخصیت بانوان باید از سوی محافظان مرد رعایت و مراقبت شود.
بازهم یادآور می شود که تنها راه رهائی از این رژیم جهنمی ضد مردمی شرکت همه مردم از زن و مرد در تظاهرات خیابانی است.
نظر کارشناسان درادامه تظاهرات:
در تظاهرات مردم علیه رژیم که از روز پنجشنبه ۲۸دسامبر ۲۰۱۷ در مشهد آغاز شد و به شهرهای دیگر ایران کشید و برای مدت دوهفته ادامه یافت،آقای هاشم خواستار نماینده معلمان کشور در مصاحبه با شبکه «دُرّ تی وی» با اشاره به اعتراضات گسترده مردم در بیشتر شهرهای ایران گفت: “کارد به استخوان مردم رسیده و از این فقر و فلاکت، و ظلم و ستم حاکمانی که آنها را به خاک سیاه نشانده اند بیزار شده اند و قیام کرده اند.”
این فعال مدنی که ساکن شهر مشهد است، افزود: حاکمان کنونی کفایت و توان اداره کشور را ندارند و منشا تمامی بحرانهای بوجود آمده برای کشور هستند. ایشان آنگاه یادآور شد که “من از مردم میخواهم که به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی عقب نشینی نکنند. من مطمئن هستم که این اعتراضات به همان آزادی واقعی که مردم ایران از انقلاب مشروطه به دنبال آن هستند، ختم خواهد شد.”
نکته پر اهمیت دیگر که باید باردیگر در اینجا یادآور شد آن است که این تظاهرات مردمی تانتیجه قطعی برکناری حکومت باید همچنان در همه کشور ادامه یابد. بنابراین، ترس از پاسدار، بسیجی، و تهدیدهای آبکی رژیم هیچکدام نباید موجب دلسردی و عقب نشینی مردم شود. از فارسی یادواره ای(ضرب المثلی) داریم که می گوید” مرگ یک بار، شیون هم یک بار”.البته بیان مرگ در اینجا رها شدن و نجات یافتن از رژیم ضد ایرانی ولایت فقیه و رسیدن به آزادی و دموکراسی است.
قیام خراسان – حمله با گاز فلفل به سوی مردم:
تجاوز گروههای کوچک به خاک ایران:
در تاریخ چند هزارساله ایران کمتر دیده شده که در برابر حملات دشمنان کشور و یا تحمیل هدفهای ضد انسانی آنان به گروهی و یا همه مردم ایران، ایستادگی و تظاهرات دسته جمعی مردم اعم از پیر و جوان، زن و مرد، با مرام های مذهبی و برداشت های گوناگون بتواند دشمن را به زانو در آورد و آنان را ناچار به عقب نشینی و تجدید افکار و هدف های ناانسانی خود نماید.
یورش های نظامی که از سوی متجاوزان جنگی مانند تازیان، چنگیز، تیمور، و یا فرماندهای محلی مانند نادر ، کریمخان زند، افراد خانواده صفوی، محمود و اشرف افغان، خانواده قاجار به گروههای دیگر ایرانی شد همگی از یک فرمانده و تعداد اندکی سرباز و هوادار بهره می بردند. و همواره تعداد کمی از ایرانیان که در برابر آنان ایستادگی می کردند بسیار ناچیز و اندک بودند. وگرنه نه پای عرب به ایران می رسید، نه نیشابور شهر بزرگ و تاریخی خراسان از سوی سپاه چنگیز به آتش کشیده می شد و مردمان آن از دم تیغ جلادان چنگیز می گذشتند و یا شهر اصفهان از سوی تیمور قتل ٰام می شد…
دختر جوانیکه با شجاعت و دلاوری یکه و تنها حجاب اسلامی را به دور انداخت و در میان مردم علیه حجاب ضد انسانی اسلامی به تبلیغ و سخنرانی پرداخت. این دختر دلاور و مبارز تا کنون ناپدید شده و از او اطلاعی در دست نیست.
از آنچه گفته شد:
تجاوز چند هزار آخوندبیشرف فرومایه به اصالت و فرهنگ ایرانی:
به راستی جای شرم و خجالت است که برای مدت ۴ دهه کشورمان، دارائی امان، شرفمان، ناموسمان، هستی امان، نفس کشیدنمان، امروز، فردا، و آینده امان در دست کمتر از ده هزار آخوند ضد ایرانی، فرومایه و نا انسان زیرو رو و تصمیم گیری شود. زیرا ما ملتی هستیم که با همدیگر توافق، همکاری، دلسوزی نداریم. اگر خانه همسایه امان به آتش کشیده شود خوشحالیم که به خانه ما آسیبی نرسیده است.
نکته پایانی:
در گذشته زنان ما تنها ماندند و اکنون مردان:
در تظهرات یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۵۷ که بانوان کشورمان برای دفاع از حقوق پایمال شده خود به خیابانها آمدند، نه تنها مردان با آنان همکاری نکردند بلکه به مخالفت پرداخته و سد راه هدف آنان شدند.
در تظاهرات خیابانی در تاریخ یکشنبه بیستم اسفند ۱۳۵۷ در سراسر تهران و بیش از ۱۶ شهر ایران انجام شد و حتی چند هفته ادامه داشت به علت شرکت نکردن زنان و نداشتن همکاری آنان با مردان، نیمی از جمعیت ایران فلج ماند و اقدامی انجام نداد و سرانجام باعث و بانی شکست این تظاهرات ملی و انسانی شد.