خاتمی، و انتخابات ۷۶
در سال ۱۳۷۶ رژیم، خاتمی را در برابر ناطق نوری قرار داد. از آن جا که مردم مخالف خامنه ای بودند، برای رأی نیاوردن ناطق نوری نماینده او، در سراسر کشور به پای صندوق های رأی رفتند و بیش از ۲۲ میلیون به خاتمی رأی دادند. این رأی دادن بسیار زیاد، نشانه کینه و نفرت عمومی از سیاست های خامنه ای بود. در آن شرایط، خاتمی با داشتن چنین پشتیبانی گسترده و عظیم می توانست با یک حرکت انقلابی و مردمی، پرده ها را بدرد، و آزادی و دموکراسی را برای مردم ایران به ارمغان آورد. ولی دیدیم که این آخوند خندان، چنین نکرد و در حد تدارک چی باقی ماند.
در انتخابات کنونی چه کسانی رأی دادند.
بنابر آمار رژیم اسلامی، نزدیک به ۵۴ میلیون می توانستند رأی دهند. از این عده گویا کمی بیش از ۳۶ میلیون در انتخابات شرکت نمودند. بیش از ۱۸ میلیون رأی را مردم حساب شده به حسن روحانی، چهره نیمه آشنای رژیم دادند تا از شر سعید جلیلی، بسیجی ضد ایرانی، و قالیباف، شعبان بی مخ رژیم، و ولایتی نوکر دست به سینه خامنه ای رهایی یابند. بنابراین، این بارهم مردم در انتخابات شرکت کردند تا نمایندگان خاص ولی فقیه که از آنان نفرت داشتند، روی کار نیایند. البته گفته می شود که وزارت کشور چند میلیونی شناسنامه مردگان نیزدر اختیار دارد که شاید هم همین آمار رأی داده شده به سعید جلیلی و قالیباف تقلبی باشد و شمار آرای آنان از آنچه گفته شده، بسیار کمتر باشد.
حسن روحانی و ۱۸/۶ میلیون رأی
سخنرانی روحانی پس از انتخابات نشان می دهد که امر بر این بابا مشتبه شده، و تصور می کند ۱۸/۶ میلیون نفر به جمال بی مثال و قیافه او رأی داده اند!. البته او می تواند از این پشتیبانی گسترده مردم که به دلیل نفرت از کاندیداهای مورد نظر خامنه ای، از او کرده اند، به نحو مطلوب و شایسته ای بهره برداری کند و نشان دهد که لیاقت اینهمه رأی گرفتن از مردم را داشته است. و یا او می تواند مانند خاتمی یک آبدارچی آخوند مشهدی باقی بماند، و از مردم فاصله بگیرد.
اقدامات روحانی در همکاری با مردم
روحانی باید بپذیرد که هم اکنون در اوج قدرت بوده، و از پشتیبانی مردمی برخوردار است. در حقیقت، خامنه ای هم اکنون در پایین ترین وضعیت سیاسی خود به سر می برد. مردم، عمومن، چه آنان که رأی دادند، و یا ندادند، از خامنه ای نفرت دارند و او را سد راه آزادی و پیشرفت کشور می دانند. روحانی، با همین قانون اساسی آبکی، می تواند وزیران و معاونان خود را بدون دخالت خامنه ای انتخاب کند. او نباید به خامنه ای اجازه دهد که در گزینش وزیران، و معاونان دخالت داشته باشد. روحانی باید نسبت به آزادی زندانیان سیاسی بدون هیچ وقفه اقدام کند. هرکجا مخالفت دید، با یک سخنرانی رادیویی و تلویزیونی تصمیم خود را بر خودکامگی ولی فقیه و دیگر نیروهای مزاحم آزادی تحمیل کند.
رفتار خامنه ای
انتخاب ریاست جمهوری نشان داد که تا چه اندازه مردم به خامنه ای و افرادی که او بر آنها تکیه می کند، نفرت دارند. بی تردید، سوای مزدوران و چاقو کشان گرداگرد خامنه ای، افراد دیگری به دلخواه از او حمایت و طرفداری نمی کنند. از این روی، بهتر است از دخالت بیش از این در سرنوشت کشور که تاکنون به ویرانی و نابودی کشانده شده است، خود داری کند. زیرا اگر به روحانی اجازه داده نشود که به وظایف ملی و مردمی خود که مسئولیت آن را پذیرفته، عمل نکند دیری نخواهد پایید که او و رژیمش با قیام ملی و مردمی روبرو خواهد شد.