چرا در جمهوری اسلامی نباید رأی داد؟ ۲۵

دشمن مردم ایران  کیست؟

۳۶ سال پیش مردم ایران شاه را دشمن  انگاشتند و با حمایتهای غرب از درگیریها در تهران، انقلاب به پیروزی رسید؛ اما آیا شاه دشمن مردم ایران بود؟ پس چرا ۳۰ سال است که همان مردم به شاه می گویند ” خدا بیامرز “؟. دشمن که خدا بیامرز نمی شود! تجربه تلخ تاریخی مردم  از انقلاب اسلامی که با کشتار و اعدام آغاز شد و ادامه یافت و با اختلاسهای بزرگ دولتی و فقر و بیکاری کمر شکن به آرمانهایش رسید!.

امروز کسی نمی تواند منکر شکاف طبقاتی و فقر جامعه ایران شود؛ در حالیکه گروهی با چاپلوسی و نفوذ در لایه های رژیم به ثروتهای باد آورده رسیدند، طبقه متوسط کارمند و کارگر و حتی کسبه جزء در فقر بسر می برند.پرسشی که پیش می آید این است که : دشمن واقعی مردم ایران چه کسانی بودند؟. سالهاست که آقای خامنه ای از “دشمن ” دم می زند و گویا در یک سخنرانی ۳۰۰ بار واژه “دشمن” را بکار برده است!. امّا دشمن کیست؟.  دشمنی که ضد مردم ایران است کیست؟. چه کس و کسانی ضد منافع ملی ایران اقدام کرده اند و دشمن هستند؟.با یک  بررسی راست ،پاسخی ساده خواهیم داشت : “نظام جمهوری اسلامی و سرانش دشمن مردم ایران هستند!”

دشمن واقعی ملت ایران این آقاست که با ساختن دولت در دولت هرگونه اختیار واقعی را از مجلس گرفته است. هر رأیی که به صندوق انداخته می شود ،تأیید جنایات اوست.

دشمن واقعی ملت ایران این آقاست که با ساختن دولت در دولت هرگونه اختیار واقعی را از مجلس گرفته است. هر رأیی که به صندوق انداخته می شود ،تأیید جنایات اوست.

یعنی دشمنی که خامنه ای به مردم تلقین کرده است که  مثلاً امریکا که در خارج از مرزهاست؛  اما در واقع آن دشمن خود خامنه ای است! تعجبی هم ندارد اگر او در یک سخنرانی ۳۰۰ بار واژه دشمن را بکار برده باشد ،چرا که سعی او در انحراف افکار مردم ایران از دشمن حقیقی است؛کسی که به همراه سلف خود خمینی و دیگر سران خیانتکار جمهوری اسلامی بیشترین نقش را در تحریم و فقر و بیکاری و تعطیلی کارخانجات و چپاول و حراج منابع ملی و فرار نخبگان و سرمایه های ایران به خارج داشته است.

ماجرای مجلس! در حمهوری اسلامی

گزینش و فیلتر شدن کاندیداها در جمهوری اسلامی تنها یک مشکل انتخابات است . اما آیا همان نمایندگان فرمایشی و گزینشی  توان لازم را برای نظارت بر دولت و وضع قوانین در راستای منافع ملی ایران را دارند؟.  حقیقت تلخ اینست که نه!  این مجلس کارایی لازم را برای نظارت ندارد. فرض هم کنیم که چند نفر خیر خواه در میان خیل نوکران خامنه ای یافت شوند که بخواهند خدمتی به مردم نمایند، جوّ چاپلوسی و دغل بازی دیگر نمایندگان و لابی های مختلف رهبر از سپاه و بنیاد ها گرفته تا ملایان درون مجلس ، اجازه هیچ تحرکی را به نفع ملت ایران نمی دهند!

جای گاز گرفتگی اژه ای سگ ولایت در مجلس!

جای گاز گرفتگی اژه ای سگ ولایت در مجلس!

مجلس دوره ششم را که یادتان هست؛ گروه زیادی از اصلاح طلبان چپ گرا به مجلس راه یافتند ولی هرگز تنوانستند در برابر خامنه ای مقاومت کنند و براحتی از گرده سیاست کنار زده شدند. این اختلاسهای فلّه ای و بزرگ سالهای اخیر که مقیاسی دهشتناک دارد ، نشانه ی شراکت و سکوت نمایندگان مجلس در دزدیهای آقایان است. در تک تک پرونده  اختلاسها نام چندین نماینده بعنوان متهم مطرح می شود ولی بدلیل فاسد بودن سیستم، این اتهامات هرگز رسیدگی نمی شود.

مجلس در ایران ، نماینده ولایت فقیه است! نوکر اوست. قانون مورد نظر او را تصویب می کند و قوای نظارتی اش را نه برای نظارت بر دولت و کنترل جرائم دولتی که برای کنترل مردم و ایجاد جوّ خفقان هر چه بیشتر برای تداوم یکّه تازی ولیّ فقیه است.

مصوبات مجلس ایران بر چند دسته است؟

۱) – دسته اول مصوبات مجلس ایران تقاضاهای تخفیف های مختلف مانند بهای ارز و معافیت مالیاتی شرکتها و بنگاههای وابسته به آقایان است که بسته به نوع تجارت ایشان، این قوانین بارها تغییر کرده است.  از معافیتها و تخفیفهای بهای ارز در چند سال گذشته آقایان ثروتی هنگفت بدست آوردند که تماماً از راه چند نرخی بودن ارز به جیب زده شده. ارزی که قرار بود بعنوان دارو خرج شود، برای واردات پورشه و لوازم آرایش  هزینه شد!  این عمدی است؛ یعنی همواره تعدادی از مصوبات مجلس تنها برای منافع بنگاههای اقتصادی آقازاده ها و بنیادهاست. ارز مرجع و مبادله ای و شناور از اصطلاحاتی است که بدلیل این سوء استفاده مجلس در ایران مرسوم شده است.

گروه زیادی از مصوبات مجلس ،نه در راستای منافع ملّت که در راستای خواست و منافع آقازادگان است. افرادی چون مجتبی خامنه ای و مهدی هاشمی که در رقابت با هم ملت را فدا می کنند.... براستی رأی دادن به نمایندگانی که تنها برای آقایان و آقازاده ها کار می کنند؛ نمایندگانی که نوکر آقایان هستند و نه خادم ملت چه دردی را دوا می کند؟ بجز اینکه روز بروز بر لبخند و اقتدار اینها می افزاید؟

گروه زیادی از مصوبات مجلس ،نه در راستای منافع ملّت که در راستای خواست و منافع آقازادگان است؛ افرادی چون مجتبی خامنه ای و مهدی هاشمی که در رقابت با هم ملت را می سوزانند…. براستی رأی دادن به نمایندگانی که تنها برای آقایان و آقازاده ها کار می کنند؛ نمایندگانی که نوکر آقایان هستند و نه خادم ملت چه دردی را دوا می کند؟ بجز اینکه روز بروز بر لبخند این  و اقتدار آن می افزاید؟

۲) –  دسته دوم مصوبات مجلس  امنیتی است که تنها برای ایجاد رعب و وحشت در میان  مردم و افزایش اقتدار امنیتی خامنه ای بکار می رود. مانند طرح  امنیت اخلاقی و طرحها و قوانین دست و پاگیر درباره مطبوعات و اینترنت و ماهواره. همگی این مصوبات در راستای حفظ دیکتاتوری ولایت مطلقه است.

۳) – مصوبات اشتباهی! این مصوبات که می تواند شامل دو گروه اول هم شود، گروهی از مصوبات است که نمی تواند اجرا شود! یعنی مصوبه ای که  قابل اجرا نیست و به بایگانی می رود بدون آنکه قوای سه گانه توان اجرایش را داشته باشند.گروهی از این مصوبات با قوانین سابق تناقض دارند و گروهی از نظر عرف و عقل قابل اجرا نیستند!

این مصوبات سالیانه مجلس ایران به همراه بودجه است که همانند تقسیم گوشت قربانی بین ادارات و بنیادهای وابسته به بیت آقا تقسیم می شود. این ادارات و بنیادها تنها مصرف کننده هستند و هیچ خروجی اقتصادی و یا فرهنگی ندارند!

کارایی مجلس در سالهای پس از انقلاب در چه اندازه بوده است؟

مجلس ایران هرگز تریبون مردم ایران نبوده است و تنها خواستها و سخنان رهبران نظام از تریبون مجلس شنیده شده است. مجلس ایران هرگز برای مبارزه با فساد اقتصادی بر امور دولت و دیگر ارگانها نظارت نکرده است و این بی تفاوتی مجلس در برابر خیانتها و جنایتها در حکومت نشان از هم کاسه بودن مجلس با دزدان و جنایتکاران نظام است. این البته چیز عجیبی  هم نیست، که از آغاز انقلاب افراد جانی و دزد به مجلس ایران راه یافتند!

نمودار شاخص فلاکت در ایران عمودی است! این است دسته گل 36 سال مجلس شورای اسلامی! براستی رأی دادن به کسانیکه ایران را به چنین سقوطی رساندند توجیهی دارد؟

نمودار شاخص فلاکت در ایران عمودی است! این است دسته گل ۳۶ سال مجلس شورای اسلامی! براستی رأی دادن به کسانیکه ایران را به چنین سقوطی رساندند توجیهی دارد، و یا چاره در مبارزه مدنی و ندادن رأی است؟.

مجلس ایران هرگز در اعتراضها و مشکلات پابپای مردم نبوده است،چرا که اصولا از مردم نیست و افراد منتخب خامنه ای در شورای نگهبان تأیید می شوند.این امر باعث می شود که نمایندگان در وقایعی مانند تیر ۷۸ و قیام ۸۸ با مردم مخالفت کنند و گویی ایشان سربازان ولیّ فقیه هستند که در حال کشتار و شکنجه هستند. البته این هم درست است چرا که عده ای از مجلسیها از سپاهیان و شکنجه گران هستند!

با رأی دادن چه روی می دهد؟

مشروعیّت این رژیم در مجامع بین المللی بستگی به حضور مردم در انتخابات دارد. یکی از دلایل عدم حمایت از اپوزسیون داخلی و خارجی وسیله دیگر کشورها،حضور خوب مردم ایران در انتخابهاست. یکی از دلایل عدم توجه به مخالفتهای گاه و بیگاه مردم ایران می تواند حضور ایشان در انتخابات باشد؛ ملتی که از رژیمی راضی نیست و قصد براندازی آن را دارد که در انتخابات آن شرکت نمی کند!

بنابر این هر رأیی که ما می دهیم خاری در چشم خود ماست. دشمن ما خامنه ای است که با فریب ما همواره قصد افزودن به عمر رژیم اسلامی را دارد! هوشیاری و بینش درست و فریب نخوردن از دشمن، ژمانی که او خود را در لباس روحانی و با ابزار دین به شما معرفی کرده است ، آسان نیست ولی برای ما تجربه شده است که آرای ملّت ایران جز تبلیغ برای نظام جنایتکار اسلامی سودی ندارد.

با رأی دادن اما وضع حقوق بشر روز بروز بد تر خواهد شد، چرا که جمهوری اسلامی با نمایش آرای ملت ، خود را صاحب  جان و مال ما معرفی می نمایند و در برابر اعتراضات حقوق بشری سازمانهای جهانی مقاومت می کند. در واقع با رأی ما  نادانسته ، حکم اعدام بسیاری از جوانان و مبارزان معترض امضا می شود.

با رأی ندادن ما چه می شود؟

نه استخدام کسی به مهر شناسنامه  بستگی دارد و نه تا به حال کسی توانسته است با رأی دادن کمکی به خود و یا منافع ملّی ایران کند. این رأیها جز آب به آسیاب دشمن (خامنه ای ) ریختن نیست.

با رأی ندادن ما رژیم ایران مشروعیّت بین المللی خود را در خطر خواهد دید.
با رأی ندادن ما توان و نیروی مخالفان رژیم به رخ آن کشیده خواهد شد و این مبارزه مدنی می تواند به جهان نشان دهد که گروه زیادی در ایران موافق ادامه رژیم اسلامی نیستند.

رای دادن در ایران مانند این تصویر است! پس از رأی راننده البته گازش را می گیرد و می رود ؛ دیگر نیازی به ما نیست تا چهار سال بعد! قبول دارید؟

رای دادن در ایران مانند این تصویر است! پس از روشن شدن خودرو نیازی به ما نیست! در این جا ،راننده (ولی در مورد کشور ما؛ علی خامنه ای)، البته گازش را می گیرد و می رود ؛ دیگر نیازی به ما نیست تا چهار سال بعد!  قبول دارید؟

افرادی که با تکیه بر رأی  مردم شهر و روستای خود به مجلس راه یافتند و ره سدساله را یکروزه رفتند و خود و خانواده شان را به نان و نوایی رساندند، با رأی ندادن ما دیگر نمی توانند بعنوان نماینده ملت خود را معرفی نمایند و این افراد در انزوای سیاسی  داخلی چه خارجی قرار خواهند گرفت. نمایندگانی که با فریب  مردم و با ایجاد رقابت بین بد و بدتر توانسته اند به مجلس راه یابند ولی هرگز نه سواد لازم و نه اختیار کافی برای رسیدگی به امور ملّت را  داشته اند.
بنابر این این افراد سودجو از رأی ندادن ما ضرر می کنند.

از طرف دیگر با رأی ندادن ما رژیم ایران توان تبلیغ در مجامع بین المللی و توجیه اعدامها و زندانی کردن مخالفان خود را از دست خواهد داد.

از آنچه گذشت

هر رأیی که داده می شود کمکی در راه پایمال شدن کشتگان  راه آزادی است. کسانی که از اول انقلاب تا امروز برای اصلاح و تغییر رژیم تلاش کردند و با اعدام و ترور و شکنجه مواجه شدند.هر رأیی که داده می شود، عمر  این رژیم خونخوار که دشمن ملت و ملیّت ایران است تداوم خواهد یافت و آب است  به آسیاب دشمن ملت .دشمن واقعی ملّت و منافع ملّی ایران که همانا آخوند دزد و جنایتکار است .

  • آرش آریانی تنها

    خطاب من به بانو باران بهاری است که یکی از دست اندرکاران این سایت هستند .
    در چهار مقاله ای که اینجانب وارد شدم میانگین کامنت ها به حدود ۵۰ و رکورد به ۶۶ رسید.
    اما کم حوصلگی و بی مهری دوستانی که در این مجموعه نظر میدهند. و نیز مشغلات گوناگون خودم مرا از ادامه فعالیت باز داشت.
    بد نیست قدری به دوستانتان تحمل عقاید مخالف را نیز بیاموزید.ناسلامتی شما داعیه دار سکولاریزم و آزادی بیان اید. و عقیده مخالف را هرچند غلط میبایست با حوصله و سعه صدر نقد و ارزیابی کرد و نه با هتاکی.
    من صادقانه حرف دلم را زدم تا چه قبول افتد و که در نظر آید

    • Baran Bahari

      البته دوست گرامی! اگر نتوانیم یکدیگر را در سخن تحمل کنیم هرگز توان ایجاد ایرانی آزاد را نداریم؛باسپاس از شما…

      • adazsaz

        من که با سخن این دوستمان آرش آریانی همنوا نیستم ،چرا که من نمی توانم
        درباره ی خودکامگان،کشتارگران و تروریست ها با زبان نرم و احترام سخن
        بگویم.

        • Baran Bahari

          کسی که جرمی مرتکب شده را محاکمه کنید ولی نمی توان گروه بزرگ مذهبی ایران را یکدفعه نادیده گرفت بامید آزادی و سکولاریسم در ایران

    • اردشیر

      سخنی با آقای آرش آریانی دارم:

      نخست آن که به نظر من شما شخص تحصیل کرده و دانایی هستید ولی‌ شاید لازم باشد که روش عرضه دانستنی های خود را دوباره نگری کنید. کار شما مثل این است که به جلسه حزب مخالف رفته اید و سعی دارید تا باور های عضای آن حزب را تغییر دهید. این کار شدنی نیست.

      دوم، آنکه شما معلم فلسفه نیستید، این جا هم کلاس درس نیست و کاربران این سایت هم شاگردان شما نیستند. شاید به این جهت است که اکنون احساس تنهایی می‌کنید.

      سوم، دیدم در جای فرموده بودید “شما حق ندارید به عقاید دیگران توهین کنید” . دوست گرامی‌، شما در مقامی نیستید که حق دیگران را تعریف کنید یا برای آن حد و حدود تعیین کنید. انسان با حق‌های بیشماری زاییده میشود. حق سخن گفتن هم یکی‌ از آن حقوق است.

      چهارم، تعریف مشخصی‌ از “توهین” وجود ندارد. آن چه که برای برخی‌‌ها حق سخن گفتن است برای شما “توهین” است، و برعکس. در محدوده تعریف شما، چه بسا خود شما نیز به عقاید خیلی‌‌ها توهین کرده و می‌کنید.

      برای شما آرزوی موفقیت دارم. شاد باشید.

      • آرش آریانی تنها

        جناب اردشیر به رسم ادب پیامتان را بی پاسخ نمی گذارم
        نکته اول:
        اولا من به هیچ وجه قصد تغییر دادن باور دوستان این سایت را به اسلام و ادیان نداشته و ندارم.آخر چگونه ممکن است کسی که خود در امری به یقین نرسیده قصد اثرگزاری بر دیگران را داشته باشد.
        بلکه هدف اساسی ام رساندن این مطلب بود که:
        اولا حمله مستقیم به ادیان به گفته لنین کوبیدن بر میخ دین است. و منجر به واکنشهای سختی از سوی دینداران خواهد گردید.که این امر روند مدرنیزاسیون را در حیطه تفکرات اجتماعی و بویژه مذهبی با چالش مواجه خواهد کرد.
        دوما کوبیدن ادیان به آن آسانی ها که طرفداران این سایت می اندیشند نبوده و نخواهد بود زیرا هر دینی برای خود تئوریسین هایی دارد که با ابزار برنده منطق و بعضا مغالطه از آن دفاع خواهند نمود.
        سوما آرمان دموکراسی و سکولاریزم مستلزم استفاده از تمام ظرفیتهای موجود اجتماعی و ملی است.و روش این سایت در حمله به عقاید توده مردم دقیقا مقابل این آرمان و طبعا نقض غرض خواهد بود.
        نکته دوم:
        فرموده بودید (شما در مقامی نیستید که حق دیگران را تعریف کنید یا برای آن حد و حدود تعیین کنید)باز نویسی جمله این می شود (شما در مقامی نیستید که …)
        میشود (شما حق ندارید که حق دیگران را تعریف کنیدیا برای آن حد و حدود تعیین کنید)
        بنابراین می بینید که شما نیز بر خلاف ادعایتان به تعریف حقوق دیگران پرداخته اید.و این یعنی همان دور یا پارادوکس که به گونه ای آشکار و ناخواسته مرتکب آن شده اید.
        نکته سوم:
        اینکه گفته بودید تعریف مشخصی از توهین وجود ندارد با شما هم عقیده ام.اما اگر کمی دقت فرموده باشید نه تنها در مورد توهین بلکه در هیچ یک از مباحث غیر تجربی و ریاضی مانند اخلاق. زیبایی شناسی و … تعریف مشخص و مورد اتفاق همه دانشمندان وجود ندارد.
        در اینجا ما ناچارا به عرف متوسل می شویم.
        فی المثل در فرهنگ غرب کشیدن کاریکاتور از یک شخصیت دینی آزادی بیان و در فرهنگ دیگر گناهی است مرگبار ( چنانکه در فرانسه شاهدش بودیم)
        ظاهرا علاقه مندان این سایت ایران را با اروپا اشتباه گرفته اند که اینگونه بی پروا سخن می رانند.
        انصاف دهید وقتی در قلب اروپا و مهد دموکراسی در روز روشن عده ای اینگونه قصابی می شوند.آیا دیدگاه بنده ناچیز به خردگرایی و واقع بینی نزدیکتر نیست؟؟؟
        ایران آباد یکپارچه و متحد ملتی آباد(خردورز و غنی در اندیشه)یکپارچه و متحد را میطلبد. و نه ملتی که هنوز معیارشان برای ارزیابی افراد عقاید آنهاست. و نه منششان
        و هرکه مخالف عقیده ایشان باشد دشمن تلقی میگردد.
        مگر نه آنست که در دنیای مدرن به عقیده یکدیگر کاری ندارند و این قانون و عرف است که مبنای روابط متقابل اجتماعی است و نه دین افراد.
        از دیدگاه من شریفترین امر در عالم هستی انسان است و بس و نیز انسان را ورای عقایدش به عنوان عالی ترین محصول تکامل حیات و چکیده ای از حقیقت هستی مینگرم.
        به قول عزیزی ما دوستی را فرای کفر و ایمان می بینیم.امری که متاسفانه در این سایت مهجور مانده
        بابت اطاله کلام پوزش می طلبم.
        رحمت خداوند بر شما باد

  • homa

    یک دیکتاتوری مذهبی هیچ گاه نمی تواند گوناگونی اندیشه ها ی و آزادی های مدنی و
    فردی را تحمل کند.
    تنها راه رهایی ایران از چنگال رژیم توتالیتر دینی کوتاه ساختن دست دین در امر حکومت است.

    • Karim

      اهل ونکوورم

      اولین دفعه است که روی سایت کلیک کردم

      اشتباه کردم چون خبر گزاری فارس وابسته بسپاه پاسداران

      خیلی از شما اازاد تر و دمکرات ترست

      شما ۵۰ تا خواننده و کامنت گزار یکطرفه دارید

      ولی خبر گزاری پارس ۷۶۰ هزار کلیک کن داره که کامنت های زهری علیه

      خودش را چاپ میزنه

      مثل مسئله زیبا کلام و شیر زاد با ابو اسراییلی معاون مطبوعاتی خبر گزاری پارس

      • Baran Bahari

        دوست گرامی کامنت گذاشتن آزاد است و هرگز کنترل نمی شود. هر چه بنویسند دیده می شود ، چون به هر حال بازتاب فرهنگ و تفکر ایرانیست… هرچه که باشد!

  • elika

    از سراپای رژیم تروریست اسلامی در ایران دزدی و زد وبند می بارد.
    دزدی سه هزار میلیاردی،هشت هزار میلیاردی و دوازده هزار میلیاردی
    و اکنون دزدی سردارسپاهی پهلوان مالک پدیده ی شاندیز.
    چه می شود کرد بنیاد اسلام در تاراج و دزدی است یاد سپاه اسلام می افتم
    که سرگردنه می ایستاد و به دزدی و راهزنی می پرداخت خوب این ها هم پیروان آنانند دیگر.

  • leo

    رای در یک رژیم توتالیتر به ویژه از گونه ی دینی اش ،یک چیز نمایشی است
    یک خودکامه به نام خامنه ای آن بالا ایستاده است ، و همه چیز باید به تایید خامنه ای برسد
    گویا همه چیز در این کشور برای تایید باید از لابه لای ریش و پشم گذرانده شود.
    رییس جمهوری در ایران مترسکی بیش در دستان دستگاه سازمان یافته ی دینی نیست
    دین هیچ سازگاری با دموراسی و لیبرالیسم ندارد و می بایست به لابه لای کتاب های
    افسانه و داستان واپس رانده شود.

  • atoosa

    نه غزه نه لبنان ،جانم فدای ایران
    استقلال آزادی،جمهوری ایرانی

  • nana

    آیا نمی شود به جای ساختن گنبدهای زرین برای گور کسانی که در ۱۴۰۰ سال پیش
    مرده اند،بسیاری از کودکان کار،کارتن خواب ها و بی خانمان ها را سروسامان داد؟

  • mobarez

    این مجلس ،مجلس شورای اسلامی است و هیچ اعتباری بدان نیست چرا که
    قوانین ساخته شده در آن برپایه ی زندگی بیابان گردی و چادر نشینی است
    و هیچ همخوانی با جهان امروز ندارد.

  • bikhoda

    ما بی خدایان را هیچ گاه نخواهید توانست نادیده بگیرید
    ما دیگر خاموش نخواهیم ماند و سخن خواهیم گفت
    من یک بی خدا هستم.
    من خواهان رسیدن به لیبرالیسم دموکراسی در ایران هستم.

  • nina

    آرمان ما براندازی رژیم اسلامی در ایران است ما نباید با

    شکنجه گران و تروریست های سپاهی و بسیجی سازش بکنیم.
    من پشیزی برای قانون اساسی تان(بخوانید اسلامی تان) ارزشی قائل نیستم
    معیار برای قانون اساسی باید اعلامیه ی حقوق بشر باشد.

    • م-م

      درود بر شما درسته

  • سرافراز پارسی‌

    آقای آرش آریانی،

    همانطور که میبینی کسی‌ با تو هم عقیده نشد و خودت هم اعتراف کردی که تنها شدی. کار تو چند اشکال دارد که به ترتیب برایت شرح می‌دهم:

    ۱- تو مخاطب خودت را نمی‌شناسی یا او را دست کم میگیری. کسانی‌ که در این سایت کامنت میگذارند حرف مفت نمی‌‌زنند. از برکت رژیم آخوندی و از حماقت فقاهتی آخوند ها هر یک کلی‌ کتاب و مطلب راجع به دین اسلام و زندگی‌ محمد خوانده آند

    ۲-صرف به این که فعلا دانشمند یا فیلسوف خدا باور است دلیل هیچ چیز نمی‌شود. من هم میتوانند صد‌ها دانشمند و فیلسوف و شاعر و نویسنده اسم ببرم که خدا باور نیستند. اعتقاد به خدا یا بی‌ اعتقادی به خدا یک امر شخصی‌ است.

    ۳-اشاره به زندگی‌ و روش محمد چون تجاوز او به یک دختر ۹ ساله، سرقت از کاروان‌های تجارتی و کشتن مخالفانش توهین نیست بلکه واقعیت‌های تاریخی‌ است. هم چنین است اشاره به قرآن که سرتا سر آن صحبت از کشتن، اسیر کردن، کتک زدن زنان و… است اگر تو خوشت نمی‌آید این چیز‌ها را بشنوی یا بخوانی تقصیر از خودت است که نمیخواهی واقعیت را قبول کنی‌

    ۴-تو عقیده خودت را ابراز نمیکنی‌، بحث هم نمیکنی‌، بلکه یا زور میگویی و هر جا هم کا آوردی به سفسطه کاری و بازی با کلمات روی میاوری. گفتگوی تو به زبان درازی بیشتر شبیه است تا هر چیز دیگر.

    خود دانی‌

    • mehrdad

      منظور آرش آریانی این است که مذهبیون هر چه گفتند دیگران باید خفه شوند تا مبادا
      باورهای مقدسشان سست شود.
      زهی خیال باطل

  • leyla

    من با دیدن رخدادهای تروریستی در پاریس بیش از پیش در بی خدایی و خداناباور بودنم
    استوارتر گشتم.

  • mortad

    از گفتن سخن راست نباید ترسید ، تا هنگامی که ما آشکارا نگوییم مرتد هستیم
    و تروریست های دین باور را به خشم نیاوریم اینان گمان خواهند کرد که همه چیز
    باید به خواست آنان باشد.
    هنگامی که در ایران زاده می شوی خود به خود تو را مسلمان خواهند نامید و با این
    برچسب مسلمانی زندگی خواهی کرد ولی من می خواهم بگویم من از دین برگشته ام
    و دیگر مسلمان نیستم.
    من یک مرتد هستم.

  • dadson

    ما در ایران با آخونده و دین باوران کاری نداریم بلکه آنان هستند که با ما کار دارند
    به زور در شناسنامه مان اسلام را می گنجانند،به زور کودکان را در مدرسه به نماز می برند
    به زور کتاب های دینی که فاقد ارزش علمی اند را به زور به خوردمان می دهند
    به زور از بلندگوها اذان پخش می کنند.
    ولی می گویند ما چیزی نگوییم نه کور خوانده اید ، نمی شود که هرکاری دلتان خواست بکنید
    اگر هم بگویی مسلمان نیستم،مرگ و شکنجه در انتظارمان است ،تا زمانی که دین خودتان
    را بخواهید به خورد ما بدهید ما نیز در برابرش خواهیم ایستاد.

  • مازیار

    اصلا دوست ندارم قاطی بحثای سیاسی این سایت بشم . ولی خب یه عده هستن که مثلا با کتابی صحبت کردن به ظاهر و توهین تو باطن سعی دارن خودشون رو منطقی و روشنفکر جلوه بدن .شما چرا فک می کنید هرکی مذهبیه ترجیحا شیعس با نظام زد و بند داره . خیلیا هستن با همین اسم شیعه دارن ظلم می کنن . اینکه هر نظامی سرکار باشه مخالفانی داره . اون نظام هم بسته به شرایط و حفظ بقا یه سری کارا می کنه . شما تو سایتتون به شیعه توهین می کنید چون نظام کشور شیعیه . ولی این اشتباهه

    • Baran Bahari

      از دیدگاه اعضای این سایت همه ادیان به خصوص ادیان کشتارگر ابراهیمی و مذاهب خرافی آنها دروغند!
      تفاوت مذهب شیعه شما با مذهب سنی فقط در این است که می خواهید ثابت کنید که: مزخرفات اونها از مزخرفات شما مزخرف تره!!!
      اما با توجه به اکثریت مذهبی ایران ، این گروه مذهبی نقش اصلی را در ایران خواهند داشت.

  • Ak .h

    آفرین به شما خانوم روشن فکر بخاطر نوشتن متنی به این زیبایی و روشنی واقعا اگر کسی با خواندن این متن قانع نشود…