سرآغاز
تاریخ سیاه و تاریک و خون آلود کشورمان حکایت دارد از سستی، بی ارادگی، کوتاه آمدن و تسلیم شدن نیاکان ما از ۱۴۰۰ سال پیش تا کنون. اگر در گذشته شاه مقتدر و لایقی بر سر کار بود، می توانست عده ای سرباز و فداکار به دور خود جمع کرده، دشمنان را از خاک ایران براند و مملکت را در امان نگاه دارد.
از شاهان بالیاقت و ابر قدرت که بگذریم، مردم عادی شهر و ده، کوچه و خیابان، همواره در برابر متجاوزین و ظالمان تسلیم بوده اند. بنا براین، واژه نجیب بودن و یا بی اراده شدن و تسلیم پذیر بودن، در همه وجود نیاکان و خود ما به خوبی خودنمایی می کند. اگر دارای شاهی بی عرضه، نالایق، و یا ترسو مانند شاه سلطان حسین و چند دوجین دیگر بوده ایم، این بی عرضگی بر ملت نجیب ایران افزوده شده، و پیامد آن از دست دادن بخشی از کشور، و یا تصرف خاکمان از سوی دشمنان و بیگانگان بوده است.
ادامه مطلب: خیانت بیشمار آخوندها، از فرو پاشی کشور با سقوط صفوی، دوران قاجارها، تا بیراهه کشاندن انقلاب ۵۷ | فضول محله
پیامد چند بی عرضگی
بیگمان اشغال ایران از سوی بیابانگردان عربستان، و فرمانروایی آنان از ۱۴۰۰ سال پیش تا کنون، نتیجه و پیامد نجیب بودن ملت ایران، و بی عرضگی شاهان و فرماندهان حاکم بر ما بوده است. استیلای تازیانی که نتوانست در اسپانیا دوام داشته باشد و ملت غیور آن کشور همگی باهم و در کنار هم تازیان را به دریا ریختند و از شر آنان در امان ماندند. همان استیلای ترکان مسلمان که در مرزهای فرانسه از هم پاشیده شد و برای همیشه آرزوی تصرف و اشغال فرانسه و انگلستان را به گور بردند.
شکست مفتضحانه شاه سلطان حسین از محمود افغان در سال…. نتیجه بی عرضگی شاه و بی لیاقتی مردم آن دوران بود. شکست ننگ آور فتحعلیشاه قاجار در سالهای… از سپاه روس، بازهم از بی خردی و بی عرضگی آن شاه بی کفایت، و بی عرضگی مردم آن دوران بود. و سرانجام ، روی کار آمدن آخوندی جل پشت و فرومایه بنام خمینی از بی عرضگی شاه، و روی کار ماندن و جنایت های مکرر او تا زنده بود، و جنایت های جانشین جنایتکار او علی خامنه ای، همگی بر بی شایستگی، بی عرضگی و به اصطلاح نجابت ما ملت باربر ایران دارد.
دشمنان ما، تاج سر ما
ما ملت ایران تنها ملت جهانیم که دشمنانمان را ارج داده، آنان را ستایش نموده، و در مرگشان شیون و زاری به راه می اندازیم. آنان که دست بر تاریخ دارند به خوبی می دانند که تازیان از کوچک و بزرگ و در سرتاسر عمرشان به ملت و خاک این کشور خیانت کرده اند. بارها، به دستور علی ابن ابیطالب گروهی از مردم فارس، اصفهان، و آذربایجان را به قتل رساندند و املاک آنان را در تصرف خود در آوردند. ولی ما ملت خردباخته و وطن فروش، عادت کرده ایم تولد دشمنان خونی کشورمان و غارتگران تازی را مانند تولد علی، حسن، فاطمه، پیامبر، حسین، و مانند آنها، جشن بگیریم، شادی کنیم، ولی از زاد روز قهرمانان و دلسوختگان میهنمان غافل بمانیم. آیا درست است روز تولد علی ابن ابیطالب جنایتکار بزرگ را زاد روز پدر بنامیم؟!. زهی بی خردی، زهی بی سوادی!
علت این که این کشور نتوانست در طی چند قرن کمر راست کند، به دلیل تجاوز و غارتگری مدام تازیان بر این کشور بوده است. نمونه کوچک غارتگری و چپاول تازیان در این ۱۴۰۰ سال رامی توان دراین ۳۵ سال حکومت آخوندها، یعنی تفاله های تازیان را در ایران مشاده نمود. هنگامی که خامنه ای غارتگر ۹۷ میلیارد دلار ثروت مملکت را بدزدد و به حساب شخصی خود گذارد، می توان به علت فقر و فلاکت مردم ایران پی برد.
خیانت به خود و دیگران
بازهم شوربختانه باید گفت که خیانت شاهان و فرمانرویان، و خیانت گروهی از مردم، دست به دست هم داده، ویرانی و عقب ماندگی این سر زمین را موجب شده اند. در این جا این خیانت کاران را می توان این چنین یادآورشد:
۱- آخوندها
آخوندها با تربیتی که یافته اند و آموزشی که دیده اند، بدون استثناء همگی خواسته و یا ناخواسته دشمنان سر سخت و سر سپرده مردم ایرانند. آخوندها را باید شبه تازیانی نامید که کشورمان را از چند سده پیش اشغال کرده اند و کمترین هم آهنگی و همخوانی با مردم این مرز و بوم ندارند. بهتر است شناسنامه ایرانی را از آنان گرفت و آنان را همگی مهاجر به این کشور دانست که هیچگونه حق قانونی در دخالت کارها و سیاست کشور نداشته باشند.
آخوندهای مفت خور
این ها آخوندهای مفتخوری اند که بر سرنوشت ایران تکیه زده اند و مردم و کشور را در این ۳۵ سال به قهقرا و نیستی کشاندند. فرزندان ایان باید در گوشه و کنار کشور این زالوها را گرد آورده و به سزای جنایت هایشان برسانند.
۲- پاسداران
بسیاری از پاسداران افراد میهن دوست و ایرانی درستند ولی شماری از آنان، دزدان و چپاولگران وحشتناکی اند که رژیم آخوندی را بر سرپا نگه داشته و مملکت را به کل غارت کرده اند.
بسیجی های دختر
این ها دختران خردباخته اند که در پوشش بسیجی درآمده تا با دریافت حقوق و مزایای بادآورده به هم میهنان و کشور خود خیانت کنند.
۳- بسیجی ها
بسیجی ها را باید مگسانی به دور شیرینی دانست. جوان های بی سواد، بی هنر، بی خرد که برای منافع خود دست به هر جنایتی می زنند. بسیجی ها مزدوران رژیمند و در سرکوبی مردم و فرونشاندن انقلاب و خیزش مردم سهم به سزایی دارند.
بسیجی های پسر
اینهم بسیجی های پسر، پسران بیکاره، بی هنر و سربار جامعه که ساه ترین راه را به مزدوری بسیجی تن در دادن و خیانت به کشور و مردم می دانند. ننگ و نفرین بر این خیناتکاران باد.
۴- زنان خرد باخته
شمار زیادی از زنان ایران، بسیار بی خرد، بی سواد، و در نتیجه بازیچه این رژیم و خیانتکارند. خیانت آنان موجب گردیده که زنان دیگر به آزادی و حقوق خود نرسند.
از آنچه گذشت:
تازمانی که گروه خیانت کاران و وطن فروشان آخوند، پاسدار، بسیجی، و زنان خردباخته ولایتی در کشورمان وجود دارند، ما همچنان نوکری و مزدوری اصغر، اکبر، قاسم، علی، از تازیان را می کنیم و از فرهنگ و پیشرفت کشورمان به دور می مانیم. آیا به راستی برگزاری روز تولد علی، حسن، حسنین، فاطمه، و محمد که از دشمنان خونین این سرزمین و مردم ما از ۱۴۰۰ سال پیش تا کنون بوده اند، خیانت به این کشور و ظلم و ستم به فرزندان این آب و خاک نیست؟. ملت ایران با نوکری این مزدوران تازی، فرهنگ و تمدن خود را به زیر پا گذاشته و خود را درحد دریوزگی و نوکری پایین آورده است.
از ۱۴۰۰ سال پیش که تازیان بر ما مسلط شدند، مردم و شمار زیادی از شاهان این کشور به جای شجاعت و ایستادگی و از خود دور نمودن این زالوها، نوکری و بردگی آنان را پذیرا شدند. قهرمانان ملی و جانبازان این سرزمین را فراموش کرده، به علی و حسین و حسن از قاتلان و دزدان کشورمان ارج نهادند. این مایه ذلت و خواری برای ملت مسخ شده و فراموش کار این آب و خاک است.
چگونه ممکن است نزدیک به دومیلیون بسیجی، آخوند و سپاهی جنایتکار بتواند در همان کوچه و خیابان هایی که ما زندگی می کنیم راحت و آسوده بتوانند زندگی کنند و بر ۷۵ میلون مردم حکومت کنند، دستور دهد، مردم را به زندان بیاندازد، بدانان تجاوز و اعدام کند، روز مردم را چون شب تیره و تار، و نان آنان را تبدیل به آجر کند؟. آیا این ها، از بی عرضگی، بی توجهی، بی لیاقتی مردم ما نیست؟.آیا آخوندها، بسیجی ها، و پاسداران، در میان ما، در کوچه و خیابان ما زندگی نمی کنند؟. چگونه این گروه آدم کش و غارتگر میان ما زندگی می کنند و ما آنان را آرام به حال خود در چپاولگری و غارت گری باقی گذاشتیم؟.
نکته پایانی:
راز موفقیت ملت ها و پیروزی بر اشغال گران و خودکامگان، نه در لشکر کشی، و نه جنگ و جدال بوده، بلکه در اعتصاب منفی است. اگر هر ایرانی با خرد و باشرف به خود عادت دهد تادر هیچ مجلس آخوندی و جاهایی که رژیم برنامه دارد شرکت نکند، اگر یاد بگیرد هرگز به این خودکامه ها رأی ندهد، اگر یاد بگیرد روزنامه های کشور که همگی زیر دست رژیم چاپ و پخش می شوند، نخرد و نخواند و یاد بگیرد که به هیچ رادیو و تلویزیونی گوش فراندهد و نگاه نکند، و در هیچ تظاهراتی حضور نداشته باشد، هرگز رژیم دیکتاتوری مانند رژیم آخوندی نمی تواند برپا باشد و بال و پر روی سرنوشت این کشور پهن کند.
هم میهن، راه وطن پرستی و انسانیت با راه خیانت و دشمنی به مردم و این سرزمین، در همین شرکت نکردن و نه گفتن، و یا مانند بسیجی و آخوندهای مزدور در همه حال تأیید کردن رژیم است