پس از اسمال در نیویورک، حال نوبت «احمدی جان در نیویورک» فرا رسید ۴

رفتن احمدی جان به نیویورک همان و پرت و پلا گویی ایشان همان، مارا به یاد کتاب «اسمال در نیویورک» نوشته حسین مدنی می اندازد.  احمدی جان به یاد دوستان قدیمی و هم پالکی های قدیمی خود هم که شده، باید هرساله سری به نیویورک بزنند.

الحق والانصاف احمدی جان در سازمان ملل سنگ تمام گذاشتند و با نوشتار کپی شده از فرمایشات و فضله پراکنی های گذشته های خود، صندلی های استکبار جهانی را به لرزه در آوردند. گویا نماینده ونزوئلا دوست گرمابه و گلستان احمدی جان هم که از شدت هیجان خود را خیس کرده بود، با هیکل سنگین خود از صندلی فرو افتاد، و جرثقیلی به کمک طلبیده شد تا باردیگر ایشان را بر جای خود استوار کنند.

احمدی جان عادت دارند که همیشه برای جاهای خلوت و یا سالن هایی که کسی در آن نباشد، سنخرانی کنند. ایشان دو جوانی در حمام دهکده خودشان هنگامی که کسی نبود، ساعت ها در مقام یک رئیس جمهوری حرف می زدند و وراجی می کردند. در این سالن نیز که همه بیرون رفته و یا در حال بیرون رفتن هستند، برای تعدادی شاخ شکسته فضله پراکنی می کنند، و دوستانشان در بیرون سالن برایشان دست می زنند.

احمدی جان عادت دارند که همیشه برای جاهای خلوت و یا سالن هایی که کسی در آن نباشد، سنخرانی کنند. ایشان در جوانی در حمام دهکده خودشان هنگامی که کسی نبود، ساعت ها در مقام یک رئیس جمهوری حرف می زدند و وراجی می کردند. در این سالن نیز که همه بیرون رفته و یا در حال بیرون رفتن هستند، برای تعدادی شاخ شکسته فضله پراکنی می کنند، و دوستانشان در بیرون سالن برایشان دست می زنند.

استکبار جهانی که همیشه با احمدی جان مخالفند نتوانستند سخنان نغز و  پر مغز او را تحمل کنند، و دیدگانشان در برابر حقیقت کور است، مجلس زیبای ایشان را ترک کردند. البته، نمایندگان محترم دولت های کمک بگیر از رژیم اسلامی، بنا به وظیفه دلاری خود، در محفل سخن پراکنی احمدی جان به ناچار باز ماندند، و تنها گهگاهی بعلت داشتن اسهال، به دستشویی رفتند.

آقای دیوید کامرون  که نمی دانست احمدی جان تا به امروز همه مشکلات مملکت را از قبیل بیکاری، تراکم زندان ها از آزادی خواهان، فرسوده شدن و تعطیل کارخانه ها یکی پس از دیگری، تجاوزهای یک نفره، چند نفره، و دست جمعی به بانوان بی دفاع در شهرهای کوچک و دهات کشور، دزدی های میلیاردی از بانک ها با کمک و همیاری دوستان و سرسپردگان ایشان، فرمایشات ۶ من یک قاز ولی وقیح،  فقر فرهنگی، و از میان رفتن فرهنگ و آموزش در سراسر ایران، خشکیدن دریاچه ارومیه و خسارات بزرگ در آب و هوای منطقه، و صدها مشکل و معضلات سیاسی و اقتصادی دیگر را با فوت کردن، و ورد و دعا خواندن بر سر چاه امام زمان حل کرده است، بنای نا سازگاری و ایراد گیری از این شخصیت بی نظیر عالم حیوانات پرداخت.

دیوید کامرون در سازمان ملل از این که در ایران چه می گذرد و چگونه مردم در بند رژیم گرفتارند، در این ویدیو سخن می گوید.

بدبختانه این مسئولین استکبار جهانی که از چهره میمون آسای احمدی جان دل خوشی نداشتند، مجلس سازمان ملل را با وجود احمدی جان فاتحه خواندند، و آن جا را ترک نمودند. البته احمدی جان عزیز ما که روی ایشان از سنگ پای قزوین هم بیشتر است، همچنان در پشت میز فرصت طلبی ایستادند، و به روضه خوانی خود پرداختند.

احمدی جان که خوشبختانه در ایران مشکلی نیافته بودند، و شاید هم ملت ایران را نشناسند، چون می دانند که خود نماینده کشوری نیستند، و از جایی انتخاب نشده اند، با توجه به پررویی سنگ پای قزوینی خود، به انتقاد و بازگویی مشکلات استکبار جهانی پرداختند. ایشان به جهانیان اعلام کردند که اصولاً با بررسی دوستان همیشه ساندونیست خور ایشان برج دو قلویی در نیویورک نیافته اند که در سال ۲۰۰۱ مورد برخورد هواپیماها باشد. موضوع هولوکاست هم قصه ای است که یهودیان جهان برای برای بچه های فلسطینی ساخته اند.

در باره جنگ آفرینی و غارت کشورها به وسیله آمریکای جهان خوار و صهیونیسم بین المللی احمدی جان فرمودند که: اصولاً حمله آمریکا به عراق کار اشتباهی بود، زیرا صدام از مدت ها پیش تصمیم به خود کشی گرفته بود، و طنابی هم در زیر زمین کاخ خود همیشه به حالت آویزان داشت.

در این ویدیو استقبال با شکوه و کم نظیر ایرانیان از رئیس جمهور انتصابی جمهوری اسلامی را در نیویورک نشان می دهد. ببینید و تماشا کنید تا به محبوبیت این جانور هفت خط و خال پی ببرید.

حمله به افغانستان هم کار اشتباهی بوده است. زیرا بن لادن توانسته بود همه کسانی که به اسلام بد نگاه می کنند، و از دور چشمک می زنند، و یا عرضه ندارند ثروتمند باشند و در نتیجه فقیر مانده بودند، از پای در آورد.

در مصر که حمله آمریکا نبود، حسنی مبارک سرش را مثل بچه آدم زیر انداخت، و یواشکی در گوشه ای قایم شد. حمله به لیبی هم کار اشتباهی بود. آقای سرهنگ سوزن قفلی رئیس جمهور دائمی آن کشور تنها علاقمند بود که ۲۰ سال دیگر در پست خود باقی بماند و آنگاه پست خود را به فرزند لندهورش به نام «شاخ الاسلام» بدهد.

چرت و پرت گویی احمدی جان در برابر چرت زدن های حاضرین بالاجبار در جلسه و کف رفتن های ممتد دوستان ساندونیستی همیشگی اشان در بیرون سالن پایان یافت. قرار است به مناسبت این موفقیت و پیروزی عالمگیر و بی نظیر، مجلس ختمی به وسیله دوستان همیشه دلار در جیب ایشان در یکی از هتل های دورافتاده نیویورک، در صورتی که تن به این اشتباه دهند، برگزار شود.

  • irani

    Shakhsi in chenin darbarye adle jahani sohbat mikonad ke khodash va hokumat islamiyash 32 saal ast ke che bar sare Iran zamin ke nayavardehand. 1: Az nazare siyazi ke faghat va faghat tak hezbi ast va agar kasi kharej az fekr va idè hokumati sohbat konad ya zendani mishavad ya koshteh ya napadid migardad. 2: Az nazare eghtesadi digar sohbati jayez nist va hameh midanand ke che feshare sangini bar mardome Iran zamin ghardarad va hokumatiyan dar moghabel che sarmayehai ra har rouz bala mikeshand va eghtesad Iran ra be faji tarin halate khod daravardehand, bikari, tatil shodane karkhaneha yeki baad az digari, faghre shadid mardom ke baese dozdi, jenayat,faheshegari dar jameye Iran shodeh ast. 3: Az nazare ejtemai va farhangi ke doroghgoi va khoshonat va dallal bazi bidad mikonad. Banabarin shoma che haghi darid ke in chenin az edalate va barabari ba ensanha va mellatha sohbat mikonid. Nabod bad diktatori az har sheklash.

    • آفرین بر شما حقیقت محض بود، بااسپاس، سهراب ارژنگ

  • به امید روزی که دوستی و عشق جایگزین نفرت بین دینها  ملیت ها و نژادها شوند.

     

    حتما شما هم این داستان را شنیده
    اید که یک روز مردم ملا را دیدند که دارد گاوش را میزند پرسیدند آملا چرا گاو
    بیچاره را میزنی  گفت برای اینکه گاو دیگرم
    در رفته است . گفتند که خوب او در رفته چرا این را میزنی گفت برای اینکه اگر این
    پدر سوخته هم همان امکان را داشت همان کار را میکرد؟  به بسیاری از بهاییان در ایران ظلم ها و ستم
    های بیشماری رفت. از اعدام گرفته تا اخراج و غارت اموال و از هم پاشیدگی های خانواده
    گی؟ ده عروس بهایی در شیراز به ناحق اعدام شدند در حالیکه در بین آنان کودکانی یا
    نوجوانانی هم به طناب دار سپرده شدند. 
    گناه آنان چه بود؟ آنان در خانواده بهایی متولد شده بودند.  و دولت جمهوری میخواست که آنان مسلمان دو آتشه
    باشند.  که غیر منطقی است. کسانی هم هستند
    که در خانواده های بهایی و مسلمان به دنیا آمده اند که متاسفانه به آنان ظلم های
    مضاعف روا شد؟ آنان قربانی نفرت بین دو دین شدند در حالیکه هیچ تقصیری
    نداشتند.  همه میدانیم که هرکه در هر
    شرایطی به دنیا بیآید تابع آن شرایط کم بیش میشود. و همه ما خود را و باور خود را
    حقیقت میدانیم و دیگران را ناحق می شماریم وحاضر نیسیتم که به گفته های آنان حتی
    گوش فرا دهیم.  بهاییان و مسلمانان شیعه ها
    و سنی ها همه خود را برحق و دیگران را ناحق می پندارند.  همانطوریکه شهادت کودکانی که روی بمب های و مین
    ها می دویدند تا ارادت خود را به اسلام ثابت کنند و شاید به بهشت موعود و درکنار
    حوریان بهشتی قرار گیرند وکار خود را درست میدانستند همان طور هم از طرف رهبران به
    شهید معرفی میشدند کارشان مورد تایید قرار میگرفت درست همانطوریکه جوانان و کودکان
    بهایی برای خاطر دین پدر مادر خود طنابهای دار را بوسیدند وبرای خاطر حق به پیشواز
    مرگ شتافتند  و مورد تایید بزرگان دینی دین
    خود واقع شدند. 

     

    این تعصب در باورهای بحدی است که ما
    دیگران را کافر و خودرا مومن می خوانیم 
    چون آنان باورهای دیگری دارند؟ اگر حقیقت یکی بود که قاعدتا نبایستی
    اختلافی بین مردم باشند مثلا اینکه آب  آب
    است و نان نیست و یک حقیقت است هیچکس مزاحم دیگری نمی شود و همه آب را آب می
    شناسند نه نان حالا بهر زبانی که نامش را بگذاریم؟  ولی چرا در باره دین و خدا این حقیقت و این عام
    بودن واقعیت عمل نمیشود؟  برای اینکه
    باورها حقیقت نیستند بلکه یک باور هستند که گروهی آنرا قبول دارند و گروهی آنرا
    قبول ندارند؟ حالا قلع قمع کردن دگر اندیشان و یا وابسته گان به باورهای دیگر چرا
    بایست مورد ظلم و جفا قرار بگیرند.  حتی
    بهاییان که آموزه های دین شان دوری از جهل و تعصب است و حتی گفته شده است که اگر
    دین مایه نفرت و مشگلات است بی دینی بهتر است باز همان تعصبهای غیر علمی در میان
    ایشان رواج دارد و با گفتن احبا و اغیار خودشان را تافته جدا بافته میدانند.  در تشکیلات خود غیربهایی ها را راه
    نمیدهند  مثل ضیافتهای نوزده روزه در
    حالیکه دربهای مسجد و کلیسا به روی همه باز است . البته در ایران به سبب ظلمهایی
    که به ایشان میشده این کار درست است ولی در آمریکا که آنان هیچ مشگلی ندارند باز
    بایست به همان سیاق ایران رفتار کنند. 

     

    دین بایست سبب الفت و دوستی باشد
    اگر غیر از این باشد بی دینی بهتر است؟ 
    همه میدانید که در ایران اگر کسی بنام بهایی معرفی شده باشد از زندگی ساقط
    میشود و بایست در روزنامه ها به بهاییت بد بیراه بگوید تا مثلا بنام مسلمان شناخته
    شود  و اگر کسی اینکار را نکرد با او درست
    مثل یک بهایی رفتار میشود؟  بهاییان هم مثل
    مسلمانان میخواهند که متعصب هایشان در راه دین کشته ویا شهید شوند و کمتر ازآنرا
    قبول ندارند مثلا غارت اموال و اخراج ازکار مهم نیست بایست حتما شهید یا کشته شوید
    تا مورد مهر باشید حتی اگر کاملا بهایی نباشید. کسانی که در یک خانواده دو مذهبه
    بهایی و مسلمان به دنیا آمده اند شاید بدتری موقعیت ها را داشته باشند  آنان به عنوان بهایی در ایران مورد آزار غارت و
    اخراج قرار میگیرند و چون معلومات بهایی ندارند و مثلا اجازه حتی نداشتند که با
    بهاییان معاشرت کنند؟ و مثلا به درس اخلاق بهاییان بروند حالا به عنوان بهایی مورد
    تعرض هستند و چون نمی خواهند در روزنامه ها به مذهب پدر و یا مادرشان بد بیراه
    بگویند مورد خشم و غارت واقع میشوند ولی موضوع به اینجا ختم نمیشود  وقتی از آن محیط بیرون میآیند این بار گرفتار
    نفرت و آزار و بی مهری بهاییان واقع میشوند و این بار لابد به نام مسلمان اموالشان
    غارت میشود؟  که این همه جنگ جدل حاصل کوته
    نظری است   چون درون پاک کنی حرم دیر یکی
    کعبه بت خانه یکی است . به امید روزی که دوستی عشق و محبت و انسانیت و صلح و سلام
    جایگزین این تعصب ها و این نامها شوند  و
    تمام مردم با عمل دین دار باشند نه با اسم 
    که حضرت بهاالله فرموده اند  که
    سراپرده یگانگی در عالم برپا شده است به چشم بیگانگی بهم ننگرید  که همه باریک دارید و شاخه های یک شاخسار    سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز  مرده آنست که نامش به نکویی نبرند.  توکز محنت دیگران بی غمی  نشاید که نامت نهند آدمی  مولوی میفرماید که ای

    بی خبران بیایید بیایید که محبوب در
    اینجاست کجایید کجایید  که شما همه گلبرگهای
    یک گلبن هستید؟  البته گروهی از دین نهایت
    استفاده را میبرند  نگاه کنیدکه حضرت مسیح
    در کنار خیابانها میخوابید ولی کسانی از صدقه سر وی به میلیاردها دلار ثروت رسیده
    اند و درکاخهای بی نظیری زندگی میکنند و مثل سلاطین با آنا رفتار میشود لباسهای
    گرانبها و مجلل می پوشند و احترام فوق عاده ای دارند. وکسانی هم به غارت وکشته شدن
    محکوم شدند چون مسیحی بودند؟  اکثر رهبران
    دینها درست مثل رهبران سیاسی و رهبران سایر مکتب های اجتماعی از جاه جلال و مقام و
    احترام برخوردار هستند و این طبقه های زیرین هستند که مورد آزار کشتار و غارتها
    واقع میشوند؟  بیشتر از ما قربانیان دینهای
    الهی  ملیت ها  نژادها هستیم 
    و هنگامیکه در اقلیت هستیم از ناگواریهایی بایست رنج ببریم؟  بایست ساختار دنیا بر پایه

     

    دوستی محبت و انسانیت باشد نه تعصب های
    غیر علمی و غیر انسانی که کرامت انسانی را فدای تمامیت خواهی گروهی دیگر میکند؟  ما نبایست این دوره کوتاه زندگی را صرف تحمیل باورهای
    خود به دیگران کنیم و معیارها بایست عشق و محبت و بزرگواری و دوستی های بدون شرط باشند؟
     قانونها بایست برای احقاق حق باشند نه در خدمت
    خداوندان ثروت و قدرت؟  دینها بایست برای نشاط
    و زیبایی و کمک و دوستی باشند نه تحمیل و زورچپان کردن ها؟  که بنی آدم اعضای یک پیکرند  که در آفرینش زیک گوهرند    چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
      توکز
    محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی    ای دوست برجنازه دشمن چو بگذری  شادی مکن که برتو هم این ماجری رود   . اگر ظلم
    ها و ستم ها ریشه دار شوند حتی خود ظالمان و جباران هم در امان نیستند و به دست جبار
    دیگری به زیر کشیده میشوند و سوزانیده میشوند؟  مثالهایش را همه میدانند.

  • رسیدن بوی بهار آزادی  خاورمیانه و شمال آفریقا به آمریک ؟  

     

    دزدان بین المللی شرکتهای بیمه: بانکها شرکتهای
    سازنده مواد مخدر مواد منفجره و اسلحه سازی در پی غارت بی امان مردم عادی؟

     

     

    رسیدن بوی بهار خاورمیانه و شمال آفریقا به
    آمریک؟  دزدان و غارتگران با افتادن روی
    سرمایه های ملی کشوری و در دست گرفتن قدرت و ثروت با در اختیار داشتن وسایل ارتباط
    جمعی بطور مثلا قانونی و غیر قانونی مردم عادی طبقه فقیر و متوسط را غارت و آنان
    را با ابتکار های غیر انسانی بجان هم می اندازند. 
    قهرمانان ملی و کسانی که برای رهایی از چنگال استعمار و استحمار بین المللی
    قیام کردند بعد ها خودشان تبدیل به موجودان خونخوار و  قهاری میشوند که مردم به صراحت میگویند زنده
    باد کفن دزدهای پیشین؟  فساد خود خواهی
    تمامیت طلبی ظلم  و خود بزرگ بینی دامان
    بسیاری از قهرمانان مثلا ضد استعمارو استحمار بین المللی را پر میسازد و خود آنان
    دیوان دوسری میشوند که جز قتل غارت نظری دیگری اکنون ندارند.  مردم عادی سالها کار میکنند و هیچ ندارند ولی
    دزدان و غارتگران سرمایه های نجومی دارند بدون اینکه خدمتی به اجتماع کرده باشند.

     

    دربین ما تفرقه های غول آسا می اندازند و همه مارا
    بخودمشغول میسازند و در عین حال که ما باهم سرگرم زد خورد و نزاع و بحث های صدتا
    یک غاز هستیم  آنان به غارت دزدی و فساد
    قانونی و غیر قانونی مشغولند؟ مارا از کشورهای خود آواره میسازند و ما حتی در
    کشورهای دیگر هم با هم متحد نیستیم زیرا اینطور یاد گرفته ایم که بی تفاوت و ظالم
    باشیم تا سالم بمانیم؟

     

    درحالیکه دختران ما و زنان ما خود سوزی میکنند و
    جوانان ما به خود ارضایی  اعتیاد  و یا رشوه خواری و آفتابه دزدی و یا پریشان
    بیکار  بی پوهنتون بی مسکن هستند  جوانان آنان که ازثروتهای غیر مشروع بهره مند
    هستند بهترین لباسها بهترین مکانها بهترین زنان ودختران بهتری ماشین ها را سوار
    میشوند و به ریش بقیه که سرگرم زد خورد هستند می خندند؟ بر اثر حماقت های رهبران
    فاسد و دیوانه ملتهای های ما رو به قهقرا میروند و آنان مارا دنبال نخود سیاه می
    فرستند.  بحث های مهم بین جوانان ما در
    بارها اختلافهای دینی است که جنگ بین شیعه و سنی یکی از آنان است؟  جوانان ما بجای رفتن به دنبال تحصیلات از همان
    کودکی وقتشان تلف میشود و با سواد کم و معلومات اندک خو راکی برای غارتگران هستند
    که از آنان به عنوان سرکوبگر سو استفاده کنند و سایر جوانان را درهم بکوبند و از
    هر طرف که کشته شوند به نفع آنان است؟

     

    مشگل ما نداشتن رهبران دلسوز  دزد و ستمگر و تمامیت خواه و خود خواه هستند که
    رهبری جامعه را با غارتگری و داشتن زندگی مجلل عوضی گرفته اند.  در خاورمیانه با تورم ثروتهای اندک مردم را
    غارت میکنند و در غرب با دادن وام هایی با بهره های سنگین مردم راغارت
    میکنند؟  درحالیکه جوانان مردم عادی ما در
    بند مشگلات هستند. شیوخ عرب در کاخهای هزار یک شبی در آغوش دلبرهای زییای دست چین
    شده بین المللی مشغول عیش و نوش های غیر عادی هستند.  مردم ما از روی ناچاری به فساد های اندک روی
    میآورند و برای ادامه زندگی و روی آب ماندن بهم خیانت میکنند ولی سیستم طالب همین
    تفرقه ها و دزدیهای کوچک است تا خودشان به غارتگری عظیم بپردازند  دست دزد و آفتابه دزد بینوا را قطع میکنند ولی دزدان
    میلیارد آزادانه میگردند و با داشتن ثروتهای عظیم دزدی شده برای خود دم دستگاه های
    سلطتنی فراهم کرده اند. رهبران فاسد و دزد مکتبهای اجتماعی نظیر کمونیست  کاپیتالیست رهبران مذهبی و غیر مذهبی بیشترشان
    تنها برای جیب خود فعالیت میکنند و دین مکتب اجتماعی را برای منافع خود و گروه خود
    به خدمت گرفته واز ساده دلی مردم عادی سو استفاده میکنند و آنان را بجان هم
    میاندازند.  جوان خاورمیانه ای که مدتهاست
    دست او به جنس مخالف نمیرسد را برضد پدری که با دخترش در استخر شنا میکنند تحریک
    میکنند؟  یا دست دادن زنی با مردی را به
    عنوان بی اخلاقی و فساد قلمداد میکنند؟ حسادت 
    طمع و تمامیت خواهی را مرتب تحریک میکنند تا مسخ شده گان خود را برای سو
    استفاده در دسترس داشته باشند. آنان برنامه ریزی میکنند تا اختلاف ها همچنان جوشان
    باشد  تحریک اکنون بی دنیان برعلیه با
    دینان  یکی از شگردهای آنان است که مارا در
    مقابل هم قرار میدهند تا از هم متنفر باشیم؟ 
    ولی گویا اکنون مردم جهان دارند از خواب خرگوشی بیدار میشوند و پیکان خود
    را به طرف مشگل اصلی و اساسی نشانه رفته اند 
    مشگل ما همان غارت دزدان عظیم شان بین المللی است که مارا سرگرم دعواهای بی
    مایه کرده اند   عرب عجم   ترک فارس  
    رشتی و تهرانی  شیعه و سنی  بهایی مسلمان  
    یهودی و سکولار و…تا به عوض اینکه نیروی ما هم یک پارچه علیه ستم گران
    اصلی باشد الکی هدر برود .  ملتهای دربند
    متحد شوید و نگذارید از سادگی شما سو استفاده شود. سعدی فرماید   که بنی
    آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند  
    چو عضوی بدرد آورد روزگار  دگر
    عضوها را نماند  قرار  توکز محنت دیگران بی غمی   نشاید که نامت نهند آدمی  سراپرده یگانگی در عالم بلند شده است   به چشم بیگانگی در هم ننگرید  که همه باریک دارید و برگهای یک شاخسار گفته  حضرت بهاالله پیامبر بهاییان. که امیدواریم که
    اقلا بهاییان به این گفتار گوش کنند و عمل نمایند 
    حضرت مسیح هم گفت که همدیگر را دوست بدارید همانطوریکه  من شمارا دوست داشته ام ؟    شما همه گلبرگهای یک گلبن هستید  زندگی را برای هم آسان بسازید وبا عشق و دوستی
    بهم بنگرید نه با خشم تمامیت خواهی  که
    زندگی کوتاه را بخود و دیگران تلخ نکنید.