– داعش ۳۵ سال است که در ایران حکومت می کند:
داعشی ها بیش از سه دهه است که مملکت ما را اشغال نموده و به کمک نیروهای نظامی، بر جان و مال و زندگانی تمامی ایرانیان حاکم شده اند. این قوم الظالمین خواستار سقوط ایران به فلاکت صدر اسلام بوده و هستند و در این راه شوم، قدم های بلندی نیز برداشتند.
یکی از مشکلات گروه حاکم برای رساندن ایران و ایرانیان به سطح فقر، درماندگی، جهالت، فساد و ارتجاع پیامبر تروریست شان در صدر اسلام، فرهنگ مردمان ایران زمین بوده که همچون پادزهری در برابر تعلیمات شوم اسلامی ایستادگی کرده و توانسته تلاش های طولانی مدت و خشونت بار نمایندگان راستین اسلام بر روی زمین را، بی نتیجه بگذارد.
مردمان درمانده ایران زمین سه دهه است که به صورت شبانه روزی مشغول مبارزه قهرمانانه با هیولای ترسناک داعش اند و در طی این سال های غم انگیز و هولناک، چه فداکاری ها که نکرده و چه مصیبت ها که نکشیده اند؛ از اعدام و شکنجه خودشان گرفته تا کشتن جوانان شان در بیدادگاه های رژیم، تا سوزاندن و زجر کش کردن زنان و دختران شان با «اسید» در سطح خیابان های شهر!
– خشونت بر علیه زنان ایرانی، ۳۵ سال قدمت دارد:
بزرگ ترین دغدغه خاطر نظام اسلامی از ابتدای به قدرت رسیدنش، حجاب زنان ایرانی و حضورشان در سطح جامعه بوده و این پیروان راستین محمد و عمر و علی، برای خانه نشین کردن بانوان و حذف شان از دانشگاه ها، اداره جات، کارخانه ها، خیابان ها و به طور کلی از اجتماع، دست به هر جنایت هولناکی که فکرش را بکنید، زده اند!
در ابتدای کار، کمیته های انقلابی اهرم های فشار حکومت بودند؛ بدین صورت که عده ای لات و قداره کش مذهبی در خیابان راه افتاده و با استفاده از زور و خشونت فیزیکی و کلامی، بر آن شدند که «زن» را تحقیر کرده و همانطور که الله مدینه در قرآن دستور داده، محدود به رختخواب و آشپزخانه اش کنند!
صد البته آقایان گنجی و سازگارا این جنایات را بهتر و دقیق تر از هر کس دیگری به خاطر دارند چرا که برای مثال، اکبر گنجی که یکی از اراذل و اوباش مذهبی پایین شهر تهران بود، به خاطر اینکه مقنعه زنان را با استفاده از «پونز» به سرشان می چسباند، حسابی برای خود معروف شده و نامی ترسناک دست و پا کرده بود: «اکبر پونز»!
بعد ها نیروهای بسیجی، اطلاعات سپاه، نوپو و انصار حزب الله پیدای شان شد؛ ایشان در حمله به دانشجویان و کشتن و زخمی و شکنجه کردن شان تبحر خاصی داشته و دارند. این دنباله روان روان پریش سید علی خامنه ای، زنان و دختران این سرزمین را به جرم های واهی دستگیر کرده و پس از شکنجه و تجاوزهای وحشیانه، جسم های بی جان شان را به آتش سوزان می سپردند و ترانه موسوی های ایران زمین، در ابتدای جوانی، به دلیل زن بودن، به خاک و خون کشیده شدند.
و امروز زنان و دختران و حتی مردان ایرانی در خیابان های شهر خود قربانی «اسید پاشی» اسلامیون روان پریش می شوند؛ در اصفهان که روزی پایتخت فرهنگی ایران بود و امروز یکی از بزرگ ترین قطب های شیعه پرور خاورمیانه است و از عرش به فرش رسیده، چندین بانوی ایرانی بیگناه و حتی چند مرد جوان با اسید سوخته و جان خودشان را از دست داده اند!
موتورهای حزب اللهی ها از کنار زنان و دختران رد شده و به صورت و بدن ایشان اسید می پاشند، چرا؟ چون این زنان در سطح اجتماع حضور پیدا کرده اند و حضور زن در هر جایی به جز آشپزخانه و رختخواب، در پندار پریشان این مسلمانان واقعی، اشتباه و خلاف دستورات دینی شان است!
شنیده های نگارنده از اصفهان حاکی از آن است که حتی چند زن چادری و با حجاب هم قربانی اسید پاشی شده اند؛ گویا حکومت با قربانی کردن چند نفر مذهبی قصد دارد انگشت اتهام را از روی خود و نیروهای وحشی اش برداشته و عاملین اسید پاشی را کسانی غیر از حکومتی ها معرفی کند!
به هر روی این جنایات کثیف و ترسناک در تاریخ ثبت شده و آیندگان این حکومت، طرفدارانش و مسلمانانی که همچنان با کمال وقاحت دم از «اسلام واقعی» و «اسلام رحمت و دوستی» می زنند را در زمره پلیدترین و بی شرافت ترین موجودات کل تاریخ، خواهند شمرد.
– اعلام ۲ روز عزای عمومی به مناسبت مرگ یک کفتار:
اکنون که تمامی مردمان شریف ایران زمین، از هر نقطه و شهری، سوگوار مصیبت قربانیان «اسید پاشی» و خواستار شناسایی و محاکمه و مجازات عاملین این جنایات ضد بشری اند، حکومت اسلامی در کمال بی شرمی و بی آبرویی، مرگ و عذاب زنان و دختران قربانی را نادیده گرفته و به جای آن، ۲ روز عزای عمومی برای مرگ آیت الله مهدوی کنی، اعلام کرده است!
به راستی که آدمی از این همه وقاحت و بی شرافتی سران نظام «عق اش» می گیرد! مگر می شود یک انسان اینقدر گستاخ و جانی و روان پریش باشد؟ مگر می شود نسبت به پرپر شدن جوانان کشور و سوختن شان با اسید بی تفاوت بود و برای مرگ یک کفتار پیر، آه و ناله کرد؟ این چه مصیبتی است که گریبان ما ملت ایران را گرفته است؟!
همگان نیک می دانند که مردم ایران سوگوار زنان و دختران و جوانانی هستند که با اسید سوخته و پرپر شدند و یک ایرانی شرافتمند پیدا نمی شود که غصه دار مرگ ذلت بار آیت الله مهدوی کنی، آن کفتار پیر و زالوی خونخوار باشد! مردم ایران بایستی که متحد شده و با این جانیان سیاه دل، به مبارزه مثل بپردازند! جواب های، هوی است و «کلوخ انداز را جواب سنگ است».